کدام پیروزی از این بزرگتر؟
چکیده :ما می خواستیم به همه ی آنها که ما را دوست ندارند بگوییم کسانی خشونت طلبند که حتی یک دستبند سبز را هم بر نمی تابند آنها هستند که به تجمعات مسالمت آمیز ما و اعمال اصل بیست و هفت قانون اساسی حمله می کنند و آن را به خشونت می کشند// ببینند که برای سبزهایی که می گویند سیصد چهارصد نفر بودند چه لشکر کشی عظیمی انجام داده اند//سبز ها امدند تا بگویند آرمانشان را در خون های ریخته شده جوانان 57 جست و جو می کنند چون اتفاقا دولت مستقر را دورترین دولت ها از آن آرمان ها می دانند// 22 بهمن بزرگترین پیروزی برای ما بود چرا که علاوه بر همه آنچه گفته شد و گفته نشد راههای جدیدی و روزنه های امید نوینی در پیش چشمان ما گشود//هر ایرانی یک "کلمه" خواهد بود برای انتقال پیام حق خواهی و ظلم ستیزی و آزادی خواهی مردم سبز اندیش سرزمین ما....
کلمه- یوسف مهرآئین: گویی شاهد از غیب رسید. «کلمه» می خواست با همین رسانه ی محدود شده ی اینترنتی به هر که به آن دسترسی دارد بگوید مخالفان مردم قصد دارند جشن ملی بیست و دو بهمن را با انحصار رسانه ای و سوء استفاده از غول صدا و سیما به نفع خود مصادره کنند که هک شد. چه کاری برای بیان این انحصار و انصار طلبی از این راهزنی اینترنتی کاراتر؟
هشت ماه تمام است که می خواهند ما مردم را خشونت طلب و آشوبگر معرفی کنند. ( دیروز لهوف سید بن طاووس را می چشیدم. ابن زیاد هم با چوبدستی مسلم ابن عقیل را می زد و گناه او را آشوبگری و خروج از امام عادل معرفی کرده بود). هشت ماه است و دیگر در این هشت ماه تهمتی باقی نمانده به ما مردم نزده و توهینی نکرده باشند. چیزی نمانده بود که گلوهامان از فشردگی راه نفس هامان را ببندد. هیچ راهی برایمان نگذاشته بودند تا به همه ی آن مردمانی که مانند ما نمی اندیشیدند بگوییم که ما نه خشونت طلبیم و نه خروج کننده. مطالبه ی ما آن چیزی است که پدرانمان برای آن در خیابانهای ۵۷ جان دادند و حالا امروز آن چیز در محاق فراموشی فرو رفته است . پس چه روزی از همایش ملی ۲۲ بهمن برای ما مغتنم تر تا کسانی که ما را می بینند بدون واسطه ی بی امانتی چون صدا و سیما آرامش و مظلومیت ما را مشاهده کنند؟ چه رسانه ای از مشاهده ی مستقیم گویا تر؟
ما می خواستیم به همه ی آنها که ما را دوست ندارند بگوییم کسانی خشونت طلبند که حتی یک دستبند سبز را هم بر نمی تابند آنها هستند که به تجمعات مسالمت آمیز ما و اعمال اصل بیست و هفت قانون اساسی حمله می کنند و آن را به خشونت می کشند. ما فقط می خواهیم آنها ما را ببینند و سخن ما را بشنوند. آنها هستند که هر سخنی را با باتوم و زندان پاسخ می دهند . این متصدیان نابخرد امور هستند که حتی اجازه نمی دهند یک نویسنده حرف ما را با قلمش فریاد کند شاید مرهمی باشد بر زخم هایی که بر دلهامان گذاشته اند. آنها هستند که بیش از نیمی از اصول قانون اساسی را فرو گذاشته اند و معدودی از اصول آن را با تفسیر های من در آوردی تبدیل به ابزاری برای ایراد اتهام و کتک زدن مردم کرده اند . چقدر باید زحمت می کشیدیم تا دیگرانی که مانند ما نمی اندیشند فیلم عریان کردن جوانی که پیراهن سبز پوشیده بود را بعد از عبور از صدها مانع و فیلتر ببینند؟ ببینند که چگونه چند باتوم بدست به جان آن دختری افتاده اند که دستش را به علامت پیروزی بالا آورده بود . ببینند که برای سبزهایی که می گویند سیصد چهارصد نفر بودند چه لشکر کشی عظیمی انجام داده اند. مگر قرار نبود چند روز دیگر در روزنامه ها بخوانند که مردم بودند که به کروبی حمله کردند؟! پس چه امکانی بالاتر از این که خود با دو چشم خویش ببینند که گلوله ها ی رنگی و لباس های غیر شخصی! بود که یار امام را در روز جشن ملی هدف قرار داد و او را مضروب کرد . حالا دیگر آنها هم می دانند که روزنامه های مورد علاقه شان دروغ خواهند گفت. باتوم هایی که بر سر بانوی سبز ایران این قرآن پژوه انقلابی فرود آمد که در دست مردم عادی نیست. مردم عادی آنهایی هستند که عباس وار جوانمردی کردند و او را از دست باتوم به دستان نجات دادند. چقدر باید تلاش می کردیم تا این همه خبر، و خبر از این همه مظلومیت به کسانی که مانند ما نمی اندیشند بدهیم؟ آن هم در این انحصار دیکته ای رسانه ها. کدام نگاه از نگاه های مردد و جستجو گر مردمی که می خواستند بدانند حقیقت چیست نافذ تر؟
۲۲بهمن قرار بود برای همه باشد و البته برای همه نیز بود. مردم سبز اندیش چنان که همراهشان موسوی از آنان خواسته بود همراه با روحیه جمع بودن ضمن حفظ هویت دراین همایش عظیم شرکت کردند. آنها آمدند تا خود رسانه ی بی واسطه ی سبز ها باشند تا به آنان که هم عقیده شان نیستند بگویند که آنها را نیز دوست می دارند و در نهایت پیروزی خودشان را پیروزی همگان می دانند . پیروزی ای که کسی در آن شکست نخورده است. همایش عظیم ۲۲ بهمن اتمام حجت سبز ها بود برای باند انحصار گری که هشت ماه تمام تهمت زدند. و سبز ها امدند تا بگویند آرمانشان را در خون های ریخته شده جوانان ۵۷ جست و جو می کنند چون اتفاقا دولت مستقر را دورترین دولت ها از آن آرمان ها می دانند.
آنها با همه ی نیروهای امنیتیشان و لباس شخصی های باتوم به دستشان مستقر شده بودند تا ما یکدیگر را پیدا نکنیم. تا باز هم دروغ بگویند که ما دیگر نیستیم . از روز های قبل با پیامک های آنچنانی شروع کردند و با احضارصد ها نفر برای ارسال فقط چند اس ام اس! ادامه دادند و دامنه دستگیری ها را چنان گسترش دادند تا یک رکورد دیگر جهانی در زندانی کردن روزنامه نگاران به ثبت برسانند. چند نفر را که اصلا معلوم نیست مربوط به حوادث انتخابات بودند یا نه، اعدام کردند. خط و نشان کشیدن در تلوزیون هم که دیگر عادی شده است. همه اینها وسط گذاشتن تمام امکانات اقایان بود و زدن تیر آخر برای اینکه بتوانند ما را نادیده بگیرند. دیگر چه کار می توانستند بکنند و نکردند ؟ آیا این اخرین تیرهایشان نبود؟ اما آیا توانستند؟ آیا توانستند قلوب ما را تسخیر کنند. چه می گویم؟ آیا حتی توانستند قدم های ما را با ایجاد رعب و وحشت از حرکت بازبدارند؟ با یقین قلبی می گویم آنها این لشگر کشی را انجام دادند نه برای اینکه از احتمال خشونت جلوگیری کنند آنها خوب می دانند که مردم با هر گرایش و سلیقه فکری با هم در مسالمت خواهند بود. آنها فقط و فقط می خواستند ما را نادیده بگیرند. و این البته بزرگترین توهینشان به ما در ماههای گذشته بود. اما همین لشگر کشی مگر معنایی غیر از این داشت که نتوانستند و نمی توانند ما را نبینند؟
زیر نویس های شبکه سه را قبل از راهپیمایی به خاطر بیاورید . نوشته بودند راهپیمایی ۲۲ بهمن روز حضور همه مردم با هر سلیقه و گرایش فکری و حالا آن را با سرمستی می خواستند مصادره کنند. نمی دانند این بار همین مردم با هر گرایش و سلیقه خود سوژه اخبار بودند و هر دروغی به آنان کارساز نیست.
