سراب پیروزی اصولگرایان تندرو
چکیده :آنان ديگر نمي توانند با به راه انداختن سروصدا و اينکه جمعي مي خواهند نظام را سرنگون کنند، در قبال اتفاقاتي همچون کوي دانشگاه، کشته شدن مردم در نتيجه تيراندازي در راهپيمايي ها، محکوميت هاي سنگين و بازداشت هاي بي در و پيکر، کهريزک، بستن روزنامه ها، محروم ساختن دانشجويان و ساير مسائل ديگري که ظرف هفت ماه گذشته در کشور اتفاق افتاده همچنان سکوت کرده يا از کنار آنها بي تفاوت بگذرند کانه آن اتفاقات در کشور ديگري صورت گرفته...
کلمه: صادق زیباکلام-تصور لبخند پیروزی و احساس غرور از شکست و عقب نشینی اصلاح طلبان به دنبال بیانات اخیر آقای کروبی، بر چهره اصولگرایان تندرو خیلی امر بعیدی به نظر نمی رسد. به رسمیت شناختن دولت دهم و پذیرش نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد از جانب کروبی به تعبیری حلقه پذیرش و به رسمیت شناختن این دولت و به تبع آن، پذیرش نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد را کامل می کند.
ابتدا میرحسین موسوی در بیانیه هفدهم اش بعد از حوادث عاشورا از مواضع قبلی اش عقب نشینی کرد و انتخابات دهم را به رسمیت شناخت. کم و بیش همزمان با ایشان آقای خاتمی نیز در مکتوبی خطاب به رهبری، دولت و انتخابات را به رسمیت شناخت و برداشتن این گام از سوی آقای کروبی حلقه را کامل کرد. اصولگرایان، امروز و پس از گذشت هفت ماه پس از ۲۲ خرداد، می توانند به درستی ادعا کنند که حریف بالاخره شکست را پذیرفت. اصلاح طلبان که دیگر راه به جایی نداشتند و دیگر کاری از دست شان برنمی آمد، لاعلاج شکست را پذیرفتند و تسلیم شدند. همان شب دو تن از آنان در رادیوگفت وگو حاضر شدند و هیجان زده و خوشحال خواهان «توبه سران فتنه» شده و گفتند پس از درخواست توبه، ممکن است سران نظام و مردم آنها را ببخشند. در حالی که یکی دیگر از آنان تلفنی می گفت «نه، توبه آنان مقبول نیست زیرا اتمام حجت با آنان مدت ها بود که به پایان رسیده بود اما آنان همچنان بر مواضع شان عناد می ورزیدند و حاضر به پذیرش حق و اراده ملت نبودند. بنابراین به رغم اعتراف به شکست و در خطا بودن، قوه قضائیه باید آنان را به سزای اعمال شان برساند.
البته از برخی از چهره های جوان، کم تجربه اما پرمدعا و تندرو جناح راست به جز این دست مطالب انتظار دیگری نمی توان داشت. اتفاقاً اگر راست افراطی اندکی تامل و تعمق می کرد و اصراری بر پذیرش یا عدم پذیرش «توبه» اصلاح طلبان نمی ورزید و تاکیدی هم نمی کرد که اصلاح طلبان یا به تعبیر خودشان «سران فتنه» حکماً باید محاکمه شوند و به جای کشیدن خط و نشان، طوری به فکر فرو می رفت، شاید متوجه می شد که اتفاقاً به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد و نتایج انتخابات ۲۲ خرداد از سوی اصلاح طلبان اگرچه برای آنان پیروزی محسوب می شود اما در بلندمدت اتفاقاً خیلی هم آنان پیروز نشده اند.
