چرا اینقدر دیر میر را شناختم؟
چکیده :مير اما آمده بود تا تغيير رفتار ايجاد كند. همانگونه كه در پاسخ هتاكي و افتراي احمدينژاد در مناظره گفت آمده است تا رفتارهاي بازجويانه را عوض كند، آمده است تا عقل را به جاي جهل و خرافه و رمالي در سياست و اقتصاد حاكم كند. مير آمده بود كه مردمسالاري را جايگزين مردمفريبي...
کلمه: نویسنده وبلاگ «پرسه خوانی»+ در مطلبی به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد اعلام کاندیدا توری میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری نوشته است: نمیشود این یادداشت را به زبان اول شخص ننوشت. سال قبل همین روزها بود: خاتمی نامزدی خودش را اعلام کرده بود و کروبی هم پیشتر. زمزمههایی از میر هم بود اما خیلیها بنا به سابقه کنارهگیریهای قبلیاش حضور او را جدی نمیگرفتند. میر مرد سکوت بود. بیست سال بود که سکوت کرده بود گرچه بعداً که آرشیوها بهتر دیده شد و گنجهها دقیقتر کاویده شد معلوم گشت که او هرجا در این بیست سال لازم بود سخن گفته است… هرچند از هیاهو دوری میجسته است.
سال قبل همین روزها بود که موسوی در منزل شهید حمید باکری در سالگرد شهادتش سخنرانی کرد. میر در این بیست سال به تعداد انگشتان یک دست هم سخنرانی نکرده بود… گو اینکه علیوار دردها را بر بوم نقش کرده بود. همان روزها خبر دیگری آمد که یادداشتهای دلی سیدعلیرضا بهشتی شیرازی همراه با نقاشیهایی از میرحسین موسوی توسط انتشارات روزنه منتشر شده است. مسئول انتشارات روزنه علیرضا بهشتی شیرازی بود که پیشتر در دوران نخستوزیری از همکاران موسوی بوده و بعد هم در انتخابات سردبیر کلمهسبز شد.
باری با سخنرانی موسوی در منزل شهید باکری بود که زمزمه آمدن موسوی جدیتر شد و بعدترش سخنرانی موسوی در جمع نخبگان و بعد هم سخنرانی موسوی در مسجد حجت نازیآباد و بعد هم کنار کشیدن خاتمی به نفع میر و حال دیگر میر آمده بود.
خیلیها گمان میکردند موسوی آمده است که دوباره اقتصاد سوسیالیستی را برقرار کند، خیلیها گمان میکردند موسوی را نظام فرستاده است تا بازی اصلاحطلبان را به هم بزند،خیلیها گمان میکردند که موسوی قرار است نسخه اصلی همان نوع رفتاری باشد که احمدینژاد کاریکاتورش است…
میر اما آمده بود تا تغییر رفتار ایجاد کند. همانگونه که در پاسخ هتاکی و افترای احمدینژاد در مناظره گفت آمده است تا رفتارهای بازجویانه را عوض کند، آمده است تا عقل را به جای جهل و خرافه و رمالی در سیاست و اقتصاد حاکم کند. میر آمده بود که مردمسالاری را جایگزین مردمفریبی کند.
یک سال قبلش محمد قوچانی در مجله شهروند به میر لقب شهید زنده داده بود. آری میر شهید زنده است. شهیدی که شاهد رنج انسان ایران معاصر است. میر شهید شاهدی ست که زوال یک انقلاب را بر اثر تفوق تحجر و تغلب و تقلب میبیند و…راستی که خانواده باکری سخنران خوبی برای بزرگداشت شهدایشان انتخاب کرده بود. میر برای آنها فقط سخنرانی نکرد بلکه با ایثار و گذشتن از تنعمات و بهرههای مادی خود در طی یکسالی که متعاقب آن سخنرانی پیش آمد موجب شد که شهدا از پستوها به درآیند و موجب شد که دیگر فقط روایت رسمی و انحصاری حکومتی را از شهدا در رسانه غیرملی نشنویم. نگاه و مشی و منش و روش میر باعث شد که جمعیت ملیونی و خروشان مردم با شعارهایشان ارادت خود را به شهدایی چون همت و باکری فریاد بزنند و خون آنها را فرایاد آورند.
آری میر حتی اگر دیگر سخن نگوید و حتی اگر همین فردا از بسیط زمین غیب شود باز هم با بیانیههای خویش «ثار»گونه نشانداد که چه بودیم و چه شدیم و به کجا میخواهیم برسیم.
من که این ها را مینویسم شاید اگر نخستین سخنرانی میر در ستایش باکریها و همتها و خرازیها و باقریها نبود شاید جزو آن دسته بودم که وقتی خاتمی انصراف داد گریه هم میکردم. آن روز گریه نکردم اما حالا ماههاست میگریم که چرا اینقدر دیر میر را شناختم و چرا نرفتم و ماندم و یا به عبارت دیگر چرا جزو ماندگان نیستم و رفته محسوب میشوم…
سلام و جند نکته:
۱- مدتی نبودم و مطلبی ننوشتم. اما دلم پیش میرحسین و یاران با وفای امام بود و اونجایی که باید دعاش کردم.
