سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » ملاقات در زندان دولتی که ادعا می کند اسلامی است...
» روایت فرزندان بدرالسادات مفیدی از نحوه برخورد ماموران امنیتی؛

ملاقات در زندان دولتی که ادعا می کند اسلامی است

چکیده :دستش جوهری بود. تازه از بازجویی آمده بود. ظاهرا در تمام این مدت و تقریبا هرروز به صورت فشرده بازجویی می شده است. از خشن بودن بازجویی‌ها گله داشت و این که از سی سال پیش شروع کرده‌اند. چند بار هم تکرار کرد که اجازه‌ی صحبت در مورد بازجویی‌ها را ندارد.نمی دانست برای چه دوباره سراغش آمده‌اند. می‌گفت بیش از بیست روز است که به دلیل ناراحتی قلبی شب‌ها به او قرص می‌دهند (آرام بخش قوی). صبح ها به سختی از خواب بیدار می شود و بیشتر اوقات حالت گیجی دارد. اشاره کرد یک بار آنقدر گیج بود که دل بازجویش به رحم آمد و بازجویی را تعطیل...


کلمه: دو دختر  بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران درباره بازداشت مادرشان مطلبی را نگاشته اند که نسخه ای از آن در اختیار سایت «کلمه» قرار گرفته است.

به گزارش کلمه ، متن این روایت به شرح زیر است:

ساعت ده شب روز هفتم دی ماه، روز بعد از واقعه عاشورا پنج نفر از مامورین وزارت اطلاعات با نشان دادن یک حکم کلی از سوی دادستان تهران که مربوط به کسانی که در جریان تشییع پیکر آیت اله العظمی منتظری شرکت داشته‌اند بود، به خانه ما آمدند. پس ازبازرسی خانه و جمع کردن وسایل شخصی هر چهار نفرمان، پدر و مادر (مسعود آقایی و بدرالسادات مفیدی) را با خود بردند.

پدرمان پس از تحمل پنجاه و دو روز بازداشت انفرادی در بند ۲۴۰ زندان اوین و با سپردن وثیقه آزاد شد.

ولی مادرمان….

اولین ملاقات با او روز پنجشنبه دهم بهمن به صورت کابینی انجام شد (با وجود داشتن نامه ملاقات حضوری دادستان). روحیه عمومی وی آن زمان بسیار خوب بود.

مادرمان گفت که با هیچ یک از مامورین دادستانی برای تفهیم اتهام و صدور حکم بازداشت روبرو نشده است. به اعتراضش هم توجهی نکرده‌اند. بازجویی هایش هم در طول بیست روز اول بازداشت انجام گرفته بود. از آن به بعد تا روز پانزدهم اسفند وی را چندین بار در سلولهای مختلف انفرادی و عمومی جابجا می‌کردند بدون اینکه هیچ بازجویی از وی شده باشد یا دلیلی برای این کار به او بگویند.

از طریق یکی از آزادشدگان با خبر شدیم که مادر را پانزده اسفند و پس از پنجاه و دو روز بلاتکلیفی و پایان بازجویی ها دوباره به بند ۲۰۹ برگردانده‌اند. تلفن هایش از همان روز قطع شد و ملاقات های کابینی را هم ممنوع کردند.

آقای جعفری دادستان تهران چهارشنبه نوزدهم اسفند به پدرمان گفت که ماموران وزارت اطلاعات به دلیل عدم همکاری مادر با آزادشدن وی مخالف هستند. البته گفته بود که “بروید و فردا ملاقات کابینی بکنید، هفته بعد هم دستور ملاقات حضوری می‌دهم. به قاضی ایشان هم گفته ام پرونده را سریع رسیدگی کند”.

فردایش که ملاقات ندادند (به گفته‌ی مامور زندان به حکم قضایی وی ملاقات ممنوع است). بعد از چند روز رفت و آمد، بیست و شش اسفند آقای جعفری نامه دستور ملاقات حضوری را برای روز اول فروردین صادر کردند.