اصولگرایان تندرو امروز البته از عقب نشینی اصلاح طلبان و اذعان آنان به نوعی شکست به وجد آمده و بهره برداری زیادی از آن خواهند کرد اما غافل هستند که آب ها که از آسیاب بریزد و جشن شادمانی آنان که به پایان برسد، آن وقت درخواهند یافت که اتفاقاً بالا بردن پرچم سفید از سوی اصلاح طلبان خیلی هم به سود اصولگرایان تمام نشده. اما چرا چنین است و چرا عقب نشینی، اعتراف و اذعان به شکست یا هر نام دیگری که روی موضع گیری های اخیر موسوی، خاتمی و کروبی بگذاریم، در بلندمدت به زیان اصولگرایان افراطی تمام خواهد شد؟
راست افراطی از پشت ۲۲ خرداد هر کس را که با عملکرد و سیاست هایش مخالفت کرد و زبان به انتقاد گشود، هر کس را که نتایج انتخابات را نپذیرفت و در نتیجه دولت دهم را به رسمیت نشناخت، متهم به «فتنه گری» و دست داشتن در «فتنه» کرد و هر کس را هم که حاضر نشد «فتنه» و «فتنه گران» را محکوم کند، شریک جرم فتنه گران اعلام کرد. هر اعتراضی را به پای «فتنه گران» و «سران فتنه» نوشت و هر که گفت بالای چشم افراطیون و تندروهای جناح راست و عملکردشان ابرویی است را متهم به بیگانگان کرد. به رسمیت شناخته نشدن نتایج انتخابات ۲۲ خرداد و بالطبع به رسمیت نشناختن دولت دهم از جانب رهبران اصلاح طلب همچون چماقی در دست اصولگرایان تندرو بود تا نه تنها راه مصالحه و آشتی را نپیموده بلکه هر تظاهرات و راهپیمایی اعتراضی را به اصلاح طلبان و «سران فتنه» نسبت دهند.
این مرافعه سبب شده بود اصولگرایان تندرو هیچ توجهی به بسیاری از حوادث تلخ ۲۲ خرداد به بعد نکرده و عملاً از خود در قبال آنان سلب مسوولیت کنند. هر حادثه هولناک و جانگدازی که از ۲۲ خرداد به این سو در کشور اتفاق افتاد، اصولگرایان تندرو به جای بررسی و پاسخگو بودن در قبال آن یکسره همان ادبیات تکراری را تکرار کردند مبنی بر اینکه پای «سران فتنه»، «بیگانگان» و «دشمنان» اسلام و انقلاب و نظام در کار است. اما با به رسمیت شناخته شدن نتیجه انتخابات و پیروزی احمدی نژاد فرش متهم کردن اصلاح طلبان به فتنه گری از زیر پای راست افراطی کشیده خواهد شد و آنان دیگر نمی توانند بگویند اصلاح طلبان دولت، نظام و حاکمیت را به رسمیت نمی شناسند و در نتیجه «فتنه گر» «متمرد»، «باغی»، «یاغی» و «طاغی»اند و از زیر بار پذیرش مسوولیت بسیاری از خلاف ها، تجاوزات و تخطی ها از قانون شانه خالی کرده و صرفاً اصلاح طلبان را مقصر و مسبب دانسته و دست آخر هم فریاد برآورند که «چرا سران فتنه دستگیر و محاکمه نمی شوند؟»
با به رسمیت شناخته شدن دولت از سوی میرحسین موسوی، خاتمی و حالا کروبی، راست افراطی دیگر نمی تواند به سیاست سلب مسوولیت از خود ادامه دهد. توپ پذیرش بسیاری از مسائل، دشواری ها و سوءمدیریت ها از حالا به بعد می افتد زمین اصولگرایان تندرو و آنان دیگر نمی توانند با قیل و قال، با هو و جنجال و با داد و فریاد و سر دادن فریاد «آی فتنه»، «آی فتنه»، از خود سلب مسوولیت کرده و انگشت اتهام را به سوی «سران فتنه» بگیرند و آنان را مقصر قلمداد کنند. موسوی، خاتمی و کروبی از حالا به بعد از هیبت «سران فتنه» و «سران برانداز و براندازی» (به زعم اصولگرایان تندرو) به در می آیند و تبدیل می شوند به مخالفان و منتقدان یا اپوزیسیون درون نظام. اگرچه هیچ یک از آنان و هیچ یک از اصلاح طلبان دیگری که ماه هاست در زندان اند و برخی از آنان به حبس های شش سال و هشت سال و بالاتر محکوم شده اند، سودای براندازی نداشتند و اساساً مقوله براندازی نظام به مخیله شان هرگز خطور نکرده بود اما مادام که آنان دولت دهم را به رسمیت نمی شناختند از جانب اصولگرایان تندرو در مظان این اتهام قرار می گرفتند اما با به رسمیت شناختن دولت دهم و نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد، تندروها دیگر نمی توانند چنین اتهامی به آنان وارد ساخته و در پشت این اتهام سنگر گرفته و در نتیجه از پذیرش عملکردشان و قبول مسوولیت کارهایشان ظرف هفت ماه گذشته سر باز زنند.
