در تامین سوخت راکتور تهران نیازمند واسطه نبودیم
چکیده :تنها تفاوتی كه اين بيانيه با توافق وين دارد اين است كه اين كار قرار است با واسطه انجام شود؛ يعنی ما دستاورد هستهای خود را بدون هيچ ضمانتی به بيگانگان دهيم و معلوم نيست كه آنها چقدر به مفاد اين بيانيه پايبند...
داریوش قنبری نماینده ایلام در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با آفتاب درخصوص بیانیه تهران اظهارداشت: آنچه اتفاق افتاده صرفا توافق وین است که تکرار شده است و درمجموع من دستاوردی نمیبینم که پیرامون آن این همه تبلیغ میشود.
وی ادامه داد: تنها تفاوتی که این بیانیه با توافق وین دارد این است که این کار قرار است با واسطه انجام شود؛ یعنی ما دستاورد هستهای خود را بدون هیچ ضمانتی به بیگانگان دهیم و معلوم نیست که آنها چقدر به مفاد این بیانیه پایبند باشند.
عضو فراکسیون خط امام ( ره) مجلس یادآور شد: هیچ یک ازکشورهای هستهای راضی نیستند که ایران هستهای رابپذیرند و همواره از وجود رقبا نگران هستند بنابراین ما نباید به شکل تبلیغاتی با این موضوع برخورد کنیم و گمان کنیم که کشورهای خاصی هستند که قصد دارند مشکل هستهای ما را حل و منافع ملی ما تامین شود.
قنبری تصریح کرد: باید این سئوال را پاسخ داد که این دو کشور با چه انگیزهای واسطهگری را پذیرفتهاند؟ محتوای بیانیه تهران نشان میدهد که ما باید بیش از چیزی که دریافت خواهیم کرد اورانیوم غنی شده تحویل دهیم و این ابهام در ذهن خیلی از نمایندگان مجلس وجود دارد که علت چیست؟ مسأله دیگر این است که ترکیه و برزیل تا چه اندازه توان اجرای تعهدات را دارند؟ اگر قرار است توافقی صورت گیرد نقش کشورهای ۱+۵ چیست؟ آیا این تضمین وجود دارد که آنها مانعی بر موانع قبلی اضافه نکنند؟
نماینده ایلام گفت: دغدغه نمایندگان مجلس این است که مبادا در این توافق ضمنی دستاوردهای کشورمان بر باد رود. نگران این هستند آنچه کشور برای آن سالها هزینه داده است بدون ضمانت اجرایی به بیگانگان سپرده نشود و سودی عاید ما نگردد.
وی افزود: سئوال دیگر نمایندگان که در جلسه غیرعلنی با حضور جلیلی مطرح شد این بود که اساسا در این میان ما چه نیازی به واسطه داشتیم و آیا آنچه به صورت امتیاز تحویل میگیریم با امتیازی که میدهیم برابر است.
قنبری تصریح کرد: گلایه نمایندگان این است که چرا قبل از تصویب این بیانیه نمایندگان از محتوای توافقات بیاطلاع بودند. نظر نمایندگان این بود حضور جلیلی در جلسه امروز صرفا توجیه عملکرد بود تا مشورت با نمایندگان.
وی گفت: اینهمه هیاهو برای هیچ است زیراتامین سوخت راکتور تهران نیازبه اینهمه بحث و تبلیغات ندارد ما دستاورد هستهای کشور را میخواهیم واگذار کنیم و ازاین امر خرسندیم.
قنبری گفت: نمایندگان این بیانیه را در حد توافقنامه قبول ندارند و درصورتی که قرار باشد این بیانیه به توافق تبدیل شود نیازمند مصوبه مجلس است.
جناب قنبری این توافق وین نیست چرا خلط مبحث میفرمائید در وین قرار بود پرونده ایران را از شورای امنیت بیرون بیاورند مشوق هائی از جمله دادن ایرباس رفع تحریم ورود ایران به سازمان تجارت جهانی و …. را برای ما به ارمفان بیاورد و تازه عده ای میگفتند با این شکلات ها میخواهند ایران را ….. کنند حال چه شده است که بعد از ۶ سال با واسطه این کار را کرده ایم و بدون گرفتن شکلات ایا غیر از این است جال که دولت میداند در داخل نمیتواند مشکلاتش را حل کند با دادن امتیاز هائی بدتر از قرار داد ترکمنچای میخواهد بر مشکلات خارجی خود فایق اید آیا اینطور نیست؟!