صبح روز اول سال نو مامان یک تماس کوتاه تلفنی دو دقیقه ای گرفت. در حالی که صدایش به شدت می لرزید، تنها التماس دعا داشت. گفتیم داریم با نامه ملاقات می آییم.

به در زندان که رسیدیم خانواده یکی از زندانیان بند ۲۰۹ بیرون آمدند. جویا شدیم، گفتند از ملاقات می‌آییم. ولی ماموران نامه‌ی ما را که دیدند گفتند ملاقات برای دو هفته تعطیل است. بروید و پس از پانزدهم بیایید. اصرار ما هم نتیجه نداد.

پنجشنبه پنجم فروردین با ناامیدی به سالن ملاقات زندان رفتیم. جمعیت زیادی بود. ظاهرا ملاقات‌ها شروع شده بود.

باز هم به نامه توجه نکردند ولی گفتند فعلا می‌توانید کابینی مادرتان را ببینید.

مادرمان را که دیدیم باورمان نمی‌شد. فشارهای بیست و پنج روز انفرادی به شدت ضعیفش کرده بود. مثل همیشه شاداب نبود و بسیار نگران می‌نمود.

برخلاف دفعات قبل ماموران بالای سرش ایستاده بودند تا مبادا حرفی نزند.

پریشان و نگران بیرون آمدیم. تماسهای مکرر پدر با دادستانی و قاضی کشیک مستقر در زندان به آنجا رسید که گفتند بعدازظهر برای ملاقات حضوری بیاید.

برخلاف اصرار پدر همراه او جلوی در زندان آمدیم. به او اجازه دادند داخل برود. باورمان نمی شد ولی چند لحظه بعد بیرون آمد و اشاره کرد که شما هم بیایید.

به همراه یکی از ماموران وارد محوطه شدیم. مادرمان را دیدیم که داخل یک پژو نشسته بود. ظاهرا نمیدانست که برای چه او را به در زندان آورده‌اند.

از ماشین بیرون آمد. سه نفری در آغوشش گرفتیم. بغضش ترکید. و ماهم به دنبال او.

سوار ماشین شدیم و به ساختمان چند طبقه ای که همان نزدیکی بود رفتیم. ما را به اطاقی بردند در حالی که همان مامور در میانه در ایستاده بود.

نیم ساعتی کنار او بودیم. بسیار پریشان بود، مثل اینکه فشار زیادی را تحمل می کرد.

دستش جوهری بود. تازه از بازجویی آمده بود. ظاهرا در تمام این مدت و تقریبا هرروز به صورت فشرده بازجویی می شده است. از خشن بودن بازجویی‌ها گله داشت و این که از سی سال پیش شروع کرده‌اند. چند بار هم تکرار کرد که اجازه‌ی صحبت در مورد بازجویی‌ها را ندارد.

نمی دانست برای چه دوباره سراغش آمده‌اند. می‌گفت بیش از بیست روز است که به دلیل ناراحتی قلبی شب‌ها به او قرص می‌دهند (آرام بخش قوی). صبح ها به سختی از خواب بیدار می شود و بیشتر اوقات حالت گیجی دارد. اشاره کرد یک بار آنقدر گیج بود که دل بازجویش به رحم آمد و بازجویی را تعطیل کرد.

طی نیم ساعت بارها یاد آیه‌ای از قرآن کرد که اشاره می نماید که همه مرگ را ملاقات می کنند “کل نفس ذائقه الموت”. این قدر زیر فشار بود که برای رهایی از آن راهی نمی‌دید.

وکیل وی در تمام این مدت نتوانسته او را ملاقات کند. نه از اتهام خبری دارد و نه پرونده را دیده است.

مادر ما یک روزنامه‌نگار است و ذات کار او علنی بودن است، چه چیزی برای مخفی کردن دارد که این رفتارها در برابر او صورت می گیرد.

خدایا، دیگر نمی دانیم چه کار باید کرد. به کجا شکایت ببریم. آیا مرجعی برای رسیدگی به وضع موجود وجود دارد؟ آیا می‌رسد روزی که فرد مورد اتهام در شرایط عادی بازجویی شود و این گونه خود و نزدیکانش اسیر نابسامانی نشوند.