آنان دیگر نمی توانند با به راه انداختن سروصدا و اینکه جمعی می خواهند نظام را سرنگون کنند، در قبال اتفاقاتی همچون کوی دانشگاه، کشته شدن مردم در نتیجه تیراندازی در راهپیمایی ها، محکومیت های سنگین و بازداشت های بی در و پیکر، کهریزک، بستن روزنامه ها، محروم ساختن دانشجویان و سایر مسائل دیگری که ظرف هفت ماه گذشته در کشور اتفاق افتاده همچنان سکوت کرده یا از کنار آنها بی تفاوت بگذرند کانه آن اتفاقات در کشور دیگری صورت گرفته است. رهبران اصلاح طلب ممکن است با به رسمیت شناختن دولت دهم و انتخابات مورد انتقاد بسیاری از سبزهای رادیکال و تندرو قرار گیرند، اما نباید فراموش کرد که این شناسایی سبب خواهد شد دولت دهم از هیبت موجود سیاسی که عده یی قصد براندازی آن را دارند دیگر خارج شود و در جایگاه یک موجود سیاسی مسوول قرار گیرد. در جایگاهی قرار خواهد گرفت که مجبور است در قبال بسیاری از مسائل کشور، از تورم کمرشکن گرفته تا گرانی، بحران مالی بانک ها، ورشکستگی بسیاری از واحدهای تجاری، صنایع دولتی، تا بیکاری و بالا رفتن بسیاری از شاخصه های ناهنجاری های اجتماعی پاسخگو باشد.
منبع: اعتماد
اصلا مقاله جالبی نبود تند روها می گویند آقایان با شعار دروغ تقلب کشور را به آشوب کشیده اند و حالا که بدنه اجتماعیشان را از دست داده اند می خواهند از بین نروند
به نظر من آقایان مشروعیت دولت را ن÷ذیرفته اند بلکه آن را به عنوان واقعیت موجود مسئول می دانند مگر دولت سید ضیاء مشروعیت داشت؟ ولی یک واقعیت بود
مرگ بر دیکتاتور
تحلیل کاملا منتطقی و درستی بود ولی من بعید می دونم این افراطی های بی سر وپا به این راحتی ها زیر بار مسولیت کاراشون برن
eslam dine myane ro ast. hefze etedal va myane ravi ramze piruzist
ma eslame vagei mikhahim. na inke be name eslam hokumate nezami dashte bashim har balayi khastand sareman byavarand
بعید می دانم کسی از اصلاح طلبان و جنبش سبز دولت دهم را به رسمیت شناخته باشد . فقط مسول کلیه حوادث میداند . لطفا با چنین مقالاتی مردمی کهبابت جنبش هزینه کرده اند را دلسرد نکنید
اقایان اصلا و ابدا دولت را مشروع و قانوی و برامده از ارای مردم نمیدانند تنها این دولت را مسول میدانند
اصلا مقاله خوبی نبود میشه گفت بدور از واقعیت بود
از زیبا کلام بعید بود که چنین برداشتی داشته باشند، چرا که رهبران جنبش سبز احمدی نژاد را به عنوان رئیس “دولت” پذیرفته اند که این خود برای دولت مسوئلیت می آورد، ابشان هرگز و ابدا نگفته اند که “نتیجه انتخابات” را قبول دارند، چرا که با این فرض آنها محکوم به سنگ اندازی بی دلیل به پای نظام خواهند شد، پس باید توجه داشت که مخدوش بودن انتخابات به جای خود باقی است!
در ضمن در کلام ایشان انگار هرسبزی که با برخی از نظرات رهبران جنبش و یا خودشان موافق نباشد، افراطی تلقی می شود!!!! این تلقی خود گونه ای افراطی بودن است!!!!!!!!
