سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic

نه! این اسلام نیست

چکیده :به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد/می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم/به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند/باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست/جوانان هرگز به راه حل های خشن روی نیاورند/راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام...


کلمه:جمعی از ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با نخست وزیر امام (ره) دیدار کردند . در این دیدار مهندس موسوی سخنان مهمی را بیان کرد.

به گزارش خبرنگار “کلمه”، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تشکّر از ایثارگران گفت: شما افراد ارزشی هستید و برای حل مشکلات کشور دلی سوخته دارید، نه دنبال پست و مقامید و نه دنبال نفع شخصی و نه می خواهید چیزی از اوضاع برای خود برداشت کنید. به همین دلیل سخنان و نظرات شما مهم است خصوصا که ریشه در انقلاب دارید و دلتان برای آن فضای نورانی و معنوی که انقلاب اسلامی بشارت آن را داد تنگ شده است و دنبال آن فضایید.

انقلاب شد تا به آراءوعقاید مردم اهمیت داده شود و فضا باز شود

نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: مشکل امروز ایران ما تهدید همین فضای نورانی است. دلیل اصلی آن هم روشن است، اگر نظام ما کارآمدی لازم را داشت و متوجه این مهم بود که انقلاب شده تا به آراء و عقاید مردم اهمیت بدهیم و فضا را باز کند، بیشتر آحاد ملت – که حالا ممکن است افراد جامعه عقاید گوناگون به این سو و آن سو داشته باشند- در جهت مصالح انقلاب و مصالح ملی حرکت می کنند چنانکه در دوران دفاع مقدس چنین سابقه ای را می توان یافت که از دورافتاده ترین روستاهای کشور تا تهران و سایر شهرها همه جبهه ای پیوسته بودند و همه می دانستندکه برای چه حرکت می کنند.

نخست وزیر امام ضمن با ذکر خاطره ای گفت: در اوایل جنگ به بشاگرد رفته بودیم؛ منطقه ای که قبل از انقلاب برده فروشی در آن رواج داشت. منطقه ای فقیر با فضایی بسته. تنها سرمایه ای که آن مجموعه داشت و ما از درون کپر می دیدیم چند بزغاله و مرغ بود. اما از همین بشاگرد افرادی بودند که خودشان را به جبهه رساندند. وقتی از آنها خواستیم که بگویند چه کاری برایتان انجام دهیم، می گفتند یک حسینیه برایمان بسازید و آن فضا برای بنده فراموش نشدنی است چرا که این فرهنگی بود که در آن وضعیت کشور، شایع شده بود و به حق سرمایه ای عظیم بود. همین پدیده ها بود که در زمان جنگ معجزه ها آفرید.

با گذشت زمان ارتباطمان را با مردم از دست دادیم

موسوی با ابراز دلتنگی نسبت به زمان نورانی از دست رفته اظهار داشت: ما متأسفانه با گذشت زمان ارتباط خودمان را با این مردم از دست دادیم و فکر کردیم که بیشتر از آنها می دانیم و می توانیم به آنها هر چه خواستیم بگوییم و مردم هم باید اطاعت کنند . از عقل جمعی استفاده نکردیم. موقعیت ها و مقام ها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضی ها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند و کم کم آن را از دست دادیم و در این زمینه متأسفانه ضعیف شدیم، و فقط پوسته ی اسلامی را نگه داشتیم.

با این شیوه ناکارآمدی و هر مشکل را به نام اسلام تمام می کنند

نخست وزیر امام تصریح کرد: ای کاش این تغییر به نام اسلام نبود و این قدر خسارت نمی داشتیم، چرا باید امروز هر کاری که انجام می شود و هر ناکارآمدی و هر مشکلی که وجود دارد به نام اسلام تمام شود؟ مخصوصاً که با اغراق از اسلام نام می بریم و مدام در اشارات خود از آیات و روایات دم می زنیم حتی در مورد زلزله تهران که امکان وقوع آن وجود دارد و ما هم قبول داریم اما دولت که نباید در این خصوص از اسلام خرج کند. ما همیشه باید فکر کنیم که تهران در خطر زلزله است و برایش همواره راه حل داشته باشیم.

برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کنند

وی با اشاره به کتاب قانون ابن سینا که یک کتاب پزشکی است گفت: نکته ای در این کتاب هست که روی من خیلی اثر گذاشت. بخشی از کتاب راجع به دیوانه ها صحبت می کند و اینکه چگونه باید علاجشان کرد. ابتدا می گوید که درمانش چنین و چنان است ولی بعد بحث روح را می کند و می گوید: روح این افراد را جن تسخیر کرده و به اینجای بحث که می رسد می گوید جایش در این کتاب نیست. آنچه مربوط به پزشکی بود و مداوای آن گفته شد و بعد بحث علمی اش را به آخر می برد.

موسوی افزود:دولت برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کند و اگر به این موضوع ناکارآمدی هم اضافه شود آن وقت هر نوع مشکلی به اسلام نسبت داده خواهد شد.

وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم

موسوی با اشاره به خیل عظیم جوانان و دانشجویان کشور گفت :جوانی را ببینید که در دانشگاه، خودش و یا دوستانش را کتک می زنند، به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد بعد هم اگر فسادی مطرح شد همه می گویند این فساد! و نامه می نویسند، یک دفعه می بینیم که تمام بحث راجع به فساد محدود شد به اسلام. این موارد روی جوان مملکت چه تاثیری می گذارد؟

وی افزود: وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم. مگر جوان چقدر تحلیل دارد؟ و چقدر می تواند موضوعات را برای خودش توجیه کند؟ باید این نکته را به وضوح روشن کنیم که مشکلاتی داریم ولی ربطی به اسلام ندارد.

وی این سوالات را مطرح کرد که آیا اسلام دنبال فساد است یا دنبال از بین بردن صنعت؟ ما که می گوییم راهی برای تسلط کفار بر خود قرار ندهید نه به این معنا که به طور مثال تجارت خارجی را قبول نداشته باشیم و یا نباید با جهان ارتباط داشته باشیم، اما چرا اجرای ناقص این کار آن هم به قیمت نابودی محصولات داخلی؟ باز گذاشتن دروازه ها به روی اجناس بنجل خارجی کجایش اسلامی است؟ این موضوع با آموزه های اسلامی در تضاد است.

موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وقایع بعد از انتخابات گفت: مردم برادران و خواهران هم هستند. صحنه های زدن، کشتن یا خبرهایی که درباره ی زندان ها هست و توقیف روزنامه ها روی آنان تاثیر بد می گذارد. بنده اصلا به این روزنامه یا آن روزنامه متمایل نیستم ولی مگر چکار کردند که آنها را قیچی کردید و بستید؟

به جای جلوگیری از فعالیت احزاب جوانمردانه با آنان رقابت کنید

وی با اشاره به جلوگیری از فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی گفت : شما اگر می گویید این حزب ها خوب نیستند یک حزب خوب تشکیل دهید که با اینها جوانردانه رقابت و مقابله کنند تا اگر توانستند خود به خود زمینه اش را در جامعه از بین ببرند.

وی تاکید کرد : قرار بود رقابت سیاسی داشته باشیم و این مرّ قانون اساسی در مورد آزادی تشکل های سیاسی است و به نفع ماست. این به آن معنا نیست که همه تشکل ها خیلی خوب باشند. ممکن است حزبی در کشور شکل بگیرد که تشکل بدی باشد ولی راه حل آن حذف شدن در فرآیند رقابت است که ابواب جمعی مردم در یک فضایی بهترین را انتخاب کنند. این هم متأسفانه به نام اسلام تمام شده است و به همین دلیل کسانی که با این رفتار مخالفند و پایبند ارزش های انقلاب و راه امام هستند باید به شکل های مختلف نشان بدهند که این اسلامی که ما می شناسیم این نیست.

این اسلام نیست…

موسوی افزود:اسلام، کسی را نمی زند، کسی را نمی گیرد، تهمت نمی زند، کسی را در زندان نگه نمی دارد و محدودیت ایجاد نمی کند، اسلام یقیناً مدافع نیرومند اقتصاد ملی و عظمت و استقلال کشور است، این وظیفه ی فوق العاده مهمی است که در رفتار و کردارمان نشان بدهیم که این اسلام مدافع استقلال ماست و حاضر نیست یک ذره از استقلال ما از دست برود. منتها ما که در حکومت نیستیم در کنار حکومتیم.

می گویند از کشتی نظام پیاده شده اید…

وی خاطر نشان کرد : می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم. به عنوان یک مسلمان می خواهیم طوری رفتار کنیم که جوانها را مأیوس نکنیم و حداقل بگوییم اسلامی که می شناسیم این نیست، اسلامی که می شناسیم رحمت دارد، رئوف است، سعه صدر دارد، همه را می پذیرد. با زبان استدلال با افراد روبه رو می شود. اسلام دینی است که می تواند با پیشرفت های جامعه بشری همسو و پیشتاز شود.

