سرکوب بیشتر،ابتکارات بالاتر
چکیده :یكی از ویژگیهای مهم این جنبش این است كه جنبشی بدون رهبر است. این جنبش بر مبنای رابطه مرید و مرادی تشكیل نشده است. همانطور كه دیدیم، دستگیری افراد كلیدی احزاب اصلاح طلب این حركت را متوقف نكرد. من مطمئن هستم كه دستگیری سران اصلاحات (آقایان موسوی، كروبی، و خاتمی) نیز هرگز این جنبش را خاموش نمیكند. جوانان باهوش و تحصیلكرده داخل و خارج از كشور هسته های اجتماعی كوچكی تشكیل داده اند.هرچقدر سركوبها بیشتر شود، ابتكارات اینها بالاتر...
کلمه:این مقاله، تذکری است از سوی یکی از دوستداران جمهوری اسلامی و راه امام خمینی به سایر دوستان همفکر:
هفت ماه است که از انتخابات ریاست جمهوری میگذرد. جنبش سبز از یکی دو ماه قبل از انتخابات آغاز شد، ولی هنوز که هنوز است به پایان نرسیده است. آیا این جنبشی مبارک و یا جنبشی باطل است؟ آیا اگر این جنبش مرتکب اشتباهاتی شده است ، میتواند به مسیر حق برگردد؟ وظایف مومنین، دوستداران انقلاب اسلامی، و مسئولین کشور در قبال این جنبش چیست؟
بزرگترین موتور محرکه این جنبش، شعار “رای من کجاست” بود. بخش عظیمی از مردم جامعه که بسیاری از آنان از بین نخبگان و تحصیل کردگان بودند، به دلایلی متعدد به نتیجه انتخابات شک کردند. البته این به معنای “وجود سند تقلب” نبود. فقط شکی بود منطبق بر دلایلی منطقی، که از عهده این مقاله خارج است. مسئولین کشور سعی کردند که با شمردن چند صندوق رای در مقابل تلویزیون، وبا تحکم و سرکوبهای امنیتی این شک و شبهه و اعتراض را از بین ببرند. ولی با این کارها شک معترضین
برطرف نشد. برای باقی ماندن شک و شبهه نیز باز معترضین دلایل زیادی داشتند. مقاومت نظام از یک سو، و عدم اقناع معترضین از سوی دیگر موجب شد که روز بروز شعارهای جدیدی از معترضین به گوش برسد، تا جاییکه متاسفانه در بین برخی شعارها اصل نظام اسلامی نیز مورد اعتراض قرار گرفت.
این جنبش واقعا چه میخواهد؟ و ما چه باید بکنیم؟
بنظر من شعار “رای من کجاست” نشانه ای از بروز یک پدیده عمیق اجتماعی در جامعه ایران است. این یعنی اینکه جمع بزرگی از مردم که بسیاری از آنان یا خودشان تحصیلکرده اند و یا فرزندانی تحصیلکرده دارند، مطالباتی فراتر از “نیازهای اولیه برای زندگی” پیدا کرده اند. مطالبات ایشان از جنس نیازهای اولیه ای مانند تامین آب و نان برای امرار معاش نیست. اگرچه معترضین طیف وسیعی را شامل شده و خواسته های متنوعی در بین آنها دیده میشود، ولی فصل مشترک خواسته های ایشان را میتوان در این چند مورد خلاصه کرد:
۱. آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزدی مطبوعات، محدود نشدن تلویزیون به جناح و تفکری خاص
۲. آزادی حق انتخاب در انتخابات شفاف و بدون دخالت های جناحی شورای نگهبان و سایر نهادها
۳. عدالت (به معنای رفع تقسیم بندی خودی و غیرخودی، و برابر شدن فرصت ها برای همه مردم برای رسیدن به مراتب بالای سیاسی و اقتصادی. نه اینکه فرصتهای طلایی سیاسی و اقتصادی مختص خودی ها شود).
۴. مساوی بودن همه مردم در برابر قانون (نه اینکه سختگیری برای اعمال قانون به غیرخودی ها اعمال شود، و خودی ها مصون از اقدامات فراقانونی خود باشند).
مواردی که در بالا اشاره کردم، تماما مطالبات اجتماعی هستند نه مطالبات سیاسی. اگر هم مطالبه ای سیاسی از طرف معترضین مطرح میشود، هدفشان این است که در سایه اصلاح نظام سیاسی به این مطالبات اجتماعی برسند.
دوستان عزیز، آیا ۴ موردی که اشاره کردم با اسلام در تعارض وتناقض است؟ بنظر اینجانب، این ۴ مورد هرگز با اسلام و نظام اسلامی در تضاد نیست. در مورد این موضوع در پایین تحت عنوان “هماهنگی مطالبات جنبش سبز با نظام اسلامی” توضیح داده ام.
امام خمینی مکررا تاکید میکرد که “فقه ما فقه پویای جواهری و منطبق با شرایط زمان و مکان” است. اگر در همین سی ساله پس از انقلاب بنگریم، بسیاری از احکام که در نظر “فقه متحجر” غیرقابل تغییر بودند، در فقه پویای نظام اسلامی (یا براساس تغییر در اصل موضوع، یا بر اساس مصلحت) تغییر کرده اند. بعنوان مثال:
آزادی شطرنج، تغییر در مصداق رهان و رمایه (که مختص به تیر و کمان و اسب دوانی نیست)، امکان تخریب مسجدی که در مسیر ساخت یک جاده مهم است، محدود کردن موارد سنگسار زانی و قطع دست سارق،….
