ادعاهای روح الله حسینیان درباره رنگ سبز جنبش؛شال سبز یادگار بیناد سورس است!
چکیده :در جریان انتخابات اخیر بعد از این که خاتمی و تعدادی از همین افراد با جورج سورس مهمانی برگزار کردند؛ رنگ سبز را برگزیدند و خاتمی شال سبز را به عنوان یک نماد به گردن موسوی انداخت.در چند انقلابی به اصطلاح موفق رنگی کار از انتخابات آغاز شد و عدهای با شعار تقلب تظاهرات کردند تا سرانجام حکومت سرنگون...
روح الله حسینیان، نماینده حامی دولت در مجلس شورای اسلامی، مدعی شد “انتخاب رنگ سبز بعنوان نماد جنبش آزادیخواهانه مردم ایران، بعد از دیدار محمد خاتمی با جرج سوروس (رئیس موسسه جامعه باز) صورت گرفت که آنها رنگ سبز را برگزیدند و خاتمی نیز شال سبز را به عنوان یک نماد به گردن موسوی انداخت.”
این درحالیست که سال گذشته بعد از هفته ها ادعا پیرامون دیدار محمد خاتمی و جرج سوروس، خاتمی این دیدار را تکذیب کرد و حسینیان و رسانه های حامیِ دولت، هیچ سندیتی بابت این مدعا ارائه نکردند.
به گزارش ایسنا، این نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی، صبح پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه، در جمع نیروهای ستاد مشترک ارتش در مسجد امام خمینی آن ستاد سخنرانی کرد و پیرامون “عوامل، چگونگیها و چراییهای فتنههای مختلفی که در تاریخ انقلاب اسلامی از صدر اسلام تا به حال اتفاق افتاده است” اظهار نظر کرد.
رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سخنان خود ابتدا گفت: مجموع آیات قرآن نشان میدهد که منافقان و کسانی که اعتقاد به اصل دین ندارند یا به عبارتی تاویلگران قرآن همراه با دنیامداران به اضافه دشمنان ایدئولوژیک انقلاب اسلامی با انتخاب یک شعار انحرافی در انقلاب اسلامی ایجاد فتنه میکنند. ”
وی ادعا کرد “پس از انقلاب اسلامی نیز سه گروه مخالفان ایدئولوژیک، منافقین و اصحاب دنیا با شعار انحرافی ایجاد فتنه کردند و در فتنه ۸۸ نیز الگویی که از قرآن به دست آمده در این فتنه دیده میشود. اما در فتنهها نقش این سه پایه اساسی متفاوت و کم و زیاد است.
دقیقا همان چیزهایی که در مبانی اسلامی و متون دینی اتفاق افتاده در فتنه ۸۸ قابل مشاهده است، به طوری که نقش اول را منافقین یعنی کسانی که اعتقاد واقعی به اسلام نداشتند ایفا کردند.”
نماینده حامی دولت در مجلس شورای اسلامی، سپس گروهی از روشنفکران دینی را مورد حمله قرار داده و گفت: “بعد از انقلاب حلقهای به نام حلقهی کیان به وجود آمد و مجلهای منتشر شد که نویسندگان آن افرادی همچون حجاریان، سروش، گنجی و افرادی که در فتنه اخیر دستگیر شدهاند و برخی در خارج از کشور علیه انقلاب اسلامی فعالیت میکنند بودند که پس از انتشار ۴۶ شماره از آن میبینیم که در مبانی فکری آنان همه چیز به جز اسلام وجود دارد.
مبانی فکری حلقهی کیان و الفاظ و مفاهیم آنان لیبرالیسم بود. این مسائل همان چیزهایی که در دوم خرداد و دولت خاتمی نیز بر آنها پافشاری میشد که یکی از این موضوعات بحث سکولاریسم و جدایی دین از سیاست بود که معتقد بودند اگر دین با سیاست و مسائل اجتماعی و قضایی جمع شود باعث رکود دین خواهد شد.”
روح الله حسینیان همچنین گفت: “هر گاه حکومت و مذهب با هم درآمیخت، رشد و شکوفایی از آن زمان آغاز شده است به طوری که در تاریخ شعارهای شیعه بسیار جذابتر از اهل سنت بود اما میبینیم که تنها ۳۰۰ میلیون شیعه در بین بیش از یک میلیارد مسلمان وجود دارد چرا که حکومت شیعه به آن معنا وجود نداشته است.
