سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » آزادی وعدالت دوکلید واژه مهم حرکت جنبش سبز...
» تاکید دوباره بر یافتن راههای گسترش آگاهی دردیدار با اعضای کمیته دانشجویی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

آزادی وعدالت دوکلید واژه مهم حرکت جنبش سبز

چکیده :چشم اندازی برای آزادی مطبوعات و رسانه ها آنچنان که در قانون اساسی آمده است نمی بینم فلذا باید علاقمندان به جنبش سبز خود را با شرایط موجود تطبیق بدهند و در همین شرایط سخت، راه هایی را برای بسط آگاهی و گسترش رسانه ها پیدا کنند. گذشته از آن همه ی ما امروز باید در محیط فعالیت و خانه ی خود یک رسانه باشیم/ بنده واقعا وقتی با این سیاست ها و فساد و بی برنامگی و در کنار آن قول نرخ بیکاری پنج درصد را می شنوم حیرت می کنم/ راه حل مشکلات اقتصادی مردم و کشور اقتصاد صدقه ای...


کلمه: میرحسین موسوی تبیین شعارهای درست و منطبق با خواسته های به حق مردم را یکی از وظایف اصلی جنبش سبز برشمرد و تاکید کرد: وظیفه ما این است که شعار ها را با دقت و درست انتخاب کنیم و بر سر آن ها بایستیم.

سرکوب منجر به توقف راه سبز نشده است

تعمیق نفوذ اهداف جنبش سبز در دانشگاهها

به گزارش  امروز ارگان اینترنتی سازمان مجاهدین انقلاب ، مهندس میر حسین موسوی در دیدار با اعضای کمیته دانشجویی این سازمان ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت کشور، با اشاره به نیروی انسانی عظیمی که در دانشگاه ها وجود دارد، گفت: سرکوب ها نتوانسته است جلوی پیشرفت جنبش سبز را در دانشگاه ها بگیرد بلکه شرایط موجود باعث شده است نفوذ اهداف جنبش سبز در دانشگاه ها عمیق تر شود و امروز در دانشگاه ها فعالیت سیاسی توام با عقلانیت درحال گسترش است. بحث های واقع بینانه در مورد نقاط ضعف و قدرت توام با استقامت و تامل برای ادامه ی راه سبز حیاتی است. وی تصریح کرد علت اینکه موج گسترده ی دستگیری ها منجر به توقف جنبش سبز نشده است همان واقعیتی است که در شعار کلیدی مردم یعنی “ما بیشماریم” تبلور یافته است. این شعار بسیار مهم است در سطح دانشگاه ها سه و نیم ملیون دانشجو حضور دارد که اکثریت قریب به اتفاق آنان می دانند راه سرافرازی کشور گسترش امواج سبز آگاهی و مسئولیت در میان توده های ملیونی مردم است. دانشجویان فرزندان مردم هستند و به خوبی آگاهی بخشی و اطلاع رسانی را تاکنون انجام داده اند.

راه سبز را به گونه ای تبیین کنیم که حتی مخالفان ما را در برگیرد

ضرورت انتخاب صحیح شعار ها

موسوی گفت کسانی که سرکوب می کنند مسیر خود را طوری تعریف کرده اند که بخش کوچکی از ملت را در داخل خود جا می دهد و به همین دلیل حتی در بهشت زهرا هم با اسلحه و باتوم ظاهر می شوند و ما راه سبز را طوری باید تعریف و معرفی کنیم که همه ی هفتاد ملیون جمعیت کشور حتی مخالفان ما را در بربگیرد. وی تبیین شعارهای درست و منطبق با خواسته های به حق مردم را یکی از وظایف اصلی علاقمندان به جنبش سبز برشمرد و تاکید کرد وظیفه ی ماست که شعارها را با دقت و درست انتخاب کنیم و سپس بر سر تحقق آن ها بایستیم.

دوری از اهداف سند چشم انداز و حیرت از وعده های خلاف واقع اقتصادی

موسوی آزادی و عدالت را دو کلید واژه ی مهم در حرکت جنبش سبز دانست و گفت عدالت و آزادی از هم جدایی ناپذیرند و آن کسی که وضعیت معیشتی فلاکت بار دارد بیشتر در معرض از دست دادن آزادی های اساسی است.

موسوی گفت : راه حل مشکلات اقتصادی مردم و کشور اقتصاد صدقه ای نیست. شما حاصل به باد دادن ثروت های ملی و درآمدهای نفتی را نگاه کنید. هر روز ما بیشتر از دیروز به درآمدهای نفتی وابسته شده ایم و بازارهای ما پر از کالاهای خارجی است در حالی که تقریبا همه ی صنایع و کشاورزی ما در وضعیت بسیار دشواری قرار دارند. شما در مورد وضعیت نیروی کار کشور دقت کنید. بنده واقعا وقتی با این سیاست ها و فساد و بی برنامگی و در کنار آن قول نرخ بیکاری پنج درصد را می شنوم حیرت می کنم. این روندها اگر ادامه یابد، در آینده سند چشم انداز بیست ساله یک شوخی که برای گول زدن مردم تهیه شده است تلقی خواهد شد و نه یک سند معتبر برای نشان دادن راه پیشرفت کشور. امروز یک چهارم زمان تعیین شده برای نیل به اهداف گذشته است. بیاییم بدون تعصب بررسی کنیم که آیا به آن اهداف نزدیک تر شده ایم یا دورتر.

در محیط خانه و کار خود یک رسانه باشیم

ما دیگر نیازی نداریم برای نشان دادن دلایل این وضع به جای دور یا تحلیل های پیچیده برویم. کافی است به زندان ها نگاه کنیم و ببینیم چه تعداد از خدمتگزاران و روزنامه نگاران و زنان و مردان کارآمد کشور را به بهانه های واهی راهی زندان کرده ایم و پروژه ی اعتراف گیری راه انداخته ایم و هم اکنون هم که به تعداد اندکی از زندانیان مرخصی داده شده است، آن ها زیر فشار هستند که اگر می خواهند به زندان برنگردند، مصاحبه کنند و این در حالی است که به طور مدام رسانه های مردمی و مستقل زیر فشار هستند.

موسوی اضافه کرد بنده چشم اندازی برای آزادی مطبوعات و رسانه ها آنچنان که در قانون اساسی آمده است نمی بینم فلذا باید علاقمندان به جنبش سبز خود را با شرایط موجود تطبیق بدهند و در همین شرایط سخت، راه هایی را برای بسط آگاهی و گسترش رسانه ها پیدا کنند. گذشته از آن همه ی ما امروز باید در محیط فعالیت و خانه ی خود یک رسانه باشیم.

از تجربه موفق دفاع مقدس درس می گیریم؛ با بسته شدن هر منفذ پنجره ای می گشاییم

موسوی افزود به هنگام جنگ تحمیلی که تاسیسات مهم کشور زیر بمباران قرار داشت و از سوی دیگر عناصری که خود را به صدام فروخته بودند از هیچ خرابکاری کوتاهی نمی کردند، بعضی ها معتقد بودند که بهتر است بگذاریم جنگ تمام شود تا با بازسازی را شروع کنیم. ولی دولت به این نتیجه رسید که هنوز آتش یک انفجار در یک مجتمع و یا پالایشگاه و تاسیسات خاموش نشده است، ما باید بازسازی را شروع کنیم. یعنی شعار اینکه باید قدرت سازندگی ما از تخریب دشمن پیشی بگیرد، جا افتاد. الان هم همان تجربه باید مورد توجه قرار گیرد. هر منفذی که بسته می شود بلا فاصله باید پنجره های دیگری گشوده شود. هر روزنامه ای که بسته می شود، راه انتشار یک روزنامه ی دیگر در چهارچوب قانونی جستجو شود. هر وبلاگی که بسته می شود ده ها وبلاگ دیگر برای دفاع حقوق مردم باید راه اندازی شود. این تنها راه است و ما بیشماریم و ما می توانیم این کار را انجام دهیم. باید توجه کنیم راه کوتاه نیست. ما باید یاد بگیریم که فعالیت های بحق سیاسی خود را با زندگی روزمره ی خود در این جا و آن جا توامان اداره کنیم. عظمت جنبش از ابتکار افراد معدودی نابغه برنمی خیزد.

جنبش سبز می خواهد مفهوم ملت مساوی با یک پادگان نباشد

از کثرت و تنوع نهراسیم ؛ مخالفان خود را نیز دوست بداریم

عظمت جنبش از فعالیت انسان های بی شماری ناشی می شود که آشکار و پنهان در حدی که می توانند در گشوده کردن این راه به آینده ی سبز کمک می کنند و در این راه حتی یک دعای خیر از یک فرد گمنام در یک گوشه ی دورافتاده ی کشور مغتنم است. در راه سبز کسی فکر نمی کند که کار بزرگ انجام می دهد، بلکه همه فکر می کنند که کار درست انجام می دهند. همه باید بدانند که ما می خواهیم کار درست انجام دهیم. ما می خواهیم از کرامت ذاتی انسان ها دفاع کنیم. ما می خواهیم مفهوم ملت ایران مساوی یک پادگان و یا یک گروه اندک تلقی نشود. ایران یعنی بیش از هفتاد ملیون شهروند آزاد و با فرهنگ و اعتقادات رنگارنگ. ما از این کثرت و تنوع نمی ترسیم. ما اصولگراها را دوست داریم همانطور که همه ی اقشار ملتمان را. و همه ی فرهنگ های موجود را. و همه ی قومیت ها و همه ی زبان ها را دوست داریم.

راه حل مسایل دستکاری در آمار شهدا نیست

اگر حکومت خادم مردم است…

ما می گوییم قرار بود قرائتی رحمانی از اسلام را که سایه ی مهربانی و تحمل را در کشور باز کند داشته باشیم نه اقدامات ضد دینی اعتراف گیری و ماجراهای کهریزک و خوابگاه های دانشجویی و فجایع سی خرداد و عاشورا و دیگر روزها را. و الان هم می گوییم راه حل مسائل دستکاری آمار تعداد شهدا و پرکردن زندان ها نیست بلکه راه، رسیدگی به خانواده های شهدا و باز کردن در زندان ها و آزاد کردن رسانه ها و انتخابات آزاد رقابتی غیر گزینشی است. اگر می گویید حکومت نوکر مردم است، نوکر ولی نعمت خود را نمی کشد، آزار نمی دهد، او را به زندان نمی اندازد، او را محدود نمی کند و خواسته های خود را به نام خواسته ی مردم مطرح نمی کند. شما بگذارید برای آنکه صدا و سیما رسانه ی ملی باشد، ملت بیاید در آن رسانه صحبت کند. نه آنکه حتی یک مناظره ی ساده و کنترل شده را طاقت نیاورید.

