نسبت دادن سلب صلاحیت آیت الله صانعی به ۲تن ازعلمای فوت شده
چکیده :باید یا دو عادل خبره یعنی دو فقیه عادل به مرجعیت شخصی شهادت دهند یا موضوع منطبق با «شیوع مفیدعلم» باشد، یعنی آنقدر مساله اجتهاد فرد برای اهل نظر شایع باشد كه موجب اطمینان خاطر آنها از مرجعیت فرد...
کلمه:یکی از اعضا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم موضوع سلب صلاحیت مرجعیت آیت الله صانعی را به آیات فاضل لنکرانی ومشکینی منتسب کرد در حالیکه دوسال از درگذشت این دوعالم می گذرد ووضعیت جسمانی آیندو عالم نیز در سال آخر حیات مناسب نبود.
آیت الله حسن ممدوحی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تصمیم اخیر تشکل متبوعش مبنی بر رد صلاحیت آیت الله صانعی برای مرجعیت حمایت کرد و گفت افرادی که در تمام این سالها آنها از آقای صانعی تقلید میکردهاند،حالا همه اعمالشان باطل است و باید از تقلید ایشان برگردند.
گفت وگوی خبر آنلاین با آیت الله ممدوحی به قرار زیر است:
* مطابق آییننامه داخلی جامعه مدرسین قم جلسات این جامعه با حضور چند نفر رسمیت مییابد و با چه تعداد رای مصوبات آن تصویب میشود؟
اینها مربوط به آییننامه داخلی جامعه است . مسائل جامعه به دیگران ربط ندارد. وقتی به حد نصاب خاصی برسد رای جامعه مدرسین قاطع است.
* سابقه این موضوع به چه زمانی برمی گردد؟
خدا رحمت کند آقای فاضل را. ایشان از دست آقای صانعی ناراحت بودند و حتی تعدادی دیگر از مراجع دلخوریهایی از ایشان داشتند و به جامعه فشار میآوردند که این لغو مرجعیت صورت بگیرد. این حرف به مدتها قبل بازمیگردد و زیاد مورد بحث قرار گرفته است. شاید بیش از یک سال و نیم است که در مورد آن صحبت میشود. حتی مرحوم آیتالله مشکینی رسماً به آقای ریشهری دستور دادند که رساله آیتالله صانعی از بعثه حذف شود و حذف هم شد و حتی در قم به ایشان ابلاغ شده بود که دیگر وارد بحثهای تنشزا نشود و دادگاه ویژه روحانیت هم به ایشان تذکر داده اما معذالک آقای صانعی مشغول به اقداماتی شد و جامعه بالاخره در این مورد با رای قاطع نسبت به لغو مرجعیت ایشان رای دادند.
*میشود، مصادیق آنچه به عنوان دلایل لغو مرجعیت آیتالله صانعی عنوان شده اشارهیی داشته باشید؟
در موارد متعددی ایشان برخلاف رای همه فقها حرف زده و ۳۳ مورد از این فتاوا به دست ما رسیده است.
*یعنی شما لیستی در دست دارید که فتاوای مغایر ایشان با فتوای مراجع دیگر در آن احصا شده است؟
بله، لیستی از فتاوایی که مغایر و مباین با رای دیگر مراجع و فقها است.
*در فقه شیعه نحوه مرجعیت یافتن اشخاص به چه نحو است؟ آیا درست است که میگویند اگر دو مرجع مرجعیت کسی را تایید کنند آن فرد مرجع محسوب میشود؟
باید یا دو عادل خبره یعنی دو فقیه عادل به مرجعیت شخصی شهادت دهند یا موضوع منطبق با «شیوع مفیدعلم» باشد، یعنی آنقدر مساله اجتهاد فرد برای اهل نظر شایع باشد که موجب اطمینان خاطر آنها از مرجعیت فرد شود.
* در دهه ۶۰ هم مرجعیت آقای صانعی مطرح بود؟
آن وقت هم ایشان مرجع نبودند و خودشان مدعی مرجعیت شده بودند. این فتواها که باعث سلب مرجعیت ایشان شده به همان زمان بازمیگردد.
*یعنی هیچوقت دو مرجع عبه مرجعیت ایشان رای ندادهاند؟
ابداً، بلکه بر عکس.
