سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » نامه خانواده کیانوش آسا به مناسبت تولد این شهید سبز...

نامه خانواده کیانوش آسا به مناسبت تولد این شهید سبز

چکیده :عبارات و کلمات داخل گیومه، دستخطهای شخصی کیانوش بوده که از او برای مابه یادگارمانده...


کلمه:خانواده شهید کیانوش آسا به مناسبت ۲۶ سالگرد تولد فرزندشان نامه ای منتشر کردند.در این نامه که کلمات داخل پرانتز با دست خط شخصی مرحوم کیانوش ،به یادگار استفاده شده همزمان با  شب عید منتشر شد.

به گزارش کلمه متن این نامه به شرح زیر است:

آغاز سال ۱۳۸۹ و حلول سال نو «خورشیدی» را به «ایرانیان» اصیل و عاشقان و دوستداران «سبز»، زیبایی و روشنایی، تبریک و شادباش گفته و سالی توأم با شادکامی، مهرورزی و «صلح» را برای آنها آرزو میکنیم. امیدواریم که هر روز آنها، عید و نوروز بهاریشان، پیروز باشد.

با یاد و خاطره سالهای گذشته به استقبال آخرین روز این سال، به عنوان برگی پرافتخار از«تاریخ» معاصر ایران و همچنین نوروز ۱۳۸۹ میرویم. نوروزی که در سازمان ملل متحد به عنوان روز فرهنگ صلح جهانی شناخته شد. با چشمانی اشکبار شمعهای بیست و ششمین سالروز تولد کیانوش را روشن کرده و سفره هفتسینی را آماده میکنیم که هر سال بهوسیله دستهای پرمهرش، با ظرافت چیده میشد. همچنین یاد و خاطره شعلههای آتش فروزانش بر فراز «کوه» طاق بستان، در شب «چهارشنبهسوری»، را گرامی میداریم.

او اکنون نیست که آتشی دیگر بیفروزد و پای سفره عید جایش خالیست. ولی نامش روشنتر از هر آتش پاکی بر بلندای طاق بستان، بیستون، دماوند و توچال میدرخشد تا فریاد بر آرد: کیانوش آسا فرزند همه «ملت» است.

«کیانوش آسا» متولد ساعات آخر ۲۹ اسفند سال ۱۳۶۲ (سالروز به ثمر نشستن مبارزات ملی دکتر مصدق) و شب اول نوروز، عید ملی و باستانی ایران، در خانواده ای «کرد» از ایل «سنجابی»، با عقاید موسوم به یارسان اهل حق به دنیا آمد.

تنها دو سال داشت که کنجکاویش در تصاویر کتابهای دبستان، گویای هوش فراوان او بود. با ورود به دبستان، بسیار جلوتر از کلاس درسش را میخواند و بیشتر اوقات فراغتش به نقاشی برای خود و دوستانش میگذشت. در مسابقات و المپیادهای علمی ـ هنریِ دانشآموزی شرکت میکرد و معمولاً جزء نفرات برگزیده بود. بعد از دوره راهنمایی، دبیرستان را در رشته موردعلاقه اش «ریاضی فیزیک» با موفقیتهای بیشتری گذراند. در این سالها به شکلی مستمر، نقاشی را در کنار درسهایش دنبال میکرد و در آن پیشرفت روزافزونی داشت.

هر چند که به دلیل محدودیتهای اقتصادی، نتوانست در محضر استاد، نقاشی و همچنین طراحی را که بسیار به آن علاقهمند شد قرار گیرد و تنها استعدادش، راهنما و راهبری برای هنرش بود. در تنبورنوازی و نقاشیهایش، حالات حماسی، بیشتر نمایان بود.

