سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

حذف یادآورنده های فرهنگی

چکیده :با دقت در مجسمه های مفقود شده در می یابیم که هر یک از این مجسمه ها پیامی از سبقه با شکوه فرهنگ اسلامی – ایرانی داشته اند . و درست باب نگرانی اینجا گشوده می شود که این محتمل ترین تئوری ، یعنی حذف یادآورنده های این فرهنگ اصیل ، وجود چه اهدافی در دل خود را متذکر می شود .تامین کننده قوت این احتمال نیز همراستایی بسیاری دیگر از شاخصه های همسو در عملیاتی از این دست می باشد...


کلمه-مهرداد نصرتی (مهر شاعر): بحث مفقود گشتن مجسمه های تهران از ابعاد مختلف بررسی شده و پیشنهاد های ارائه شده احتمالات مختلفی را به اذهان عمومی تزریق کرده است .

از جمله این احتمالات ، که از قضا جزء اولین های آنها نیز به شمار می آید ، بحث سوء استفاده و نیات اقتصادی بود. لیکن جوانب و ملزومات تحقق چنین تئوریی و بحث های کارشناسانه ای که در مورد این احتمال انجام شد و بررسی های صورت گرفته ،عملا پذیرش آن را دشوار نمود.

در یکی از بحث ها مطرح شده بود که ارزش برخی از این مجسمه ها برای تبدیل به مواد اولیه و سپس فروش آن ناچیز و اصلا مقرون به صرفه نبوده و حتی ملازم با زیان است چرا که مشخص شده بود هزینه حمل و نقل و تهیه سایر امکانات مورد نیاز برای اجرای چنین پروژه ای از ارزش مواد اولیه بازیافتی آن بیشتر است.

گو اینکه در کنار به صرفه نبودن ، استفاده از جرثقیل و انتقال بعضی از این مجسمه ها چاره ای جز هماهنگی با نیروی انتظامی ، (راهنمایی و رانند گی) ، شهرداری و… را پیش پای چنین مجرمانی ( این سارقان فرضی) باقی نمی گذاشت و با کمی دقت مطرح کنندگان درون نظامی چنین فرضیه ای باید متوجه می شدند که طرح مسئله بدین شکل در واقع به خود-اتهامی نیز منجر می شود.

از سوی دیگر برخی ، مفقود شدن مجسمه ها را به مسائل سیاسی و جناحی ربط می دهند و با طرح سناریوهایی قصد تخریب یک جناح به سود جناح دیگر را دارند .

چنانچه این فرضیه سیاسی قصد داشت باشد تا گم شدن این تندیس ها را حرکتی از سوی جناح معترض برای تخریب وجهه جناح حاکم تعریف نماید نیز باید توجه داشت که غالبا چنین فرضیه ای باید از سوی خود جناح حاکم به جامعه القاء گردد اما باز با کمی دقت متوجه می شویم که چنین سناریویی متضمن آن است که اعتراف شود که دست اندرکاران بسیار قدرتمندی در جناح حاکم با جناح معترض همفکر و همکارند و اینجا تناقض درونی چنین ادعایی هویدا می گردد.چراکه بعید است یک جناح سیاسی چیزی را به جامعه القاء نماید که معرف ضعف و عدم یکپارچگی خودش می باشد.

عکس این فرضیه نیز منطقی نیست چرا که آن هم چیزی نخواهد بود جز احتمال دست اندرکاری جناح حاکم در مفقود شدن آن مجسمه ها که در اینصورت هم این خود اعترافی ضمنی (ولو غیر واقع ) است به همکاری بخش مهم و قدرتمندی از جناح حاکم با جناح مخالف.

اساسا در دیپلماسی مدرن هر سناریوی سیاسی به مثابه دارویی در علم طب در نظر گرفته می شود که در کنار منافع ، مضّاری را نیز در پی دارد. سیاستمداران جدید بسیار بیشتر از همکاران قدیم شان در بررسی جوانب متعدد و مختلف هر سناریو تحقیق و تفحص می نمایند و تنها چنانچه برآیند منطقی نتایج اصلی و جانبی اجرای یک سناریو به نفع اهداف و مصالح سیاست گذاران مربوطه باشد آن را به ماشین اجرا می سپارند و در غیر اینصورت منطقی است که از آن صرف نظر نموده ، بقول معروف عطایش را به لقایش ببخشند.

و اما احتمالی که باقی می ماند و این سناریویی است که در مورد این قضیه حداقل برای بنده جزء محتمل ترینها باقی مانده است و آن اینکه مفقود شدن مجسمه ها ، نه یک سرقت به جهت مطامع اقتصادی و نه یک حرکت صرفا سیاسی بلکه حرکتی سیاسی فرهنگی است که می رود تا پرده آخر را اینبار نه به صورت یک پلان پیچیده ، بلکه با صراحت لهجه تمام به نمایش بگذارد.