ملت آماده است تا در مقابل تهدید بیگانه متحد شود اما مسببان داخلی را نیز فراموش نخواهد کرد

موسوی گفت : همه بدانند که راه حل مشکلات کشور در منحرف کردن اذهان مردم از مسائل اساسی نیست. حکومت باید همیشه به فکر زلزله ی پایتخت باشد، نه آنکه خوابنما شود که زلزله ای بزرگ در راه است. در حالی که دولت مدیریت و قدرت جابجایی حتی چند هزار نفر در تهران را ندارد، نباید با لفظ آمرانه از خروج پنج ملیون نفر از مردم تهران صحبت کند. شما اول نم نم ببارید و سپس غرش رعد و برق را داشته باشید. شما یک رشد معقول را برای رفاه و آموزش و بهداشت مردم داشته باشید و سپس تبلیغ افزایش نرخ جمعیت کشور را بکنید. امروز سیاست های بدون حساب و کتاب و خیال پردازی ها کشور را در مقابل تهدیدات خارجی قرار داده است. درست است که همه ی ملت ما آماده است در مقابل هر نوع تهدید بیگانه متحد بایستد، ولی در عین حال مسببان این شرایط در داخل را فراموش نخواهد کرد. بنده توصیه می کنم که به جای آنکه ناممکن جابجایی پنج ملیون نفر از تهران را بدهیم، ضمن اقدامات درست و سنجیده، برای مواجهه با هر خطر ناشی از بلایای طبیعی تلاش کنیم که خطر بلایای خارجی خودساخته را از سر ملت دور کنیم. فکر نکنیم مردم گفته ها و اعمال ما را فراموش می کنند. مردم حتی نسبت به سرنوشت کرم ها و لاک پشتی که به فضا فرستادید،حساسند و می خواهند بپرسند نتایج تحقیقات در مورد این حیوانات بی گناه به کجا انجامید.

گفتنی است در ابتدای این دیدار تعدادی از اعضای کمیته دانشجویی سازمان به طرح نظرات خود از فضای سیاسی پس از انتخابات تاکنون و نوع نگاه مردم به جریان سبز و اوضاع کشور پرداختند



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۱۶۶ پاسخ به “آزادی وعدالت دوکلید واژه مهم حرکت جنبش سبز”

  1. رها گفت:

    یکی از اساسی ترین مسائل جنبش سبز رهیافتهای آینده آن است. در این شرایط درخواست تحریم کاری از هنرمندان یک اشتباه بزرگ است. از یک نظر اگر هنرمند نیافریند می میرد و از طرف دیگر یکی از راههای روشنگری و می تواند در زمینه گرایشهای هنری مطرح شود و هنرمندان نباید دست روی دست بگذارند. در این راستا موسیقی و تئاتر بسیار عالی عمل کرده است. جا دارد از آنانی که دستی بر قلم دارند نیز دعوت به عمل آید. زیراکه تنها هنر در ذهن بشر خواهد ماند و می تواند مانع از تحریف تاریخ در آینده شود. جا دارد میر حسین عزیز ما در یک فراخوانی از تمامی هنرمندان برای روشنگری جامعه دعوت به عمل آورد

  2. بابک گفت:

    درود بر تو.کاش شرمندگی داشتن دولتمردانی اینچنین جاهل با دلخوشی داشتن نخبگانی چون تو و خاتمی قابل جبران بود.به امید روزی که از داشتن چنین رییس جمهوری سر افراز باشیم…

  3. علي گفت:

    سید عزیز به خدا که قسم تو تنها نیستی عاشقان زیادی داری ولی آگاه باش مخالفانی نیز هستند که خود را در میانمان پنهان نموده اند و بلعکس

  4. از هموطن گرامی آقای “حسن عابد” تقاضا می کنم گزیده های زیر را مطالعه بفرمایند بویژه در خصوص “تعیین شعار جنبش سبز توسط مهندس موسوی و “وابستگی جنبش سبز به بیگانگان!!”:

    بخشهایی از بیانیه شماره ۱۰ مهندس موسوی:
    “”” می‌گویند فرزندان انقلاب در دادگاهی که دیروز تشکیل شده بود به ارتباط با بیگانه و برنامه‌ریزی برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی اعتراف کرده‌اند. اینجانب در سخنان آنان دقیق شدم و در حقیقت آن چنین چیزی نیافتم، بلکه شنیدم که با ناله‌ای عمیق از سرگذشت دردناک خود در این پنجاه روز می گفتند؛ انسان‌هایی له شده که ممکن بود به هرچیز دیگری هم که به آن الزام شود اقرار کنند به راستی چه چیز دیگری جز داستان رنج‌هایی که کشیده‌اند ممکن است بگویند. می‌گفتند محسن روح‌الامینی حق داشت که شهید شد. می گفتند که اگر ۵۰ روز ایستادگی نکرده بودیم این نمایش هفته‌ها پیش برگزار می‌شد. می‌‌گفتند هرچه را که به آنان می‌گفتند٬ تا گفته باشند که اینها حرف‌های ما نیست.
    دندان شکنجه‌گران واعتراف‌گیران دیگر به استخوان مردم رسیده است تا جایی که اینک از میان کسانی قربانی می‌گیرند که خدمات بزرگ به کشور و نظام در کارنامه دارند و به تهدید دیگرانی سرگرمند که در نشو و نمای این نهضت و تاسیس نظام برخاسته‌ از آن برجسته‌ترین نقش‌ها را بر عهده داشته‌اند. آیا کسانی را که آرزوی شهادت در راه نورانی انقلاب اسلامی داشته‌اند به چیزی کمتر از آن تهدید می‌کنید؟ یا پس از به مسلخ بردن جمهوریت نظام، اسلامیت و آبروی آن را هم با این بی‌آبرویی‌ها هدف گرفته‌اید؟ تنها داوری قطعی وجدان بشری از مشاهده دادگاه‌هایی اینچنین فرمایشی سقوط اخلاقی و بی‌اعتباری صحنه‌گردانان آن است.
    صحنه‌هایی که دیدیم و دیدید جز تدارکی ناشیانه برای شروع به کار دولت دهم نیست. از دادگاهی که همه چیزش تقلبی است انتظار دارند عدم وقوع تقلب در انتخابات را اثبات کند. اگر شما اهل تقلب نیستید آن را در رعایت ظواهر اولیه یک دادرسی قضایی به نمایش بگذارید. با دادخواستی سخیف با طرح مطالبی بی‌ربط، با استناد به کتاب‌هایی که به خروار خمیر می‌شوند، با تکیه بر گزارش خبرنگارانی که نامشان را هم کسی نشنیده است و با استناد به اعتراف‌هایی که رنگ شکنجه‌های قرون وسطایی از آن هویداست انتظار دارند ملت را به چه چیز قانع کنند؟ آیا نخوانده‌اند که پیامبر اکرم (ص) فرمود برای کسی که بعد از شکنجه اقرار کند حدی نیست یا کسی که در زندان یا قید و بند باشد و او را تهدید کرده باشند اقراری برای او نیست (الغدیر جلد ششم).”””

    بخشهایی از بیانیه شماره ۱۱ مهندس موسوی:
    “”” حفظ تمامیت ارضی و استقلال ملی و صیانت از کیان کشور در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از اصل نظام جمهوری اسلامی در روند شتاب‌زده حوادثی که پی‌در پی رخ می‌دهند چاره‌چویی برای خروج از شرایط موجود را بیش از پیش ضروری ساخته است، هرچند همه به خوبی آگاهیم که در درون دستگاه‌های حکومتی و شبه‌حکومتی افرادی وجود دارند که تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را التهاب‌آفرینی و بحران‌زایی‌های پیاپی و طفره رفتن از حل مشکلات و نابسامانی‌هایی می‌دانند که خود مسبب آنها بوده‌اند.”””
    “””ما زمانی موفق به برقراری ارتباط موثر با یکدیگر خواهیم شد که در شعاری مشترک همصدا شویم؛ شعاری دقیق و عمیق که قادر به تأمین خواسته‌های ما باشد. بخش مهمی از توانمندی‌هایی که اینک در شبکه‌های اجتماعی ما ایجاد شده است مرهون آن است که شعار و آرمانی مشترک پیدا کرده ایم. تعادل طلایی ویژگی مهم این شعار و آرمان است، به صورتی که اگر بر آن بیفزاییم چه بسا کسانی که نتوانند یا نخواهند با آن همصدا شوند، و اگر از آن بکاهیم چه بسا قشرهایی که امیدهای خود را در آن نیابند. این بزرگترین سرمایه ماست که باید در پالایش و پاسداری از آن بیشترین دقت و همت را به کار بگیریم.”””ما بر این باوریم که آزادی زمانی دوام دارد که با عدالت توأم باشد. به همان اندازه که محدودیت‌های جاری برای آزادی بیان و امکان برگزاری اجتماعات نگران‌کننده است، وجود فقر، فساد و تبعیض در سطحی گسترده چشم‌انداز دسترسی به جامعه‌ای آرمانی مبتنی بر قانون اساسی را تیره می‌کند، به ویژه آن که در سیاست‌ سال‌های اخیر دورنمای روشنی برای خروج از ا ین وضعیت ملاحظه نمی‌شود، به صورتی که وارد آمدن صدمات اساسی به تولید ملی، تداوم فعالیت سودآور اقتصادی را به یک آرزو و یافتن شغل مناسب را به دغدغه اصلی جوانان و خانواده‌های آنان مبدل ساخته است.”””

    بخشهایی از بیانیه شماره ۱۵ مهندس موسوی:
    و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم
    و مردمی را که به دادگری امر می‌کنند به قتل می‌رسانند، پس آنان را به عذابی دردناک بشارت ده.
    بسیج چه بود و چه خواهد بود اگر به مسیری که پیش‌رویش گذاشته شده است ادامه دهد؟ آن نیرویی که یک زمان نماینده شجاعت ملت ما بود آیا اینک به کار گرفته شود تا ایرانیان را بترساند؟ کاملا پیداست که آخرین و تازه‌ترین راهبرد اقلیت اقتدارطلب ایجاد هراس در مردم است. آیا لباس‌های مخوف می‌پوشند و ‌در خیابان‌های شهر آرایش‌های نظامی به خود می‌گیرند تا هم‌وطنانشان را مرعوب کنند؟ یا مردم را می‌ترسانند چون خود می‌ترسند؟ یا فرزندان انقلاب را به هفت سال و ده سال و پانزده سال زندان محکوم می‌کنند تا به خود تسلی داده باشند؟ و فکر نمی‌کنند که با این رفتارهای کوته‌بینانه چگونه امنیت ملی کشور را در معرض خطر قرار می‌دهند.
    کافی است مردم بترسند تا پای قدرت‌ها به مرزهای این بوم باز شود. کافی است سمعه شجاعت این ملت خدشه‌دار گردد و بیگانه در دلاوری و استواری آنان تردید کند تا خواب های سی ساله تعبیر شود. به دو کشور همسایه ما که اینک در اشغال خارجی قرار دارد نگاه کنید. در هر دو آنها نخست مردم ترسانده شدند و ترسیدند. ظاهرا قدرت‌ها با شعار آزادی‌بخشی به این دو کشور قدم گذاشتند، در عین‌حال که وقتی ابوغریب‌ها را به راه می‌انداختند طمع خویش را در چهره‌های وحشت‌زده مردم پنهان نکردند. آنها با صراحتی که بیشتر از آن ممکن نبود به مردم این دو کشور می‌گفتند شما همان‌هایی هستید که از صدام و طالبان وحشت داشتید، پس اینک حق آن است که از سلاح‌های رعب انگیزتر ما بیشتر بترسید. حتی تروریست‌های افراطی هنوز به آن امید که بتوانند همچون خونخواران پیش از خود بر هراس مردم این کشورها حکومت کنند آنان را بیرحمانه می‌کشند. قربانیان ددمنشی‌های صدام و طالبان هنوز دارند تاوان ترس خود را می‌پردازند، کما این که ملت ما هنوز امنیت و آرامش خویش را مرهون شجاعت و استحکامی است که در طول سی سال گذشته به نمایش گذاشت.
    حال کسانی در داخل کشور می‌خواهند این سرمایه را از ما بگیرند. در مقابل نمایش‌های آنان مردم یا نمی‌ترسند، که نمی‌ترسند، و این آخرین حربه هم از آنان سلب می‌شود، و یا خدای ناکرده می‌ترسند. در آن صورت آیا اسباب‌بازی‌های جنگی از تمامیت این کشور حفاظت خواهدکرد؟
    و بدانیم که بالاتر از سیاهی رنگی نیست. ترساندن آخرین تیر ترکش است. مخالفانتان اشتباه کردند و در مقابل مسالمت و مقاومت شما آن را به کار بردند تا اگرکارگر نشود چاره‌ دیگری نداشته باشند. چاره راستین آنها هم خود شمایید، روزی که از مخالفان خود بپرسید آیا پرچم‌های رنگارنگ شما نیز به معنای اصرار بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی است، و اگر آری گفتند آنها را بپذیرید. آن روز وقتی است که همه با هم سبز می‌شویم.