با توجه به دید عمیقی که به جزئیات مسائل داشت به طنز تصویری علاقمند شد. از ورزش نیز غافل نبود و بخشی از اوقات خود را به کوهنوردی، فوتبال و ورزشهای دیگر اختصاص میداد. در اوایل دوره دبیرستان، نواختن تنبور، ساز عاشقان «حق» و حقپرستان را آغاز کرد. در سن ۱۶ سالگی بود که روزی به جای بازگشت به خانه، به بیمارستان رفته و پدر را در شرایط بد بیماری، بر تخت بیمارستان دید. کیانوش هنگام پرستاری از پدر، با تکرار این جمله که نباید اتفاق ناگواری رخ بدهد اشک از چشمانش سرازیر میشد. از یک طرف برای پدر نگران بود و از طرف دیگر برای شرایط سخت خانواده چون فرزندان در حال تحصیل بودند.

پدر ما را تنها گذاشت و از دنیا رفت. «مسئولیت» همهی ما و او سنگینتر از قبل شد. سالهای آخر دبیرستان، شرایط پیشآمده در زندگی، بیش از پیش او را فعال و کوشاتر کرده بود. در سال (۸۳-۸۲) با هفت ماه «مطالعه» مستمر، در رشته مهندسی شیمی گرایش گاز و پتروشیمی دانشگاه رازی کرمانشاه پذیرفته شد. او دراین دوره، دانشجویی پرتلاش، پرسشگر و درسخوان بود و در اکثر فعالیتهای فرهنگی و صنفی دانشجویی حضوری فعال داشت.

معتقد به «کار» و «تلاش آگاهانه» در مسیر حل مشکلات و منتقد نظارهکنندهگانی بود که تنها شکوه و گلایه داشته یا ژست «روشنفکری» به خود میگرفتند. به «زبان کردی» و همچنین آداب و روسوم آن علاقه و حساسیت ویژهای داشت. او از یکنواختی گریزان و در پی «تغییر» اوضاع بود. چهار سال دورهی کارشناسی خود را تجربهای مهم برای ارتقاء و بهره بیشتر از دانش «اساتید» و محیط دانشگاهی میدانست.

در این سالها بود که تنبور را به طور حرفهای، در خلوت خود بدون حضور استاد و صرفاً با گوش دادن به آهنگهای زنده یاد، سید خلیل عالینژاد ادامه داد و آنرا برای «آرامش» درونیاش نواخته و مقدس میشمرد. او با وجود جوان بودن، در طریق معنویت و عرفان رنجهای فراوانی کشید. این شعر:

ای شاه درویشت منم

درویش دل ریشت منم

بیگانه و خویشت منم

هذاالجنون العاشقی

را همراه با تنبورش زمزمه میکرد اما تنبورش امروز …

در سال چهارم دوره کارشناسی، با سه ماه مطالعه سنگین و فشرده، مجوز ورود به دانشگاه علم و صنعت ایران و ادامه تحصیل در رشتهی مهندسی شیمی گرایش طراحی و شبیهسازی فرآیندهای نفت و پتروشیمی را دریافت کرد. از این که نمیتوانست فعلاً به «خانواده» و مادر پرتلاشش یاری رساند و در کنار آنها باشد در رنج بود. اما میل به پیشرفت، تحمل سختیها را برایش مقدور مینمود و بدین صورت ساکن خوابگاه حکیمیه (و سپس مجیدیه) دانشگاه علم و صنعت ایران شد.

او دانشجویی صلحطلب، آزادیخواه و مخالف خشونت در راه تحقق آرمانها و اعتلای «ایران» بود. جوانی «واقعبین»، که بسیار آرزوها داشت، آرزوهای حقیقی و دستیافتنی که قدم به قدم با پشتکار مثالزدنیاش به آنها دست مییافت. یک «دلسوز» واقعی و آشنا با درد دیگران بود که در زندگی لحظهای از تلاش باز نایستاد و «سختی»ها ارادهاش را پولادین و ذهنش را خلاقتر و «امید»ش را به آینده افزونتر میساخت.