فرزندان بدرالسادات مفیدی



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۴۹ پاسخ به “ملاقات در زندان دولتی که ادعا می کند اسلامی است”

  1. عليرضا گفت:

    اسقامت و پایداری خداوند سبزمان اطایش می نمایند .

  2. bahman گفت:

    salam Hoda va Haniyeh Jan
    man yeki az doostan pedar shoma hastam , ma salha pish dar tehran ba ham hamsayeh boodim , salha pish , hoodood 25 sal pish man ke danesh amooz dabiretan boodam , perdar shoma ra ke tazrh daneshgah ra tamam kardeh bood olgooye yek javan moslman o momen va ghabel ehtram va doost dashtani miyaftam , hamn sahaye aval jang ke tazeh soosangerd va bostan az dast araghiha azad shodeh bood amma hanooz zir atashbar aragh bood ba pedratam roozah dar manategh jangi besar bordam . man ye basiji boodam va pedratan masool bazsazi manategh azad shodeh . yadash bekhair an roozha , man alan dar kharaj az kehsvar eghmat mikonam , va ba hich tafsir va tahlil va tabiri neitavanam bavar konam pedratan va ya hatta Madare shojaetan ( badri khanoom ) dar zendan hookomati bashand ke zamani janeshan ra ba kaf dast baraye jan gefttan in hookoomat dar kaf dast dashtand . midanid hatta khoda ham baraye azadi va asayesh digan khod ra be mokhatreh nemindazad anhayi ke inchenin mikonad az nazar man az khoda pishi migirand , be dashtan pedar va mmadari ingooneh be khod bebalid .man ke yek hamsayeh salhaye dooram , be in nesbat door va az yafteh be khod mibalam , shoma sarboland va ba eftekhar arzdar pedar va mmadare shojaetan bashid . be pedaretan agha masood gol va madar mohtrametan Badri khanoon shoja salam beresanid , l

  3. ایرانی زاده88 گفت:

    بالاخره یه روز دیر یا زود،در این دنیا یا اون دنیا،”….” باید تاوان و جزای سختی بپردازد.

  4. سائنا گفت:

    میرحسین، مرد عمل! تا کی سکوت؟

  5. اسلام رحماني گفت:

    خدا ستمگران را در هر لباسی به سزای اعمالشان برساند. آنها که فریادشان در صدا و سیمای ما از زندان ابوغریب به آسمان رسید، چرا در مورد ستم کردن به زنی مسلمان و شیعه سکوت کردند؟؟؟؟؟؟؟
    این حقوق بشر اسلامیست؟؟
    ما بعنوان تنها حکومت شیعه چه جای دفاع و میراثی برای نسلهای آینده خواهیم گذاشت؟؟؟
    آیا اگر در آینده ستمهای روا شده از جانب این حکومت شیعه بر مردمش توسط نسلهای آینده به ما یاد آوری شد، ما میتوانیم جوابی بجز شرمندگی و سرخوردگی داشته باشیم؟؟؟؟؟؟
    یا حجت ابن الحسن /// ریشه ظلمو بکن

  6. مرتضی گفت:

    لعنت بر کسانی که با زندگی مردم بازی میکنند واقعا” موندم این آدمها با چه دلی اینکار رو میکنند آیا قران و پیغمبر و آخرت رو در نظر نمیگیرند یعنی عذاب وجدان ندارند البته به احتمال قوی وجدان ندارند تا بفهمند عذاب وجدان چیه . لعنت بر استکبار لعنت بر ظالم لعنت بر دیکتاتور. خلاصه روزی خدا به داد مظلوم میرسه.

  7. didi گفت:

    نامردا! آخه کسی نیست این نوشته ها را ببیند! مسلمانی؟! مسیحی؟! کافری؟! آخه فریاد رسی؟!؟!؟ خدا همه ظالمان را از روی زمین بردارد و مادران و پدران و فرزندان در بند را از دست این‌ها رهایی بدهد…..

  8. الماس گفت:

    آفرین بر جمهوری اسلامی. واقعا به بعضیا حق میدم که بگن صد رحمت به زمان … حداقل به اسم اسلام مردم رو تحقیر و شکنجه نمیکردند.