من با نظرات آقای زیبا کلام اصلا موافق نیستم به چند دلیل.دلیل اول اینکه صحبت های آقای کروبی بعد ار حرفهای اولیشون ومصاحبه خانم رهنود کلا فرضیه های نویسنده مقاله رو نقض میکنه.اونها فقط وجود یک دولت رو به عنوان یک واقعیت بیان کردند(به هر حال دولتی سر کاراست)وهمیشه این واقعیت رو میدونستن .هدف اونها از تکرار این واقعیت بخاطر تاکید بر مسئولیت پذیری دولت است. ثانیا ایشون نفرمودند که با صحت فرضیات ایشون کی اصولگرایان تندرو را مجبور به پاسخ گویی میکنه؟!اگر همین فشار مردم نبود که این آقایون میگفتن در کهریزک بهشت برین ساخته بودیم!بعد حالا در شرایطی که شما میگین پاسخگو میشن؟!!کدوم آدم عاقلی وقتی فشاری پشتش نیست میاد و خودشو ضایع میکنه؟!! این قانون رو شما از کجا آوردین که چون در جاهایی صحبت از برانداری بوده اون طرفی ها مسئولیت قبول نمیکردند و حالا میان ویک دفعه مسئول میشن؟!!یک حکومت همیشه باید مسئول باشه آقای زیبا کلام!!در ضمن جرا اگر ما همون برداشت شما از صحبت های کروبی وموسوی رو حس میکردیم و بعد انتقاد میکردیم سبز رادیکال بودیم؟!!!عنصر مجبور کننده ظلم برای پاسخگویی فقط مردمند نه مقبولیت و مشروعیت بخشیدن به آن!!
با احترام اما خیلی موافق این مقاله نیستم . این در صورتی بود که اعتراضات مردمی هم تمام می شد . حال که اعتراضات مردمی هنوز در جریانند راست افراطی هنوز بهانه برای پاسخگو نبودن دارد . اصولا آنها همیشه بهانه داشته اند . حتی وقتی بحرانی در کار نبوده . اصلا مشکل ما با آنها همین است . که همواره هرچه خواسته اند کرده اند و به هیچ وجه هرگز پاسخگوی اعمالشان نبوده اند .
خود آقایان می گویند ما برسمیت نشناختیم آن وقت جنابعالی چه می گویی؟!!!
از زیبا کلام بعید بود که چنین برداشت و تحلیلی داشته باشد، بارها تکرار کرده است برسمیت شناختن نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد؟؟؟؟!!!!!!!!!!
با نظر کامنت گذاران اینجا کاملن موافقم به خصوص دوستان mahdiو asal sabz
تیتر مقاله، خوب بود اما با خواندن مطالب آن که از آقای زیبا کلام بسیار بعید بود، حس خوبی بهم دست نداد، به خصوص اینکه اصولن این دولت درهیچ وضعیتی در برابر کشور و مردم اش احساس مسئولیت نکرده و این رو بارها در عمل نشون داده، چه در چهار سال قبل که اوضاع براشون بر وفق مراد بود و کسی اعتراض جدی نمی کرد و چه در بعد ازانتخابات که کاسه ی صبر مردم لبریز شد و به خیابانها آمدند؛ چه زمانی که برخورد منتقدان و معترضین به صورت افراطی و تند بوده و چه زمانی که اعتراضات به صورت مسالمت آمیز بوده است.
و چه بسا حالت عکس نیز داشته، یعنی هر چه که معترضین و منتقدین در قبال اونها کوتاه آمدند و از بخشی از حقوق خود گذشته اند آنها جری تر و بی شرم تر و غیر مسئول تر شده اند …البته این را هم بگویم که اصولن مرام بدنه ی جنبش سبز پرهیز از هر گونه خشونت است و به صورت مدنی و قانونی و منطقی به دنبال مطالبات و حقوق قانونی خودش است اما این به این معنی نیست که از حق مسلم و قانونی خود و رای خود که به پایش خون ها داده، شکنجه ها کشیده، حبس ها کشیده، توهین ها شنیده و …. براحتی بگذرد.