توصیه ای از علی(ع) که برای امروز بسیار آموزنده است

موسوی با اشاره به دهه اول انقلاب گفت : در آن زمان در این زمینه ها مشکلی نداشتیم ، ما ابداعاتی در سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد جنگ و … داشتیم و احساس نمی کردیم از قافله بشری در زمینه تلاش برای دستیابی به تکنولوژی، تمدن، سیاست و امثالهم عقب ماندگی داریم. لذا من معتقد بودم در هر موقعیتی که هستیم باید بین همسایه ها، همشهری ها و در سطح ملی این قضیه را نشان دهیم. فکر می کنم آن وصیتی که حضرت علی(ع) در آخرین لحظات داشتند(کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا) حامی مظلومین و مخالف ستمگران باشید یک توصیه ی فوق العاده است. یک نیروی مسلمان و دینی باید شهرت به این پیدا کند که در کنار مظلومین است هر جا که باشد و مخالف ظلم است هر جا که می خواهد باشد.

استقلال در نزد ایرانیان یک ارزش جا افتاده است

به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند

وی این موضوع را دارای اهمیت بسیار عنوان کرد و افزود: همین موضوع هویت اسلامی ما را نگه می دارد. ما واقعا نیازمند آن هستیم که اسلام را خوب معرفی کنیم تا جوان ها و ملت خودمان را نجات بدهیم وگر نه دلیلی ندارد که گرایش ضد دینی گسترده ای را خدای ناکرده در جامعه شاهد باشیم.

موسوی درباره استقلال جنبش سبز گفت: این حرکت(جنبش سبز) صد در صد یک حرکت مستقل است ولی مخالفان به جنبش سبز نسبت ناروا می دهند و آن را به سلطنت طلبها، منافقین، آمریکا و اسراییل منتسب می کنند. در حالی که آنها خودشان با یک حالت زیگزاگی که بیشتر به سیاست خارجی ما لطمه می زند نامه نگاری هایی با سرکرده های قدرت های جهانی دارند. از یک طرف فحش می دهند و از طرف دیگر دنبال جلب نظر چین، روسیه و یا دیگری هستند. آنگاه ما را به رابطه خارجی متهم می کنند. این به این دلیل است که استقلال یک ارزش جاافتاده ای در میان ملت ماست. ملت ما نسبت به این مسئله حساسیت دارد و اگر یک حرکتی را به خارجی ها منتسب کنند طبیعی است که آن حرکت لطمه می خورد و چهره اش مکدر می شود.

آنچه اعتقادات مردم را قربانی می کند

وی افزود: وقتی حکومت می آید روزنامه ها، سخنرانی ها، هیئت ها و احزاب را می بندد و حتی یک کانال نمی توانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمی توانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ می شود. از یک طرف دولت و از طرف دیگر آنها، سرانجام این وسط چیزی که در دو لبه قیچی از بین می رود همان اعتقادات اصیل است که به نظر من در بدنه اصلی جنبش سبز وجود دارد. ما فکر می کنیم چیزی که در این جنبش مهم است تجربیات خوب سی ساله انقلاب است که باید تلاش کنیم جمع بشود. سپس یک حرکت جمعی داشته باشیم. این فضای پیرامونی ماست که ترسیم کردم، فضایی که هر روز با یک مشکلی روبرو هستیم.

آنها می خواهند جمعیت ما متفرق شود و مردم باید مراقب هم باشند

شمشیر نمی کشیم تنها عنصر پیش برنده ما آگاهی است

موسوی گفت: امروز یکی از نشریات سپاه را خواندم که نوشته باید امتیاز فعالیت مجمع روحانیون مبارز را هم لغو کرد. آنها نگاهشان اینطوری ست، می خواهند تمام تشکل ها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکل ها و گروه ها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکه ها و هیئت ها اهمیت فوق العاده ای پیدا می کنند. مواظب خود بودن، مواظب خانواده بودن، مواظب محله بودن، مواظب جامعه و هر چه پیرامون ما هست بودن، اهمیت زیادی پیدا می کند. ما در این مصاف ، نمی خواهیم که شمشیر بکشیم و با یک حالت رزمی به میدان برویم. ما تنها عنصری که داریم و قدرتش از همه اینها بیشتر است ایمان و آگاهی است. باید این دو را تقویت کنیم. ایمان به یک دین رئوف و دینی که امام مطرح کرد :پیشتاز و روشن، که بتواند در سطح جهانی و در سطح داخل پاسخگوی مشکلات باشد. از طرف دیگر آگاهی نسبت به حقوق اساسی مردم. مردم باید بدانند که حقوقی دارند و حقوق آنها دارد ضایع می شود.

در انتخابات حکومکت نباید برای مردم تصمیم بگیرد

اینگونه نمی شود کشور را اداره کرد…

وی یکی از حقوق مردم را برگزاری انتخابات آزاد عنوان کردو گفت: نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد. وقتی از دور نگاه می کنیم به زشتی این کار پی می بریم که مثلا چهار پنج نفر که به فرض خیلی آدم های عالی که تمام حسن های جهان در آنها جمع شده باشد، بنشینند یک عده ای را کنار بزنند، عده ای را انتخاب کنند و بعد به یک ملت هفتاد و پنج ملیونی بگویند از داخل اینهایی که ما انتخاب کردیم انتخاب کنید. این بدترین حالت برخورد با یک ملت است. زشتی این کار را نمی-فهمیم ، چون داخل آن هستیم و لمس نمی کنیم. بله وقتی که یک نماینده ای خائن از آب درآمد با او باید با شدت و غلظت برخورد کرد و او را بیرون کرد. از گذشته هم برای این کار راه داشتیم اما حالا انتخابات را به این شکل انجام می دهیم که مدام گزینش انجام دهیم، تمام دهان ها را ببندیم، تمام مراکز اطلاع رسانی را توقیف کنیم تا آن کسی که ما می خواهیم، رأی بیاورد و بعد صندوق ها را هزار جور دستکاری بکنیم و تخلفات عجیب و غریب انجام بدهیم. اینطور که نمی شود کشور را اداره کرد(دراینصورت) کشور به اینجا میرسد که الان تهدیدات خارجی پشت دروازه کشور ماست و از لحاظ سیاسی، امنیتی، اقتصادی تهدیدات داخلی بیشتر است.

وی در فراز دیگری از سخنان خود با اشاره به مسائل اقتصادی کشور گفت: یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی، میزان سرمایه گذاری است که الان پنج،شش درصد است در حالی که باید بین دوازده تا چهارده درصد باشد. این کاهش به معنای ، بیکاری، فقر، فساد، فشار آمدن روی طبقات حقوق بگیر و امثالهم است. یا مثلا گفته شد رشد اقتصادی کشور امسال صفر خواهد شد.البته اطلاعات شفاف وجود ندارد، یک دفعه عده ای می نشینند تصمیم می گیرند و تمام اطلاعات مربوط به فساد و نیز اطلاعات راجع به لایحه ی هدفمند کردن یارانه ها قطع می شود. افرادی به دنبال آمار و اطلاعات هستند تا برای آینده کشور پیش بینی داشته باشند، عوض اینکه این افراد فرصت شمرده شوند به عنوان تهدید مطرح می شوند. سعی می شود که تمام اطلاعات قیچی شود و نتیجه این می شود که شرایط بسیار وخیمی داشته باشیم.

گسترش آگاهی مهمترین زمینه تغییر به نفع اسلام

وی افزود: کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است. حقوقی که مردم دارند گسترش این آگاهی ها و اطلاع از حقوق خود یعنی همان اصلی ترین و مهم ترین عنصری است که می تواند زمینه تغییر را به نفع اسلام و انقلاب و آتیه ی کشور ایجاد کند به شرطی که حالت اجماع نسبت به این مسأله بوجود بیاید. من فکر می کنم بعد از انتخابات در این زمینه پیشرفت کرده ایم.

میزانی برای سنجش موفقیت جنبش سبز

وی میزان حضور مردم در تجمع های خیابانی را معیار درست برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز عنوان نکرد و گفت : ما نباید بگوییم که خیابان ها زمانی از جمعیت زیاد و در زمانی کم بود و بر این اساس بسنجیم که جنبش سبز در کدام نقطه ایستاده است. باید شاخص و اطلاعاتی داشته باشیم که ببینیم آگاهی از این حقوق چقدر است تا اینکه بدانیم در آینده چگونه باید کشور اداره شود؟ آیا این آگاهی در سطح جامع گسترده تر شده یا کم کم دارد دایره اش تنگ تر می شود. اگر ما نسبت به این موضوع پیشرفت داشتیم زمینه ی تغییر جدی را در کشور ایجاد کرده ایم.