زمانی علی لاریجانی می گفت غربی ها از ایران می خواهند شیرش را بدهد و آب نبات بگیرد؟!
از یادمان نرفته همزمان که حجت السلام روحانی را خائن می خواندند و به همین بهانه و هیاهو دولت و
مجلس را قبضه کردند، جک استراو در تهران و در سعدآباد با غنی سازی ۷ درصد اورانیوم در ایران موافقت کرده بود.
همچنین یادمان نرفته که برای پاسداری از دستاوردهای هسته ای تا آنموقع، جانبازان ۷۰ درصد شیمیایی در جلوی درب سفارتخانه های غربی تحصن می کردند و چه حمایت هایی از حق مسلم مردم مینمودند. اما در پنج سال حکومت اخیر، ده ها میلیارد دلار صرف دور زدن تحریم ها شد. ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی معطل ماند. درجه ریسک پذیری بالا رفت و در نتیجه ده ها میلیارد دلار دیگر بر اقتصاد ایران خسارت وارد آمد. برای مقابله با تحریمات بانکی، از طریق صراف ها، دلالها و واسطه ها ۱۵ درصد اضافی پرداخت کردند. ده ها میلیارد دلار صرف تسلیحات سنگین شد.
بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار درآمد ناشی از فروش نفت و گاز را خرج نفسانیات خود کردند.
در عوض گرانی، تورم، رکود، بیکاری، عقب ماندگی وفساد ناشی از فقر برای مردم به ارمغان آوردند.
خلاصه اینکه برای کسب قدرت و سپس ماندن تن به هر ذلت و خواری دادند. تخلف، تقلب، کشتار و تجاوز کردند. سیاستمداران و اساتید و دانشجویان و معلمین و کارگران را به بند کشیدند. هنوز اعدام می کنند و می خواهند زهر چشم بگیرند. به این در و آن در میکوبند بلکه امورشان سامان یابد.
روایت است شمر پس از کشتن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نزد حضرت امام سجاد (ع) رفت و خواست توبه کند. امام همام پاسخ دادند اگر می توانی دو رکعت نمازغفلیه بگذار، شمر بدبخت آرام و قرار نداشت و نتوانست نماز بگذارد.
ابتدا در تهران گفتند حاضرند به آمریکا در افغانستان و عراق کمک کنند. سپس رهسپار آمریکا شدند تا در پشت پرده راه حلی بیابند که ظاهراً یافتند. اما به چه بهایی؟ و از منافع و آینده و جیب چه کسی؟ به چه دلیل دست چندنفر در ایران آنقدر باز است تا اعتبار و آبرو و جان و مال و ناموس و ثروت وطن عزیزمان را به بازی بگیرند؟ در کشور عزیز ما چه می گذرد؟ آیندگان در باره ما و شما چه قضاوتی خواهد داشت. ای سپاه، آیا شما وارثان حقیقی شهداء (ع) و حضرت امام خمینی (ره) هستید؟ آیا به راستی شما اخلاف حقیقی رشیدمردانی چون جهان آراء، همت و باکری ها هستید؟!
فاین تذهبوان
مشکل بزرگی در زندگی من به وجود آماده بود خانه ام را فروخته بودم و قصد تجارت با آن داشتم در تجارتی که با چند نفر کرده بودم سرمایه ام را در قبال دریافت اجناسی به آنها انتقال داده بودم و اجناسی که آنها تهد کرده بودند نمیدادن به این ترتیب ۸۰ در صد سرمایه ام از دست رفت و در خطر حتمی بود !!!
بخشی از سرمایه باقی مانده در دستم نیز در خطر بود که باید در مکانی تا مدتی حفظ میکردم .
