پدر علم حقوق ایران:می خواهند وکیل دولتی جای وکیل مردمی را بگیرد
چکیده :در صداوسيما وكيل بهعنوان مزدور بياجر معرفي ميشود/ اين چه اقدامي است كه سعي دارند وكالت را دولتي كرده و وكيل دولتي جاي وكيل مردمي را...
کلمه: استاد حقوق ایران با اشاره به ردصلاحیت گسترده در انتخابات کانون وکلای دادگستری گفت: بیمهری به وکلای مورد اعتمادکانون موجب خدشه به عدالت میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا ، امیرناصر کاتوزیان شب گذشته طی سخنانی در یک صدمین سال تاسیس نهاد وکالت و روز وکیل مدافع که با پنجاهوهشتمین سالروز استقلال کانون وکلا همزمان بود، از شرایط بهوجود آمده در سالجاری برای جامعه وکلا انتقاد کرد.
پدر علم حقوق ایران در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه قرار نبود سخنرانی کنم و تنها بهدنبال بیان احساساتم هستم، گفت: سالیان درازی است که در جشن استقلال کانون وکلا شرکت میکنم و دلیل آن این است که کانون را برای کشور مفید میدانم.
وی تصریح کرد: در حکومتهای مردمی برای اینکه لبه تیغ استبداد دولتها کندتر شود، همواره نهادهای عمومی را تقویت میکنند تا این نهادها میان مردم و دولت واسطه قرار گیرند. کانون وکلا نیز یکی از مهمترین نهادهای عمومی است که میتواند واسطه دولت و مردم در استقرار عدالت باشد.
این استاد دانشگاه وکالت و وکیل را ناظر بر اجرای عدالت از طرف دادگاه دانست و گفت: هیچ کس بهتر از وکیل نمیفهمد که آیا قاضی درست عمل میکند یا خیر؟
کاتوزیان سپس با اشاره به فضای مراسم یک صدمین سال تاسیس نهاد وکالت و روز وکیل مدافع ، متن سخنرانیها و دکلمههایی که خوانده شد، لب به انتقاد گشود وگفت: امسال جشن استقلال کانون وکلای دادگستری بوی نگرانی و رنج میدهد و من را متاسف کرد که چرا باید وضعی پیش بیاید تا کانون وکلا برنجند.
وی در ادامه با بیان خاطرهای از دوران جوانی خود و آن زمانی که برای مشاهده مسابقه کشتی در یک سالن ورزشی حضور پیدا میکند، اما لحظهای که جهان پهلوان تختی قصد ورود به سال را دارد ماموران از حضور وی جلوگیری کرده و قهرمان نامآور کشتی ایران ناچار سالن را ترک میکند، تصریح کرد: از آن زمان به بعد تیم کشتی ایران دچار صدمه شد چرا که اعضای تیم فکر میکردند زمانی که با تختی ـ قهرمان بینالمللی کشتی کشورـ این چنین رفتار کرده و عاقبت او چنین میشد، با آنها چگونه رفتار خواهد شد؟
پدر علم حقوق ایران با اشاره به رد صلاحیت برخی از وکلای با سابقه برای عضویت در هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز اظهار داشت: وقتی وکلای مورد اعتمادکانون و طبقات برگزیده مورد بیمهری قرار میگیرد در واقع نه تنها کانون صدمه میخورد، بلکه عدالت نیز مورد خدشه قرار میگیرد.
وی با طرح این پرسش که در حال حاضر وظیفه ما چیست؟ گفت: در این حال که بوی نگرانی و رنج میآید بوی تصمیم را نیز استشمام کردم که وکلا با چنگ و دندان میخواهند استقلال خود را حفظ کنند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه وظیفه امروز ما سنگینتر از گذشته است، خاطرنشان کرد: انسان زمانی که با خطر مواجه میشود همه نیروی خود را برای مقابله با آن جمع میکند؛ در حال حاضر این نیرو در شما وجوددارد که هم از نظر اجتماعی اقدام کنید و هماینکه هر فرد به هر ترتیبی میتواند از استقلال کانون دفاع کند و نیز نباید کاری کنیم که باعث ملامت شود ، همه باید اسطوره اخلاق باشیم.
کاتوزیان با انتقاد از رویه صداوسیما در نحوه به تصویر کشیدن چهره وکیل مدافع در برنامههای تلوزیونی گفت: در صداوسیما وکیل بهعنوان یک مزدور بیاجر که از خود شخصیت ندارد و قابلیت اینکه به او انسان گفته شود را نیز ندارد، در شخصیت وکیل ظاهر میشود.
وی با بیان اینکه دلیل این سیاست صداوسیما را متوجه نمیشوم،اظهار داشت: کانون وکلا خدمات بزرگی را انجام داده است و در پایان دوره رژیم پهلوی نیز همین وکلا بودند که از انقلابیون دفاع کرده و جان خود را به خطر انداختند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تعجب دیگر من این است که سیاست عمومی کشور بر خصوصیسازی است یعنی سعی میکنند تمام نهادهای عمومی را خصوصی کند، حال این چه اقدامی است که سعی دارند وکالت را دولتی کرده و وکیل دولتی جای وکیل مردمی را بگیرد.
کاتوزیان درپایان با ابراز تاسف از شرایط به وجودآمده برای جامعه وکلا گفت: امیدوارم این سخنان به گوش کسانیکه سبب به وجود آمدن این جریان هستند، برسد.
جناب استاد خود بهتر از هرکسی می دانند ( و بنده درس پس می دهم ) که در منوپولیسم سیاسی , اقتدارگرایان فراگیری اوتوریته را ضامن بقاء می دانند . پس چگونه ممکن است از چنین نهاد موثری توسط ایشان چشم پوشی شود ؟!
در حقوق اساسی شما به شاگردان دیروزتان که خود امروز آموزگاران اساتید فردا هستند آموختید که نهاد های عمومی تضمین تفکیک قدرت را بر عهده دارند تا هم حقوق عینی و هم حقوق عمومی در جایگاه عادله قرار گیرند تا از سویی حاکم , حکومت کند و از سویی جمهور مانع انحصارگرایی گردد که نفس هرحاکمی به او القاء می کند .
و حال شاهر روند معکوس یعنی باز گرداندن اتوریته به شخص حقیقی یا حقوقی واحد هستیم که دقیقا مسیری خلاف جهت جمهوریت است.
در این میان عملکرد اقتدار گرا , شدت و ضعف هایی را تجربه می کند که مستقیما وابسته به همان فاکتور ایجاد کننده آن یعنی عدم تسلط بر نفس اماره تمامیت خواه است. متاسفانه قسمت آن بوده که ما پرحدّت ترین نوع حکومت نفس اماره بر افراد را تجربه کنیم و قائدتا دور از ذهن نمی نماید گاهی که القای منوپولیسم در مقوله ای مثل شعر را از نظر دور ندارند و بدنبال دولتی کردن آن باشند , مرکزی را که رفرانس وکلا ست شامل آن کنند چراکه وکیل از آخرین پناهگاه های متهم برای تبری است .
چاره اساسی شاید آن می بود که آنچه ایشان خود مدعی آموزش آن به مردم اند (یعنی تحت امر آوردن نفس اماره ) را به آنان آموزش داد لیکن چون چنین راهکار در چنین شرائطی مضحک می نماید گویا استمداد از جمهور آخرین راهکار باشد .