این که پس از انقلاب اسلامی شیعه گسترش و نفوذ پیدا کرد به خاطر این است که پشتوانه ایدئولوژیک حکومت بود و تشیع از زمانی به رشد و بالندگی رسید که حکومت صفویان با ایدئولوژی الهی شیعهگری ایران را یکپارچه کردند و از آن زمان شیعه رو به گسترش نهاد. ”
نماینده حامی دولت ضمن حمله به تکثرگرایی خاطرنشان کرد: “یکی دیگر از شعارهای این افراد پلورالیسم دینی یعنی قرائت واحد از دین امر غلطی است و باید به تعداد نفوس آدمیان قرائتهای مختلفی از دین وجود داشته باشد. پراکندگی دینی و امت و همچنین پایین کشیدن روحانیت از جایگاه خود دو علت اصلی این تفکر است.
در جریان فتنه اخیر نیز هسته اصلی آن همین افرادی بودند که اعتقاد دینی نداشتند و در مقابل نص قرآن به تاویل و تفسیر به رای میپرداختند. در این جریان بسیاری از کسانی که دنیاگرا بودند و اعتقاد به هویت، اموال و فرزندان خود داشتند و آنها را مقدم بر اعتقاد به انقلاب، راه امام و راه اسلام میدانستند هر چند سابقه درخشانی نیز داشتند که به قول مقام معظم رهبری بسیاری از خواص در این جریان مردود شدند و همین مردودین در مقابل رهبری و امام به حق و مشروع ایستادند و فتنهای به وجود آوردند.
مسالهای که بیش از سایر مسائل دیگر در این جریان رخ مینمود جای پای دشمنان و مخالفان ایدئولوژیک انقلاب اسلامی بود چرا که پس از پیروزی انقلاب توازن قوا در دنیا به هم خورد و تنها مکتبی که در مقابل آمریکا ایستاد و آن را به چالش کشید انقلاب اسلامی ایران بود و تحلیل برخی از کارشناسان درست است که میگویند که امروز جنگ نرم بین آمریکا و ایران است.
حسینیان ادعا کرد “قبل از انتخابات اوباما سخنرانی کرد و گفت که ما به دنبال این هستیم که احمدینژاد شکست بخورد و موسوی به قدرت برسد تا مشکلات حل شود و وقتی انتخابات آغاز شد درباره پیروزی موسوی صحبت کرد و در زمانی که انتخابات در حال انجام بود به تشکیک در شمارش آرا پرداخت و هنوز انتخابات در حال انجام بود که مسائلی از این قبیل را مطرح کرد به طوری که در هلند ۴۰۰ میلیون دلار در مجلس برای کمک سایبری و راهاندازی اینترنت برای استفاده فتنهگران تصویب شد.”
در حالی که رهبران جنبش سبز بارها ریشه مذهبی نماد سبز را یادآور شده اند،این نماینده اصولگرا در ادامه سخنان خود مدعی شد: “حدود ۳۰ تا ۴۰ سال است که سازمان سیا به این نتیجه رسیده که دخالت مستقیم در کشورها موجب بدبینی مردم نسبت به دولتهای آمریکا میشود. بنابراین سازمانهایی به نام سازمانهای مردمنهاد به وجود آوردند تا ماموریتهای سازمان سیا در خارج از حوزه قدرت دولت انجام دهد که از مهمترین آنها میتوان به بنیاد سروس یا جامعه باز، بنیاد ملی برای دموکراسی، خانه آزاد و موسسه آلبرت انیشتن اشاره کرد که کار آنها کمک به اپوزیسیون حکومتهایی که مورد توافق آمریکا نیستند است.
آنها چند تجربه موفق در چند کشور به دست آوردهاند و حکومتهایی را با استفاده از نمادهای رنگی سرنگون کردند. البته انقلاب باید ریشه فرهنگی و تغییر عمیق به همراه داشته باشد بنابراین این انقلابها دوام نیاوردند و اخیرا حکومتهایی که آنها ایجاد کرده بودند نیز سرنگون شدند.