آنچه جریان حاکم را به رسانه ها حساس کرده است…

موسوی تاکید کرد دلیل حساسیت جریانی که برسر کار است نسبت به رسانه ها همین است و این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر هیچ بحرانی نداشتیم که روزنامه ای مانند بهاربسته نمی شد و یا یکی دو مناظره ای که بیشتر نگذاشتند پا بگیرد و برنامه قطع یا یکطرفه شد. تمام این ها نشانگر اهمیت این مطلب است که قدیم می گفتند پاشنه آشیل و یا چشم اسفندیار.

دامنه آگاهی را به روستائیان و کارگران و کشاورزان بکشانیم

همه باید در صدا و سیما تریبون داشته باشند

وی آگاهی را مهمترین مسئله عنوان کرد و گفت: باید آگاهی را گسترش دهیم، باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست. شما حق دارید که یک نماینده بفرستید.شما حق دارید که صنعت مستقل داشته باشید، اقتصاد ملی خوبی داشته باشید. از چنین حقوقی برخوردارید. شما حق دارید در جامعه صحبت و نظر خودتان را اعلام بکنید و به نظر شما باید اهمیت داده شود این صدا و سیما از پول جیبی شما اداره می شود. شما باید پشت این تریبون ها باشید.

وی با اشاره به خاطره ای از حضرت امام (ره) گفت: یادم هست که حضرت امام رحمه الله علیه میگفتند چرا اینقدر عکس من در روزنامه ها چاپ می شود . اصلاً غدغن کردند. در یک جلسه خصوصی به آقای محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما از بابت زیاد نشان دادن تصویر ایشان گلایه و ابراز ناراحتی زیاد کردند. خود بنده از میدان امام مقابل ساختمان مخابرات رد می شدم دیدم شیشه هایش از بالا تا پایین عکس امام را زده اند، ناراحت شدم زیرا آن حالت اغراق آمیز، وضعیت آن اداره را به هم می زد و با اعتقادات ما هم ناسازگار بود. نمی دانم نبوی یا غرضی وزیر مخابرات بود، تماس گرفتم و گفتم جمع شود و جمع شد. خیلی طول نکشید حاج احمد آقا با من تماس گرفت و از قول امام از من تشکر کرد و خب این وضعیت آن موقع امام بود.

با این انتخابات واتفاقات بعد از آن ، ایده برگشت به حقوق اساسی متولد شد

وی خاطرنشان ساخت: باید به مردم اینها را انتقال بدهیم و اینکه حکومت دینی و جمهوری اسلامی به معنای باز شدن تمام راه ها برای ابراز نظر و خلاقیت آنها و بودن آنها در صحنه واقعی است نه اینکه آنها نتوانند از این صدا و سیما و امکانات عادی هم استفاده کنند.برداشت من این است با این انتخابات واتفاقات بعد از آن یک ایده ای در داخل کشور مبنی بر برگشت به حقوق اساسی متولد شد که برگشت ناپذیر است. کافیست که از این، مثل یک گیاه و گل پاسداری کنیم وبگذاریم تناور وگسترده شود. در قرآن آمده است که خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خودشان تغییر دهند. این آگاهی زمینه تغییرات وسیعی را در جامعه و حکومت ایجاد خواهد کرد.

جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم

موسوی تاکید کرد، باید برای راهمان برنامه داشته باشیم و بیش از همیشه باید به این مسئله معطوف شویم که این جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم و با گسترش آگاهی ارتباط به روزی با آنها داشته باشیم و به آنها بگوئیم وضعیت کارگری و اقتصادی و… موقعی خوب می شود که نمایندگان واقعی شان در مجلس باشند ونمایندگان مردم هم بتوانند در صدا و سیما نظرات آنها را نقل کنند و مردم هم بتوانند مواظب فساد باشند.

نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به دوران ابتدایی پیروزی انقلاب گفت: در ابتدای این انقلاب اینجور نبود که بگویند شما چرا ریخت و پاش کردید؟ بلکه همه مراقب یکدیگر بودند. آن ایمان و اعتقاد گسترده باعث می شد مراقب خویش باشند. کافی بود در اداره ای کسی کمی پایش را از گلیم اش جلوتر بگذارد خود کارمندان بر خورد می کردند و خود جامعه این حالت را داشت. جدا شدن شما از این نوع نظارت ها یقینا باعث فساد می شود که البته این به منشوری نیاز دارد که تهیه شود.

سینه به سینه و با خلاقیت انتقال اطلاعات کنیم

وی موضوع مهم دیگر را در ارتباط با فعالیت های رسانه ای برشمرد و گفت: ما باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم ضمن آنکه دنبال روزنامه هستیم تا از طریق قانونی رسانه داشته باشیم اما از طریق رسانه های مجازی که یقیناً جزء حقوق ماست از طریق هیأت ها از طریق خانواده و سینه به سینه باید اطلاع رسانی کنیم. این اطلاع رسانی هم باید حول مسئله ای که در آن اجماع داریم با روش های جدیدی که در حین کار به دست می آوریم انجام دهیم .دائم باید فکرهای نویی ارائه دهیم که یک جمع خلاق را داشته باشیم و روش های نو برای جامعه مان داشته باشیم.

وی با ذکر مثال از یک تئوری که در هنر مطرح هست گفت : در نظریات فلسفی هنری بحثی است مبنی بر این که یک طیفی از هنرمندان نگارگر وقتی می خواهند نقاشی کنند اول می نشینند راجع به آن فکر می کنند ،اجزاء، حجم و رنگ را در ذهن می آورند در ذهن که تکمیل شد هنرمند در جلوی بوم قرار میگیرد و شروع به نقاشی کردن می کند. یک طیف دیگر هستند که می گویند، با احساس زیبا شناسی و با تناسب رنگها کار را آغاز می کنیم اما از اول حاصل کار را تعریف نمی کنند .در نظریات سیاسی مشابه این دو را می توانید پیدا کنید.قبل از انقلاب مارکسیست ها خیلی فعال بودند. دلیل انشقاق آنها این بود که سعی می کردند یک حکومت بی طبقه ای را با تمام ابعاد و ویژگی هایش ترسیم بکنند و به طرف آن حرکت کنند. برای همین طرح چینی استالینی داشتیم که متمایل به آلبانی انورخوجه و یا حکومت از نوع کاسترو و امثال اینها بود.در گروههای اسلامی هم همینطور بود آنها هم ترسیم کاملی از حکومت داشتند که در نتیجه یک نوع جدایی و انشقاق و یک دید افراطی در اینها ایجاد کرده بود.

وی تصریح کرد: اگر ده سال قبل از انقلاب به حضرت امام (ره) می گفتند حکومت شاه که سرنگون شد ابعاد حکومت شما چیست؟ ایشان مثل کمونیست ها و مارکسیست ها نظر مشخص نمی دادند مبنی بر اینکه ابعادش، مشخصاتش این باشد مجلسش این باشد، بعد براساس آن باید حرکت بکنیم.

معیاری که جنبش سبز بر اساس آن حرکت می کند

موسوی با اشاره به جنبش سبز خاطر نشان کرد: جنبش سبز بر اساس معیارها و الگوهای دوم حرکت می کند، معیاری که می گوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد. این کار تحقق نمی پذیرد مگر آنکه همه ملت را دور هم جمع بکنیم. این ملت و شهروندی که مالیات می دهد محترم است و هر کس که قوانین داخلی کشور را رعایت می کند محترم است.از اول هم اساس بر همین بود. روزهای اوّل پیروزی انقلاب گروههای چپ و راست حتی غیر مذهبی ها خدمت امام می رسیدند و دائم با ایشان ملاقات می کردند.برای اینکه تصور بر این بود نظامی داریم که تمام اقشار را می تواند در بر گیرد. این هیچ نوع منافاتی با جمهوری اسلامی حکومت اسلامی و حکومت دینی نداشت.

نخست وزیر امام افزود: هم اکنون هم تصور و ایده ایی که جنبش سبز باید ارائه دهد این است که بتواند بیشترین نیروی ممکن را در خودش جمع کند.همان جوانی که امروز به خاطر بد کار کردن حکومت از دین بیزار شده است وقتی درست عمل کنیم راه بازگشت او را فراهم کرده ایم و این برای ما اهمیت زیادی دارد. یعنی بازگشت وسیع مردم به سمت دین موقعی است که از دین شعارهای خوب و سعه صدر ببینند، کار آمدی ببینند. در آن حالت ما کمترین روی گردانی را از دین و از اسلام و ارزشها و میراث های فرهنگی و قدیمی مان خواهیم داشت.