*پس در تمام این سالها به ویژه با توجه به آنکه ایشان مقلدان زیادی هم داشتهاند چرا جامعه مدرسین که خود را مرجع تایید مرجعیت افرادی میداند در این مورد سکوت کرده بود؟
مرجعیت ایشان در تمام این سالها توسط افرادی نظیر همین آقای کروبی تبلیغ میشد .
*حالا مقلدان ایشان باید چه کنند؟
باید از تقلید از آقای صانعی بازگردند.
*اما در تمام این سالها آنها از آیتالله صانعی تقلید میکردهاند.
حالا همه اعمالشان باطل است و باید از تقلید ایشان برگردند.
* در مورد اعمالی که پیش از این اتفاق به تقلید از فتاوای ایشان انجام دادهاند چه؟
آنها که مقلد آیتالله صانعی بودهاند در مورد مرجع تقلیدشان تحقیق نکرده بودند و چون درست تحقیق نکرده بودند حالا گرفتارند.
* چرا پیش از این موضوع را رسانهیی نکرده بودید؟
رسانهیی نکرده بودیم اما به ایشان مدام تذکر میدادند از مواضعشان کوتاه بیایند ولی ایشان کوتاه نیامدند و کار به اینجا رسید. اگر آقای صانعی تذکرهای قبل را رعایت میکرد کار به اینجا نمیکشید.
*بعضیها میگویند این تصمیم جامعه مدرسین در این شرایط تصمیمی سیاسی است. حال به نظر شما این بحث سیاسی است یا صرفاً شرعی؟
بحث مخالفان این تصمیم سیاسی است اما بحثهای ما شرعی است. ما از نظر شرعی حکم میکنیم به اینکه ایشان نباید مرجع باشد.
*آیا این امکان وجود نداشت بحثی که تا به حال مسکوت مانده بود باز هم مسکوت میماند تا در شرایط کنونی بر التهابات موجود نیفزاید؟
ما موضوع را به خودشان اعلام کردیم و بارها و بارها پیش از این هم به ایشان تذکر داده بودیم. حتی دادگاه ویژه روحانیت نیز به ایشان تذکر داده بود. اما معذالک ایشان نسبت به این تذکرات بیاعتنایی میکردند. ما نمیخواستیم این مساله رسانهیی شود اما خود آقای صانعی به موضوع دامن زد.
*اگر موضوع را رسانهیی نمیکردید البته مقلدانشان همچنان از ایشان تقلید میکردند.
ایشان باید خودشان اعلام میکردند که دیگر مرجع نیستند. ما به آقای صانعی میگفتیم خودش عدم مرجعیتاش را اعلام کند اما این کار را نکرد و حتی به مسائل دامن زد و در جریانات اخیر هم نقش داشت و در شورشهای اخیر موثر بود. بنابراین به نظر رسید دیگر وقت آن است که موضوع رسانهیی شود. اما حکمی که امروز رسانهیی شده حکم امروز نبوده بلکه حکم مدتها پیش بوده است.
* جامعه مدرسین تشکیلاتی است که در قم اعتبار خاصی دارد و مورد احترام است و در رفتارهای سیاسی حوزه قم تاثیرگذار است. حال سوال این است که آیا هر آنچه جامعه مدرسین تصویب کند و تصمیم بگیرد مشروعیت فقهی الزامآور دارد؟
بله، زیرا تمام آن اشخاصی که الان به مرجعیت برگزیده شدهاند توسط جامعه مدرسین به این جایگاه رسیدهاند. به وسیله همین جامعه مدرسین بود که مرجعیت از آیتالله شریعتمدار ی سلب شد زیرا جامعه مدرسین خبرگان فقاهتاند نه سیاسیکار.
*اما همه خبرگان فقاهت کشور عضو جامعه مدرسین نیستند و ممکن است رای دیگری داشته باشند.
رای آنها هم با اینها موافق است. اگر شما الان از مجتهدی که در شهری دیگر نیز سکونت دارد استفتا کنید مطمئن باشید حرفی مخالف رای جامعه مدرسین نمیزند.
*آیا کسانی هستند که مرجعیت آقای صانعی را تایید کنند؟
اگر هم کسی مرجعیت ایشان را تایید کند مسموع نیست زیرا معلوم میشود که آن مرجع فتاوا و حرفهای آقای صانعی را ندیده است. اگر فتاوای آقای صانعی را دیده باشد و باز مرجعیت او را تایید کند ما رای او را هم باطل میدانیم، منتها اگر کسی حرف ایشان را قبول کرد ما حمل بر صحت میکنیم و میگوییم ایشان حتماً فتاوا را نمیداند و ندیده است.