  9. شقایق گفت:

    باورکردنی نیست….
    باید صبر کرد…اما بغض گلویم را می فشارد.
    « و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون »

  10. انا لله و انا اليه راجعون گفت:

    انا الله و انا الیه راجعون
    دفتر حضرت ایت الله منتظری ارتحال همسره مکرمه ایشان را تائید فرمودند
    بدین منظور تشییع پیکر ایشان قرار است ساعت ۱۰ روز یک شنبه ٨/١/٨٩
    از جلوی بیت ایشان انجام شود
    اما مزاحمت نیروهای امنیتی و برخی تماسها از وزارت اطلاعات با دفتر حضرت اقا این مراسم را تحت شعاع قرار داده است.

  11. سرباز سبز مهدی (عج) گفت:

    تا به کِی ظلم به بندگان خدا ادامه خواهد داشت؟

  12. سید آل محمد گفت:

    سلام این نوشته آنقدر سوزناک است که اشک هر خواننده با انصاف و باوجدان را در می آورد . اما سخن من با علماء و بزرگان دین است که تا کی میخواهید در برابر این ظلمها و حرمت شکنی ها سکوت کنید ، تا کی میخواهید با سکوت خود شریک در این فجایع شوید ، مگر نمیگوئید راه امام ( ره) را ادامه میدهید ایا ایشان در برابر ظلم در زمان رژیم سفاک شاه سکوت میکرد هنوز صدای فریاد آن پیر فرزانه در گوش مردم هست که صدای وا اسلاما ایشان بلند بود و به علماء اعلام خطر میکرد ، مگر اینها از شاه هم ظالمتر و خونریز تر هستند پس حداقل به وظیفه انسانی و اسلامی خود عمل کنید و اگر هم نمیتوانید ادعای عالم بودن و مروج اسلام را نداشته باشید تا حداقل جوانان ما آن چه از اسلام از زمان امام در ذهن دارند برایشان باقی بماند . وا اسفا ، این انقلاب به کجا میرود

  13. هویت گفت:

    خدای بزرگ تا کی . خواهران عزیزم .نگران حال مادر نباشید . نگرانی و اظطراب ایشان بخاطر دوری از شماهاست . صبر داشته باشید .که خدا وند با صابران است.

  14. مهدی سبز گفت:

    وجودم لبریز از خشم شد و روزی این خشم دمار از روزگار ظالمان در خواهد آورد
    آقای بازجو! منتظر باش نوبت به تو هم می رسد… آسیاب به نوبت، دور نخواهد بود آن روز

  15. رسول گفت:

    جالب این است که حکم قضایی هم میگیرند آن هم به صورت کلی که مثلا ما قانونی عمل میکنیم چنین قانونی به درد لای جرز دیوار میخورد

  16. مهدی گفت:

    یکی صادقانه به من جواب بده آیا این عدالت اسلامی است؟به خدا کم کم دارم به اصل این حکومت هم شک میکنم!..آخه چرا این ظلمها صورت میگیرد و اونوقت.. اعلام میشود که به کسانی که محاسن دارند و با حجاب بوده اند در حوادث بعد از انتخابات ظلم شده و اعلام نمیکنند چه کسی این جوانان این مملکت را به خاک خون کشیدند و اینچنین با زندانیان برخورد میکنند؟!….

  17. ناشناس گفت:

    خدا باصابران هست.

  18. mehdi - Malaysia گفت:

    این است حکومت علوی…

  19. زهرا گفت:

    تمام قد در برابر این آزادگی باید ایستاد
    اللهم فک کل اسیر
    اللهم فک کل اسیر
    اللهم فک کل اسیر
    بمنک و کرمک

  20. ناشناس گفت:

    واقعا این وقایع در زندانهای جمهوری اسلامی … اتفاق می افتد؟
    من باورم نمی شود.
    الله اکبر از این همه ظلم و جنایت….