این بنیادها همین کارها را در مورد انقلاب اسلامی شروع کردند و در انتخابات اخیر رنگ سبز را به عنوان نماد انتخاب کردند. این انتخاب بر مبنای ایدهی جینشارپ، پدر انقلابهای رنگی بود که کتابهای متعددی در مورد سرنگونی این حکومتها بدون جنگ و خونریزی نوشته است.
در جریان انتخابات اخیر بعد از این که خاتمی و تعدادی از همین افراد با جورج سورس مهمانی برگزار کردند؛ رنگ سبز را برگزیدند و خاتمی شال سبز را به عنوان یک نماد به گردن موسوی انداخت.در چند انقلابی به اصطلاح موفق رنگی کار از انتخابات آغاز شد و عدهای با شعار تقلب تظاهرات کردند تا سرانجام حکومت سرنگون شد. در ایران نیز از آنجا آغاز شد که شعار تقلب در قبل از انتخابات به وجود آمد مباحثی همچون تشکیل کمیته صیانت از آرا مطرح شد به طوری که پس از محاکمه بسیاری از آنها اعتراف کردند که تقلب رمز عملیات بود چرا که میدانستند امکان ندارد در مقابل گروه زیادی که نظارت دارند تقلبی صورت گیرد بلکه این رمز شعاری بود که همین بنیادها انتخاب کرده بودند.”
حسینیان با اشاره به کتاب «از دیکتاتوری به دموکراسی» اثر جین شارپ و بدون اشاره به سرکوب های خونین معترضان به نتایج انتخابات، ادعا کرد “مجموعه آن چیزی که در جریان فتنه اخیر دیدیم همان چیزهایی است که جین شارپ در کتاب خود در ۱۶۸ مورد آورده است که تکتک آنها در این فتنه رخ داده است. “
درود بر سید محبوب و دوست داشتنی، رییس اصلاحات، خاتمی عزیز
آقای حسینیان چرا اینقدر بر مساله ای پافشاری می کنی که ازپایه دروغه… چرا شما و امثال شما اینقدر راحت دروغ می گویید تهمت و افترا می زنید مگه آقای خاتمی یکبار جواب شما رو نداد… برای شما و مملکت خودم متاسفم که چگونه خیلی راحت به کسی که هشت سال رییس جمهور این کشور بوده تهمت و افترا می زنند.آقای حسینیان شما از جای دیگه سوختید..بدونید نه شما و نه هم فکرانتان نمی توانید از محبوبیت سید ما کم کنید…
این …با چه پشتوانه ی علمی ،قرآن را تفسیر می کند؟اینا که درس درست حسابی نخوندند،طی اینهمه سال همیشه در حال خاله زنک بازی بودند.
علامه ی طباطبایی مفسر قرآن بودند و این آدم ن….که سال ها مداحی هاشمی را می کرد و تا کمر جلوی او خم می شد و هاشمی را عطیه ی الهی می دانست،حالا به او می گوید محارب و او را تهدید به بازداشت می کند هم قرآن تفسیر می کند؟
آخه درک او از آیات و روایات چیست که می گوید مجموع آیات قرآن مبین منافق بودن جنبش سبز هست؟!
برادر خسرو،تو برای ما همان بازجوی بی رحم،هتاکی هستی که از شکنجه ی دیگران محظوظ می شد و می شود.
طبق ادعای برادر خسرو اگه به تعداد نفوس آدمیان قرائتهای مختلفی از دین وجود داشته باشد بهتر است یا به تعداد نفوس آدمیان “خدا” وجود داشته باشد؟(سخنان گُهربار آیت الله اسفندیار رحیم مشایی)
برادر خسرو دور نیست زمانیکه باید در برابر محکمه ی مردمی قرار بگیری و اونوقت ببینم اونقدر شجاع هستی که …
کمی صبر کن،خواهیم دید
ما که بار اولمان است این چیزها را می شنویم. خوبه که فقط یک کتاب بلدند تا یه جورایی بین جنبش و شنیده هایشان به زور هم که شده وجوه تشابه برقرار کنند.