ما آنچه که وظیفه داشتیم صادقانه انجام دادیم . تمایزمان را خصوصا برای اینکه بهانه در دست فرمان بریدگان ندهیم کم کردیم . در جشن پیروزی انقلاب شرکت کردیم تا تعهد خودمان را در تلاش برای بازگشت به شعار های به محاق رفته ی انقلاب نشان دهیم.
و حالا درس های جدید تر و بهتری آموختیم. یاد گرفتیم که منتظر نمانیم . دست به کار شویم و خود به میان مخالفان فکریمان برویم بدون واسطه ی صدا و سیمای دروغ که دوست ندارد بخش بزرگی از مردمش راببیند به آنها بگوییم با شما درصلحیم و شما را دوست می داریم. اگر مردم را چه کم و چه زیاد دوست نداشته باشیم نمی توانیم برای آگاه کردن آنان تلاش کنیم یا به تغییر نگرش های نادرست امید ببندیم.
رسانه های انحصار هم پوستین واروونه ای از دین رحمانی ما ارائه داده اند و هم کاریکاتوری زشت از جنبش اصیل سبز ما ایرانیان . ما در بیست و پنج خرداد تنها خودمان را دیدیم و هویتمان را یافتیم. اما در ۲۲ بهمن همه ما را دیدند. چه کم و چه زیاد.
۲۲ بهمن بزرگترین پیروزی برای ما بود چرا که علاوه بر همه آنچه گفته شد و گفته نشد راههای جدیدی و روزنه های امید نوینی در پیش چشمان ما گشود. از امروز هر ایرانی یک رسانه خواهد بود برای رساندن پیام رحمانی دین سبز محمدی تا نتوانند از آن ابزاری بسازنند و هر ایرانی یک “کلمه” خواهد بود برای انتقال پیام حق خواهی و ظلم ستیزی و آزادی خواهی مردم سبز اندیش سرزمین ما.
و همه این پیروزی ها و درس ها را ما از ۲۲ بهمن داریم. کدام پیروزی از این بزرگتر؟
یک پیشنهاد:
در شهرستان ها می توان برای تقویت اتحاد برنامه های تفریحی ترتیب داد برای مثال در اصفهان پنجشنبه شب ها ساعت ۱۰ شب کوه صفه، سبزها حضور پیدا کنند، این کار سبب می شود که یک اتحاد میان مبارزین ایجاد شود و هم اینکه کم کم دیگر سبزها نیز از این برنامه آگاه می شوند و حضور آن ها توسعه می یابد
البته این فقط یک پیشهناد است و با دیدگاه های صاحبنظران می تواند بهبود بیابد.