  21. sohrab گفت:

    alan mitonam mazlomiat ra ehsas konam

  22. دوست گفت:

    بیاین اسلامی بودن را یه کم دوباره تعریف کنیم چون نام اسلام را هم دارند خراب می کنند

  23. رای من کو؟ گفت:

    یا حجت بن الحسن ریشه ظلمو بکن !

  24. ناشناس گفت:

    یعنی شماها اسلام را خوب می شناسید دروغگوهای زمانه

  25. فرید گفت:

    اندکی صبر سحر نزدیک است

  26. sabz گفت:

    Sharm avare!
    aslan va abadan nemikham bargardam iran ba vojoode in hokoomat,
    khareji jano maleto tahdid kone migi jahannam kharejiye, vali too iran khodi, ham kish va ham mazhabit in karo bahat mikone!
    hamoon behtar man too kharej bemiram va ba koffar dafn sham, vallah
    in koffar az in mosalmanan ba sherafat tar hastand

  27. hamid گفت:

    Anke ke nemidanad Nadan ast, anke midanado enkar mikonad TABAHKAR. Rahbaran hekomat az kodam dasteand?

  28. ناشناس گفت:

    وقتی دین لباس قدرت بپوشد بزرگترین فاجعه تاریخ رخ می دهد!

  29. مهدی گفت:

    آقای مهاجرانی ـ در سایت جرس ـ در مطلبی اشاره به خطری کرده اند که همه ی ما از آن غافلیم و آن خطری نیست جز ولایت نظامیان و نظامی گری به مثابه ولایت بر امور مردم. کاش آیت الله العظمی منتظری زنده بودند، بدون ایشان بسیار سخت است. مردم ایران داغدار شهیدان و نگران زندانیان خویش است آنگاه دولت به همسایگان خویش سور و میهمانی میدهد و چنان لبختد می زند که گویی ایران را برای مردم بهشت کرده است. مرگشان باد که شرمشان نیست.

  30. رامين گفت:

    مرگ بر ظالم

  31. سرباز سبز گفت:

    نصر من الله و فتح الغریب….
    ما به داشتن مادرانی چون ایشان افتخار میکنیم! وشا به حالشان که آزادند! و در حقیقت ما زندانی نفسیم و آنها رها و آزاد از بستگی ها!
    دورود بر آزادگان سبز میهن! جانم به فدای رشادتان!

  32. سبز حسینی گفت:

    اینها داستانهایی بود که ما از زندانهای شاه و بازجوییهای ساواک میشنیدیم.
    وااسفا که در حکومتی که با مبارزه با رژیم شاه و بیعدالتی و ظلمش با فعالین سیاسی و مدنی به سر کار آمد همین روشها در مقابل فعالین سیاسی و مدنی استفاده میشود و تازه مواردی بدتر و وحشتناکتر از این موردی که اشاره شد هم هست و همه شنیده ایم.و باز آنچه بر زندانیهای ناشناس و گمنام میرود هم که … اینها روزنامه نگار و فعالین سیاسی و مدنی هستند. نه جانی و آدمکشهایی که خون جوانانمان را ریختند و الآن چه بسا در نقش بازجو ایفای نقش میکنند! و نه آنانی که دارند ثروت کشور و بیت المال را به یغما میبرند و آسوده و مصون از هر نظارتی هستند!…این سوالات و سوالاتی از این دست ذهن ما جوانان را درگیر خود کرده است و متاسفانه کسی نیست تا پاسخی دهد.شاید حق داشته باشند پاسخی ندارند و یا باید باز هم دروغ بگویند!

    ولی آنچه مایه تسلی دلهای ما میشود این است که از بزرگان دینمان شنیده ایم که حکومت با کفر میماند ولی با ظلم نه…پس صبر و استقامت میکنیم و بیشتر از پیش اینها را و ظلم و بیعدالتی و دروغهایشان را رسوا میکنیم. تا سبز کردن ایرانمان از پا نمینشینیم…

  33. محمد جعفر گفت:

    آیا این روش ها را امام زمان (ع) تایید میکنند؟ آیا یک مسلمان عاقل و دانا باور میکند امام این جمهوری اسلامی را از شما تحویل خواهند گرفت؟
    خجالت بکشید اول هر سخنرانیتان دعای فرج را عوام فریبانه میخوانید.این روش برخورد با مردم در شان آن جمهوری اسلامی نیست که امام خمینی آرزوی آن را داشتند.در زمان امام هم این غلط ها را دور از چشم ایشان می کردید و حالا استدلالتان شاید این باشد که در زمان امام هم این اعمال بوده است

  34. ناشناس گفت:

    یا حضرت مهدی {ع} زودتر ظهور کنید تا ریشه ظلم را هرزودتر بخشکانید. امین یا رب العالمین.