    بخشهایی از بیانیه شماره ۱۷ مهندس موسوی:
    “””من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.
    بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از این رو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.”””
    “””ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که به ما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .”””

    این هم بخشهایی از سخنان ایشان در دیدار با نمایندگان جمعی از احزاب و تشکل های اصلاح طلب استان فارس به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله دستغیب:
    “””اگر امروز می بینیم صدا و سیمای ما تصویر عکسی پاره شده از حضرت امام پخش می کند و در آن سو، تلوزیون صدای آمریکا تصویری نشان می دهد که فردی در جایی نامعلوم، با فندک عکس امام را آتش می زند، این مسئله نشان دهنده این واقعیت تلخ است که عده ای در داخل و خارج برای شکستن ساختارهای اولیه انقلاب و گذشتن از آن همسو شده اند.”””
    “””مردم در فردای انتخابات، یک مطالبه مشخص داشتند که می گفتند «رأی من کو؟». همه تلاش کرده بودیم تا این اعتماد در مردم به وجود آید که رأیشان اثر دارد، اما پس از اعلام نتایج انتخابات، تعداد بسیار زیادی از آنان دچار ابهام و سؤال شده بودند. اما به جای اینکه به این ابهام و سؤال پاسخ داده شود، برخورد کردیم، زندانی کردیم و به همین دلیل، نارضایی از بین نرفت و مهار نشد. موسوی ادامه داد: مردم حق دارند سؤال کنند و این حق باید برآورده گردد، نه این که با قوه قهریه با آن برخورد شود. امروز اگر مطالبات آنها افزایش یافته است، به دلیل برخورد نامناسب با آن سؤال است. اگر صدا و سیمای خوبی داشتیم، اگر به سؤال های مردم پاسخ داده می شد و با آنان به طور خشن برخورد نمی شد، امروز شاهد برخی حرکات ساختارشکنانه نبودیم.”””
    “””سبز بودن و سبز شدن مختص هیچ کس و هیچ گروهی نیست و رنگ سبز ریشه در تاریخ و ملیت و فرهنگ ما دارد. هر کسی به هر اندازه که با آرمان های ملت پایبند باشد و به عقلانیت و عدالت بها دهد، حتی اگر از مخالفان ما باشد، سبز است.”””

    سبز باشید و پایدار

  5. جواد گفت:

    با سلام و درودهای فراوان به فرزند امید ایران جناب اقای میر حسین موسوی.
    اما سخنی کوتاه با اقای عابد, با عرض معذرت شما نیز نظیر احمدی نژاد بجز وارونه کردن حقایق و دروغ گوئی و سفسطه کردن چیز دیگری ندارید با کمال تاسف شما اگر دین ندارید که ندارید وجدان هم ندارید؟چرا حقایق و اتفاقات افتاده را معکوس جلوه میدهید؟حداقل میتوانید انسان باشید !!!!!!!!!
    دوست عزیز و محترم ما همه فرزندان این اب و خاک هستیم و به ان میبالیم و برایش جان میدهیم به عنوان یک انسان ایرانی کمی بی اندیشید و بعد کامنت بگذارید. چرا اینهمه دروغ و فریب کاری شما هم معتقد هستید که مردم ایران چون حق خود را میخواهند بزغاله و گوساله هستند؟ یا خس و خاشاک؟ شما نمیدانید که مردم ایران هر حرکتی را به خوبی اگاهند و هر سخنی را تجزیه و تحلیل میکنند!!!! به خود ائید و به دوستانتان بگوئید که بخود ایند قبل از اینکه کار از کار بگذرد و به انفجار برسد. بس کنید اینهمه دروغ و فریب را انسان باشید. اگر دین ندارید حداقل انسان باشید انسسسسسسسسسسان
    درود بر سید و بزرگ مرد ما میر حسین موسوی تا پای جان با توائیم

  6. محمد گفت:

    بنده فقط می تونم بگم:درود بر آقای موسوی عزیز که ما حیات دوباره خودمون رو بعد از خداوند مدیون ایشون هستیم.
    امیدوارم تفکر شما همچنان پاینده و جاوید باشه و شخص جنابعالی هم در سایه رحمت پروردگار سلامت طی مسیر کنید.
    سبز باشید

  7. ایران سبز گفت:

    وقتی گفتن یه گناه بود مثل دیدن یا شنیدن معنی آوازم این بود ته بون بست داد کشیدن
    وقتی حتی تویه خلوت فکره ازادی قفس بود گفتنی ها رو میگفتیم اگه فرصت یه نفس بود

    جرم تمام زندانیان سیاسی جنبش سبز:
    به گناه صدا با جرم گفتن

  8. حسن عابد جواب جواد گفت:

    آقا جواد سلام
    نمیدونم چرا اینقدر شما جریان سبزها عادت به توهین داریدمن تو این سایت فقط بخاطر ابراز عقیدم اونم در سایتی که طرفداراش معتقد به آزادی بیانن توهین به خودم و عقایدم رو کم ندیدم.
    در مورد خس و خاشاک چرا سعی میکنید وارونه همه چب رو جلوه بدید جناب ریس جمهور ۲۴ میلیونی در سخنرانی شون عین اینت متن را گفتند««در انتخابات ایران ۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین کننده اصلی بوده‌اند. حالا چهار تا خس و خاشاک این گوشه ها کاری می کنند بدانید این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنان نخواهد گذاشت. ۷۰ میلیون ملت ایران و ۴۰ میلیون شرکت کننده در انتخابات همه عزیزند، همه ملت ایرانند و همه همدلند و دولت خادم همه آنان و در خدمت همه آنهاست. رقابت ها به پایان رسید و دوره دوستی‌ها و ساختن‌ها آغاز شد»خب حالا شما وارونه جلوه میدید یا ما؟ درضمن سند اینت سخنرانی رو براحتی میتونید دانلود کنید تا بهتون ثابت شه که به شما همه چیز رو وارونه میخورانند اما اگر شما خودتون رو خارج از ۴۰ میلیون می دونید که داستانش جداست و من در این باره حرفی نمیزنم.
    در ضمن در ادامه همین سخنرانی ریس جمهور عزیز این جمله را هم میفرمایند که :«امروز خبرنگاری سوال کرد بعضی‌ها در گوشه و کنار کارهایی انجام می‌دهند، اغتشاش است، شورش است، اعتراض است، واژه‌های تندی را بکار برد و من برای او یک مثالی زدم و نتیجه گیری کردم. من به این خبرنگار گفتم شما اشتباه می‌کنید، ملت ایران یکپارچه است»
    حالا شما و وجدانتون قضاوت کنید

  9. حسن عابد جواب میر مهدی موسوی گفت:

    دوست عزیزم میر مهدی موسوی سلام
    تمام این بیانیه ها را بنده هم مطالعه کرده بودم ولی خب از اینکه مستند جواب بنده را دادید متشکرم گرچه کافی نبود ولی نشان دادید که کمی منطق را به همراه دارید در جواب شما فقط به یک سوال اکتفا میکنم.
    در سخنرانی که شما به نمایش گذاشته اید در سالگرد شهادت آیت اله دستغیب بنا به گفته خودتان آقای موسوی گفته اند: «اگر امروز می بینیم صدا و سیمای ما تصویر عکسی پاره شده از حضرت امام پخش می کند و در آن سو، تلوزیون صدای آمریکا تصویری نشان می دهد که فردی در جایی نامعلوم، با فندک عکس امام را آتش می زند، این مسئله نشان دهنده این واقعیت تلخ است که عده ای در داخل و خارج برای شکستن ساختارهای اولیه انقلاب و گذشتن از آن همسو شده اند.”””» سوال من اینجاست این ساختار شکنانی که برای شکستن ساختارهای اولیه انقلاب و گذاشتن از آن همسو شده اند اولن با چه کسانی همسو شده اند؟؟؟؟ دوم این همسو شدن در چه فضایی بود؟ چرا سال قبل این همسو شدنها و این جسارتها وجود نداشت؟ غیر از اینست که در بلو.اهای بعد از انتخابات این اتفاق افتاد؟؟
    در ضمن شما که بیانیه های آقای موسوی را دارید لطفا دقیق تر به این بیانیه ها و تناقضات دقت کنید
    نکته اخر به نظر شما امروز واقفعا موسوی رهبر این جریان امروز است؟؟؟؟؟
    با تشکر