>> درورد بر سه سید فاطمی ————– خمینی و موسوی و خاتمی <<
سبز سبزیم ریشه داریم ………..
متحیر شدم از قدرت استدلال این آقا دوستان هرکس این قسمتو متوجه شد لطفا توضیح بده که من هم بفهمم :
(( اگر هم کسی مرجعیت ایشان را تایید کند مسموع نیست زیرا معلوم میشود که آن مرجع فتاوا و حرفهای آقای صانعی را ندیده است. اگر فتاوای آقای صانعی را دیده باشد و باز مرجعیت او را تایید کند ما رای او را هم باطل میدانیم، منتها اگر کسی حرف ایشان را قبول کرد ما حمل بر صحت میکنیم و میگوییم ایشان حتماً فتاوا را نمیداند و ندیده است.))
با سپاس
به روباه گفتند شاهدت کو گفت دمم
با خبر شدیم استاد بزرگ ادبیات ایران دکتر فرشیدورد ۱۰ روز پیش فوت شده ن، و خبری ازش جایی نیس…
جا داره سایت کلمه و میرحسین موسوی که ما جنبش سبز ایران شبانه روز اونا رو به عنوان مرجع اخبار و رهبر خودمون قبول داریم خبری هم در این مورد روی خروجی قرار بده ن.
ممنون.
سلام
خیلی خوب بود
http://www.whopopular.com/Mousavi
جدیدآ آقای یزدی شده خبره ی فقاهت؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
واقعا که حال ادم به هم می خورد از این خود شیرینی ها وبی تقواییها
با سلام و احنرام
مادر گیتی بعضی اشخاص رو زودتر از زمان، به دنیا عرضه می کنه؛آقای صانعی هم از همون طیف اشخاص هستند.
بنده مانند خیلی های دیگه بدون تحقیق و بررسی، در مسایل مبتلا به از یک آقایی تقلید می کردم لیکن همین اواخر و پس از بررسی فتاوا، نظرات آقای صانعی را جامع الاطراف یافتم و به ایشان رجوع کردم و این را برای خود فخر می دانم.
به ایشان بفرمایید که در مورد آیت الله شریعتمداری هم قضیه سیاسی و اشتباه بود، متاسفانه قدرت بی مهار هرگز نه برای مرجعیت که برای کرامت انسانی هم حرمتی قائل نشده است.
شما عزیز دل برادر :غوره نشده مویز گشتی احسنت (آیت الله حسن ممدوحی)
درود بر صانعی
اگر هم کسی مرجعیت ایشان را تایید کند مسموع نیست ….اگر فتاوای آقای صانعی را دیده باشد و باز مرجعیت او را تایید کند ما رای او را هم باطل میدانیم….
بغض و کینه از این سخنان بی پایه و اساس بیرون میزند! تکبر شیطانی هم ریشه در همین عبارات دارد. این تذهبون…
با این حساب باید مرجعیت شیخ مرتضی انصاری، صاحب جواهر، آقاسید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله بروجردی و… نیز زیر سوال برود چون جامعه مدرسین صلاحیت آنها را برای مرجعیت تایید نکرده بود!
افتخار می کنم که با علم مرجع خود را پس از وقایع هفت ماهه ی گذشته تغییر و مرجع عالم،عامل،منقول،معقول،عادل و شجاعی راانتخاب کردم که کسی جز حضرت ایت الله العظمی صانعی نیست.
با افتخار مقلد آیت الله صانعی هستیم.
گر حسودی بدی گفت و رفیقی رنجید گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
Man ham besiar az ain agayan mamnon hastam chon
baes shodand befahmim hazrat ayatolah Sanee che faghihe ali maghami va shojaei hastand .i
bande keh az ain aghayane por edea besyar mamnonam hastam chon baes shodand ke ma faghihe alighadry msl hazrat ayatolah sanei ra beshnasim va be shogaet va taghva va elm eishan eiman biavarim dored va salam bar ayatolah sanei.