آقای زیبا کلام بفرمایید بعد از این به قول شما عقب نشینی آقایان موسوی و کروبی (که خوشبختانه بلافاصله با عکس العمل مناسب و به موقع هر دو این عزیران مواجه و سوء تفاهم برطرف شد) آیا هیچ گونه ملایمت و بازخورد مثبت و قابل اعتمادی را در سران و مسئولین حکومتی مشاهده کرده اید؟…. همین امروز دو جوان بی گناه و بی دفاع را اعدام کردند و باز هم در تلویزیون و تریبون های مختلف دولتی، علنا از سران فتنه و ارتباط جنبش سبز و موسوی و مشاورانش با منافقین و کشورهای بیگانه و براندازی صحبت می شود و پخش اعترافات دروغین نیز از سر گرفته شده!
“انان دیگر نمی توانند با به راه انداختن سروصدا و اینکه جمعی می خواهند نظام را سرنگون کنند، در قبال اتفاقاتی همچون کوی دانشگاه، کشته شدن مردم در نتیجه تیراندازی در راهپیمایی ها، محکومیت های سنگین و بازداشت های بی در و پیکر، کهریزک، بستن روزنامه ها، محروم ساختن دانشجویان و سایر مسائل دیگری که ظرف هفت ماه گذشته در کشور اتفاق افتاده همچنان سکوت کرده یا از کنار آنها بی تفاوت بگذرند کانه آن اتفاقات در کشور دیگری صورت گرفته است” با سلام جناب زیبا کلام ..این جمله خود شماست …واقعا فکر میکنید انان دیگر نمیتوانند چنین کنند ؟؟؟!!!!..واقعا چنین خوشبینید …یا فقط خواستید به نوعی توجیه کنید ..که دوستانتان خیلی بد اوازه نشوند…
با اینکه فرض اصلی این مقاله با توجه به صحبت های خانم رهنورد غلط است اما اگر آنرا درست فرض کنیم ،دولت احمدی نژاد دو لت مسئولی نیست که بخواهد جوابگویی اتفاقات چند ماه اخیر باشد و فقط ممکن است تعدادی افراد بیگناه به بهانه تمرد از دستور و یا خود سرانه رفتار کردن زندانی و یا اعدام گردندگویی که این مسائل چند ماه اخیر سیستماتیک و برنامه ریزی شده نبوده است !!
اصلاً از آقای زیباکلام انتظار چنین تحلیلی نداشتم. این آقایون خیلی وقته که با دروغ دارن حکومت میکنن. چنین تحلیلی نمیتونه بیانگر واقعیت باشه.
جنبش سبز برای سرگرمی این همه خسارت نداده، حتی اگر آقایون سران اصلاح طلب کوتاه بیان جنبش کوتاه نمیاد. ما هرگز این ننگ رو قبول نمی کنیم که احمدز نژاد ریس جمهور ما باشه.
با سلام خدمت تمامی عزیزان عاشق ونگران خانه ی پدری.با احترام به نظر آقای زیبا کلام باید عرض کنم متاسفانه این تحلیل با تکذیبیات مکرر آقای کروبی و سرکار خانم رهنورد سنخیتی ندارد.لذا انتظار میرود آقای دکتر با مداقه یبیشتر د ر این لحظات تحلیل بفر مایند.که البته این دولت رسمیست واینکه درسطوح جامعه هم عدم اعتماد کاملا مشهود است هم بدیهیست /لذا این عدم صلاحیت دولت از رسمیتش میکاهد ولیهمین ملت در اموری نظیر پرداخت قبوض ومالیات واخذ وام و… به دولت مستقر رجوع میکنند.
اگر تحلیل ایشان را بپذیریم باید سوال شود که چرا پس از انتخابات ایستادگی کردیم و حق خود را خواستیم؟ می توانستیم نتیجه را بپدیریم و مسئولیت را به گردن احمدی نژاد بندازیم و این همه هزینه هم نمی دادیم. ولی مسئله این است که این مجموعه هیچ مسئولیتی نمی پذیرند و این را در طی این چهار سال گذشته به اثبات رساندند. من به شخصه هیچ برداشتی از عقب نشینی رهبران جنبش اعتراضی ندارم و تحلیلی جناب دکتر را با اینکه به ایشان احترام میگذارم درست ارزیابی نمیکنم.
این تحلیل از آقای زیباکلام بعید بود…آقای کروبی حتی اگر دولت را ب رسمیت شناخته باشند(که نشناخته اند) دیگه نتایج انتخابات رو که قبول نکردند که!!!!