اگر خیلی سرشان می شود با ما مثل خودمان ساده برخورد کنند و پاسخی درخور و منطقی به همین بیانیه های روشن آقای موسوی بدهند تا خوب و بد آن بر ما هم معلوم بشود.
ما که جز زبان زور، ضرب و شتم، حمله، بازداشت، اخراج، احکام سنگین و توهین چیز دیگری نشنیدیم.
خدا یا اگر هدایت میشن هدایتشون کن اگر نه ابروشون رو ببر و تمام تهمتهاشون و مکر و حیلشون رو به خودشون برگردون .امین یا حسین میر حسین
آقای حسینیان از هول حلیم نیفتی تو دیگ،ضمنا”برای شما و سایرین که مثل شما اینگونه درباره رنگ و نماد سبز که سمبل ملی و دینی ماست فکر می کنند متأسفم امیدوارم که برگ سبز اهل بیت(ع)در هر دو جهان نصیبتان نشود
شال سبز ما شال سبز علویست همین و بس و هر کس دیگری جز این فکر کنه سخت در اوهام غلط خودش فرو رفته
اینان از رنگ سبز که بر گرفته از ارادت به خاندان نبوی است هراس دارند و علاقه وافری دارند که راه سبز را به یکی از طرفهای غرب و شرق وصل کنند…..غافل از اینکه مردم ایران اصولا موحد و خداجوی هستند و افراد خداجوی همیشه از ظلم و ستم بیزار هستند……………..به هرحال هم اقای حسینیان برای مردم شناخته شده اند و هم میرحسین و مردم افراد صادق را میشناسند و به انها ارادت دارند……
چقدر زحمت کشیدند تا یه چیزی جور کنند بارها گفته شد که رنگ سبز نشانه علاقه به راه ائمه و پیامبر بزرگوار است…….راستی اقای حسینیان از پیگیری کوی چه خبر؟ از کهریزک چه خبر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
اینان از اهل بیت می ترسند به خصوص امام زمان و می خواهند رنگ سبز رو نابود کنند
دوستان سبز همسنگرم جواب ابلهان خاموشی است وگرنه جوگیر میشود و فکر می کند آدم مهمی است.
ya hossein mir hossein
ali az switzerland
به قول علیرضا بهشتی شیرازی عزیز : \” آقایان حقیقت از کسی اجازه نمی گیرد …. \”
رنگ سبز پرچم ایران هم از طرف بنیاد سورس که شما مدام اون را دارید حذف میکنید
تا حالا کی رو دیدید که از خرخره جونده و عشق اعدامی نظر درباره رنگ بخواد،… تورو به رنگ شناسی چه؟….
اقای حسینیان اگر چنین است که ادعا میکنید !!!! پس به چه دلیل رییس دولت اقای احمدی نژاد در جمع از جنس شما شال سبز بر گردن انداخت و گفت منهم از مادر سید ام ؟!! حتمن به یاد میاورید؟
اسنادش هم موجود است !!!
آخه چند نفر از مخاطبان در آن جمع حرف حسینیان را باور می کنند؟
جوک معروفی است به این شرح که روزی زیدی در برنامه بیست سئوالی شرکت کرد و از او نام پرنده ای را پرسیدند که در هندوستان منزل دارد ، گفت : گنجیشکه؟! گفتند نه ! منقار کجی دارد ، گفت :گنجیشکه !؟ گفتند نه ! رنگ سبزی دارد … پسته دوست دارد ، هر بار می پرسید : گنجیشکه !؟ آخرش گفتند : بابا !! طوطیه ! گفت : من که گفتم گنجیشکه !!! داستان این آقای حسینیان هم همینه ! اسم بنیاد سوروس را یاد گرفته ، یاد شریعتمداری هم داده ! جنبش سبز را می بینند ، می گویند کار بنیاد سوروسه ! خاتمی می ره سفر ! میگن رفته سوروس را ببینه ! بورس میگذارن ! میگن پولش را سوروس داده ! اگر پیوند امام و جنبش سبز هم به شکل انکار نشدنی برای همه ثابت شود : آن وقت می گویند : غلط نکنم ! پیدایش نهضت خمینی هم باید کار سوروس باشه ! بابا چند تا کتاب بخونید اقلا چهار تا اسم دیگه یاد بگیرین ! کارهایی که طبق فرمایش شما از این سوروس ننه مرده بر میاد ، کم کم این احساس را داره برای من ایجاد میکنه که سوروس موجودی ماوراء الطبیعیه !