خدا رحمت کنه حضرت امام را زمانیکه بازی شطرنج را بلا اشکال دانستند همین باصطلاح فقها چه چنگ و دندانها نشان دادند و وا مصیبت ها خواندند ولی قدرت حضرت امام باعث شد که ساکت شوند یکی نیست به اینها بگه اگر بنا بود فقه پویای شیعه مثل بعضی ها باشه ما به رساله باقر مجلسی عمل می کردیم افتخار فقه شیعه به این است که با توجه به شرایط روز رساله و فتوا می دهد
مگر همین علمای مشهد نبودند که در اواخر عمر امام که تفسیر سوره حمد مینمود حکم به کفر امام خمینی میدادند وعلیه ولی فقیه زمان شورش کردند وکاسه داغتر از آش شدند حلاهم همان عده اند
حالا تکلیف امام خمینی چی می شه که سال ۵۸ و ۵۹ حکم شورای نگهبان و دادستانی به آقای صانعی داده بودند که هردو شرط اجتهاد داشته. می شه از آقای ممدوحی سؤال کنید ببنیم اعمال امام هم باطل است یا نه؟
الحق که مملکت بی در وپیکری است، این آقا در یک قسمت از صحبتهای خود میگوید:
“… اما به ایشان مدام تذکر میدادند از مواضعشان کوتاه بیایند ولی ایشان کوتاه نیامدند و کار به اینجا رسید. اگر آقای صانعی تذکرهای قبل را رعایت میکرد کار به اینجا نمیکشید.”
این آقا تصریح میکند که اگر مواضع ایشان نبود کار به اینجا نمکشید، پس معلوم میشود مواضع سیاسی بوده که در مقابل ایشان موضع گرفته شده، نه اینکه از لحاظ علمی وتقوایی مشکل وجود داشته، مگر اینکه خواسته باشند اربابان جامعه اختلاف در موضعگیری سیاسی را هم بی تقوایی بدانند.
در جای دیگری نامبرده میگوید:
“ما از نظر شرعی حکم میکنیم به اینکه ایشان نباید مرجع باشد.”
من برای اولین بار میشنوم که در جمهوری اسلامی نهادی نهادی برای عزل ونصب مرجعیت دارد ، وهمچنین برای اولین بار است که میشنوم جامعه ، احکام لازم الاجرا صادر مینماید ، وما تنها آنرا به عنوان یک نهاد مشاوره ای میشناختیم نه قضایی.
نامبرده در بخشی از سخن خود میگوید:
“تمام آن اشخاصی که الان به مرجعیت برگزیده شدهاند توسط جامعه مدرسین به این جایگاه رسیدهاند.”
لازمه حرف این بابا این است که دیگر کسی حق مخالفت با جامعه را ندارد زیرا جامعه به گردن آنها حق مرجعیت دارد… واقعاً حرف …. است … یعنی الآن آقای وحید اگر نظر دیگری داشته باشد بایستی سکوت کند چون نظر جامعه نشینان این نیست … اینها واقعاً خودشان را گم کرده اند … نقش اینان فقط دادن مشاوره به مردم است اگر از آنها در خواست شود ، دیگر این …. به آنها نیامده .
همو در جای دیگر میگوید:
“اگر هم کسی مرجعیت ایشان را تایید کند مسموع نیست زیرا معلوم میشود که آن مرجع فتاوا و حرفهای آقای صانعی را ندیده است. اگر فتاوای آقای صانعی را دیده باشد و باز مرجعیت او را تایید کند ما رای او را هم باطل میدانیم”
این یعنی کسی بر خلاف نظر جامعه حق نطق ندارد … کسی پیدا نمی شود اینها را نصیحت کند که با این تصمیم گیریها و به به وچهچه بعضی ها شما اسلام وتشیع وروحانیت را با دست خودتان زنده بگور میکنید.
اللهم لا تؤاخذنا بما فعل السفهاء منا
هو
من که مقلد ایشون بودم و به حج رفتم حالا چه کار باید بکنم ؟
کاش آقای یزدی شفاعت منو بکنه!
همچنین مقلدین آیت الله سیستانی هم که از که از طرف “جامعه” منسوب!نشدهاند فکری به حال خودشون بکنند.
این آقای ممدوحی کیست؟ صلاحیت ایشان مورد تائید علمای اعلام و آیات عظام می باشد؟ لطفا” کسی توضیح دهد.