دوستان، لطفآ تیتر این مطلب رو بخونید و مطمئن باشد آقای زیباکلام نظرشان در مورد دولت دقیقا شبیه به نظر ماست، فقط ایشان مجبور به صحبت در حاشیه هستند اگر نه ایشان هم به زندان خواهند افتاد، کدام یک از ما جرات داریم نام حقیقی و ادرسمان را بنویسیم و از دولت انتقاد کنیم؟
خودمان را به جای ایشان بگذاریم و ببینیم آیا ما حتا جرات گفتن همین مطالب را داشتیم اگر در ایران بودیم.
سپاس از آقای صادق زیباکلام با تحلیلهای روشنگرانه شان.
با تحلیل آقای زیباکلام موافق نیستم
منم به نظرم آقایان موسوی و کروبی باید از اول هم رویه شان مشخص میشد.درسته که که دنباله رو خواست مردم بودند اما باید با چشم بازتری عمل میکردند و در عین حال با انجام بعضی از کارها طرف مقابل را خلع سلاح میکردند.مثلا اون موقع کع همش هی قانون قانون میکردند و میگفتند از در قانون در بیایید باید در حالی که به مردم میگفتند که از آنها حمایت میکنند اما آنها را توجیه میکردند که ما باید عذر و بهانه را از طرف مقابل بگیریم و به صورت ظاهری هم که شده میرفتند شورای نگهبان و شکایت میردند و وقتی که عدم رسیدگی را می دیدند آن وقت هم طرف مقابل را خلع سلاح کرده بودند هم اینکه دروغهای انان بیشتر بر ملا میشد.البته اینکار را در مواردی مثل درخوایت تجمع اعتراضی بعد از انتخابات یا پاره شدن عکس امام هم انجام دادند اما این کافی نبود.ما باید بهان را از طرف مقابل بگیریم همانطور که در راهپیمایی سکوت به دنبالش بودیم.ما باید تا جایی که ممکن است طرف مقابل را وادار به دروغگویی و حرفهای بی ربط کنیم تا آن چه در درون دارند عیان شود.آقایان کروبی و موسوی باید در عین حال که از اول این رویه را در پیش میگرفتند در عین حال هم مردم را توجیه میکردند که چرا اینکار را میکنند.
بعنوان یک معلم همواره و پیوسته در فکر یافتن پاسخ مناسب و بموقع به چه، چرا و چگونگی پدیدار شدن، قوام یافتن و کالبدشکافی سیر رشد صعودی و نزولی پدیده ها در اینجا و آنجا و رابطه ارگانیک درونی آنها و دلایل این روابط و پیوندهای ارگانیک، بویژه از دیدگاه یک کارشناس فلسفه بنیادی تحقیق از راه بکارگیری فلسفه فنومنولوژی یعنی پدیده شناسی، من مقاله آقای زیباکلام را در سطح سخنان یکی از پیرمردهای خیرخواه روستای محل تولدم یعنی بیلوار کرمانشاه، ارزیابی می کنم. واقعا مایه بسی سرافکندگی و فقر فلسفه است که کسی بسان ایشان که عنوان استاد علوم سیاسی را یدک میکشد، تحلیلی اینچنین آبکی از خود ارایه بدهد.
بسیار فشرده و ساده میگویم: آقای زیبا کلام!
۱) شما خواسته یا ناخواسته هم جبهه های جنگ را به غلط آدرس داده اید و هم جنگنده ها و امکانات و توانایی های نرم افزاری این دو جبهه که یکی شان حق و دیگری باطل است را در قبول و یا عدم قبول دولت کنونی توسط چند نفر که نامبرده اید، خلاصه و تحلیل کرده اید که نشان از فقر دانش و یا منافع شخصی و یا هر دوی اینها دارد.
۲) جنگ دو جبهه کم و بیش پهناور و خونین یعنی از طرفی اهریمنان ستمگر و از طرفی جبهه سبز اهوارایی است.
۳) این جنبش سبز هزاران فرزند دلیر زایید و پروراند که کروبی، خاتمی و موسوی تنها سه تن مشهور و معرف عام و خاص از این فرزندان دلاور است.