۲- روزهای سخت البته با روح و جسم میرحسین آشنا هستن! اما عزیز امام(س) تو میدونی که امتحان الهی پایان نداره و سختترین امتحانات معمولا در سنین بالا رخ میده. همونطوری که امام دشوارترین آزمون الهی رو سالهای ۶۷ و ۶۸ با سرافرازی گذروند.
۳- میرحسین البته معلم خوبی برای نسل ماندگار فرزندان خمینی کبیر(س) بوده و هست و انشاالله خواهد بود. همه به یادآوری صبر و غداکاریهای پیامبر اکرم(ص) و ایمه معصومین نیازمندیم. برادرم میرحسین! دشوارترین نقش تو همین روزهاست. رنج دوری از یارانی که در رکاب تو در راه امام(س) استقامت کردند و تاوان خمینیمحوری را میدهند. بگذار شمع وجود میرحسین فروزانترین شعلههای دودآلودش را در رنج ظلم و جور این روزها متجلی کنه.
۴- بدون که دوستان و یاران صدیق تو در راهی که با تو پیمودند راست قامت ایستادند و خورشید یاد و خاطرهی امام(س) و شهدا و بسیجیهای واقعی مدرسهی عشق ماندگار و جاویده. تاریخ نشون داده که غبار ظلم حتی اگه برای مدت کوتاهی چهرهی خورشیدو بپوشونه خیلی زود برطرف میشه. بر امام(س) و اسلام ناب تاکید کن و راهبرد آگاهسازی فعال جامعه در قالب شبگکههای اجتماعی گسترده و خودجوش رو ادامه بده.
۵- اذا التبست علیکمالفتن کقطعاللیل المظلم فعلیکم بالقران. بیش از همیشه به قرآن و نهجالبلاغه نیازمندیم. برای همه دعا کن و بر صراط مستقیم امام(س) ثابت قدم بمون.
۶- از نفس بزرگان علم و تقوی و علمای ربانی بهره بگیر.
۷- با ارسال پیام و پیغام و نامه و … با همهی کسانی که ممکنه از روی جهل و غبارآلودگی فضا دچار توهم شدن و با رفتار و عملکردشون تیشه به ریشههای نظام مقدس جمهوری اسلامی میزنن اتمکام حجت کن. شاید این روش موجب تغییر شرایط بشه.
۸- دیدار با خانوادههای شهدای جنگ و زندانیها و شهدای انقلاب و حضور بر مزار بزرگان انقلاب بستر مناسبی برای تقویت روحیه و تجدید آرمان و اطلاعرسانی به مخاطبین حاضر و بیدار تو در جامعه خواهد بود.
سلام بر خمینی(س) و سلام بر شهیدان و سلام بر پویندگان راه حق.
از عزیزان خواهشمندم مطلب را به اطلاع آقای مهندس برسانند.
آرزومند آرزوهای امام خمینی(سلام الله علیه) و سربلندی جمهوری اسلامی و ملت شریف ایرا
هر چند نوشته این دوستمان بسیار زیبا و دلنشین بود. اما یک نکته نباید فراموش شود. همانطور که بارها خود میرحسین در بیانیه های مختلف اعلام کرده اند، این جنبش جنبش تعقل و خرد ورزی برای فردایی بهتر است. در قسمت هایی از این نوشته به نظر می رسد بحث به دایره احساس و تقدیس فردی کشیده می شود. به عنوان مثال بحث کنار کشیدن آقای خاتمی که به نظر بنده(از خود گذشتگی ایشان)کم از ایستادگی های میر حسین در این مدت نیست. به هر حال هر فردی در جایگاه خودش به حد توان در پیشبرد این حرکت که آرمان قدیمی این ملت درد کشیده و استبداد زده که همانا رفع استبداد و ازادی بوده گام برداشته. برخی در خیابانها و برخی در سیاستگذاری ها. امید است هیچ گاه از دایره منطق خارج نشویم و با القاعات خود برای افراد جایگاهی مافوق خطا ایجاد نکنیم که دود آن در نهایت به چشم خودمان(ملت) می رود.
به نام خدایی که حق مظلوم در پیش او محفوظ است در این دنیا بهترین چیزی که شناختم حسین است که در برابر ظلم هیچگاه تسلیم نشوید از هیچ کس نترسید جز خدا من هم در هیچ مکان در هیچ زمان دست از مبارزه بر نخواهم داشت خصوصآ اشخاصی با نام مستعار بسیجی سعی در ایجاد رعب و وحشت در دل سبز ما دارند همیشه سبز بمانید به امید دیدار
من میرحسین موسوی فرزند کوچک انقلاب اسلامی به صحنه آمده ام، چون روندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجود را نگران کننده یافتم. آمدم تا کرامت انسان ها را پاس بدارم. آمده ام تا از حق مردم دفاع کنم و حامی گردش آزادانه و شفاف اطلاعات برای مردم این ولی نعمت دولت ها باشم. آمده ام تا از آزادی اندیشه و بیان پاسداری کنم و مدافع آزادی های مصرح در قانون اساسی باشم. آمده ام تا با در دستور کار قرار دادن فرمان هشت ماده ای امام (ره) آن را از نو چراغی تابنده در مسیر تحقق حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی قرار دهم….