دوستی در اطراف من در همسایگی من بود وقتی قضیه مرا شنید مرا سرزنش میکرد که چرا به ایشان اعتماد نمیکنم و از طریق دوستانی مثله ایشان ، سرمایه ام را حفظ نمیکنم خیلی سر مرا خورد که به ایشان اعتماد کنم به هر حال تصمیم گرفتم که برای حل مشکل قبلی ، به ایشان اعتماد کنم و ابتدا ، با دشمنان به جنگم و بعد از حال مشکل ، امانت را از ایشان باز ستانم
من بعد از کلی پریشانی فکری ، و از روی ناچاری و در ماندگی ، امانت مالی را به ایشان سپردم بعد ها هنگام باز خواستن امانت ، هرگز موفق به دریافت آن نشدم و این دوست همسایه من ، آن سرمایه را به کار خودش زده بود و چون وضیت مالی خوبی هم نداشت از اعتماد من ، سو استفاده کرد و هرگز قول خود را اجرا نکرد و به اسم ورشکستگی ، کلان دررفت هم پولم را از دست دادم ، هم دوستی با آن شخص را از دست دادم هم همه مرا سرزنش کردند هم تحقیر شدم که تقصیر از من بوده است و هم با دوست قدیمی به استهلاح مورد اعتماد ، هیچ کاری نتونستم بکنم جنگ یا شکایت هم بی فایدهبود و یا هر راه دیگری به رویم بسته شد
حالا دوستان : ترکیه دوست و همسایه ایران ماست امانت به این بزرگی هم میگیره ضمنا ترکیه دوست اروپا هم هست عضو ناتو هم هست وضیت اقتصادی بدی هم داره حالا حساب کنید اگه به قول هاش وفا نکرد چه راه حالی برای ایران میمونه ؟؟ آیا همان حکایت دوست من اتفاق نمیفته؟ آیا سرمایه ملی ما به تاراج نمیره ؟
ضمنا سوخت اتمی راکتور اتمی دانشگاه تهران که ، مشکل ایران نبوده است ؟ این سوخت همیشه تهیه میشده و قرار هم نبوده که با ۱۲۰۰ کیلو اورانیم ۳/۵ در صدی مبادله شود قرار بوده که با سوخت اتمی نیروگاه های جدید و یا بوشهر مبادله شود ترکیه در واقع محلل سوخت دانشگاه تهران شده است که اصو لا مشکل ایران و جهان نبوده است چون پروژهه دانشگاه تهران همیشه صلح آمیز بودهاست
عنوان : پروژه غنی سازی اورانیم
ازدوستانی که در رشته فیزیک هسته ای هستند در خواست میشود که این سوال بنده را پاسخ بدهند که ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیم ۳.۵ در صدی ، آیا با ۱۲۰ کیلو گرم اورانیم ۲۰ درصدی هم ارزش هاست ؟ اگرنیست با چند در صد برابری دارد؟
نکته دوم : آیا ایران که حدود ۳۰۰ میلیارد دلار فقط در دوره آقای احمدی نژاد ، صرف پروژه غنی سازی اورانیم کرده است آنرا چه میکند ؟ و اگر قرار بوده که اورانیم غنی سازی شده را از خارج خریداری کنیم اصولا چه نیازی به این همه هزینه بوده است ؟
نکته سوم : اگر قرار بوده که اورانیم را از خارج خریداری کنیم این همه بازی و سر و صدا در طول این ۴ ساله برای چه بوده است ؟ و تازه این فقط برای سوخت راکتور اتمی تحقیقاتی دانشگاه تهران است وسوخت راکتور های آتی شامل بوشهر و غیره چه میشود؟
نکته دیگر اینکه درهنگام نشست اتمی G۱۵، به منظور مبادله ۱۲۰۰ کیلو اورانیم ۳.۵ در صدی ، گروگان فرانسوی خانوم ریس آزاد میشود آقای آرمین از حزب مشارکت دستگیر میشود ۵ نفر برای ایجاد ترس در دل مردم ، اعدام میشوند دانشگاه ها و ادارات تعطیل میشوند فشار روزنامه های دولتی و مجلسی ، روی آقایان موسوی و کروبی افزایش مییابد و …. در کل این سلسله اموها با هم چه معنایی دارد؟