  10. سلام خدمت دوستان سبز گرامی.
    حسن آقا این که این حکومت از دین خارج شده حکمی نیست که من داده باشم برادر. چیزی است که من و ما به عینه داریم میبینیم. پرستیدن جایگاه ولایت فقیه و بری از خطا بودن ایشان مصداق شرک نیست؟ شکنجه در حد مرگ در زندان بر روی زندانی ای که هیچ توان دفاعی از خود ندارد آنهم نه بر روی زندانی که به جرم قتل یا دزدی زندانی شده باشد. بر روی زندانیانی که از دید حکومت جرمشان سخن گفتن علیه نظام است. از دزدیهای دولتی ها و داشتن حق سهم در زمینه مختلف برای بیت…، حضرت علی (ع) هم اینگونه حکومت میکرد؟ خواهشا اگر موافق دیکتاتوری هستید حداقل از دین مایه نگذارید. در مورد عدم همکاری با نمایندگان ایشان بهتر است گذارش نهایی را مطالعه کنید تا ببینید کارشکنی تا چه حد بوده. اینکه شما استناد کنید به استنباط شخصیتان در رویدادهای گذشته اینکه صحیح نیست. شما اگر واقعا خواهان احقاق حق هستید بهتر است استنباط شخصی را کنار بگذارید و گذارش و مستندات را مطالعه کنید.
    در مورد امپریالیستها و مکتبهای خارج از پسند حکومت نگفتم حمایت گفتم تمجید و تعریف که این هیچگاه اشکالی به ما وارد نمیکند. این گروه ها از ما حمایت نمیکنند چون ما خودمان راه حمایت را بسته ایم. در ثانی مگر یک استراتژی چند بار باید بیان گردد تا مورد استناد قرار گیرد. آنچه که ما عمل میکنیم را لطفا ببینید نه اینکه چند بار میگوییم.در ضمن من هرچه گشتم ببینم در کجای کامنتم نوشتم حمله به ستاد موسوی یعنی تقلب چنین چیزی از جانب من بیان نشده بود. شاید شما فکر کردید لابد سایر کاربران سایت کلمه حال و حوصله اینکه برگردند و کامنت قبلی من را بخوانند نداشته باشند ولی من که خودم میدانم چه نوشته ام. خواهشا یک قدری در کامنت گذاری بازی را کنار بگذارید. در ضمن نمیدانم چه کسی گفته حمله به ستاد موسوی یعنی تقلبی. ولی این کار قطعا تخلف بوده و قطعا در راستای همان سیاست “تقلب کن تا رئیس جمهور بمانی” بوده است. هرکسی چنین چیزی گفته بیراه نگفته. و در ضمن شما نمیتوانید بگویید کسانی که به ستاد احمدی در قزوین حمله کرده اند از اطرافیان موسوی بوده اند برای اینکه آقای موسوی و اطرافیانشان به شدت زیر ذره بین بوده و هستند و من نمیدانم اصلا چنین چیزی بوده یا نه ولی اگر هم بوده باز به طرفداران موسوی نمیتوانید نسبت دهید. شاید اصلا برای برهم زدن جوی علیه موسوی این عمل صورت پذیرفته.
    نه خیر شما فکر میکنید اگر جنبشی تشکیل شد و در روزهایی از سال این جنبش در خیابان و برزن حضور داشت یعنی زنده است و اگر برای مدتی حضور نداشت یعنی دفن شده. اولا جنبش سبز بیست و دو بهمن حضوری فعال داشت چه در آریا شهر و چه در خود خیابان ازادی. ولی متاسفانه در هر دو محل اینقدر نیروی نظامی انباشته بودند که مردم سبز کشور در آزادی ترجیح دادند آن روز را در آن محل سکوت کنند تا مبادا فتنه طلبان آسیبی به ایشان برسانند. در ثانی شما چرا با اون استنتاجتان نگاهی به چهارشنبه سوری نمی اندازید”؟ اصلا برادر من مگر انقلاب ما که از سال ۳۲ به دست دانشجویان شروع شد و در سال ۵۷ به ثمر رسید و بیست و پنج سال این دوره طول کشید دفن شده بود؟ ما مطمئنیم خیلی خیلی زودتر از اینها به اهدافمان خواهیم رسید. اینکه ما آهسته گام برداریم دلیل بر مرگ ما نیست. به زودی خودتان همه چیز را متوجه خواهید شد. در مورد کوپن هم گفتم یکی از تدبیرها، دقت کن برادر من. عذر بدتر از گناه دیگر چیست؟
    جدی فکر میکنید صدا و سیمایتان خواسته عدالت را اجرا کند که مثلا حالا تذکر داده که ما به احمدی نژاد زمان میدهیم و چون آقای موسوی گفتند بدهید یعنی عدالت؟ اصلا حرفهایتان منطقی نیست خودتان هم میدانید. در ضمن اینکه احمدی یک زمانی هجده میلیون رای آورده و از ان به بعد هرکه هرچه گفت یعنی توهین دیگه چه صیغه ایست؟ مگه خداست که کسی چیزی نگه؟ خدا رو شکر که شما حداقل بلد هستید کلیپ ببینید ما که از طرفداران دولتی نا امید شده بودیم. خوب اگر در آن کلیپی که ماموران نیروی انتظامی برای بد نام کردن جنبش سبز ریختنند پیاده روها و هر چه موتور بود رو تخریب کردند را دیدید دیگه باید بدانید که مخرب اصلی کشور کیست. اغتشاشگر کیست. نیرویی که از زیر کردن مردم در روز عاشورا حیا را خورده باشد دیگه تخریب اموال عمومی برایش سهل است.
    در مورد سخنی که علیه رهبری گفتم که میدانید تهمت نیست. تهمتی در کار نیست ما دیده ها را به زبان می اوریم. متاسفانه ایشان به خاطر سن و سالشان شاید دیگر توان حضور در بین مردم را نداشته باشند و آنهایی که خبرهای کذب به ایشان میرسانند برای گمراهی ایشان تا از بی خبری ایشان به نفع خود استفاده کنند به هدفشان رسیده اند. شما اگر واقعا ایشان را دوست دارید و به ایشان عشق میورزید باید به ایشان کمک کنید و دستشان را بگیرید تا از این حصر توسط اطرافیانشان بیرون اید. نه اینکه اصلا صورت مسئله را پاک کنید.
    اینکه دولت نامشروع است شکی نیست ولی نباید در برابر دولت نامشروع سکوت کرد. متاسفانه شما از کلام هرجور که دلتان میخواهد برداشت میکنید تا هرچه دلتان خواست بگویید. این سکوت بیست ساله آقای موسوی هم مطمئن باشید به خاطر کارشکنی کسانی بوده که خدمت ایشان در دوران نخست وزیری شان خاری شده بود به چشمشان. ولی خودمانیم شما هم واقعا از پیروان احمدی هستیدا.

  11. ali گفت:

    در جواب حسین اقای عزیز
    ۱- مگر می شود در فضای سالم اعمال غیر منطقی انجام گیرد ؟ سوال من این است شما رهبری جنبش سبز را از چه نظری میبینید اگر از نظر مردم باشد که سابت شده است که مردم قبول دارند ؟ ولی اگر از نظر مخلفان ما باشد هر کاری میکنند تا این جنبش از هم بپاشد این هم ثابت شده است شما واقعا تا الان به سایت های دولتی توجه کردین فقط یکشو بهتون میگم چند ماه پیش سرکار خانم رهنود بیانیهای نوشتند برو ببین سرکار خانم رهنورد چه نوشت و روزنامه ی جوان چه نوشت ؟ و کلا اخبار اینجا رو دنبال میکنی برو جوان و امسالهم رو دنبال کن بر واقیت جامعه مقایسه کن واقعا کدام در راستای واقیت حرکت می کند ؟

  12. دوست عزیز آقای حسن عابد٬ سلام بر شما
    در جواب سوال اول شما باید عرض کنم که اینها (آمریکائیهایی که به طور طبیعی به دنبال منافع خود هستند) با صدا و سیمای ما (که در حال حاضر تحت نفوذ جریانی خاص٬تازه به دوران رسیده و تمامیت خواه است و خود را از ما بهتران می داند) خواسته یا ناخواسته همسو شده اند! و الا کیست که نداند که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مرده بود و حتی جسدی نیز برایش نمانده بود! چند نفر از عامه مردم ما قبل از این اتفاقات٬ مجموعه ای به نام “سلطنت طلب ها” می شناخت و اصلا می دانست که چنین گروهی در آمریکا وجود دارد؟! تا به این برسیم که چند نفر هوادار داشت! ولی صدا و سیمای ما خیل عظیم معترضان به نتیجه انتخابات را که از طرفداران شخصیتها و احزاب شناخته شده و معتبر درون نظام بودند و در پی یک ابهام و تردید بزرگ معترض بودند٬ برای رسیدن به اهداف سیاسی همان جریان خاص٬ یا سلطنت طلب و یا هوادار منافقین معرفی کرد!! یعنی به عبارت عامیانه از حول حلیم افتاد داخل دیگ!! حلیم چی بود؟ فرصتی که آقایون پیدا کرده بودن تا همه تسویه حسابای شخصی و حزبی و جناحی شونو که خیلی هاش مربوط به زمان زنده بودن حضرت امام بود خالی کنن!! دیگ پر حلیم داغ چی بود٬ اینکه فکر نکرده بودند که اگه بخواهند با صحنه سازی و پیدا کردن چند نفر و مجبور کردنشون به “اعتراف های خود فرموده” وانمود کنند که معترض ها ضد انقلابند و برانداز (سلطنت طلب! و منافق!) عقبه بلند این اعتراضات رو می خواهند چه کنند؟! به این فکر نکرده بودند که پشت سر این اعتراض ها از توده عظیم مردمی که از وضع موجود ناراضی اند و به شخص دیگری رای داده اند هست تا مسولان و سران همه دولتهای قبلی نظام تا سران نهاد های مهم فعلی نظام و نمایندگان مورد اعتماد امام در استانهای مختلف و بسیاری از فرماندهان بازنشسته سپاه و ارتش در زمان جنگ و خانواده های بسیاری از بزرگان هجرت کرده نظام و خانواده های بسیاری از شهیدان پر آوازه زمان جنگ و مهمتر از همه خانواده مظلوم و نجیب امام رضوان الله تعالی علیه و… به عبارتی میشه گفت کاری که این اقلیت تازه به دوران رسیده کردند کشیدن فرش از زیر پای کل نظام بود.
    شما تابحال در راهپیمایی مثل راهپیمایی ۲۲ بهمن امثال شرکت کرده اید؟ اگر بله٬ آیا ندیده اید بسیار عکسها و پوسترهای توزیع شده را که چه به عمد و چه به سهو به زیر پا افتاده و محتملا پاره هم شده است؟! آیا اگر یکی از این راه پیمایی ها توسط طرفداران جنبش سبز اتفاق می افتاد نمی شد با دوربینهای صدا و سیما به لابلای مردم رفت و از عکسها و شعارهایی که زیر پای مردم به وفور یافت می شد فیلم و عکس گرفت و از همه آنها به عنوان سند برای مخدوش کردن واقعیت استفاده کرد؟! تا دیگر صدا و سیما مجبور نباشد برای اینکه خیل معترضان را مخالف حضرت امام (ره) وانمود کند اینقدر خود را به زحمت بیندازد تا فقط یک مورد٬ تاکید می کنم فقط یک مورد٬ عکس پاره شده امام را در شلوغی های تجمع ۱۶ آذر بیابد!!!!!
    در پاسخ سوال دوم:
    این همسو شدن در فضای گل آلود و ملتهب ایجاد شده توسط همین جریان تازه به دوران رسیده بود. چرا باید صدا و سیما صدای این همه معترض را که شعارشان “رای من کو؟” است به کل جامعه ودنیا منعکس نکند و بر عکس منتظر بماند تا وقتی پس از سرکوب و به خاک و خون کشیدن مردم (به نام نظام و به نام دفاع از ولایت فقیه!!!)در خیابانها عده ای اندک شعار ساختار شکنانه دادند تصویر آنها را شکار کند و به وفور و به کرات و به صورت بمباران خبری آنرا به کل دنیا نمایش دهد؟! و چنین وانمود کند که معترضان که تصاویر تجمع میلیونی آنها به وفور در اختیار همه رسانه های بین المللی هست٬ تنها به نتیجه انتخابات اعتراض ندارند بلکه مشکل آنها با اصل نظام و بخصوص ولایت فقیه است؟!!!! آیا این رفتار از نظر شخص عاقلی چون شما همسویی با دشمنان قسم خورده نظام نیست ؟! و اگر امروز فردی مانند آقای اوباما جرات پیدا می کند که ایران را نظامی دیکتاتور ماب و غیر مردمی معرفی کند و به راحتی اعلام کند که در صورت لزوم از سلاح هسته ای نیز بر علیه چنین نظامی استفاده خواهد کرد نتیجه چنین رفتار های (اگر نگوئیم مغرضانه خیلی راحت می توانیم بگوئیم) جاهلانه و احمقانه ای نیست؟! به قول خود شما ” چرا سال قبل این همسو شدنها و این جسارتها وجود نداشت؟” چرا آقای “جرج دبلیو بوش” که به جنگ طلبی شهره خاص و عام بود جرات چنین جسارتی را پیدا نمی کرد؟! آیا اگر خودمان توده عظیم مردمی را که به قول خودمان تا دیروز بهترین مردم دنیا بودند و با به رسمیت شناختن چارچوب قانونی این نظام که شامل ولایت فقیه نیز می شود در انتخابات شرکت کرده بودند٬ مخالف نظام و اصل ولایت فقیه نشان نداده بودیم آقای اوبا ما می توانست چنین جسارتی را به راحتی آب خوردن انجام دهد و هیچ عکس العمل بین المللی جدی را نیز در پی جسارتش شاهد نباشد؟!!!
    بنده تمامی بیانیه ها و سخنرانی های آقای مهندس موسوی را بدون استثنا خوانده ام و علاوه بر آن این افتخار را هم داشته ام که برای کسانیکه حوصله خواندن آنرا نداشته اند ولی دوست داشته اند از آن مطلع شوند نیز خوانده ام ولی هیچ گونه تناقضی در آنها نیافته ام. اگر شما پس از خواندن جوابهای معقول داده شده توسط دوستان به سوالات شما در همین صفحه باز هم سوالی و ابهامی دارید بفرمایید اگر بنده توانستم به وسع خود پاسخ می گویم و اگر نتوانستم سایر دوستان و در نهایت اگر سوال و ابهام شما جدی باشد مطمئنم که سایت محترک کلمه زحمت پاسخ به شما را خواهد کشید. ضمنا بنده در طول تبلیغات انتخابات و روزهای پس از آن وبلاگ ساده ای برای انعکاس همین موارد (اخبار و بیانیه ها) راه اندازی کرده بودم و تنها اخبار موثق از سایت های معتبر را در آن منعکس می کردم و از خود چیزی در آن ثبت نمی کردم که اگر جنابعالی علاقمند باشید می توانید سری به آن بزنید و از نزدیک ببینید که هفکران شما با آن چه کرده اند! (nasime88qazvin.blogfa.com) ولی شما و امثال شما چقدر راحت در این صفحه و سایر صفحات این سایت هر چه دلتان می خواهد می گویید و سایت “محترم و نجیب کلمه” آنها را منتشر می کند تا آنجا که صدای خواننده ها در می آید که آهای “کلمه”!! لا اقل دیگه توهین هاشونو تایید نکنید!
    و اما پاسخ نکته آخر شما: بله آقای عابد عزیز٬ اگر همفکران حاکم شما اجازه اطلاع رسانی آزاد به آحاد جامعه٬ توسط آقای مهندس موسوی و نزدیکانش را بدهند مطمئنا بهترین کسیکه شرایط رهبری این جنبش عظیم را دارد آقای مهندس موسوی است; و اگر گاهی رفتارهایی در میان برخی معترضان دیده ایم که از مطالب ارائه شده در ماهواره ها تاثیر گرفته اند به خاطر همان عملکرد جاهلانه تصمیم گیران صدا و سیماست که به جای اینکه اعتراضات را به عنوان یک مسئله خانوادگی داخل نظام بپذیرند و اخبار آنرا نیز صادقانه منعکس کنند و در نهایت بر آنچه مردم ایران صلاح می دانند تمکین کنند برعکس جلوی جریان آزاد اطلاعات را گرفته و فضا را تاریک و شبهه آلود می کنند و اجازه سوء استفاده را به فرصت طلبانی چون اوباما می دهند.