  35. fdg گفت:

    به امید آزادی خانم مفیدی

  36. علي گفت:

    به امید آزادی همه کسانی که در بند ظلم و ستم هستند

  37. saghi گفت:

    khodaia ta key dade mazlom ra shenidan va dam nazadan

  38. مغربی گفت:

    من درزمان شاه محاکمه شدم درچندسال ندیدم کسی بمن توهین کند یادرفشارگذارد این دیگرچه رسم اسلامی است اخه زن زندانی؟

  39. اعظم گفت:

    دوستان

    فکر می کنید اگر شیطان میخواست به زمین بیاد با چه هیبتی می آمد؟ با شاخ و دم یا بصورت …..؟ من فکر میکنم به شکل دوم و البته با ادعای اسلامیت.

  40. amir گفت:

    دیکتاتوری که شاخ و دم نداره…اینها همه مظاهر آشکار دیکتاتوری و خفقانه. آخر خیابون دیکتاتوری بنبسته آقایون هم دارن تخت گاز می‌رن جلو.

  41. حسام گفت:

    در این حکومت از تنها چیزی که اثری نیست همان جمهوری و اسلام رحمانی است.

  42. لام تا کام گفت:

    از آقایان
    … … ……
    …. …. ….
    …. …..
    ….. ….
    ….. ….
    درخواست می شود در صورت یافتن اوقات فراغت در بین ساعات فشرده ی خدمت رسانی شان فکری برای جوابی که پیش خدا باید بدهند هم باشند.

    دست حق به همراه ضعیفان باد!

  43. سارای همیشه سبز گفت:

    گریه نه
    ضعف نه
    نا امیدی نه
    ترس نه
    عقب نشینی نه

    پس خدای بزرگم ، ای قادر مطلق ، تو مرا در این راه سخت یاری بده همانطور که تا امروز یاریم کردی

    من ایمان دارم که هیچ زمستانی جاودانه نیست

  44. ناشناس گفت:

    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
    صبر سرخ شریعتی را یادمان هست

  45. milad.,,, گفت:

    salam. motasefam ,man ya behtare begam ma sabz ha ham hale khoshi nadarim chon 1 ham tafakore ma dar zendan tahte shadidtarin shekanje hast,

  46. نوید سبز گفت:

    من از زندانیان قبل از انقلاب هستم به همه سبزاندیشان مطلبی را از احساسم میگویم
    ۱ـبرخورد زندانبانان مدعی دین بسیار غیر انسانی تر از موارد مشابه دیکتاتوری شاه است
    ۲ـ در هنگامی که فرد در بند است و تحت آزار سختی ها و شیرینی های خودش را دارد چاره ای جز تحمل نیست
    ۳- بلاخره محاکمات و محکومیت ها حتی وضع موجود پایان خواهد یافت آنچه باقی میماند سرافرازی برای اسیران در بند امروز و خفت و خواری وذلت برای دیکتاتوران احمق فعلی است
    وظیفه همه ما افزایش آگاهی مردم است چون خداوند سبحان در قران کریم می فرماید وضعیت هیچ قومی تغییر نمیکند مگر نفوس آن از درون تغییر کنند ( ان الله لا یغیر ما بقوما حتی یغیر ما به انفسهم )

  47. moslem گفت:

    hokoomat ba kofr baghi mimanad wali ba zolm baghi nemimanad dorood bar to banooye ghahraman.

  48. moslem گفت:

    hokoomat ba kofr baghi mimanad wali ba zolm baghi nemimanad

  49. آزاده گفت:

    اسلام کجاست