سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » تظلم خواهی خانواده بهشتی به پیشگاه شهید مظلوم...

تظلم خواهی خانواده بهشتی به پیشگاه شهید مظلوم

چکیده :روز گذشته خانواده و جمعی از دوستداران شهید بهشتی بر سر مزار سید شهیدان انقلاب گرد هم آمدند و با قرائت زیارت عاشورای سید شهیدان عالم، امام حسین علیه السلام، ضمن ابراز اعتراض به بازداشت فرزند فرزانه شهید مظلوم بهشتی و همچنین داماد دکترسید محمدرضا حسینی بهشتی، برای آزادی این عزیزان و همه مظلومان دربند دعا...


کلمه: خانواده دکتر سید علیرضا حسینی بهشتی تظلم و دادخواهی خود را به پیشگاه شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی بردند.

به گزارش خبرنگار کلمه، خانواده شهید مظلوم بهشتی روز جمعه با رفتن به بهشت زهرا ، دلهای شکسته و قلبهای دردمندشان را نزد پدر عزیز و مظلومشان بردند تا درکنار مزارش مرهم و التیامی بیابند .

روز گذشته خانواده و جمعی از دوستداران شهید بهشتی بر سر مزار سید شهیدان انقلاب گرد هم آمدند و با قرائت زیارت عاشورای سید شهیدان عالم، امام حسین علیه السلام، ضمن ابراز اعتراض به بازداشت فرزند فرزانه شهید مظلوم بهشتی و همچنین داماد دکترسید محمدرضا حسینی بهشتی، برای آزادی این عزیزان و همه مظلومان دربند دعا کردند.

این در حالی است که بیش از یک ماه از بازداشت دکتر سید علیرضا حسینی بهشتی گذشته و تمام تلاشهای خانواده شهید بهشتی برای آزادی ایشان و داماد سید محمد رضا حسینی بهشتی فرزند ارشد شهید بهشتی بی نتیجه مانده است.

همچنین ده روز پیش علیرضا بهشتی در زندان دچار حمله قلبی شده و خانواده اش هنوز در نگرانی به سر می برند.



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۳ پاسخ به “تظلم خواهی خانواده بهشتی به پیشگاه شهید مظلوم”

  1. به عکس نگاه کنید،همه شاد بودند ،همه لبخند به لب داشتند،هیچکدوم خاص و عام نبودند،هماشون مثل یک حلقه دور هم بودند و حالا فرزند بهشتی‌ در زندان و … و بین همه فاصله.

  2. محمد گفت:

    این عکس بچه های گردان ۹ سپاه در سال ۱۳۵۹ در فرورگاه مهراباد است که تعداد زیادی از انان شهید شده اند . روحشان به شهید بهشتی محشور شود . انشاالله .

  3. بی نام گفت:

    باز ما ماندیم و شهر بی طپش
    وانچه کفتار است و گرگ و روبه است
    گاه می گویم فغانی بر کشم
    باز می بینم صدایم کوته است