  13. آقای عابد!
    سوالی دارم در خصوص جوابی که به آقا جواد دادید.
    شما واقعا فکر می کنید کسانیکه به نتیجه انتخابات اعتراض دارند جزء ۴۰ میلیون رای دهنده نیستند؟! یعنی شما هم مثل آقای احمدی نژاد فکر می کنید ” چهار تا خس و خاشاک این گوشه ها کاری می کنند” ؟!

  14. آقای حسن عابد .هموطن عزیز سلام
    ابتدا مرا ببخشید .من پاسخ شما را خیلی دیر دیدم -روز جمعه- ، مشکلاتی نیز پیش آمد ،از اینکه پاسخ کامنتتان را دیر می دهم مرا ببخشید.
    جواب هایی که به دوستان دیگرمان- مانی و جنبش سبز ما – دادید قبل از پاسخ من بود و من آنها را نیز خواندم.
    نمی دانم چرا این پاسخ را دادید:”دوست عزیزم در حواب توهینها و حرفای احساسی شما که مطمئنن ناشی از آنچه بوده که اربابتان آقای موسوی به شما یاد داده تشکر میکنم”
    ابتدا اگر شما از سخن ایشان آزرده شده اید و توهینی در آن دیده اید من از شما عذر خواهی می کنم. اما گفتید “اربابتان آقای موسوی” در انتهای پاسخ گذشته خدمتتان عرض کردم ما در راه سبز مان رئیس و اربابی نداریم .همچنین آقای موسوی هیچ گاه چنین رفتاری را یاد ندادند . سخنی از ایشا ن را که یاد دارم خدمتتان بیان می کنم: سبز بودن به لباس و نماد نیست. سبز بودن به رفتار و اخلاق است.
    اما در باره آنچه به دوست عزیز دیگر ما-جنبش سبز ما- فرمودید:” اول از همه دلیل اینکه چرا آقای موسوی این تببین شعارها را این همه دیر اعلام کرده اند و خواستار شده اند را نفرموده اید در ثانی برای من جالب است که چگونه جنابعالی حکم مبنی بر خوارج دادن یک حکومت میدهید و اینگونه و به این راحتی یک نظام را به هر دلیلی از دین خارج شده میدانید؟”
    خدمتتان در پاسخ قبلی عرض کردم آقای موسوی در مورد تببین شعار ها از همان ابتدا تاکید داشتند. در همان سخنرانی شان که در روز نامه اعتماد ملی مورخ ۲۵/۵/۸۸ چاپ شده ،آقای موسوی در آن سخنرانی که استراتژی و شکل راه سبز امید را معرفی می کردند. روی همین موضوع شعارها تاکید کردند. یعنی از شروع مرحله جدید برای پیگیری مطالبات قانونی.
    حسن جان ، نظام را نیز برای تان عنوان کردم. آری بخشی از حاکمان به راستی از دین خارج شده اند :رفتارهای متناقض آنها را می بینیم .دروغ هایشان را که به نام دین می گویند می بینیم ، عملکرد و برخوردشان در قبال مردم که در مخالفت بنیانی با آنچه که در قرآن و همچنین سیره انبیا است رامیبینیم…. دیروز مطلبی را از نهج البلاغه در اینترنت دیدم که آن را عینا خدمتتان بیان می کنم:
    “امام علی (ع) نظارت و مراقبت بر کار مسئولین را حق مردم و وظیفه آنها می داند، از یک سو مردم را به حضور در صحنه و امر به معروف و نهی از منکر فرا می خواند و از طرف دیگر مسئولین را توصیه به صبر و تحمل و انتقاد پذیری می کند.
    ایشان به خوبی می داند سلامت حکومت و استوار ماندن آن بر موازین حق تنها در گروی اجرای این فریضه الهی است.
    البته همیشه انتقادات و ایراد های مردم صحیح نیست و چه بسا ناشی از بی اطلاعی و سو تفاهم یا بدبینی آنها ناشی شده باشد اما مسئولین امر به جای آنکه با صبر و تقوا و بزرگواری ناملایمات و ایراد های احتمالی را تحمل کنند ، ترجیح می دهند کسی حرف نزند تا با آسودگی و آرامشِ خیال کارشان را انجام دهند.در حالی که انتقاد مردم یا حق است که باید پذیرفت و یا باطل ، که باید با سعه صدر تحمل کرد.اما متاسفانه با محدود کردن آزادی ها و تهدید منتقدین شرایط امر به معروف ونهی از منکر را از بین برده و ناگزیر در جهتی سیر می کنند که به دیکتاتوری وخشونت کشیده می شود.
    امام (ع) برای پیشگیری از بروز فاجعه استبداد ، زمامدار را به تشریح دقیق امر برای مردم و ریاضت نفس خویش بر تحمل انتقادات مردم می خواند:
    اگر ملت برتو گمان ستمگری بَرَد( حکم ترا ظالمانه بشمارد)، عذر خویش را با شفافیت تمام برای آنها بیان کن و بدگمانی مردم را با دلائل روشن از خود دور ساز. مسلماً در این (تمکین به حقوق و حاکمیت مردم) ریاضتی است که باید بر خود دهی، و رفاقتی است با مردم، و رسیدنی است به آرمانت که باید برپاداشتن مردم در راه حق باشد. (بند ۱۳۰ عهدنامه مالک اشتر- نامه ۵۳ ام نهج البلاغه)”
    آقای عابد به راستی آیا کوچکترین شباهتی از عمل حاکمان در بعد از انتخابات با آنچه که علی (ع) توصیه کردند می بینید؟!….البته در عمل ، نه حرف.
    اما در اولین پاسخ تان به این حقیر فرمودید:” در مورد حمایت بعضی (بعضی) از اعضای شورای نگهبان از آقای احمدی نژاد کامل حق با شماست و من هم با شما هم عقیده ام”.آن قدر روی .بعضی. تاکید کردید که گویا واقعا تعدادی معدود حمایت کردند . یکی از بخش های گزارش کمیته صیانت از آرا که چند روز بعد از انتخابات و هنگام بررسی شورای نگهبان به عملکرد اتخابات منتشر شد را خدمتتان بیان می کنم
    “نقض بی‌طرفی شورای نگهبان، هیأت نظارت و ناظران
    • ۱- برمبنای اصل ۹۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مواد مصرح قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاست‌جهموری:
    – شورای نگهبان، نظارت برانتخابات ریاست‌جمهوری را برعهده دارد.
    – هیأت مرکزی نظارت برکلیه مراحل انتخابات و جریان‌های انتخاباتی و اقدامات وزارت کشور و هیأت‌های اجرایی که در انتخابات موثر است و آنچه مربوط به صحت انتخابات می‌شود نظارت خواهد کرد.
    – شورای نگهبان در کلیه مراحل در صورت اثبات تخلف با ذکر دلیل نسبت به ابطال یا توقف انتخابات در سراسر کشور یا بعضی از مناطق اتخاذ تصمیم نموده و نظر شورای نگهبان در این مورد قطعی و لازم‌الاجراء است و هیچ مرجع دیگری حق ابطال یا متوقف کردن انتخابات را ندارد.
    • ۲- براساس ماده ۹۹ قانون اساسی و مواد ۷۳ و ۹۳ قانون انتخابات ریاست‌جمهوری و مجموعه مواد دوازده‌گانه نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاست‌جمهوری، صحت برگزاری انتخابات مذکور منوط به حفظ بی‌طرفی کامل شورای نگهبان، هیأت‌ نظارت مرکزی و ناظران شورا و اعمال نظارت دقیق آنان می‌باشد.
    • ۳- به گواهی موضعگیری‌های اعضاء محترم شورای نگهبان، این شورا در انتخابات ریاست‌جمهوری، داور بی‌طرف نبوده است.
    ۳.۱. آیت‌الله جنتی در تریبون‌های مختلف از جمله نماز جمعه تهران از آقای احمدی‌نژاد جانبداری کرده است.
    ۳.۲. آیت‌الله یزدی در مقام مدافع جدی آقای احمدی‌نژاد در جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به صراحت از ایشان دفاع کرده و عبور این دو تشکل سیاسی و روحانی از نامبرده را عقلا و شرعا غیرمجاز اعلام کرده است.
    ۳.۳. آیت‌الله مومن و آیت‌الله مدرس یزدی نیز در قالب جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به صورت رسمی از آقای احمدی‌نژاد حمایت کرده‌اند.
    ۳.۴. آیت‌الله کعبی نیز در موارد متعدد از آقای احمدی‌نژاد حمایت نموده و بی‌طرف شناخته نمی‌شود.
    ۳.۵. آقای الهام حقوقدان شورای نگهبان با انجام مسافرت‌ها و همایش‌های انتخاباتی در صف مقدم تبلیغ و تقدیس آقای احمدی‌نژاد ظاهر شده است. ایشان بنا به گزارش دریافتی در میتینگ تبلیغاتی مصلای تهران سخنرانی کرده است. بخشی از نقش طرفداری ایشان تحت لوای سخنگویی و گزارش کار دولت انجام شده است.
    ۳.۶. آقای عزیزی حقوقدان عضو شورا، معاون رئیس‌جمهور است و در موارد متعدد از آقای احمدی‌نژاد حمایت نموده و بی‌طرف شناخته نمی‌شود.
    ۳.۷. آقای کدخدایی اگر چه عضو شورای نگهبان نیست، اما نفوذ او در شورا با توجه به نقشی که در انتخابات به عهده او گذاشته شده پوشیده نیست. ایشان هم به دفعات مواضع جانبدارانه از آقای احمدی‌نژاد داشته است. به علاوه وی با صدور بخشنامه غیرقانونی نامزدها را از داشتن نماینده در هیأت‌های اجرایی به طور کامل محروم کرد.
    ۳.۸. در مجموع ۷ نفر از اعضای شورای نگهبان در حمایت از آقای احمدی‌نژاد موضعگیری و بعضا اقدام به سفر و سخنرانی کرده‌اند.”
    . اما در مورد نکته دومی که فرمودید:” در مورد کارشکنی در کار نمایندگان ایشان در صندوق باید بگویم همین سایت کلمه ساعت ۱۰صبح ۲۲ خرداد اعلام کردند نمایندگان ما باموفقیت بر سر صندوقها حاضر شدهاند جز تعدادی از انها که جالب است بنده چند روز بعد به این سایت سر زدم که این سایت این خبر را از آرشیو خود حذف کرده بود. در ضمن آقای موسوی به قول خود ساعت ۱۱ شب خبر پیروزی خود را بااستناد به اخبار اعلامی این نماینده ها از صندوق ها اعلام کرده بودند حال چطور است اگر نمایندگان در کارشان اختلال داشته پس چگونه امار را آقای موسوی اعلام کرده اند؟ کدام را باور کنیم؟”
    قسمتی که در مورد سایت کلمه بود را من در جریان نبودم چون آن روزها این سایت را ندیدم و ازسایت های دیگر استفاده می کردم. خوشبختانه کلمه در پاسخی که برای من نوشتید آن موضوع را پاسخ داد:” کلمه: ضمن تشکر از نقد و نظر دوست گرامی در مورد نکاتی که مربوط به سایت کلمه می باشد و شما به آن اشاره کردید به اطلاع می رساند در روز انتخابات به دلیل حملات شدید سایبری به کلمه، ارسال خبر نزدیک به صفر بود و حتی در بسیاری از اوقات از دسترس کاربران خارج بود. چند روز بعد از انتخابات هم سایت توسط نیروهای امنیتی از فضای سایبر محو شد و اساسا سایتی وجود نداشت که آرشیوی از آن موجود باشد. هم اکنون نیز با جستجو در اینترنت متوجه می شوید که متاسفانه کلیه اطلاعات گذشته کلمه از اینترنت محو شده است.”
    اما بخش دیگری که در نکته دوم مطرح کردید: بله بسیاری از نمایندگان آقای موسوی نتوانستند در حوزه ها به دلایلی که در زیر می آورم حضور داشته باشند(نقل از گزارش کمیته صیانت از آرا)
    “اخلال و کارشکنی در زمینه حضور نمایندگان نامزدها در شعب اخذ رأی
    • ۱- به موجب ماده واحده قانون حضور نمایندگان نامزدهای ریاست جمهوری در شعب اخذ رأی نامزدها می توانند در هر یک از شعب اخذ رأی و نیز هیأتهای اجرایی شهرستانها و بخشها یک نفر نماینده داشته باشند. این نمایندگان می توانند تا پایان اخذ رأی و شمارش و تنظیم صورتجلسات حضور داشته باشند و موارد تخلف را کتباً به ناظرین شورای نگهبان و هیأتهای نظارت شهرستان و استان و ستاد انتخابات وزارت کشور گزارش نمایند. بر مبنای این قانون ممانعت از حضور این نمایندگان جرم محسوب می شود.
    • ۲- بر خلاف نص صریح قانون، آقای کدخدایی در پاسخ به پرسشی، حضور نمایندگان نامزدها در هیأتهای اجرایی را منتفی اعلام می کند.
    • ۳- بر خلاف نص صریح قانون و آیین نامه اجرایی و جدول زمانبندی انتخابات، فرمانداران و بخشداران مراکز حوزه های اصلی و فرعی انتخابات موظف بوده اند از روز ۳۱/۲/۸۸ ضمن اعلام تشکیل هیأت های اجرایی شهرستان و بخش ها به نمایندگان نامزدها، از آنان جهت حضور در دعوت به عمل آورند که از این کار استنکاف ورزیده اند. این عملی مجرمانه است که قانونگذار برای آن مجازات در نظر گرفته است.
    • ۴- بر مبنای تبصره ۲ ماده واحده قانون حضور نمایندگان نامزدهای ریاست جمهوری در شعب اخذ رأی، فرمانداران موظفند کارت یا معرفی نامه نمایندگان مذکور را حداقل ۴۸ ساعت قبل از روز اخذ رأی تحویل ستاد تبلیغات نامزد مربوطه در آن شهرستان نمایند. تخلف از این امر نیز جرم محسوب می شود.
    • ۵- مسئولان وزارت کشور و بسیاری از فرمانداریها در اجرای قانون فوق تخلفات بسیاری را مرتکب شدند، از جمله:
    § سردرگمی در نحوه اعلام و ارسال مدارک و اطلاعات مورد نیاز برای صدور کارت یا معرفی نامه به طوری که در آخرین لحظات و با مشکلات فراوان موارد اعلام گردید. این کار می توانست مدتها قبل از آن انجام شود.
    § اعلام ثبت نام اینترنتی با دادن کلمه عبور ( پسورد ) هایی که بسیاری از آنها پاسخ نداد و ستادها ناگزیر به اصرار بر ثبت نام دستی شدند. این موضوع نیز در ۴۸ ساعت آخر و با استمداد ستاد از دفتر مقام معظم رهبری به نتیجه رسید.
    § عدم صدور کارت برای صدها نفر از افراد معرفی شده به بهانه نقص مدارک و عدم جایگزینی آنها با افراد دیگری که معرفی شدند.
    § فرمانداران بر خلاف قانون و بنا به میل و سلیقه خود با دستکاری در فهرست معرفی شدگان، شماره شعب اخذ رأی تعیین شده برای ناظران را تغییر دادند. در این زمینه آنان حاضر به رعایت آنچه که در مذاکره رئیس کمیته صیانت از آراء با دفتر مقام معظم رهبری توافق شده بود نیز نشدند. این در حالی است که قانون صراحت دارد که نامزدها نمایندگان خود را برای هر شعبه معرفی می کنند.
    § کارتهای صادره در موارد متعددی به صورتی بوده که امکان استفاده از آن وجود نداشته و ناظر نمی توانسته با ارائه آن عملاّ در شعب حضور یابد. به عنوان نمونه در موارد زیادی نام افراد اشتباه قید شده و یا حتی در مواردی عکس مردان به کارت زنان و یا بالعکس الصاق شده بود.
    § در موارد زیادی شماره صندوقهایی که ناظر برای آن معرفی شده بود با شماره صندوقی که در محل بوده مطابقت نداشته و ناظر معرفی شده توسط مسئولان صندوق پذیرفته نشده و امکان حضور و نظارت ممکن نبوده است.
    § در موارد متعددی کارتهای ناظرین معرفی شده از طرف یک نامزد برای نامزد دیگری ارسال گردیده و به علت ضیق وقت امکان رفع این اشتباه و جابجایی وجود نداشته است.
    § اقدام فوق موجب شد که مثلاً در تهران نمایندگان ستاد آقای مهندس موسوی در حدود ۵۰ درصد از شعب نتوانند حضور یابند و بسیاری دیگر نیز به دلیل ناآشنایی با محل و یا دوری راه با تأخیر زیاد در شعب حضور یافتند. بدین ترتیب امکان حصول اطمینان از خالی بودن صندوقها قبل از شروع رأی گیری فراهم نشد.
    § از بین ناظرین حاضر شده در شعب اخذ رأی نیز در موارد متعددی، بر خلاف نص صریح قانون و مجازاتهای در نظر گرفته شده برای متخلفان از آن، نمایندگان نامزدها از شعب اخذ رأی اخراج شده اند و یا اجازه اعمال وظایف نظارتی خود را نیافته اند.”
    درسته که قسمت قابل توجهی از نمایندگان نتوانستنددر مراحل مختلف رای گیری ( قبل از پلپ صندوق..هنگام رای گیری ، شمارش آرا و…)حضور داشته باشند امابه عنوان مثال برای تان عرض می کنم اگر شخصی در همان کنار صف می بود می توانست برآوردی از آرا بدست آورد .چون خودم این موضوع را تجربه کردم ، صبح که رای خودم را دادم بعد از ظهر چندتا حوزه رفتم تا جایی خلوت تر پیدا کنم تا مادر بزرگم نیز بتواند رای دهد ، حضور در کنار صف وگه گاه صحبت هایی که می شد می توانست فرد را به برآوردی از میزان آرا برساند.