چقدر این جملات امیدوار کننده بودند ، مرتبا در گوشم صدا می کنند. اگرچه تقدیر چیز دیگری بود… اما این خواسته های ما بود که از زبان مهندس گفته شد …ما تا آخر ایستاده ایم. سبزها پیروز اند.
بت سازی نکنید میرحسین در این یکساله اشتباهات زیادی هم داشته است
اقای مسعود کسی از میر حسین بت سازی نمیکنه طبیعی هم هست که اشتباه داشته باشه معصوم که نیست.
کسانی بت میشوند که از خود چیزی ندارند و قصد دارند با بزرگنمایی خود را بزرگتر از انچه هستن نشان دهند
اما میرحسین با توکل به خدا و حمایت مردم پیش امده و خواهد رفت…
و تنها یک شعار:جنبش سبز بیدار است از دیکتاتور بیزار است
من دانشجوی دانشگاه دولتی در یکی از شهرهای بسیار بد استان گیلان هستم (ر.س ایاد) در ان شهر که من توقع نداشتم که حتی اسم جنبش سبز را شنیده باشند دیوار نویسی ها و روحیه سبزی دیدم که باعث شگفتی من شد جالب تر از ان که روزنامه بهار در چند ساعت اول صبح میرفت و به ما نرسید
تو رو با تموم حرفا دوست دارم .
اسم تو هنوز سر زبونمه…
@مسعود
نه اینکه شما اصلا اشتباه نداشتید
یا حسین میرحسین
من از ته دل این سید عزیز را دوست میدارم
انشا الله همیشه سالم و پاینده باشی میرحسین مقاوم
آقای مسعود هیچ کس بدون خطا نیست . میرحسین اشتباهاتی هم داشت و مهمترین اشتباه وی این بود که چون خود فرد صادق و پاکی است گمان کرد حاکمیت نیز مانند خود اوست ولی متوجه شد که اشتباه کرده است بگذریم…
در کنار تمام کارهای میرحسین مهم ترین کار میرحسین این بود که به مردم ما دوباره درس صداقت و شجاعت داد. به مردم یاد داد میتوان رهبر بود و در کمتر از نصف روز ۳ میلیون نفر را بسیج کرد ولی دچار غرور نشد و نام خدا را رهبر نگذاشت و به نظرات همه افراد احترام گذاشت و شعار هر رهبر یک سرباز و هر سرباز یک رهبر را با ما یاد داد تا متکی به افراد نباشیم به ما یاد داد که خود ما رهبر هستیم وهرچند که به راهنمایی بزرگان چون کروبی و موسوی و خاتمی نیازمندیم ولی اگر خدایی نکرده رهبرانمان را از ما گرفتند خود ما توان رهبری خودمان را خواهیم داشت و به ما یاد داد که میتوانیم از رهبرانمان انتقاد کنیم و راه حل های آنها را بعضا به چالش بکشیم و از همه مهم تر مردم ایران که خود بارویشان را از دست داده بودند دوباره به خودباروی رسیدند و مطمئن شدند که بزاهم میتوانند موثر باشند. مردمی که غرق در مشغله های روزانه و چسبیدن کلاه خود شده بودند دوباره نسبت به هم مهربان شدند برای نجات یکدیگر خود را به خطر انداختند و دوباره متحد شدند و منیت را فراموش کردند این تحولی بود که میرحسین ایجاد کرد و برای این از او تا پیایان عمر متشکرم و اگر جایی هم ببینم میرحسین اشتباه میکند به عنوان یک سرباز کوچک جنبش از وی انتقاد میکنم و این یعنی اینکه میرحسین بت ما نیست راهنما و معلم ماست.
و در آخر هم باید بگویم شاید با برخی عقاید میرحسین عزیز موافق نباشم و انتظار من از حکومت و قوانین چیز دیگری باشد ولی تا پای جان برای پیروزی جنبش سبز به رهبری موسوی ایستاده ام مطمئن خواهم بود بود میرحسین گوش شنوایی هم برای شنیدن حرفهای امثال من خواهند داشت و جامعه بهتر از الان خواهیم داشت
آری برادر میر را دیر شناختیم
او مردی نیک اندیش است و از خصلت فرست طلبی بدور اما از اعتقاد او به مدیریتی که شرایط اسفبار امروز میوه آن است در حیرتم
میر حسین مردم را به فکر وا داشت و ماهیگیری را یاد داد