نکته آخر : مگر نه اینکه ، چند وقت پیش ، آقای احمدی نژاد گفت که ما خودمان اورانیم را غنی میکنیم و هفته ای نگذشته بود که اعلام کرد ما خودمان اورانیم ۲۰ در صدی را تولید کردیم ؟ آیا گوش های من ، اشتباه میشنود ؟؟ آیا مردم ایران نشنیدند؟ پس چه شد ان اورانیم ۲۰ درصدی تولید شده ؟؟ آقای احمدی نژاد ، آیا مارا به بازی نگرفته ید ؟ روراست بگویید ، ای ملت : ما شما را احمق فرض میکنیم و از طریق دین و مذهب شما ، شما را تحمیق میکنیم با قدرت نظامی میخواهیم هر تصمیمی را به نفع یک گروه خاص بگیریم و باقی مردم ساکت باشند وبرای روشنفکران و نویسندگان هم ، یک بخش نامه صادر کنید که چشم ها بسته باشد گوش ها قفل و کر شوند زبان ها هم دوخته شود مغز ها هم گچ شود قالب ها هم سنگ شود و به این ترتیب شما آدمی نو، مطابق میل خود خواهید داشت تاریخ در مورد این دوران ، حکایت ها خواهد نوشت
کاش در قراداد ، نسبت به تحریم ها وقطع نامه های سازمان ملل ، هم اشاره میشد که مبادله به شرطی انجام میشود که حداقل تحریم ها بر چیده شود
کاش در قراداد ، مبادله نوبتی اورانیم در چند نوبت انجام میشد و یک جا انجام نمیشد
کاش در قراداد ، به کامیون پول و طلا که در سال گذشته به ترکیه رفته بود اشاره میشد و ان باز پس گرفته میشد
کاش در قرداد ، این مبادله ۱۲۰۰ کیلو اورانیم با ۱۲۰ کیلو اورانیم ۲۰ درصدی ، مطرح نمیشد که این در ازاء تحویل سخت برای نیروگاه اتمی تحقیقاتی دانشگاه تهران است چون این سوخت که در دوره های قبلی هم انجام میشد
کاش در قراداد این مبادله سوخت برای نیروگاه های جدید ، انجام میشد
کاش در قراداد ، نکات دیگری که مربوط به سوخت نیروگاه های بوشهر هم میشد تاکید میشد
ترکیه دوست و همسایه ایران ماست امانت به این بزرگی هم میگیره ضمنا ترکیه دوست اروپا هم هست عضو ناتو هم هست وضیت اقتصادی بدی هم داره حالا حساب کنید اگه به قول هاش وفا نکرد چه راه حالی برای ایران میمونه ؟؟ آیا سرمایه ملی ما به تاراج نمیره ؟
چند وقت پیش ، آقای احمدی نژاد گفت که ما خودمان اورانیم را غنی میکنیم و هفته ای نگذشته بود که اعلام کرد ما خودمان اورانیم ۲۰ در صدی را تولید کردیم ؟ آیا گوش های من ، اشتباه میشنود ؟؟ آیا مردم ایران نشنیدند؟ پس چه شد ان اورانیم ۲۰ درصدی تولید شده ؟؟ آقای احمدی نژاد ، آیا مارا به بازی نگرفته ید ؟ اگر اورانیم ۲۰ در صدی شده داشتیم دیگر مبادله برای چی بود؟ پس آقای احمدی نژاد به ما ملت باز دروغ گفتید؟
کاش ها زیاده اما متاسفانه ، نمیگذارند که جنبش سبز هم حرف بزنه جناب موسوی اکنون ما میفهمیم که چرا در آستانه این سالگرد رای گیری ، میخواهند صدای شما و جنبش سبز را خاموش کنند
قراداد های گلستان و ترکمان چای را فراموش نکنیم که اثر ان سال ها بعد روشن شد
بگذارید انتقاد ها انجام شود تا منافع کل ملت با نظر کل ملت اجرا شود
با سلام بخوانندگان گرامی و مسؤلین محترم سایت
آقای داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس گفتند بهتر بود به جای توافق در تهران به مفاد مذاکرات وین عمل میکردیم.
در روند انرزی صلح آمیز هسته ای کشور ، بقول رایج تنها خاک ریز ما مذاکرات وین نبود که آقای قنبری دولت را به اجرا مفاد آن توصیه کرده اند.
راکتور تهران سالیان دراز است که بدون سرو صدا به کار های تحقیقاتی خود ادامه داده و سوخت آن نیز تأمین شده است .
سؤال اصلی باید این باشد که چه اتفاقاتی افتاده و چه شیوه هائی بکار گرفته شده است که یک حرکت عادی و جاری در کشور ما به یک معضل پیچیدهء داخلی و بین المللی تبدیل شده است.