زیرا معتقد بود به جای بازیچهبودن در زندگی باید نقش تعیینکننده داشت. در سالهای عضویتِ «جبهه سبز ایران» (صلح سبز)، در برنامههای بسیاری از جمله نهالکاری در سطح شهر و اطراف آن، مراسم «روز جهانی صلح»، دانهپاشی پرندههای مهاجر سراب یاوری و تالاب هشیلان و … فعالیتهای مؤثر و عملی داشت. در کلوپهایی نیز عضویت داشت که نامهای آنها عبارتند از دانشگاه علم و صنعت، دانشکده فنی دانشگاه رازی، «دانشگاه تهران»، دانشگاه صنعتی امیر کبیر، استاد شجریان، تغییر برای ایرانیان، کمپین ۸۸، ستاد انتخاباتی کروبی، جوانان کرد کرمانشاه، جوانهای کرمانشاه، متولدین اسفند.

کیانوش کتابهای بزرگانی چون وین دایر و پائولوکوئیلو ، داستانهای صادق هدایت، اشعار مولانا و حافظ و شاعران معاصری چون سهراب سپهری، احمد شاملو و فروغ فرخزاد، کتابهای تاریخی از جمله تاریخ معاصر را مجدانه و با علاقه مطالعه کرده و به دیگران نیز توصیه میکرد. آخرین کتابهای در دست مطالعهاش، جامعهشناسی نخبهکشی، پروین دختر ساسان و (اصفهان نصف جهان)، «از دولت کاهنی سومر به تمدن دموکراتیک امروز» و به سوی کامیابی بود.

وابستگی کیانوش و «مادر» به هم قابل وصف نبود. در دوره ارشد که دور از خانواده بود مادر روزی چند بار با او تماس میگرفت و از جزئیترین کارهایش سؤال میکرد. او هم با ذکر اینکه مادر، سختیهای زیادی در این سالها متحمل شده، از جبران زحماتش بعد از فارغالتحصیل شدن میگفت. دریغ و درد که نگذاشتند غبار خستگی از پیشانی رنجور مادر بزداید . شب ۲۳ خرداد و لحظه جدایی به مادر اجازه نداد او را در آغوش بگیرد و با نگاه کردن به چهره مادر به او گفت به من نگاه کن ببینم گریه می کنی یا می خندی؟

مادر هم اشک از چشمانش جاری شد و کیانوش را قسم داد که بخاطر پرهیز از هر گونه مشکلی برای تحصیلات و استخدامش، در تجمعات تهران شرکت نکند. اما او با لبخند همیشگیاش پاسخ داد که اصلاً نگران نباشد. برای دفاع از پایاننامه به دانشگاه رفته، نهایتاً تا دو هفته دیگر بر میگردد و با شناختی که از مشکلات شهر خود داشته در آنجا مشغول به خدمت شده و اینبار برای همیشه میماند!

سخن و نام کیانوش به «حقیقت» پیوست. او قول داده بود به خانه بازگردد. اما چگونه ؟! غروب سیاه ، غمبار و دلگیر ۶ تیر ۱۳۸۸، کرمانشاه میزبان پیکرپاک کیانوش شد و تن بی جانش در میان فریاد ، حزن و اندوه یاران و همکلاسیهایش مورد استقبال قرار گرفت تا روز بعد با جامه ای سفید، در مزارش، واقع در قطعه ۵۸ باغ فردوس «کرمانشاه» در دل «خاک» آرام گیرد و فراتر از هر پایان نامه ای آغازی باشد برای جاودانه شدن نامش در کنار میهن پرستان این سرزمین آریایی. خانواده آسا

۲۹ اسفند ۱۳۸۸ و اول نوروز ۱۳۸۹

بیست و ششمین سالروز تولد کیانوش آسا

رونوشت :

– اساتید کیانوش در دانشگاههای علم و صنعت ایران و رازی کرمانشاه جهت اطلاع

– مدیران دانشگاه علم و صنعت ایران و رازی کرمانشاه جهت اطلاع

– انجمن مهندسی شیمی ایران جهت اطلاع

– بنیاد ملی نخبگان جهت اطلاع

– انجمن زیست محیطی جبهه سبز ایران (صلح سبز) جهت اطلاع

* عبارات و کلمات داخل گیومه، دستخطهای شخصی کیانوش بوده که از او برای مابه یادگارمانده است.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۸ پاسخ به “نامه خانواده کیانوش آسا به مناسبت تولد این شهید سبز”