وی به روشن شدن بیشتر مشخصات جنبش و این حرکت تاکید کرد و گفت: با این مشخصات و این حرکت را به مردم منتقل کنیم .باید به مردم بگوییم ما دنبال قدرت و دسترسی به قدرت نیستیم. حکومت مال همان کسانی باشد که الان هست اما این معیارهایی که مطابق اسلام و فطرت است را رعایت کنند. مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوق ها بریزند ، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح دارد، بگذارند رسانه ها آزاد باشند. ما نمی خواهیم رسانه ایی باشد که به دین فحاشی کند.

زندانیان گمنام …

به راحتی انگ محارب می زنند

وی با اشاره به زندانیان گمنام گفت: الان در زندان متأسفانه غیر از افرادی که شناخته شده اند زندانی های عجیب و غریبی می بینید که پنج سال – شش سال به دلیل اینکه در ۲۵خرداد در راهپیمایی شرکت کرده اند محکوم شده اند. ما می گوییم این را دین نمی پذیرد، اسلام نمی پذیرد،این با هیچ مبنای دینی که ما می شناسیم سازگاری ندارد. بیایید ثابت کنید که دین اسلام چنین است. تا یکی کوچکترین تکانی می خورد زود یک مارک محارب میزنند. الان زندانیانی هستند که ناشناس هستند، پرونده بعضی شان اصلا گم می شود ،برخی هستند ماهها اصلا کسی سراغشان نمی رود. آنکه مشهور است به او می رسند چون بالاخره اسمش در سایت ها مطرح است. افرادی هستند که تکلیفشان واقعاً روشن نیست، ما می گوییم اسلام با این مسئله سازگاری ندارد.

موسوی افزود: می گوییم مرّ اسلام را بگویید، آیا مرّ اسلام با اینها سازگار است. ما چنین چیزهایی نداریم.این حرف ها را مردم می پسندند دلیلش این است که با فطرت آنها و اعتقادات دینی آنها و با تجربه روزانه آنها سازگار است. در خصوص مسائل سیاسی اقتصادی هم همین طور است. کجای اسلام گفته شما دائم در تمام دنیا بگردید و برای خودتان دشمن ایجاد بکنید. در دنیا در سطح بین الملل تقریباً هیچ کشوری نیست که در داخل یک بلوک رسمی نداشته باشند تا درآن جمع، تصمیم گیری جمعی بکنند. درآمریکا که ابرقدرت است و نیروی نظامی، بمب اتم، رسانه و سرمایه وسیعی دارد که در تمام دنیا در گردش است به عنوان یک قدرت بزرگ در رابطه با مسئله هسته ای با ما مشکل دارد ببینید با این مشکل چگونه مواجه می شود.یعنی کشوری که یقینا از لحاظ قدرت مادی، استغنایش از ما بیشتر است. او سعی میکند بین متحدینش وفاق ایجاد کند حتی رقبایش چین و روسیه را راضی کند تا درباره پرونده هسته ای ایران به یک اجماع حداکثری برسد.حال، ما که به این روش ها توجهی نداریم هیچ، کارمان این شده است که دشمن گیری کنیم.

از حقوق اساسی ملت نباید بگذریم

مهندس موسوی تصریح کرد: از حقوق اساسی خودمان نباید بگذریم اما ضعف و ناتوانی و عدم تدبیرمان را هم نباید به اسلام نسبت بدهیم. این اصلاً ربطی به اسلام ندارد ما می توانیم کشوری اسلامی و بهترین موقعیت و دوستان را در جهان داشته باشیم و از طرق  سیاسی در جاهایی که لازم است از خودمان دفاع کنیم .چنانچه ملت ما در دفاع مقدس نشان دادند بر سر ارزش ها حاضرند تا آخرین قطره خون بایستند. با این که به طور قطع بهترین فرصت های توسعه کشور را با افزایش قیمت نفت از دست دادیم و درآمدهای عظیمی که در چهار پنج سال اخیر به دست آوردیم همه را به باد فنا دادیم و متأسفانه برعکس موقعیت کشور را به سمت بدتر شدن با بد استفاده کردن از درآمدها بردیم. من میگویم اینها باید شناخته شود و دوستان، آنهایی که در زمینه اقتصاد نظریه پردازند به یک شکل، آنهایی که از نظر فرهنگی صاحب نظرند به شکل دیگر، این آیتم ها را به اطلاع مردم برسانند تا زمینه دگرگونی در این وضع ایجاد شود.

مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم

کم هزینه ترین راه برای نجات کشور از مشکلات…

راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام بکنیم

موسوی خاطرنشان کرد :از طرف هم باید دلسوز باشیم و مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما می روید بیراهه است. در اطلاعیه شمارۀ هفده یک موضوع اساسی را طرح کردیم که خیلی توجه نشد، گفتیم شما فکر نکنید وقتی با کسی قرارداد می بندید اصلاً جنبش سبز وجود ندارد. شما همین چهار پنج تا کار را بکنید خواهید دید این آب گل آلود کشور و این وضعیت بحرانی کشور به سمت بهبود خواهد رفت. ما راه حل ها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت دیگری نیستیم دائم باید اعلام بکنیم. بگوییم که کم هزینه ترین راه برای اینکه کشور از این مشکلات نجات پیدا کند این است که شما در رویه تان تغییراتی ایجاد کنید.

هر کس که بر خلافشان حرف بزند را صهیونیست و منافق می نامند

وی این موضوع را مطرح کرد که در سیاست خارجی وقتی یک رویه مهم در یک کشور می خواهد اتفاق بیفتد و می خواهند تصمیم بگیرند حتی درآن کشورها سعی میکنند نظر اپوزسیون را هم جلب کنند. لااقل از دشمنان تان درس بگیرید که هیات دولتش در کنار حزب رقیب می نشینند و در مورد یک موضوع بزرگ بحث می کنند . این جلسات هر سال بک بار دو بار در سال پیش می آید و در همه دنیا این وجود دارد.

مرده هایی سیاسی که توسط حکومت زنده شدند

به اعتقاد موسوی، این روشی که هر کس بر خلاف شما صحبت کند و راه حلی ارائه دهد را صهیونیست یا منافق می نامید و او دلبسته به آمریکا، برانداز و محارب می شود این به نفع شما و به نفع کشور نیست ،این تقویت محارب و منافق است. منافقین با این جنایت هایی که در داخل کشور داشته اند ، با این همکاری هایی که با صدام داشتند مرده ای شده بودند که ننگ ابدی بر پیشانی انها مانده است. شما وقتی فرزندان این ملت که دو سه میلیونشان در یک روز یک خیابان را پر می کنند به منافقین نسبت می دهید ، آیا شما منافقین را تضعیف می کنید؟ یا نفاق را تقویت می کنید؟از آنطرف جریان سالمی که در کشور جامعه را متمایل به اسلام می کند، شما پیشانی بند جبهه آنها را که به عنوان یادگاری حفظ کرده اید پنهان می کنید که به آنها نگویند بسیجی و طرفدار امام.

باید به حضرات گفت ببینید فضای جامعه را به چه سمتی برده اید؟

وی با اشاره به خاطره ای از دیدار با خانواده یکی از شهدای سبز گفت : آنجا موضوع جالبی را دیدم . عکس های قبل و بعد از انتخابات این شهید برای من خیلی تکان دهنده بود، زیرا نشان می داد که یک جوان دانشجوی آنچنانی ، با آن طبع جوانی در جریان بحث های انتخاباتی و راه پیمایی ها چنان تغییر کرده بود که با ته ریش و پیشانی بند یاحسین(ع) یعنی همان چهره ی بسیجیان در طول دوران دفاع مقدّس که مادران آنها را می بوسیدند و روانه ی جبهه می کردند عکس گرفته بود. خب وقتی یک جریان سالمی در کشور وجود دارد به این حضرات باید گفت: ببینید فضای جامعه را به چه سمتی برده اید؟

برخی اشکالات به دلیل محدودیت هاست

موسوی همچین در تبین خطوط و چارچوب جنبش سبز گفت: در عین حال من قبول دارم که کمی با عدم تعیین ها روبرو هستیم با توجه به اینکه ما تشکیلات نداریم چون هر تشکیلاتی را بر می چینند، روزنامه نداریم و… می تواند خطر ساز باشد. لکن باید یک خطوط کلی انشاا… تبیین شود.الان هم در جامعه مخصوصا در فضای دانشگاه وضعیت بهتری ایجاد شده و جامعه دانشجویی به سمت عقلانیت بیشتری رفته است. طبیعی هم هست ، در یک دانشگاه پنجاه دانشجو را ممنوع التحصیل کرده و ده نفر را گرفته اند . بچه ها محتاطتر شده،این به معنای بازگشت نیست به معنای بیشتر فکر کردن است و به دنبال راه حل های تازه تر رفتن است.