آقای حسینیان معتقد است اگر روزی قرار باشد چند تا دوم خردادی را سر چهارراهها دار بزنند و تانک ها را در خیابانهای شهر بیاورند این کار را خواهند کرد تا حکومت به دست غیر خودشان نیفتد.اگر ایشان این متن را بخوانند یا بگوش ایشان برسانند که چنین مطلبی راجع به شما در سایت کلمه نوشته شده است و انکار نمایند توضیحات بیشتری راجع به اعتقاد ایشان بیان می نمایم.
اقای حسینیان توضیح دهند چگونه بعد از آنکه حاکمیت در نماز جمعه گفتند که برایشان ثابت نشده است که سران فتنه (به قول ایشان ) به بیگانگان وابسته نیستند باز اصرار دارند که حرف خودشان را بزنند و موسوی و خاتمی را وابسته به بیگانگان بدانند.
….
مولی الموحدین در پاسخ شعار “لا حکم الا لله ” خوارج نهروان می فرمایند : کلمه حق و لکن یراد به الباطل . روح حاکم بر سخنان آقای حسینیان آدمی را در فضای روزگار تعامل امیر مومنان و یاران بریده از آن ولی خدا قرار می دهد . دورانی که گروهی از همراهان صف صفین که با عدم درک درست از دین خدا ، علی قران ناطق را به سر فرود آوردن در مقابل ورق پاره های بر نیزه کردند و آنگاه که به خطای خویش واقف گشتند از او تمنای توبه نمودند .
ایشان فرموده اند “مجموع آیات قرآن نشان میدهد که منافقان و کسانی که اعتقاد به اصل دین ندارند یا به عبارتی تاویلگران قرآن همراه با دنیامداران به اضافه دشمنان ایدئولوژیک انقلاب اسلامی با انتخاب یک شعار انحرافی در انقلاب اسلامی ایجاد فتنه میکنند. ”
ادامه داده اند که “پس از انقلاب اسلامی نیز سه گروه مخالفان ایدئولوژیک، منافقین و اصحاب دنیا با شعار انحرافی ایجاد فتنه کردند و در فتنه ۸۸ نیز الگویی که از قرآن به دست آمده در این فتنه دیده میشود. اما در فتنهها نقش این سه پایه اساسی متفاوت و کم و زیاد است.”
کلمه ی حق را می بینیید ، اراده ی باطل را چطور ؟ جناب حسینیان کسی منکر درستی کلام شما نسیت ، اما آنان که به اصل دین اعتقاد ندارند چه کسانی هستند ؟ آنان که برای ماندن در اریکه قدرت تن به هر ظلمی میدهند و یا کسانی که مظلوم واقع شده اند ؟ تاویل گران قران کیانند؟ شما که به قول فرزند برومنداستاد شهید مرتضی مطهری به حکم اعدام علاقه ی وافری دارید یا آنانکه در تمامی این مدتی که شما و اربابانتان به ناحق آنرا دوران فتنه نام نهاده اید با تحمل انواع مصائب حاضر نشدند از در خشونت وارد شوند ؟ دنیا مداران کیانند ، شما و آن دولت بی لیاقتی که با نشستن بر سفره ی بیت المال به تاراج آن مشغولید یا مردمی که با تمام محدودیتهای مالی و فشارهای حرامیان دولتی در مقابل دنیای شما ایستاده اند؟ چه کسانی با شعار حمایت از ولایت جنایت می کنند؟ آیا آنان که امثال حضرتعالی را به خوبی می شناسند نباید در ذهنشان خطور کند که رفتار و کردار شمایان نمایانگر اراده باطل از سخن حق است ؟ فتنه گر کیست ؟ ما یا شمایی که با انواع حیل ، حق را باطل و باطل را حق جلوه می دهید ؟
در سخنرانی خود اظهار داشته اید “دقیقا همان چیزهایی که در مبانی اسلامی و متون دینی اتفاق افتاده در فتنه ۸۸ قابل مشاهده است، به طوری که نقش اول را منافقین یعنی کسانی که اعتقاد واقعی به اسلام نداشتند ایفا کردند.” این چگونه انطباقی است که منطبق و منطبق به هیچکدام روشن نیستند ؟ اگر مسائل را ریز می کردید ، آنوقت حتی اگر این شبیه سازی مسخره درست باشد ، مصداق هر نقشی هویدا می شد و یقین دارم در این صورت کاراکتر شما و رفقای گرمابه و گلستانتان نقش مثبت داستان نخواهد بود .