    اما در قسمت سوم فرمودید: “حمله یه ستاد آقای موسوی یعنی تقلب؟ در همین قزوین به ستاد آقای احمدی نژاد حمله شد پس من هم اعلام میکنم موسوی تقلب کرده است. این منطقی است؟”
    حسن جان مهمترین وظیفه یک ستاد در هنگام برگزاری انتخابات و بعد از آن رسیدگی به تخلفات وگزارش آن به نهاد های مسئول است.در عصر روز انخابات شاهد بودیم به ستاد ها مهم آقای موسوی که نقش هایی در این راستا داشتند حمله شد .از جمله ستاد مرکزی ایشان وهمچنین ستاد قیطریه که فکر می کنم هماهنگی قسمت های دیجیتالی و ویدئو کنفرانس ستاد را داشت. بسیاری از ستاد های ایشان توسط نهاد های نظامی تا یکی، دو روز بعد بسته شد ستاد ایشان درهمدان زمانی که هنوز رای گیری تمام نشده بود مورد هجوم نیروی انتظامی قرار گرفت و پلمپ شد……..
    در مورد نکته چهارمی که فرمودید باید حضورتان بگویم ستاد آقای موسوی در مورد بسیاری از شایعاتی که مطرح بود سعی می کرد شفاف سازی کند یک نکته خاطرم هست که مطرح بود مثلا در مساجد رای ندهید در مدارس رای دهید ………. که مسئولان ستاد وآقای موسوی نیز فرمودند که مردم به این گفته ها توجه نکنند و در هر حوزه ای که برای شان راحت تر است رای دهند وگفتند اگر اساسا چنین موضوعی باشد با تمرکز آرا در نوعی از حوزه ها کار برای آنها که بخواهند آرا را باطل کنند راحت تر است و….
    اما در مورد نکته پنجم ، متاسفانه وزیر کشور در آن روز با نمایندگان آقای موسوی ملاقاتت نکرد این موضوع هم در گزارش کمیته صیانت از آرا مطرح شد و هم در سخنراننی اقای موسوی مدت ها پس از انتخابات (در ۲۵ مرداد)
    Sms ، از حدود ساعت یک بامداد روز رای گیری قطع شد علی رغم احضار نظر های حتی مسئولان در روز های قبل از انتخابات ، که قطع شدن اس ام اس را تکذیب کردند و گفته بودند اصولا چنین امری ممکن نخواهد بود (به خوبی این موضوع را بیاد دارم ولی اسامی را در یاد ندارم آرشیو سایت هارو هم دیدم ولی چون اکثرا حک شدند اصلا مطالبی در مورد آن موقع نیست ولی فکر می کنم در مورد گفتن اینکه اس ام اس قطع نمی شود یک بار یکی از مقامات مخابرات ویک بار نیز یکی از مسئولان وزارت کشور اظهار نظر کردند).. همچنین ستاد آقای موسوی تلفن هایی را نیز به این موضوع اختصاص داده بود ..
    در آنروز ها کارشکنی ها ی بسیاری رخ داد تلفن های ستاد مرکزی در اوج کار گزارش‌گیری کمیته صیانت از آرا یعنی هنگام شمارش آراء. قطع شد… !!!!!
    اما در مورد تعرفه بخشی از گزارش وسوال هایی را که کمیته صیانت از آرا مطرح کرده بود ، برایتان بیان می کنم:
    ” در فرآیند اجرای قانون انتخابات، مسئله تعرفه انتخابات از جهات گوناگون از اهمیت و حساسیت حیاتی برخوردار است. ناتوانی یا اعمال‌نظر احتمالی در این مرحله، صحت بسیاری از گام‌های قبلی و بعدی انتخابات را با شک و تردید مواجه می‌کند. تعداد تعرفه‌هایی که در هر دوره چاپ و برای انتخابات به کار گرفته می‌شود براساس تعداد افراد واجد شرایط رأی دادن است که مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال تعیین می‌کنند و معمولا برای جلوگیری از کمبود تعرفه، درصدی معقول اضافه می‌شود. در این دوره علیرغم اینکه مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال، جمعیت افراد واجد شرایط رأی دادن را حدود ۰۰۰/۲۰۰/۴۵ نفر اعلام شده بود تعداد ۰۰۰/۶۰۰/۵۹ برگه تعرفه رأی با شماره سریال چاپ شده است. این تعداد تعرفه به صورت سریالی و با در نظر گرفتن کدشناسایی برای ۳۰ استان کشور و براساس جمعیت رأی‌دهنده هر استان چاپ شده و پیشاپیش بین استان‌ها توزیع گردیده است.
    • براساس اعلام مسولان ذیربط و تأیید برخی از اعضاء شورای نگهبان در تاریخ ۲۱/۳/۸۸ یک روز قبل از انتخابات با میلیون‌ها برگه تعرفه دیگر بدون شماره سریال در چاپخانه بانک مرکزی چاپ شده است. چاپ این تعداد تعرفه اضافی با وجود رقم قابل توجه بیش از ۵۹ میلیون تعرفه قبلی، آن هم بدون شماره سریال به خودی خود مورد تردیدی جدی در فرآیند برگزاری انتخابات و قابل تأمل است.
    باید معلوم شود:
    تعداد واقعی تعرفه‌های چاپ شده در روز ۲۱/۳/۸۸ چقدر بوده و این تعرفه‌ها چگونه توزیع شده است؟
    چاپ میلیون‌ها برگ تعرفه جدید بدون شماره سریال با اجازه آیت‌الله جنتی که نه تعداد آن مشخص است و نه محل استفاده از آنها طبق کدام اختیارات قانونی است؟
    اهداف اقدام وزارت کشور در چاپ این میزان تعرفه اضافی بدون شماره سریال استانی چه بوده است؟
    با توجه به عدم درج بارکد استانی روی این تعرفه‌ها، توزیع، مصرف و کنترل این برگه‌های رأی از چه قواعدی برخوردار بوده است؟
    • در ارتباط با وضعیت کلی مجموع تعرفه‌های چاپ شده و مسائل مربوط بدان نیز سؤالات زیر مطرح است:
    توزیع استانی و شهرستانی این تعرفه‌ها چگونه بوده و تابع چه قواعدی بوده است؟ چرا با وجود شبهات متعدد و قابل توجه، وزارت کشور گزارشی در این‌باره ارائه نمی‌دهد؟
    ۲۲ تا ۳۲ میلیون تعرفه مازاد بر نیاز واقعی که در ا ختیار مجریان امر انتخابات قرار گرفته است و در نوع خود طی ۳۰ سال و ۲۹ انتخابات اخیر بی‌سابقه است با چه هدفی چاپ و توزیع شده است؟
    چرا علیرغم ده‌ها میلیون مازاد تعرفه در هزاران شعبه اخذ رأی در مناطق مختلف کشور از جمله استان‌های آذربایجان شرقی، فارس، تهران و لرستان از ساعات ۱۰ و ۱۱ صبح کمبود تعرفه باعث متوقف شدن روند رأی‌گیری شد؟
    چرا تعرفه‌های رای با سهل‌انگاری، حمل و توزیع شده است؟
    آیا مجموعه نکات فوق‌الذکر شائبه وقوع اقدامات غیرقانونی گسترده و وجود تعداد بی‌شمار آرای تقلبی در صندوق‌ها را تحکیم نمی‌کند؟ و آیا ده‌ها میلیون تعرفه مازاد و اضافی در جریان مشکوک مهندسی آراء صندوق‌های رأی‌گیری به ویژه صندوق‌های سیار و صندوق‌های سایه مورد استفاده قرار نگرفته است؟ موارد فوق‌الذکر نشان می‌دهد که در همین مرحله زمینه لازم برای مهندسی آراء فراهم شده است.”
    اما در مورد اینکه فرموده بودید:” جالب اینجاست این مازاد حضور میخواستند حتما به آقای موسوی رای بدهند و دولت از دل آنها خبر داشت و اجازه نداد؟”
    اگر آنروز ها شور اشتیاق مردم در خیابان ها و دستبند های سبز را بر دستان اکثریت میدید.همچنین اعلام حضور گروه ها و افراد مختلف که سال ها انتخابات را تحریم می کردند ، به این موضوع واقف می شدید.
    در مورد نکته هشتم که فرموده اید قسمتی از گزارش کمیته صیانت از آرا را می آورم:
    “محدود کردن زمان رأی‌گیری و ممانعت غیرقانونی از اخذ رأی
    • ۱- براساس قانون مدت زمان اخذ رای ده ساعت تعیین شده است. تمدید زمان از اختیارات وزیر کشور است در دوره‌های قبل وزراء کشور برای تمام نقاط کشور در مرحله اول به مدت ۲ ساعت مدت رأی‌گیری را تمدید می‌کرده‌اند. برای حوزه‌های انتخابیه پرجمعیت این زمان به ۴ ساعت یعنی تا ساعت ۱۰ شب تمدید می‌شده است. علاوه بر آن همواره وزارت کشور و ستاد انتخابات با صدور اعلامیه‌های پی‌درپی فرمانداران و بخشداران را موظف می‌نموده‌اند که تا حصول اطمینان کامل اعضاء شعب اخذ رای از عدم حضور رای‌دهندگان در محل استقرار صندوق‌ها اقدام به اتمام رای‌گیری، بستن درب‌ها و شمارش آراء ننمایند.
    در این دوره با وجود ازدحام بی‌سابقه جمعیت رای‌دهنده حتی برخلاف ابلاغ‌ نظر مقام رهبری به وزیر کشور ایشان تحت تأثیر رئیس‌جمهور و برخی از اعضاء شورای نگهبان از تمدید زمان رای‌گیری در حد متعارف استنکاف می‌کند. مدیریت زمان انتخابات فوق حاکی از عدم انجام وظیفه مدیریتی وزیر کشور و سوء‌استفاده از مقام و موقعیت خویش در مسیر اهداف جناحی است.
    • ۲- با وجود اقبال عمومی مردم به رای دادن در این دوره که مورد تایید خاص و عام است و آمار تعداد شرکت‌کنندگان هم مؤید آن است معلوم نیست به چه دلیل برخلاف رویه معمول و علیرغم کمبود تعرفه در بعضی از مناطق که خود موجب عدم‌امکان رای دادن مردم در زمان مناسب بود، مسئولان برگزاری انتخابات در متوقف کردن زمان رای‌گیری چنان تعجیلی داشتند؟!!!
    بنابر گزارش‌های متعدد در بسیاری از موارد مسوولان شعب نه تنها با بستن درب شعب اخذ رای مانع ورود مردم در صف می‌شدند بلکه حتی افرادی را که وارد شعب اخذ رای شده بودند به بهانه اتمام وقت از محل اخراج می‌کردند و این در حالی بود که صدا و سیما در تبلیغات رسمی خود خلاف آن را بیان می‌کرد. وانگهی رویه گذشته و روح قانون اینست که تا آخرین فرد حاضر در محل رای‌گیری باید زمان اخذ رای تمدید شود. (بند ۵-۱ آیین‌نامه اجرایی قانون انتخابات)
    مضافاً طبق اصل ۶ قانون اساسی اداره امور کشور با آرای عمومی است و رای دادن حق طبیعی همه شهروندان است و تشخیص وزیر کشور برای تمدید ساعات اخذ رای یک تشخیص گزینشی و سلیقه‌ای نیست و باید به نحوی از مجموعه شرایط و اوضاع و احوال تبعیت کند که هیچ شهروند حاضر در محل صندوق‌ها از این حق طبیعی خود محروم نشود.
    • ۳- علیرغم اینکه چهار نفر از نمایندگان ستاد آقای موسوی به وزارت کشور مراجعه کرده و درخواست ملاقات با وزیر جهت تمدید وقت رای‌گیری طبق روال گذشته بودند، وزیر کشور از پذیرفتن آن امتناع کرد و به این ترتیب اقدامات وزارت کشور و تعجیلی که در اعلام نتایج آراء به صورت موردنظر خود داشت منجر به تضییع حقوق بسیاری از شهروندان و محرومیت آنان از حق رأی دادن گردید.
    • ۴- جای تأسف است در حالی که شعار شرکت حداکثری آقایان در گفتار همه‌جا را دربر گرفته بود در کردار عکس آن عمل کردند و در حالی که همه مسئولان باید از استقبال هر چه بیشتر مردم برای رأی دادن خشنود باشند برخی در واقع نگران بودند. با توجه به اقبال عمومی و گسترده مردم برای رأی دادن در این دوره، انتظار این بود که زمان رأی‌گیری به طور عمومی حتی تا ساعت ۱۲ شب تمدید گردد ولی متأسفانه این زمان به ۹ شب محدود گردید.
    • ۵- این نحوه محدود کردن زمان رأی‌گیری، شبهات و سوالات جدی را مطرح می‌کند:
    ۱/۵- آیا تعجیل در اتمام هر چه سریعتر انتخابات که با شتابزدگی در اعلام نتایج آراء و تعجیل در ثبت نتایج در ادامه همراه بود نشانه‌ای بر این مسئله نبود که سناریوی اعلام نتایج تا حدود زیادی مستقل از مشارکت مردم در انتخابات و وضعیت واقعی صندوق‌های رأی بود؟
    ۲/۵- آیا این موضع به دلیل نگرانی از افزایش تعداد رای‌دهندگان نسبت به تعداد واجدان شرایط در اکثریت قریب به اتفاق حوزه‌ها نبود؟ با توجه به اینکه درصدها حوزه این اتفاق افتاد و تعداد رأی‌دهندگان از ۹۵ درصد تا ۱۴۰ درصد واجدان شرایط گزارش گردید!
    ۳/۵- آیا محدود کردن زمان رأی‌گیری عمدتا متوجه مناطقی به ویژه در شهرهای بزرگ و حوزه‌هایی نبوده است که رقبای آقای احمدی‌نژاد از پایگاه رأی بالاتری برخوردار بوده‌اند؟
    ۴/۵- آیا این اقدام دست‌اندرکاران انتخابات، یکی از دهها تدبیر مهندسی انتخابات در جهت محروم کردن رقبای آقای احمدی‌نژاد و شهروندان از حقوق اساسی خویش نبوده است؟”
    اما در مورد خبرگذاری فارس که فرمودید، من این موضوع را در روزنامه دیدم که در شب بیست ودوم خرداد حتی پیش از اعلام نخستین نتایج شمارش آرا خبر پیروزی احمدی نژاد با ۲۴ میلیون رای توسط این خبرگذاری منتشر شد.
    حتی در همین مناظره های نیم بند که دو سه ماه پیش برگذار شد این موضوع عنوان شد.
    یکی از نظراتتان در مورد اعتراض شدید آقای موسوی به دروغ گویی های آقای احمدی نژاد بود . نمی دانم شاید شما هنوز به این نتیجه نرسیده باشید که آقای احمدی نژاد متاسفانه برای رسیدن به اهدافشان استفاده از هر وسیله ای را توجیه می کنند.
    چند مورد را که ایشان فرمودند را من خدمتتان می گویم:یکی فیلم هاله نور بود که در مناظره با آقای کروبی پیش آمد ، ایشان این مسئله را به کلی تکذیب کردند وگفتند فیلم ساختگی است در صورتی که در روز های بعد دیدیم دفتر آیه الله جوادی آملی شماره های تلفنی نیز ارائه دادند که اگر مردم شک دارند تماس بگیرند ، یکی از حاضرین در آن جلسه نیز در آن روزها گفت می خواهم آقای احمدی نژاد درچشم هایمن نگاه کند وباز بگوید فیلم ساختگی است(نقل به مضمون)…..در مناظره با آقای موسوی صحبت ملوانان انگلیسی پیش آمد که ایشان گفت آقای بلر کتبا(آقای بلر کتبا) نامه دادند و عذر خواهی کردند (از اینجا به بعد نقل به مضمون)و در نامه گفتند دیگر چنین اتفاقی روی نمی دهد.
    این نامه روز های بعد توسط طرفداران ایشان منتشر شد تا نشان بدهند آقای احمدی نژاد درست گفتند اما دیدیم آن نامه از سوی آقای بلر نیست بلکه از سوی سفارت انگلیس است و نه تنها عذرخواهی در کار نبود بلکه ذکر شده بود به مرز ایران وارد نشدند(شماره وتاریخ روزنامه ای که این نامه را منتشر کرده بود یادم نیست ،ولی آن روزها در خبرگزاری ها و روزنامه های زیادی این موضوع مطرح شد…..)
    در مناظره با آقای رضایی نیز به آمار بیکاری اشاره کردند، بعد ها دیدیم در جریان تایید صلاحیت وزیر کار ، آماری از سوی وزیر پیشنهادی در برنامه ای که به مجلس داده بودند آمده بود که نشان می داد با آمار ارائه شده آقای احمدی نژاد در مناظره تفاوت بسیاری دارد، یکی از نمایندگان نیز در مجلس در جلسه علنی این موضوع را مطرح کرد که پس آمار آقای موسوی درست بوده و در آن موقع وزیر دیگر صحبتی در این مورد نکرد……(عدد های گفته شده دقیق در خاطرم نیست وبرای جلوگیری از اشتباه آن ها را بیان نمی کنم ، نماینده ای که این موضوع را نیز بیان کرده بود فکر کنم برای شهرکرد وآن سمت هابود….)
    از این صحبت ها بسیار کردند آمارهای بسیاری ارائه دادند ولی متاسفانه……
    حسن جان در مورد صحبت های تان که مربوط به ارتباط با بیگانگان و این جور مسائل بود دوستان زیادی صحبت کردند من به این نکته از آقای موسوی بسنده می کنم:
    “بنده در یکی از مصاحبه ها این را مطرح کردم که گروهی می گفتند مشروطه باعث خوشحالی انگلیس بوده، واز قول مرحوم آخوند خراسانی گفتم که هرکاری ما بکنیم ممکن است روس ها یا انگلیسی ها اظهار خوشحالی کنند و اگر اینطور باشد پس ما نباید کاری بکنیم؟ نه ، ما باید رفتار خود را بگونه ای تنظیم کنیم که درست باشد و به این اتهامات توجه نکنیم. ما نباید بر اساس خوش حالی و بد حالی بقیه کارها و برنامه های خود را تنظیم کنیم، ما باید کارخود را بکنیم . بخشی از این تخریب ها برای این است که ما را به انفعال دچار کنند و بخشی برای اینکه بین ما و مردم فاصله ایجاد کنند و نسبت به ما بدبینشان کنند. ما نباید نسبت به اینگونه مسائل و تهمت ها و تحلیل ها منفعل باشیم.”