خشونت هرگز؛ راه حل ها فقط مسالمت آمیز باشد

موسوی اظهار امیدواری کرد تا راه حل های اسلامی مسالمت آمیز خدای نکرده در این جریانات فراموش نشود و جوانان هرگز به راه حل های خشن  روی نیاورند. چون با این همه دستگیری و سرکوب و زدن و گرفتن به جامعه نمی توان مطمئن بود. در آینده حرکت های خشن و تند یقیناً به ضرر ملت ماست و به ضرر جنبش سبز است که باید مراقب باشیم این اتفاق نیفتد .

وی در پایان با یاد دوباره روزهای جبهه و جنگ گفت: ملت کم قربانی نداده است و بنده در انتها باز هم برمی گردم به صحنه های جبهه ها. من همیشه غبطه می خوردم به آن فضاهای نورانی، طوری نشود که از آن فضاهای روحانی نتوانیم به راحتی در جامعه صحبت کنیم. زیرا الان چنین حالتی بوجود آمده که کم کم این ارزش ها هم دارد زیر سؤال می رود.

میرحسین موسوی دعا کرد تا انشاالله خداوند این بحران را در نهایت به نفع ملت و انقلاب ختم کند تا ما شرمنده ی خون شهدا نباشیم.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۲۲۲ پاسخ به “نه! این اسلام نیست”

  1. مهدی خطاب به دختر سبز موسوی گفت:

    ببین الان ما در عصری زندگی می کنیم که اکثر آدمها می تونند بروند به اینتر نت (مثلا سایت ۴shared) و واقعیت رو دانلود کنند و ببینند. این سایت هم بازه و دانلودش هم راحته . چطور من تونستم بروم کشتار عاشورا رو دانلود کنم و ببینم . اونها هم باید می دیدند. بجای اینکه بروند تو سایت های خبر سازی مثل رجا نیوز و فارس و یا روز نامه ی کیهان بخونند و یا تصاویر مونتاژ شده صدا و سیما رو بینند. بروند و واقعیت رو دانلود کنند و ببینند. لازم نیست اعصاب خودت رو خورد کنی و با آنها سر و کله بزنی . براشون دعا کن هدایت بشوند . اگر نشدند و ظلم رو به هر نحو ممکن محکوم نکردند و خدای ناکرده طرفدارش شدند و تایید کردند . خودشون ضرر می بینند. و با این تعصب می میرند.

  2. مهدی خطاب به دختر سبز موسوی گفت:

    البته راه حل های کامنت نرگس خانم درسته در مورد بحث با دیگران. و من این جمله ایشون رو قبول دارم که باید در رفتارمان نشان دهیم در فامیل و نزدیکان که فلانی که پسر مومن و خوش اخلاقیه طرفدار مهندس موسویه.

  3. yazdan گفت:

    گفتار صدق مایه ی ازار میشود—–چون حرف حق بلند شود مارمیشود

  4. سبزینه گفت:

    مهم ……….مهم………..مهم………..مهم……….مهم…………..مهم
    تازگی ها افراد زیادی در سایت های اینچنین کامنت هایی از قبیل ما از شعار خسته شدیم و انتقاد از میر حسین عزیز و … می گذارن این و وقتی در کنار این قرار می دیم که به تازگی آمار زنگ زدن این افراد به تلویزیون های خارجی هم بالا رفته به این نتیجه می رسیم که همون آقایونی که تا دیروز مردم رو توی خیابون ها می زدن حالا می خوان از این طریق خیلی روشنفکرانه به شبکه های اجتماعی ما نفوذ کنن و ما رو ناامید یا بدبین کنن ، کاری که ما اجازه اش رو به اونها نمی دیم و در این پروژه هم شکست شون می دیم!

  5. موسوی از کشتی نظام سیاه به کشتی نجات سبز هجرت کرده است. آینده سبز تقدیم ایشان وهمه سبز اندیشان باد.

  6. ناشناس گفت:

    اگر ا ین جنبش رهبر داشته باشد که فعلا ندارد در ۲۲ خرداد حماسه ایی دیگر رقم خواهد خورد
    چرا این جنبش رهبر ندارد. ؟
    بیانیه دادن فایده ندارد

  7. در جواب اقای صالحی عزیز گفت:

    اقای صالحی خودتون خوب میدونید در عالم فقط ۱۴ معصوم داشتیم که اطاعت از اونها برابر اطاعت از خداونده ( ایه اولی الامر ) بعد از اونها هیچ کس دیگری معصوم از گناه و اشتباه نیست . ولی فقیه انسانی است قابل خطا و اشتباه ولی( اگر یک اشتباه کند از ولایت ساقط است اگر یک دروغ بگوید از ولایت ساقط است .امام خمینی .صحیفه نور )پس ولایت ایشون دایمی نیست و با هر اشتباه از ولایت کنار میرن .ایا به نظر شما ایشون در این انتخابات با عدالت برخورد کردن؟عدالت اولین شرط رهبریه ولی ایشون نه تنها به حرف ما و اون تظاهرات ارام ما که به اعتراف خود حکومت ۲۵ خرداد بالای ۳ ملیون نفر تو تظاهرات شرکت کردن توجه نکردن بلکه مارو تهدید کردن هر کسی به خیابون بیاد خونش پای خودشه و ما رو برانداز معرفی کردن .حالا میدونید تو اون تجمع چه ادمایی بودن ؟خانواده شهدا جانبازان ،ازادگان ،خانواده شهید همت، باکری و…جانباز قطع نخاع ،بدون پا شیمیایی و ملیونها ادمی که برای این انقلاب بهترین عزیزاشون رو و جونشون وسلامتی رو برای این وطن داده بودن و ادمای عادی که یک ماه برای این وطن و انتخابات ابرو مندش زحمت کشیده بودن تا از راه مسالمت امیز کشورشون رو از دست متحجرین و مسلمون نما نجات بدن ودر قبالش هیچ چیزی نخواسته بودن وحالا بعد از سالها کسانی که قرار بود چشم و چراغ این مردم باشن براشون یه سوال جدی ایجاد شده بود و رایشون رو میخواستن ولی چه جوابی گرفتن ؟تهدید باتوم شکنجه و انگ ضد انقلاب و وابسته به موساد و اسراییل .ااگر به خیابون نمی امدن شما بگو چطور اعتراضشون رو بیان میکردن الان با اینهمه تظاهرات مردم رو نفی میکنن و انکار حالا اگر تو خونه هاشون نشسته بودن چی؟ اگر موسوی سکوت کرده بود خائن بود چون حق الناس به گردنش بود نه حق خودش که بگذره .وقتی باید استخوان در گلو سکوت کرد که حقی از مردم بر گردنت نباشه مثل حضرت علی چون مردم باهاشون بیعت نکردن سالها سکوت کردند اما وقتی مردم برای بیعت هجوم بردند قبول کردند (با اینکه معصوم بودن و حق خدادادی برای زمامت داشتند ) ولی با رای مردم رهبری رو قبول کردن.

  8. علي گفت:

    من هم با نظر ناشناس موافقم
    رهبر این جنبش کیست؟
    آیا فقط بیانیه کفایت می کند؟

  9. با سلام
    من کلی حرف دارم که میدونم اگه بخام همش رو بنویشم حوصلتون سر میره پس سعی میکنم خلاصش کنم و از شما هم عاجزانه خواهشمندم تا آخرش و بخونید
    من اصلا تو سیاست نبودم ولی با جریاناتی که قبل و بعد از انتخابات روی داد حالا کاملا سیاسی شدم و به اهدازه ی فهم خودم ماجرا ها رو تحلیل میکنیم امسال باید کنکور بدم و این جریانات بد جوری تمرکزم رو گرفته ولی هر طور شده یه دانشجوی سبر خواهم شد
    نظر من اینه که مردم خیلی خوب میدونند که کی داره راست میگه و کی داره دروغ میگه پس ما نباید از چیزی بترسیم
    دکتر شریعتی میگه : اگه میخای برده نشی بخوان و بخوان و بخوان
    خوب من هم خوندم تا برده نباشم
    کاملان هم از جنبش سبز حمایت میکنم من چیزهایی رو تو این تجمعات دیدم که تا حالا ندیده بودم .
    ما میایم تو خیابون برای برقراری عدالت برای مبارزه با ظلم کاری که تمام امامانمان جونشون رو تو این راه دادن
    همین دلیل ها نشون میده که جنبش سبز یه حرکت پاک و مخلصانست
    بچه ها تو مدرسه بهم میگن سرت و به باد میدی ولی من گوشم بده کار نیست اصلا ما به دنیا اومدیم که سرمون رو به باد بدیم دیگه مگه غید از اینه بهتره که باد بیاد و سرمون رو ببره مگه ما خونمون از اونایی کشته شدن رنگشن تره یا پدر مادرامون خون دل بیشتری برامون خوردن
    به هر حال تا ته راه رو وایسادم نه برای فرد خاصی بکه برای دفاع از ایمان و عقیده و خاک کشورم
    هیچوقت هم ایمانمرو فدای مصلحت نمیکنم
    راستی از آقای موسوی میخام درباره ی بسته شدن برخی حسینیه و هیئت هم افشاگری کنند تا عده ی بیشترب قداست جنبش سبز رو باور کنند دم همه ی سبز ها گرم

  10. منتظر شهادت گفت:

    با یاد امام شور و شعور حکیم بی بدیل زمان و مقتدا همیشه ام خمینی عزیز روز ۲۲ خرداد وضو گرفته و با غسل شهادت در صحنه خواهیم بود
    دین ما دین عقل است دین سبزه و سوسن دین لطافت و مهر دین عشق و محبت
    ما منتظر شهادتیم و منتظر قیامت تا اگر پل صراطی بود که هست یقه خیلی ها که امروز یقه ندارند و یقه میدرانند را بگیریم
    ما منتظران ظهور حضرت عشق هستیم
    وای به حال دین فروشانی که نکبت امروزمان نتیجه بی عقلی و بی تدبیری انان است

  11. hamed گفت:

    سلام – خشته نباشید

    اولین نقطه ی مثبت این بود که کیفیت صدا و تصویر بالاست و میشه اون رو پخش کرد .