گفته اید :“بعد از انقلاب حلقهای به نام حلقهی کیان به وجود آمد و مجلهای منتشر شد که نویسندگان آن افرادی همچون حجاریان، سروش، گنجی و افرادی که در فتنه اخیر دستگیر شدهاند و برخی در خارج از کشور علیه انقلاب اسلامی فعالیت میکنند بودند که پس از انتشار ۴۶ شماره از آن میبینیم که در مبانی فکری آنان همه چیز به جز اسلام وجود دارد.” عزیز برادر آنکه تنها به قاضی رود ، پر بیراه نیست که راضی برگردد. اگر آنقدر به گفته های خود ایمان دارید ، فرصتی در اختیار حلقه ی کیان قرار دهید تا رو در روی شما و یاران فاضلتان به مباحثه معلوم شود آنکه از اسلام بهره ای ندارد کدامیک از شمایانند؟ البته بنده واقفم که حاکمیت فعلی که جنابعالی هم یکی از گردانندگان آن هستید ، این فرصت را در دخمه های اوین به خوبی فراهم نموده اید .
با قرائت چند نسخه از کیهان و فرا گرفتن چند کلمه که حتی معنی آنرا نمی دانید رو به خلق اللهی نموده اید که در این مورد از خود شما نیز عامی ترند و با ادای روشنفکری فریاد کرده اید که ایهاالناس ” مبانی فکری حلقهی کیان و الفاظ و مفاهیم آنان لیبرالیسم بود. این مسائل همان چیزهایی که در دوم خرداد و دولت خاتمی نیز بر آنها پافشاری میشد که یکی از این موضوعات بحث سکولاریسم و جدایی دین از سیاست بود که معتقد بودند اگر دین با سیاست و مسائل اجتماعی و قضایی جمع شود باعث رکود دین خواهد شد.” عجب نمایش مضحکی ، آنکه نقش مار را مار میداند خود گوید و خود خندد ، به نظر حقیر شما به جای آنکه به محتویات کاسه سرتان فشار آورید بهتر است به همان شغل شریف بازجو و جانی پروری در وزارت اطلاعات باز گردید و از امثال سعید امامی ها دفاع تمام قد نمایید . خود می دانید که از درک این مسائل عاجزید . این را برای شما نمی گویم که خود واقف بر کذب بودن سخنتان هستید ، مردم غیور و مهربانان هموطن بی شک کم نیستند افرادی که به آقای خاتمی و دولت ایشان ارادت داشته و خواهان جدایی دین از سیاست می باشند ، اما آنانکه اندکی انصاف دارند به خوبی واقفند که خاتمی و بسیاری از همفکرانش به دلیل اعتقاد به آرمانهای بلند امام مغضوب جمع کثیری از سکولارها گشته اند و بارها اینان به خاطر این دست تفکرات ، از خاتمی عزیز و حلقه ی پیرامون ایشان ، با انگ پیاده نظام این حکومت بودن و سوپاپ اطمینان رژیم اعلام برائت کرده اند. امروز قصه ی یاران حقیقی امام ، قصه ی چوب دو سر طلاست ، میان دو لبه ی قیچی تحجر و لائیسم قرار گرفنه اند ، ملالی نیست چرا که
هر که را طاووس باید رنج هندوستان کشد .