    آقای عابد عزیز ما با این انگیزه به انتخابات آمدیم تا جامعه وخودمان را اصلاح کنیم ، تا تغییرات بنیادین را با کم هزینه ترین روش ایجاد کنیم.تا جامعه مان را از رکود درآوریم ،بگوییم باید ابتدا خود را اصلاح کرد.
    چون افرادی نظیر آنها که اکنون برمردم چنین می کنند ازکره مریخ نیامدند از دل همین جامعه ما آمده اند.
    اگر در نظر بگیریم آن گروه از مردم که چنین می اندیشیدند و بعد از انتخابات گفتند تقلب شده ، اشتباه می کردند پاسخشان گلوله وشکنجه وخفقان نبود .به توصیه ای که از حضرت علی (ع) نقل کردم بار دیگر توجه کنید. در مقابل هر اعتراض وانتقادی پاسخ می گفتند ، شاید ……
    بسیاری جریان یک طرفه را از سوی حاکمیت در حمایت از آقای احمدی نژاد دیدند، از یک مثال ساده گرفته که برگزاری میتینگ انتخاباتی در مصلی تهران بود که دوشنبه قبل از انتخابات آقای احمدی نژاد مراسمشان را برگزار کردند و برنامه روز بعد را که برای آقای موسوی بود واز روزها قبل برنامه ریزی شد لغو کردند را نیز دیدند.
    درسته آقای موسوی گفت دو برابر من به ایشان وقت دهید تا هر دروغی می خواهد بگوید ، ولی وقتی نحوه وقت دهی به آقای احمدی نژاد را قانونی جلوه میدهند اعتراض دارد، صحبت های آن زمان آقای در نجف آبادی را بخوانید که گفتند جلسه بررسی تعیین وقت برخلاف قانون ، بدون حضور نماینده دادستان بوده و لذا غیر قانونی است.