    هدف من از همراهی جنبش سبز اینه که فردایی که میخوام تو جامعه سر شغلی برم – جایی کار کنم .. ۴ نفر آدم دلسوز توی پست و مقامی باشند . نه یه عده آدم دروغگویی که فقط پارتی بازی بلدند .

    واقعا الان شما امثال مشایی و صادق محصولی و اینا را با افرادی مثل
    نبوی – تاج زاده – ابطحی – حجاریان – صفایی فراهانی

    مقایسه کنید .

    وقتی کشوری خود شخص رئیس جمهور تو مناظره ها میاد علنا دروغ میگه و مظلوم نمایی میکنه خب وزیر و معاونشم میشن امثال صادق محصولی و مرحوم کردان و و طبیعتا اونا هم زیردستاشونو از نوع خودشون میگذارند .

    بیاییم با کمک به جنبش سبز جامعه ای آرام داشته باشیم . جامعه ای که در جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم .

    بدرود

  12. rohollah گفت:

    پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت نرسدامام خمینی

  13. توانا گفت:

    آری اسلام آن است که امام گفت اسلام ناب محمدی نه اسلام آمریکایی و متحجرین

    دیشت به طور اتفاقی تلویزیون دولتی در منزل ما روشن بود و امام خمینی رضوان الله تعالی علیه داشت برای عده ای سخنرانی می کرد.
    که به نظرم پخش این سخنرانی از دست تسخیر کنندگان صدا و سیما در رفته بود.

    ایشان می فرمودند شما دو مسئولیت دارید.یک مسئولیت کوچک و یک مسئولیت بزرگ

    آن مسئولیت کوچک حفظ نظام است و ….

    و آن مسئولیت بزرگ حفظ چهره اسلام است و …

    به نظرم هم اکنون حاکمیت فقط به دنبال همان مسئولیت کوچک است و از مسئولیت بزرگ غافل شده است.هدف , وسیله این حاکمیت را توجیه می کند.

    افراد را می کشند , زندانی می کنند , توهین می کنند , به جان مردم حمله ور می شوند و ….

    آیا حاکمیت گمان می کند راه امام را می رود.

    امامی را که ما می شاسیم هم اکنون در کلام و اخلاق و ادب و دلسوزی و … مهندس موسوی تجلی کرده است نه در کسانی که داعیه دار ولایت فقیه هستند و پشتیبان ولایت فقیه هستند تا به خودشان آسیب نرسد و ریاکارانه و منافقانه در دستگاههای حکومتی نفوذ کرده اند و آقا آقا می کنند و در منرل شان به حاکمیت ناسزا می گویند.

    اینکه روز کارگر در تمام دنیا به رسمیت شناخته شده است ولی روزی به نام کارمند در دنیا بوجود ندارد به دلیل آن است که کارگران از حاکمیت ارتزاق نمی کنند و اگر کم کاری کنند کارفرمایشان عذر ایشان را می خواهد.ولی متأسفانه در کشور ما روزی را به نام کارمند نام نهادند. کارمندانی که چه کار بکنند و چه کار نکنند حقوق خود را می گیرند.متأسفانه اکثر کارمندان دولت دست چین شده اند و افراد دلسوز و حق گرا و حق بین را به هر نحو ممکن اخراج و یا منزوی کرده اند.

    کارگری شرف دارد بر این کارمندی و کارگران بر خود ببالند که نان حاکمیت را نمی خورند.

    معلمان هم اگر چه حقوق از حاکمیت می گیرند ولی با کارمندان متفاوت هستند و متأسفانه معلم ها هم نمی توانند با دانش آموزان خود رو راست باشند و تقیه می کنند.

    اگر اینگونه پیش برود باید نظامی را در انتظار باشیم که اخلاق در آن مرده است و اسلام آمریکایی و متحجرین در آن ترویج می گردد.متحجرین گروهی بودند که امام از دست ایشان دق کرد و نتوانست ایشان را سرجایشان بنشاند.امام توانست شاه را بیرون کند و صدام را سر جایش بنشاند ولی نتوانست شر ایشان را از سر مردم کم کند و متأسفانه بعد ایشان حاکمیت نتوانست ادبیات امام را دنبال کند و گویی که جنگ اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی فروکش کرد و ….

  14. دختر سبز موسوی گفت:

    باز هم از تمام دوستانی که برای کامنت من ارزش قائل شدن و جواب دادند ممنونم مخصوصا از جناب میرمهدی موسوی که با شناختی که از ایشون از کامنتاشون در زیر چند تا از مطالب سایت پیدا کردم به نظرم بسیار انسان فهمیده و باکمالات و مودبی اومدن و چندین بار از نظرات ایشون لذت بردم مثل کامنتشون در همین جا در جواب بهمن خان.
    دوست عزیز من با صحبت های شما کاملا موافقم و متاسف که فرمودید ما هم یک روزی از همین دسته بودیم و حرف کسی روقبول نمیکردیم و آخر سر هم خودمون آگاه شدیم نه با حرف دیگران ولی مساله من دقیقا همین جاست اصلا ناامیدی من از همین جا شروع میشه چون من هم به همین نتیجه رسیدم وبعد فهمیدم که اگر این طور باشه و این افراد هم قرار باشه مسیر مارو طی کنند حالا حالاها نباید به پیروزی جنبش سبز و آگاهی تمام مردممون امیدوار باشیم چون حداقل زمانی که طول کشید تا امثال ما آگاه بشن ۱۰ سال بود و یک سری افرادی که مثل الان ما بودند و اون موقع از ما آگاه تر بودن ولی تعدادشون خیلی کم بود همین تلاش های امروز مارو کردن ولی چون اکثر ماها در خواب غفلت بودیم فاجعه کوی دانشگاه ۷۸ اتفاق افتاد و آتیشی که به پا شد رو تونستن خاموش کنند قبول دارم که آتیش این دفعه خیلی عظیم تر بود چون افراد بیشتری آگاه شده بودند و هنوز هم نتونستن خاموش کنن اما اگر نتونیم تعداد بیشتریرو همراه کنیم کم کم تبدیل میشیم به آتیش زیر خاکستر که بالاخره یک روزی دوباره شعله ور میشیم ولی چند سال باید طول بکشه و باز چند نفر قربانی بشن تا کسانی که امروز حرف مارو نمیفهمند و مقابل ما هستند اون موقع همراه ما بشند از طرفی هم اگر بخواهیم منتظر این افراد بشیم که خودشن راهو پیدا کنند اون موقع توصیه های مهندس موسوی بی معنی میشه که همش دعوت به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی میکنند بحث من اینه که اگر اینطور باشه الان کاری از دست ما برنمیاد و باید منتظر بشیم که باز یک اتفاق ناگوار دیگه ای مثل انتخابات ۸۸ پیش بیاد تا این افراد هم به خودشون بیان و حقیقتو بفهمن و شاید این دفعه هزینه چنین اتفاقی به بهای از دست رفتن کل کشورمون و اسلام تموم بشه و این دردآور و نگران کنندس وگرنه اگر شما هم نگین من مطمئنم با این نادونیه مملکت گردونامون و با این سیل عظیم معترضین بالاخره این حرکت به یک تغییر و دگرگونی عظیم ختم میشه و در اون هیچ شکی ندارم ولی اینکه کی باشه و به چه تغییری ختم بشه مهم و نگران کنندس من از یک انقلاب دوباره که تنها تفاوتش با انقلاب قبلی دین گریزی و دشمنی با دین باشه میترسم از اینکه عاقبتمون با این مقاومت های الکی وبی تدبیریهای حکومت به عاقبت عراق و افغانستان تبدیل بشه من آرزوم این بوده و هست که بالاخره مبارزات ۱۰۰ساله مردممون به آزادی ودموکراسی واقعی در سایه اسلام واقعی ختم بشه و از اینکه به هر بیراهه ای غیر از این راه بیفتیم میترسم و الانهم بلاتکلیف موندم نمیدونم دیگه چه کار از دستم بر میاد که از یک طرف افرادی رو آگاه و همراه کنم واز طرفی هم جلوی تندروی و بیراهه رفتن تندروهای سبز رو بگیرم و از طرفی بتونم به کمک دوستان سبز به این دولت و حکومتیها بفهمونم دست از لجبازی ومقاومت الکی و زیاده خواهی و جاه طلبی بردارن و بذارن کشور به راه درستش بیفته امیدوارم این دفعه تونسته باشم منظور واقعیم رو برسونم چون احساس میکنم دوستان هیچ کدوم حرف منو درست درک نکردند.
    راستی باید بگم واقعا از کامنت های در جواب دوستم بهمن (از یک سبز) و جواب بهمن و ناصر خان لذت بردم علی بود واقعا جامع و کافی و خلاصه جوابهایی بود که باید به امثال این دوستان داد.
    در ضمن مسئولین محترم سایت کلمه خواهش میکنم استدعا دارم حداقل این یک سوالم رو جواب بدید از شما یا مهندس موسوی که در جواب کامنت های قبلیم هیچ جوابی دریافت نکردم فقط میخوام بدونم واقعا این سایت بامهندس موسوی مرتبطه و حقیقتا ایشون از نظراتی که اینجا داده میشه مطلع میشن؟ اگه اینطوره پس چرا هیچ وقت سوالاتی که از ایشون پرسیده میشه نه از طریق شما نه از طریق خودشون جواب داده نمیشه؟ مگه مهندس نمیخوان این جنبش زنده وپویا باشه پس چطور انقدر راحت از کنار سوالات دغدغه ها و مشکلات اعضای جنبش میگذرند یعنی این همه وقتی که ما صرف تایپ نظراتمون میکنیم و با این همه بدبختی و مصیبت اونو برای شما ارسال میکنیم ارزش یک جواب ساده و خشک و خالیو نداره. به هرحال باز هم از زحمات شما ممنونم و امیدوارم حداقل این سوالمو بی جواب نذارید.
    ==
    کلمه: مهندس موسوی نظرات را مطالعه می کنند و حتی نظراتی که احیانا در سایت منتشر نمی شود برای ایشان ارسال می شود.ضمن اینکه بسیاری از دغدغه ها شما دوستان در سخنان مهندس مطرح می شود ولی این حق را بدهید که با این حجم پیام ها نمی شود به تک تک آنها پاسخ داده شود.