۴) پذیرش یا نپذیرفتن دولت از طرف این سه چهره شاخص نه ترمز دستی یا ترمز پایی موتور این جنبش دینامیک و همیشه سبز است و نه کاتالیزاتور و یا تنها استیمولی (مشوق) یعنی تنها مایه بقا و پیروزی آن.
آقای زیبا کلام! کبوتر مردنی است، پرواز را ببین
با سلام
جناب آقای زیباکلام، میشه لطفا شما از این نوع تحلیل ها انجام ندید، من قبلا هم صحبتهای شما رو شنیدم ولی متاسفانه باید بگم اصلا موافق با شما نیستم.
فکر کنم شما زیاد تحت تاثیر فارس نیوز هستید.
جناب زیباکلام که به درستی کلامشان زیباست. به این موضوع اشاره نکرده اند که هر سه رهبران جنبش سبز گفته اند و می گویند که این دولت با تقلب و تزویر بر سرکارآمده است. یک دولت تقلبی چگونه می تواند مشروعیت داشته باشد؟ آقای کروبی به صراحت گفته و می گوید این دولت(نظام) است و نه مردم. اگر دولت مسئولیت پذیر بود در مقابل این همه بی قانونی و کشته شدن مردم دست از صندلی صدرات می کشید و به مردم اهمیت می داد. از کسانی که قانون را در همه موارد و نه تنها در آزادی رعایت نمی کنند، انتظار چه مسئولیتی را دارید. نویسنده اصل را رها کرده و به فرع چسبیده که آنان باید مسئول باشند؟ این محترمین کم ترین ارزشی برای مردم قایل نیستند شما انتظار دارید که پاسخ گو باشند. راه را بیراه می دانید؟
بگذارید اصولگرایان (بخوانید طالبان ایرانی) در خواب خوش باشند که روز پاسخگویی نزدیک است. الحمدالله که خداوند دشمنان ما را از احمق ها آفرید. این ها حتی به خود زحمت نمیدهند تاریخ انقلاب را مرور کنند جه برسد به تاریخ بشریت که مالامال از داستان سرنوشت خودساخته چنین افراطیون بی منطق و دیکتاتوری است.
فرض براینکه آقایان موسوی وکروبی دولت رابه رسمیت بشناسند . مگر مردم ایران ازخون هموطنان خود می گذرند؟ شایدآقایان فراموش کرده اند که انسان های زیادی کشته شده اند، افرادزیادی زیر شکنجه قراردارند،وتعدادی درمعرض اعدام هستند .
اینها همه چیزی نیستند که بشود برسرآن معامله یا توافقی کرد ، بهتراست کمی صبر کنیم و جواب سئوالات را در۲۲بهمن بگیریم.
درود و هزاران درود به ملت سبز ایران که ما از خون پاک جوانان و عزیزامون نمی گذریم و تا قطره آخر خونمون به مبارزه علیه استبداد ادامه میدهیم ذره ای از جنبش بزرگ سبز ایران
از دوستان تقاضا دارم این مطلب رادر اسرع وقت بگوش رهبران جنبش سبز برسانید!
کلامی با رهبری جنبش
بسیاری از مشکلات پیشآمده که بعنوان دستاویز سرکوب جنبش سبز مورد سوء استفاده “تمامیت خواهان آشوب طلب خزیده در قدرت” قرار گرفته است، عدم رهبری هوشمندانه جنبش و تنظیم تاکتیکها و شعارهای حساب شده و جهت دادن حرکت مردم به یک مبارزه مدنی در چهار چوب اقتضائات اعتقادی وقانونی جامعه میباشد.
اینکه جنبش راخود جوش بنمایم و خود را در پس این شعار پنهان کنیم ودنباله رو آن شویم ،”دیگران منفعت طلب” از هر دو طرف، جنبش رابسمت امیال وخواسته های خود،یکی جهت سرکوب ودیگری جهت سرنگونی، خواهند برد.