اولین چیزی که باید در این باب در نظر آورد سابقه هایی از مخالفت با تندیس و تمثال، در مجموعه ای است که اینک با نام فرهنگ اسلامی در اختیار نسل حاضر قرار دارد.

اگرچه در قرآن کریم هیچ کجا به صراحت منعی بر اصل تندیس تراشی (نه بت تراشی )نشده است لیکن در برخی احادیث و روایات به این موضوع اشاره شده تا آنجا که در احادیثی می خوانیم که چنانچه تندیسی در یک منزل باشد نماز نمازگذاران در آنجا مقبول نبوده و به اصطلاح بالا نمی رود.

از همین رو نظر برخی از مراجع نیز با این روایات همسو گشته است و ایشان مقلدان را از داشتن هرگونه تمثال و یا تندیس منع نموده اند.

اما وجهی دیگر نیز وجود دارد و آن اینکه با دقت در مجسمه های مفقود شده در می یابیم که هر یک از این مجسمه ها پیامی از سبقه با شکوه فرهنگ اسلامی – ایرانی داشته اند . و درست باب نگرانی اینجا گشوده می شود که این محتمل ترین تئوری ، یعنی حذف یادآورنده های این فرهنگ اصیل ، وجود چه اهدافی در دل خود را متذکر می شود .تامین کننده قوت این احتمال نیز همراستایی بسیاری دیگر از شاخصه های همسو در عملیاتی از این دست می باشد .

این حقیقت دارد که حرکت های افراطی در طول تاریخ هرگز نه تنها مددرسان اندیشه مدعا و پایه ای آن نبوده ، بلکه همواره مضر به حال آن نیز بوده اند و فاکت های تاریخی بسیار زیادی را در این مورد می توان برشمرد که طالبانیسم تنها یکی از آنها است و می بینیم که متاسفانه صدمات دیر جبرانی را نیز به اسلام وارد آورده است و این موضوع ،موجب شده نگرانی از قوت احتمال اقداماتی آگاهانه که با قصد تحصیل اثرات سوء آن بر جامعه انجام می گیرد بی دلیل نباشد.

در کنار این موضوع باید دلنگرانی ام را از این باور مطرح کنم که در برخی رسوخ کرده است و مدعی است که چنین طرح های پیچیده ای از افرادی که ما می شناسیم بعید است.

باید عرض کنم متاسفانه این باوری سطحی و بیش از حد خوشبینانه است و دلسوزان به حال فرهنگ ایرانی – اسلامی دلیلی ندارد اینقدر به ضعف عملکرد طرف مقابل بیاندیشند و باور داشته باشند تا باعث شود خدای ناکرده یک روز با شرایطی مواجه شوند که دیگر زمان تصمیم و عمل گذشته است و آنچه برای این فرهنگ از آن بر حذر بوده اند را تجربه می کنند.

قابل انکار نیست که فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی دشمنانی دیرپا دارد که گذشت بیش از هزار سال از تاریخ هم نتوانسته حتی اندکی از کینه قلبی آنان را کاهش دهد و آنان همواره تاریخ در پی لحظه ای مناسب بوده اند که چشم های نگهبانان این فرهنگ را خفته ببینند و دشنه زهرآلود کینه شان را در قلب این فرهنگ فرو کنند.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۲ پاسخ به “حذف یادآورنده های فرهنگی”

  1. سایت آتی نیوز :
    در پی بازدید رهبری از بیست و سومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب، خامنه‌ای تذکری نیز به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دادند.

    برپایه این خبر رهبر انقلاب در جریان این بازدید و هنگام عبور از غرفه انتشارات “س” مجسمه‌های دو متری هخامنشی را دیدند که بعد از لحظاتی با لحنی جدی خطاب به وزیر ارشاد خواستار جمع‌آوری این مجسمه‌ها شدند و فرمودند در غیر این صورت برخورد می‌کنم.

    در پی این تذکر مقام رهبری به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسینی که خود نیز مخالف وجود این مجسمه‌ها بود فوراً دستور جمع آوری مجسمه‌های هخامنشی را داد.

  2. 349 گفت:

    کی الان از همه در حوزه متحجر تره و قدرت دنیویش به مدد پول های دولتی زیاد شده و شاگردهایش را بر مناصب حکومتی علیرغم عدم کفایتشان نفوذ داده این اعمال فقط از این دار و دسته بر می آید