  15. ناشناس گفت:

    دوستان اینقدر نگویید چنبش رهبر نداره دیگه باید چیکار کنن؟

    در جواب دوستی که گفته جنبش ۴۰۰ نفره خوبه خود رسانها تون اعلام کردن ۱۳ میلیون رای آورده مهندس
    البته خوب وقتی همه تو تلویزیون دروغ میگن دیگه حتی خودیا شونم باور نمیکنن جه برسه به مردم.

  16. همراه عزیز! منظور بنده این نبود که دست روی دست بگذاریم تا شاید سایر مردم خودبخود آگاه شوند! نظرم این بود که یاد دادن مسیر دسترسی به اطلاعات مهمتر ٬ اثربخش تر و پایاتر از رساندن اطلاعات است. البته این به معنی مهم نبودن اطلاع رسانی نیست. “هر شهروند یک رسانه” ها نقش کاتالیزور را در این بین بازی می کنند. بنده فکر می کنم وقتی کسی خودش خبری و یا تحلیلی را بخواند یا از افراد مورد اعتمادش بشنود تاثیر گذار تر است تا اینکه خبری یا تحلیلی را٬ بخصوص از کسیکه از نظر اعتقادی یا سیاسی قبول ندارد٬ بشنود. بنده و شما چاره ای جز این نداریم که به حق دیگران برای انتخاب مسیرشان احترام بگذاریم. تنها کاری که می توانیم انجام دهیم آنست که سعی کنیم آنها را نسبت به واقعیاتی که وجود دارند و آنها از آن بی اطلاعند حساس کنیم. با آوردن شواهد مستند سعی کنیم ثابت کنیم که بسیاری از اخبار و اطلاعات منتشره از صدا و سیما جهت دار گمراه کننده و در خیلی از موارد دروغ است. آنها را قانع کنیم که صدا و سیما خود راقیم مردم می داند و فقط اخباری را که خود صلاح می داند به مردم می رساند. آنها را قانع کنیم که لازم است در این شرایط برای کسب اطلاعات کامل تر و واقعی تر کمی خود را به زحمت بیندازند. و مسیرش را نیز نشانشان دهیم.
    دوست عزیز نا امید نباشید. سرعت افزایش آگاهی نسبت به ۱۰ سال پیش خیلی بیشتر شده. این افزایش سرعت تصاعدی بوده و هست. هم تعداد افراد آگاه که می توانند نقش آگاهی رسانی ایفا کنند بسیار بیشتر شده اند٬ هم نفوذ اینترنت افزایش یافته و هم وسایل ارتباط جمعی چون رادیو و تلوزیون های ماهواره ای.
    ضمنا ماهیت پدیده های اجتماعی که قرار است تغییر و تحولی را از پائین به بالا بسط دهد همین است که زمانبر است. به عنوان مثال اگر شما به تاریخچه جنبش مدنی ضد نژاد پرستی در آمریکا توجه فرمایید متوجه می شوید که حدود ۵۰ سال پیش فردی چون دکتر مارتین لوتر کینگ و همراهانش با آگاهی از خطراتی که تهدیدشان می کرد جنبش را آغاز کردند و برخی مانند خود ایشان جانشان را در این راه گذاشتند و این جنبش بعد از ۵۰ سال ٬ تازه آنهم نه بطور کامل ٬ شاهد تحقق آرزوهای رهبرانش است.
    به هر حال باید اکثریت جامعه به اهداف این جنبش آگاه شوند و به این اطمینان برسند که آنچه این جنبش می خواهد قدرت نیست. بلکه محقق شدن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود است. بلکه رسیدن به حق مردم برای دسترسی به اطلاعات برای فراهم شدن امکان تصمیم گیری صحیح توسط آنان است. برای شفاف شدن جامعه است تا کسی از تاریکی های موجود برای رسیدن به مطامع شخصی و گروهی سوء استفاده نکند. و همیشه کسانی در راس قرار بگیرند که برای احقاق حقوق اکثریت توانا ترند. واین همه یک شبه اتفاق نمی افتد. نمی شود انتظار معجزه داشت. برخی زودتر از من و شما از این ضعفها و اشکالات مطلع شده اند و در این مسیر از ما جلوترند (به قول شما سبزهای تندرو) برخی نیز هنوز مطلع نشده اند و از نظر ما کمی عقب ترند. فکر کرده اید چرا توسط مهندس موسوی امسال سال صبر و استقامت نامگذاری شده است؟ برای اینکه پیمودن این راه که همانا آگاه کردن اکثریت جامعه است با وضع موجود جز با صبر و استقامت و با تلاش و همت مضاعف امکانپذیر نیست. شاید اگر این تغییر و تحول قرار بود از بالا به پایین رخ دهد با توجه به امکانات ٬ پول فراوان و بویژه رسانه های سراسری که دراختیار حاکمان است خیلی سریعتر و با هزینه اجتماعی کمتری می توانست رخ دهد. اگر در بیانیه ها و سخنرانی های مهندس موسوی نیز دقت کرده باشید به درستی به این نکته مهم اشاره و حتی تاکید کرده اند. ولی دریغ و صد درد که انگار امیدی به آنها نیست!
    دوست عزیز نباید نگران این باشید که مردم از دینی که این روزها توسط حاکمان تبلیغ و اجرا می شود گریزان شوند. مهم این است که مردم ارزش های انسانی را که تا آنجا که بنده می دانم در همه ادیان ناب و دست نخورده یکسان است فراموش نکنند و دروغ و تقلب و باند بازی و شیادی و… به عنوان ارزش پذیرفته نشوند. کسانی را که معتقد به ارزش های ناب انسانی و الهی هستند بپذیر و بزرگشان بدار! بگذار این ارزش ها را تحت هر نامی خواستند معرفی کنند. مگر برای شما فرقی می کند که دوست عزیزت فرزندش را که اتفاقا مورد علاقه شما نیز هست فاطمه بنامد یا مریم؟!
    در خصوص اینکه گفته اید ” ولی چند سال باید طول بکشه و باز چند نفر قربانی بشن تا کسانی که امروز حرف مارو نمیفهمند و مقابل ما هستند اون موقع همراه ما بشند” باید عرض کنم بله این نیز یکی از واقعیت های موجود است. اگر به اینکه مسیری که طی می کنیم صحیح است اعتقاد داشته باشیم نباید نگران باشیم که جانمان را در این مسیر از دست بدهیم. اگر به این گفته قرآن (و مهندس موسوی در پیام نوروزیشان به نقل از قرآن) که شهدا زنده اند و نزد خدا روزی دارند اعتقاد داشته باشیم دیگر دلیلی ندارد نگران از دست دادن جانمان باشیم. البته این به معنی عدم رفتار عقلانی نیست. اتفاقا استرتژی آگاهی رسانی و صبر و استقامت در این راه عقلانی ترین راه ممکن است که حدالمقدور هزینه های این چنینی را کاهش می دهد. ولی ممکن است زمانی برسد که بهترین راه عقلانی احتمال از دست دادن جان را نیز به همراه داشته باشد. کاری که امام حسین (ع) و یارانش کردند و اتفاقا در آن مورد خاص احتمال مذکور خیلی بالا بود. ما در طول روز ماه و سال خبر ناراحت کننده مرگ بسیاری از هموطنانمان و یا حتی غیر هموطنانمان را به بسیاری از دلایل (تصادف٬ سکته٬ وقایع طبیعی و…) می شنویم. البته شنیدن خبر مرگ افرادیکه به دست عده ای دیگر به ناحق کشته می شوند از نظر بنده و شما بسیار ناراحت کننده تر است و برای ما به عنوان شنونده میزان تاثر ناشی از شنیدن این دو نوع خبر اصلا قابل مقایسه نیست. ولی اگر خود را جای افرادی بگذاریم که در راه حق کشته می شوند می توانیم این نوع مرگ را نسبت به مرگ های طبیعی یا مصنوعی-طبیعی (تصادف یا سایر حادثه ها) بهترین نوع مرگها (همان که شهادت نامیده اند) بدانیم. برای درک بهتر موضوع کافیست مقایسه ای بین آن سری از یاران امام حسین (ع) که با ایشان ماندند و ظاهرا کشته شدند و سری دیگری که از ایشان جدا شدند و ظاهرا زنده ماندند بکنید.
    فرموده اید ” از طرفی هم اگر بخواهیم منتظر این افراد بشیم که خودشن راهو پیدا کنند. اون موقع توصیه های مهندس موسوی بی معنی میشه که همش دعوت به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی میکنند” عرض می کنم که اتفاقا نه این انتظار بهترین نوع انتظار هاست. انتظار فعال در راه رسیدن به روزی که همه مردم آگاه بشن٬ همه طرفدار حق بشن و به حقوق دیگران احترام بذارن زیبا ترین نوع انتظارهاست!