هم اکنون که سه رهبر انقلابی قدمی در این جهت (هرچند کمی دیر) برداشته اند قدمی دیگر که بسیار حیاتی وضروری است بایستی بردارند وآن اینست:
شعارهائی در خور وضعییت فعلی جنبش با توجه به شرایط واقتضائات اعتقادی وقانونی جامعه و مرحله ای که جنبش درآن قرار دارد بسرعت معیین وتنظیم ودر سایتهای رسمی وبنام این رهبران قرار داده شود تا جلوی هر گونه فرصت طلبی “دوطرف” را در راهپیمائی ۲۲ بهمن گرفته و شروعی برای رهبری صحیح وعملی جنبش با مرزبندیهای مشخص باشد.
استاد زیبا کلام اون قدیما میگفتند
پدر کشتی و تخم کین کاشتی پدر کشته را کی بود آشتی
با اینهمه کشتن جوانان این مرز و بوم و عزادار کردن خانواده ها و به بند کشیدن و زندانی کردن جوانان شما خیال میکنید خانواده های اینها از خون اینها میگذرند ؟وبا دولتی که دستش به خون جوانان وطن آلوده است میشود سازش کرد؟ شما خوب میدانید که ایرانیها چنین روحیه ای ندارند و در اولین فرصتی که بدست بیاورند با جنبش سبز یا بدون جنبش سبز انتقامی از قاتلان فرزندانشان میگیرند که …
اتفاقا از آقای زیباکلام اصلا بعید نبود..فکر میکنید هر کسی می تواند مهره مورد اعتماد صداوسیما برای نشاندن روی صندلی به ظاهر منتقدین باشد..ایشان مدتهاست که صاحب این کرسی هستند.
ببخشید آقای زیبا کلام،
کسی شما رو مجبور کرده که درباره هر موضوعی تحلیل کنید؟
دکتر شما همیشه تو کلاسمان میگین که موضوعات سیاسی به این سادگی نیست و یه بیشینه تاریخی را باید دونبال کرد ولی شما در مورد جنبش سبز هیچگاه به یک تحلیل ریشه ای که نشان دهد این جنبش مثل تمام جنبش های بعد مشروطیت ریشه در عدم قبول مردم از سوی حکومت و اعتراض مردم به این امر است میباشد دست نزداید.
سلام به همگی دوستان.من احساس می کنم شما تحلیل دکتر رو خوب نخوندین.اگر
دقت کنید چیزی بر خلاف نظرات ما نمی گن.درسته که تندروی نمی کنن و حتا کندروی
می کنن!ولی این برای چسبیدن کرسی صدا و سیما نیست.من همیشه بحث های ایشون
رو دنبال کردم.همیشه بر حق حرف می زنن
خواهش می کنم از این تحلیل برداشت بدی نداشته باشید.دکتر با ماست
و مکرو و مکر الله، والله خیر الماکرین
نظام دیگر جنبه انتقاد ندارد
نظام دیگر جنبه جنبه انتقاد ندارد
دوستان گرامی, فرزندان ایران زمین.
اگر کسی از ما قصد عقب نشینی پس چگونه است که حجت الاسلام و المسلمین کروبی, خود بنده, تمامی چهره های شاخص جنش حق طلبی و همۀ آزادگان ایرانی که به دنبال مطالبات مردم هستند به طور مکرر مردم شریف میهن را به شرکت در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن دعوت کردند؟!
در این روز سرنوشت ساز در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بار دیگر جنبش سبز حضور گستردۀ خود را نشان خواهد داد. آگاهی از شرایط حساس کنونی و درک این مساله که با حفظ جمع و هویت در این روز بزرگ حضور داشته باشیم اصل بسیار مهمی است. بار دیگر میگویم که جنبش سبز با کسانی که عقاید ما را ندارند نیز دوست است.
چه بسا بسیارند از افراد و چهره های انقلابی که به خاطر محدودیت های جاری و عواملی قابل درک تا کنون نتوانسته اند همبستگی خود را با این جنبش حق طلبانه بیان کنند. ملت شریف ایران با آغوشی باز پذیرای اعلام همبستگی تمام عزیزانی را دارد که نفس پاکشان مطالبات بر حق مردم را در ذهن زنده نگه داشته.
۲۲ بهمن فرصتی بزرگ برای ملت ایران است برای زدودن فضای کشور از حس اسلام گریزی که بر اثر فشارهای چند جانبۀ وارده به مردم و سوء استفادۀ گروهی زیاده خواه از اسلام برای تامین منافع گروهیشان در کشور ایجاد شده.