    بسیاری این روند را دیدند….اعتراض کردند …پاسخ اعتراض آن نبود……
    اکنون نیز ما با همان برداشت که آمدیم ، راه را ادامه می دهیم…..
    در پایان، سخن دیگری از آقای موسوی را برایتان نقل می کنم:
    “این جنبش چیزی برای خود نمی خواهد، آزادی و بهروزی وسعادت و پیشرفت مردم را می خواهد و قطعا به آن دست خواهد یافت. حرکت بعد از انتخابات و خود انتخابات مردم را به حقوقشان آگاه کرد.”
    آقای عابد عزیز ، بار دیگر می گویم اتفاقات بسیاری روی داده روزی آید که شما نیز متوجه آن ها خواهید شد .انشا الله آن روز دیر نشده باشد.
    از شما خواهش می کنم قبل از پاسخ یک بار دیگر این نامه و نامه قبلی مرا با دقت بخوانید. در ضمن این جوانه کسی نیست که بگوید شما این هستید واین نیستید…ولی من به شما تبریک میگم این روحیه شما در یافتن آنچه که واقعا روی داده یعنی سبز بودن…….
    انشا الله روزی می رسد که شما نیز همه ی آنچه که رویداده را خواهید فهمید.به امید آن روز
    خوشحال می شوم ایراداتی که در برادر سبزتان می بینید را به او بگویید.
    از صبر و حوصله تان ممنونم- برادر هموطنتان

  15. واما بعداز این همه دعوای زرگری دوستان که درسایت نوشته اند………………..آزادی ازکلام شما آقای موسوی یعنی بی حرمتی به مقدسات اسلام………………………………….شما که آزاد هستید وبه برکت مهربانی رهبر فرزانه انقلاب هرچه میخواهید میگوید…………………………….وکلمه عدالت ازمنظر شما که متاسفانه آنرا آلوده کرده اید درعدالت شما همینقدر بس که هنوز انتخابات تمام نشده بود که شعار پیروزی دادید؟ووووووووووووووو …………………..به خدا قسم دیر نشده به دامان جمهوری اسلامی بازگردید………………………وسلام

  16. اصبرو اصبرو ان الله مع الصابرین.خدا با ماست.