  1. masood گفت:

    کیا نو ش را هت ادامه دارد . ما ترا فراموش نمیکنیم

  2. مشت سبز گفت:

    دوستان عزیز اصولگرای خودم و کسانی که با ما سبزها مخالفید
    عیدتان مبارک انشاالله سال زیبایی داشته باشیم همه ما سبزها و شما که دلتان از نور ایمان به خدا سبز است.به امید روزی که در یک جبهه علیه تاریکی مبارزه کنیم در جبهه سبز ایمان و امید و آزادی.مبارزه علیه ظلم و ستم حاکمان تاریخ که همیشه بوده اند.شاخه گلی تقدیم به شما با هر اعتقاد ومنشی همچنین شمایی که با باتوم و تفنگ خود گلزار جوانان ایرانمان را به کویری خشک بدل کردید شمایی که با استفاده از ایمان مردم به قدرت رسیدید و ریشه اعتقاد بسیاری را خشکاندید شمایی که داغ فرزند بی گناه بردل مادران گذاشتید.بیایید امسال….

  3. اشک گفت:

    برادر شهیدم راهت ادامه دارد حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد
    جگر آدم از این دردها و مظلومیت ها آتش می گیره برای مادر شهید مظلوم و برای ملتی چنین نجیب و شریف که گوهرهایش را بیرحمانه می دزدند و به خاک و خون می کشند افسوس افسس افسوس خدایا ما ایستاده ایم توهم به حرمت این خونهای پاک وبیگناه حقمان را بگیر کمکمان کن خدای من

  4. حق یا علی هو یاعلی گفت:

    هو اول وآخر علی
    شمشیر لوح عشق بر سر مزار ماست // ماعاشقیم کشته شدن افتخار ماست

    استاد شهید سید خلیل عالی نژاد

    از تن بی سر چه ترسانی مرا // قلندر زاده ام داد از فراق

    استاد شهید سید خلیل عالی نژاد

    عاشقی در خون خود غلطیدن است // زیر شمشیر غمش رقصیدن است

    استاد شهید سید خلیل عالی نژاد
    هیچ اگر سایه پذیرد ما همان سیه هیچیم
    استاد شهید سید خلیل عالی نژاد
    و در آخر:

    کور خواندند از همون زمان اون هایی که با عدل به میدان علی رفتند با رشادت به میدان علی رفتند.
    این چراغ خاموش شدنی نیست.
    در هر روزگاری این امانت از دستی به دستی از دهانی به گوشی ازسینه ای به سینه ای تا به قیامت ادامه خواهند داشت.

    کشتی نجاته مولا // حل مشکلاته مولا
    جمعی از دوستاران شهید والا مقام کیانوش آسا

    از طرف یارستان اهل حق ترک زبان و سایر یاران
    اول وآخر یار

  5. حمیدرضا گفت:

    درود به روان پاک کیانوش عزیز. یاد آن همه خاطراتی که با هم داشتیم به خیر

  6. احسان گفت:

    نام شهدای سبز در تاریخ ایران زمین جاودان میماند..

  7. amir گفت:

    چه زیبا گفته شد که نامهٔ کیانوش عزیز نه پایان که آغاز گشت با جاودانه شدنش در کنار دیگر شهدای راه آزادی این مملکت آریائی. اسطوره و جاودانه شدن شما شهیدان آزاده را هیچ کس نمیتواند از شما و از ما بگیرد. روح شما بزرگ و راه شما پر رهرو است. ایران دوباره جوان روزی نام شما را به عنوان ازدگانی که آزادی را به ‌او هدیه دادید به آغوش خواهد کشید. یادتان برای همیشه در قلبهای ما زنده است.

  8. مسلمان ايراني گفت:

    یاد شهدای جنبش سبز آزادی گرامی باد و به امید به ثمر رسیدن هر چه زودتر خون این شهدا