پیروز و سبز باشید
۲۲ بهمن خارج از جوانب قضیه، محک و تجربه بزرگی برای همه بود که یک هدف واحد و یک هسته مشخص داشته باشیم و جناح مقابل را دست کم نگیریم و با همفکری خود جای خالی متفکران اصلاحات را پر کنیم به هر حال این رو بازی کردن همیشه به جواب نمی رسد لازمه یکسری سیاست هایی نیز در نظر گرفته شود
ما پیروز هستیم .هم وطنان با این حقه میدان را خالی نکنید آنها همین را میخواهند .از موسوی و کروبی خواهش میکنیم خط مش بدهند و با شعار و اله و اکبر در آینده اعتراض خود رانشان داده و پایه ظلم را بکنیم
من نمیدانم طرفداران دولت چه چیزی را پیروزی می دانند اینکه چند لشگر در خیابانها راه انداختند یا اینکه مر دم را وحشیانه زدند .شاید هم عکسهایی که لباس شخصیها از سبزها گرفتند تا به خیال خود با دیکتاتوری انها را بترسانند .ایا این افراد از خفقانی که در رسانه ومطبوعات راه انداختند حالشان بهم نمی خورد فقط از خودشان تعریف می کنند ولی ما جرات یک اس ام اس دادن راهم نداریم
امیدوارم با حضورمان در همه صحنه ها با پیروی از اقای موسوی وباتوکل به خدا پیروز شویم یاحسین میرحسین
پیروزی از ان ما بود که با تراکم وحشتناک نیروهای امنیتی ونظامی ولباس شخصیها امیدوارانه پا در میدان گذاشتیم وخودمان را به انها نشان دادیم
من صحبتی را با جناب مهندس موسوی دارم
مهندس عزیزم و سید بزرگوار من در روز ۲۲ بهمن در میان جمعیت بودم و با نماد سبز هم آمده بودم ما به خاطر نبود یک راهبری واحد متاسفانه نتوانستیم به خاطر جو شدید امنیتی قد بلند کنیم و تا شب آنقدر ناراحتم بودم که حتی با خانواده ا م جر و بحثم شد. چند روزی گذشت تا توانستم خودم را پیدا کنم. از شما خواهشی را دارم
این جنبش رهبری می خواهد که به خوبی هدایت کند
متاسفانه ما پیرامون ۲۲ بهمن بسیار اشتباه کردیم و آن هم به خاطر نداشتن رهبری واحد بوده است.
اگر کمی حضرتعالی قوی تر عمل می کردید روز ۲۲ بهمن هم پیروزی دیگری را جشن می گرفتیم. البته این فضای امنیتی هم به قول شما برای ما حکم پیروزی را دارد.
فقط از شما می خواهم حرمت خون شهدایی پس از انتخابات را نگه دارید و یک لحظه عقب نشینی نکنید
عقب نشینی شما حرمت خونهای ریخته شده را زیر سوال می برد و آن دنیا حضرتعالی باید جوابگو باشید
می بایستی حضرتعالی به زودی موضع خود را پیرامون جو امنیتی ۲۲ بهمن روشن کنید و رهبری جنبش را قاطعانه ادامه دهید
به نظر من همین که اینا در روزی که متعلق به خودشه این همه نیروی انتظامی-گارد وی÷ه-سپاهی-بسیجی-لباس شخصی-امنیتی-سرکوبگر و… بسیج میکنه تو خیابونای ایران فقط به خاطر به گفته ی خودش ۴۰۰۰ نفر یعنی اینکه خودشون به عظمت جنبش ما پی بردن و ازش میترسن و این معنیش چیزی نیست جز پیروزی جنبش سبز. ولی ما باید از این روز درس بگیریم باید تاکتیکهای مبارزاتیمونو عوض کنیم و من اینو از اقای موسوی انتظار دارم که در رهبری این جنبش فعالتر باشن. یا حسین میرحسین.
همین که این راند خواران حکومت اینقدر ترسیدند کافی بود
میر حسین باید نقش رهبری خود را بهتر انجام دهد. دیگه فشار که از این بالاتر نمیشود.این همه جوون کشته شدند تا بالاخره نتیجه ای گرفته شود نیاز به یک استراتژی واحدبسیار لازم است.با این حرف که لازم است همه ما مثل یک رسانه عمل کنیم هم بسیار موافقم
این پحته شدن مثل اینکه قراره ۲۰ سال طول بکشه؟؟؟؟؟؟
افتخارم سبز بودنم است…تا آخر هستیم
من و خانواده همه سبزهستیم.تا میر حسین یک یا حسین
اگر این جنبش ۲۰ سال هم طول بکشد ، ما ایستاده ایم
دنیا که هیچ حتی خودشان نیز این نمایش را باور نمی کنند جنبش سبز حقانیت و مظلومیت خود را نشان داد آیا این نشانه ضعف آنها نیست که کارمندان بی بضاعت را با ترساندن از اخراج و دادن مرخصی و۸۰ هزارتومان و جوجه کباب به این نمایش کشاندندآخر با ان لشکر کشی و امنیتی کردن جو محیط چگونه جنبش سبز می توانست ابراز وجود کند درود بر موسوی و کروبی و خاتمی و بانوی سبز ایران ما بیشماریم.