    سبز باشید و پایدار

  17. “دختر سبز موسوی” ببخشید فراموش کردم از ابراز لطف و تعریفی که از بنده کرده بودین تشکر کنم. ضمنا صداقت شما در نوشته هاتون مثال زدنی است.

  18. يار سبز رهبر گفت:

    کلمه ی عزیز در راستای اگاهی بخشی جرا از دوران نخسوزیری موسوی جیری نمی نویسید جراااااااااااااااااااااااااااااااااااا اخه جرا بابا! اخه من سنم کمه جیزی از اون دوران نمیدونم به منبعیی هم جز شما اعتماد ندارم (حداقل یه کتاب معرفی کنید )(اصلن شما جرا هر هفته یه کتاب(در هر موردی ) نمی معرفید ) ها؟ —۰۰–۰۰–۰۰– هشدار هشدار جنابه کلمه من حداکثر تا ۳,۴ روز دیگه به سایتت سر میزنم بایییییییییییید جوابمو بدین –۰۰–۰۰–۰۰– از دوستون اگاه هم دعوت به عمل می اید که که من رو اگاه کنند
    ==
    کلمه: سایت کلمه در دوران انتخابات و بعد از آن درباره نخست وزیری مهندس موسوی مطالب بسیار زیادی منتشر کرد و در آینده هم منتشر می کند. نخستین مصاحبه تفصیلی مهندس موسوی بعد از ۲۰ سال سکوت با سایت کلمه در دی ماه ۱۳۸۷ انجام شد که آن مصاحبه به طور کامل درباره دوران نخست وزیری ایشان بود. می توانید در اینترنت جست و جو کنید و بیابید.

  19. يار سبز رهبر گفت:

    من به موسوی اون موقه علاقه مند شدم که تو Tv دیدم علم الهدی به موسوی عزیز میگه ابتر ولی بنده خدا ازین غافل بوده که تو زمون پیمبر به یه جاهلی مثل این خدا چه پاسخی داده ((انا اعطیناک کل کوثر….)) منم که تو این ماجرا مظلومیت شهید زنده جنگ(موسوی عزیز) دیدم ارادتم دو چندان شد همین جا از کلمه می خوام به آقای موسوی بگید که یه پسری تو یه گوشه ای از ایران با صدای بلند فریاد میزنه :موسوی پدر ایرانه ((خدایه من سفیدیش ریشش است سیاهیش خوبیایه گذشته )) خواهشن این شعرو به موسوی عزیز برسونید شاید تسکینی شد بر تهمت های دین فروشان

  20. بسیجی خامنه ای گفت:

    سبز فقط رنگ تو است رهبرم
    این رنگ سزاوار تو است رهبرم
    من جان به کف دربار توام رهبرم
    تاجان به جان دارم از توام رهبرم
    دشمن تو دشمن ماست رهبرم
    اسرائیل و آمریکا دشمن ماست رهبرم
    جانم باگل سرخ شهیدان تقدیم به تو رهبرم
    آماده ام آماده ام امر توام رهبرم
    میرحسن و کروبی دشمن تو و من است رهبرم
    دستور گرفتنشان از تو و گرفتن این نا مسلمانان از من است رهبرم
    فریاد مرگ بر آمریکا از تو و اسرائیل صهیونیستش از من است
    سبز فقط سبز علی رهبر فقط سید علی…………….مرگ بر منافق مرگ بر ضد ولایت فقیه مرگ بر دشمن جان علی مرگ بر اسرائیل مرگ برآمریکا مرگ

  21. سبز ميانه رو گفت:

    از سایت کلمه یک درخواست و یک پاسخ از این سایت را دارم بنده شعاری در اهداف راه جنبس سبز ساخته ام می خواهم بدانم این شعارم به دست میر حسین موسوی خواهد رسید؟ باتشکر. تو رو خدا این شعارو به موسوی نشون بدین
    این شعار رنگ ماست ، مرگ بر آمریکاست
    این رنگ به رنگ سبزیست ، مرگ بر انگلیس
    قسم به رنگ سرخم با رنگ سبز درخشم
    مرگ بر منافق شده شعار عشقم

  22. پاسدار سبز جنبش گفت:

    اولا” بسیجی عزیز!!!!
    به خودت مسلط باش ، خونسردی خودت رو حفظ کن،یه لیوان آب خنک بخور و یه کم هم به فکر سلامتیت باش بخدا اینجوری که تو داری میری زبونم لال با تیر چراغ برقی،درخت چناری … چیزی تصادف میکنی ها !!!
    ثانیا” عزیز دل برادر !!!!
    این گوری که داری براش تو سر و کله ی خودت می کوبی بخدا مرده ای توش نیست باور کن ……… این راهو قبلا” من رفتم ها !!!!
    ثالثا” اخوی،حاجی،سید!!!!!
    _شاید مرد نیستی!_
    بیشترین خدمت رو به این کشورهای بقول شما دشمن !! همین دوستان شما از جمله رئیس جمهور و ….. کردن پسر خوب یا دختر عزیز ! یه کم واقع بینی هم بد نیست ها ، فقر و فساد و محرومیت از در و دیوار کشور بالا رفته بعد حضرات پیاز میخورن که اشتهاشون باز بشه با این وضع و اوضاع موشک هوا کردن های پیاپی و مانورهای پشت سر هم با اون هزینه های هنگفت چه توجیهی داره مثلا” با این کارشون کیارو میخوان بترسونن ، آمریکا یا اسرائیل رو ؟ ……. عزیزم دولتی که حمایت مردمش رو پشت سر خودش حس میکنه احتیاجی به این کارها نداره با این پولها میتونه به ملتش سرویس بده و انجام وظیفه کنه که از صدتا موشک و مانور و …. انرژی هسته ای براش مفیدتره ، اگه دوستانت راست میگن و تو کلامشون صداقت دارن_ که ندارن _ یه رفراندوم برگزار کنن تا ببینن حرف حساب مردم چیه اونموقع منو تو هم بهتر میتونیم با هم حرف بزنیم چون در واقع ما با یه کم اختلاف مشترکات بسیاری با هم داریم و این ایران برای ماست که میمونه همین !!