به نظر من یکی از اساسی ترین مشکل هائی که در اغلب سال های عمر جمهوری اسلامی با آن مواجه بوده و اکنون نیز با آن دست و پنجه نرم می کنیم القای بشدت غلط
این نکته است که حمایت های سازمان یافته و مهندسی شدهء مردم کوچه و بازار و نا آگاه در مسائل تخصصی مانند جنگ ، انرژی هسته ای ، دخالت در کار قوهء قضائیه و .. بمعنی « مردمی بودن جمهوری اسلامی ایران » است.این سیاست تاکنون ضررهای بسیاری به انقلاب ، کشور ، منافع و مصالح ملی و بین المللی ما زده است
فراموش نکرده ایم که در هنگام جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان ، یکی از شعار هائی که از سوی مسؤلین بمردم منتقل می شد این بود که « راه قدس از کربلا میگذرد».
این یک شعار استراتژیک است که مردم کوچه و بازار و حتی کسانی که از فنون جنگی اطلاعی نداشته باشند نباید و نمی توانند این شعار را مطرح کنند. تحقق این شعار به عوامل مختلفی از جمله چگونگی نیروهای رزمی ، وسائل جنگی ، قدرت مانور سیاسی در سطح منطقه و بین المللی و امکانات لژستیکی وابسته است که مردم عادی و غیر متخصص معمولا” نسبت به کم و کیف آنها آگاهی ندارند.
پژواک این شعار از سوی مردم ، چه بسا مسؤلین را به اشتباه دچار سازد که ما با داشتن مردمی چنین فداکار و حاضر در صحنه که مثلا” حاضرند بجای وسائل تکنیکی مین یاب بر روی منطقهء مین گذاری شده رفته تا مین ها را خنثی کرده و راه را برای پیشروی نیروهای دیگر هموار نمایند ، همهء موانع را از پیش پا برخواهیم داشت و پیروزی را از آن خود خواهیم کرد.
اما در همان زمان هم دیدیم که مردم فداکار و حاضر در صحنه هنوز بودند که در عین حال، بالاترین شخص جمهوری اسلامی یعنی آقای خمینی مجبور به سر کشیدن جام زهر نیز شدند.مردم حاضر درصحنه بودند ولی نتوانستیم بخشی از خسارات مادی و معنوی خود را از متجاوزین و حامیان آنان دریافت کنیم و …
چنین پیدا است که آن تجربهء را فراموش کرده ایم و یا اینکه بهتر است گفته شود که وانمود به بفراموش کردن آن تجربهء گرانبها کرده ایم و اینبار هم شعار
« انرژی هسته ای حق مسلم ما است » از سوی مقامات امروزی به تودهء مردم منتقل گردید.
مردم عادی چه می دانند که داشتن انرژی هسته ای بچه الزاماتی نیازمند است و ما تا چه حدی از این الزامات را دارا هستیم. دول سلطه گر تا چه اندازه نسبت به داشتن انرژی هسته ای حساسیت دارند و ما از چه حد از توانائی برای رفع این حساسیت ها برخورداریم.
نتیجهء این محاسبات بی پایه و اساس این می شود که برای دومین بار مقامات کشوری ما جام زهر دیگری را سربکشند.
تفاوتی که میان این دوبار سرکشیدن جام زهر وجود دارد فقط در این است که در مورد پایان دادن به جنگ ، آقای خمینی این شجاعت را داشت که مسؤلیت آنرا شخصا” بعهده بگیرند ….
بنا براین اگر آقای قنبری بخواهند از وارد شدن خسارت های بیشتر به حیثیت و منابع و مصالح کشور جلوگیری نمایند ، که حتما” با همین قصد و نیت انتقادهای خود را مطرح کرده اند باید علیه شیوه های پوپولیستی حاکم که هر روز مردم عادی را به این عنوان که پایه و تکیه گاه جمهوری اسلامی هستند به خیابانها می کشانند وضمن خودجوش نامیدن آنها، آنرا دلیلی بر حمایت مردمی از سیاست های بشدت مخرب خود قلمداد می کنند دست به روشنگری بزنند
با ارایه قطعنامه علیه ایران در زمان بسیار حساب شده توسط غرب که بنظر میرسد قبلا بر روی ان غرب به توافق رسیده بود و فقط بدلیل شکستن اقتدار ایران ارایه ان به تعویق افتاده بود نشان داد که سیاست مداران ما از غرب رو دست خوردند..؟