جناب حسینیان به این جمله ی نغزخویش عنایت فرمایید ” هر گاه حکومت و مذهب با هم درآمیخت، رشد و شکوفایی از آن زمان آغاز شده است به طوری که در تاریخ شعارهای شیعه بسیار جذابتر از اهل سنت بود اما میبینیم که تنها ۳۰۰ میلیون شیعه در بین بیش از یک میلیارد مسلمان وجود دارد چرا که حکومت شیعه به آن معنا وجود نداشته است.” واقعا خودتان فهمیده اید چه گفته اید ؟ بیچاره مخاطبان اجباری شما ، از یک سو وجود حکومت شیعی را منکر می شوید و از سوی دیگر مدعی رشد و شکوفایی به خاطر آمیختن این دو می شوید . البته از این بگذریم این وسط جذابیت شعارهای شیعه نسبت به اهل سنت چه محلی از اعراب دارد ، خدا داند و بماند که این جذابیت چطور باعث قلت اجتماع گردیده است . از سخنان شما بلافاصله نتیجه می شود برای تحمیل یک عقیده بهترین ابزار، حکومت بوده و به اعمال حاکمیتی نظیر حکومت فعلی نیاز است ،البته بنده برای یقین به درستی برداشتم نیازی به استدلال و استنتاج از جمله ی ماضی شما ندارم ، زیرا که در ادامه گفته اید “تشیع از زمانی به رشد و بالندگی رسید که حکومت صفویان با ایدئولوژی الهی شیعهگری ایران را یکپارچه کردند و از آن زمان شیعه رو به گسترش نهاد. ”.
شما با گفتن اینکه “یکی دیگر از شعارهای این افراد پلورالیسم دینی یعنی قرائت واحد از دین امر غلطی است و باید به تعداد نفوس آدمیان قرائتهای مختلفی از دین وجود داشته باشد. پراکندگی دینی و امت و همچنین پایین کشیدن روحانیت از جایگاه خود دو علت اصلی این تفکر است.” به گمانم نا خواسته اعتراف جالبی کرده اید و آن اینکه مخالفت شما با پلورالیسم دینی جدا از اینکه درست یا نادرست باشد به این دلیل است که با پذیرش این مسئله روحانی آنهم احتمالا از نوع روحانیت و نه از نوع روحانیونش از کرسی تفسیر به رای دین به زیر خواهد آمد و طبیعی است که این با منافع شما سازگار نیست . از این رو به خوبی می توان دریافت علت طرفداری امثال شما از ولایت مطلقه چه می باشد .
در پایان افاضات خویش رسیده اید به کلمات بهجت انگیز بنیاد سورس و مطمئنا از به رخ کشیدن اطلاعات خود در این باره به وجد آمده و احتمالا به گمان خود با وابسته نشان دادن سران فتنه به این بنیاد به کل نسخه ی آنان را پیچیده اید. جناب حسینیان فرض بر اینکه آنچه در مورد این بنیاد از سر سپردگی به موساد و سیا گرفته تا طراحی انقلابهای مخملی گفته اید درست باشد .آیا به این طریق سندی برای رسوایی موسوی ، کروبی و به خصوص خاتمی یافته اید ؟ بی شک اگر اندک تاملی در انقلاب های مخملی می کردید وبه ویژه به محل وقوع و نوع حکومتهای نوعا دیکتاتوری که این انقلابها علیه آنان به وقوع پیوسته ، کمترین عنایتی می فرمودید ، بدلیل اینکه برای سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل کسب وجهه کرده اید ، از خود شرم می کردید. بنده بالشخصه اگر بنیاد سورس باعث و بانی و یا حداقل کمکار مردمی بوده که علیه استبدادگران حاکم بر خویش شوریده اند ، کمال تشکر و قدردانی خویش را از دست اندر کاران آن به عمل می آورم و در همین جا با صدایی رسا اعلام می کنم اگر این شال سبز با پیشنهاد این بنیاد به گردن موسوی آویخته شده تا موجودیت حاکمان ظالمی را از کره ی خاکی حذف نمایند ، بنده به درایت آنان آفرین می گویم . هر چند که جناب حسینیان خود میدانند از این مدعا مرغ پخته نیز به خنده آمده است . در پایان به ایشان یادآور می شوم رویگرداندن از یک انقلاب دلیل بر وابستگی آن نیست ، که اگر این منطق درست باشد با توجه به بیزاری مردم از وضعیت فعلی انقلاب اسلامی نیز با استعانت از سرویسهای جاسوسی بنیان نهاده شده است . والسلام
صبر و استقامت تا صبح ظفر