اگر تعریف ما از سکولاریسم این باشد که “حکومت از اجرای شریعت اسلامی منطبق با قرائت کاملا جزم اندیشانه فاصله بگیرد”. اتفاقا موارد بالا نشان از اجرای سکولاریسم در سی ساله اخیر در کشور دارد. ولی اگر بر طبق تعریف امام خمینی، فقه پویا را بهتر و دقیقتر اجرا کنیم، و تعریف سکولاریسم را “جدا کردن حکومت از فقه پویای منطبق با زمان و مکان” بدانیم، نه تنها تغییر احکام فقهی که اشاره کردم تناقضی با نظام اسلامی ندارد و سکولاریسم محسوب نمیشود، بلکه عملی شدن ۴ مطالبه جنبش سبز نیز، هرگز تناقضی با نظام اسلامی ندارد و کشور را به سمت سکولاریسم نمیبرد. البته شاید فرصتهای چرب و نرم فراهم شده برای برخی آقایان خودی محدود بشود. و شاید همین کلیدی ترین دلیل در مقاومت برخی آقایان در برابر مطالبات جنبش سبز باشد، و تهمتهایی مانند “سکولاریسم”و… تنها ظاهر قضیه باشد.
بنظر من اصلی ترین علت رادیکال شدن شعارهای این جنبش، ریشه در نحوه برخورد حکومت با جنبش دارد، نه مقاومت یا لجاجت میرحسین (بعبارت بهتر، مقاومت میرحسین بی تاثیر نبوده ولی عامل اصلی نیست. بلکه عامل اصلی نحوه برخورد حکومت با این مشکل است).
یکی از ویژگیهای مهم این جنبش این است که جنبشی بدون رهبر است. این جنبش بر مبنای رابطه مرید و مرادی تشکیل نشده است. همانطور که دیدیم، دستگیری افراد کلیدی احزاب اصلاح طلب این حرکت را متوقف نکرد. من مطمئن هستم که دستگیری سران اصلاحات (آقایان موسوی، کروبی، و خاتمی) نیز هرگز این جنبش را خاموش نمیکند. جوانان باهوش و تحصیلکرده داخل و خارج از کشور هسته های اجتماعی کوچکی تشکیل داده اند که از طریق اینترنت (تویتر، فیس بوک، فرند فید، ایمیل…) و یا موبایل و اس ام اس با هم هماهنگی میکنند. هرچقدر سرکوبها بیشتر شود، ابتکارات اینها بالاتر میرود. بعنوان مثال، یکی از ابتکارات جدید برای راهپیمایی مسالمت آمیز که توسط یک دانشجوی المپیادی از دانشگاه شریف مطرح شده این است که در کنار خیابان که برای کارهای رزمره خود راه میرویم، همیشه از پیاده روهای شرقی و جنوبی خیابانها راه برویم! کاری به اجرایی شدن یا نشدن این طرح ندارم، منتها اگر خوب فکر کنیم، دنیایی از ابتکار در این طرح نهفته شده است، و عمیقا نشان میدهد که این جنبش، باطنی مسالمت آمیز دارد نه خشن.
اگر در روز عاشورا خشونتهایی دیده شد، اغلب خشونت ها در واقع پاسخ و واکنشی بود به خشونت آغاز شده از طرف نیروهای … یکی از فیلمهای مهمی که عمدا از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش نشد و بطور وسیعی در اینترنت و رسانه های خارجی منعکس شد، نشان میدهد که معترضین بسیار آرام در خیابان ولیعصر حرکت میکنند و فقط شعار “یاحسین، میرحسین” میگویند. وقتی نیروهای امنیتی با کلاه خود و سپر و باتوم بطور برق آسایی به راهپیمایان حمله میکنند، شعار ایشان متاسفانه به “مرگ بر دیکتاتور” تبدیل میشود.
من مطمئنم گروههایی تندرو در درون حاکمیت وجود دارند که عمدا علاقمند هستند که حرکت معترضین در شعار و در عمل رادیکال شود، تا از این فرصت استفاده کرده و بهانه و توجیهی برای سرکوب گسترده معترضین بدست بیاورند. متاسفانه تلویزیون هم فقط بطور انتخابی صحنه های آتش سوزی را نشان میدهد که به مردم بقبولاند که اینها شورشی هستند! البته این نوشته بدنبال تطهیر معدودی افراد فرصت طلب و خشن در میان جنبش سبز نیست.
دوستان من، یک جوان بیست یا بیست و پنج ساله که از پدر و مادری مسلمان زاده شده و فطرتی الهی نیز دارد، میتواند هم جذب اسلام شود و هم از اسلام متنفر شود. تمام اینها به نحوه برخورد من و شما با این جوان بستگی دارد. اگر مکررا به این جوان بگوییم که “بر انداز هستی” “ضد دین هستی” “به اهل بیت اهانت میکنی”،… آیا چنین جوانی جذب دین میشود یا از دین فراری میشود؟ ایمان از جنس محبت است. آیا با برخورد خشن در یک جوان ایمان بوجود می آوریم یا وی را از دین و ایمان بیزار میکنیم؟ پیغمبر اکرم (ص) بقدری در دعوت کافرین بسوی اسلام تلاش میکرد که گویی میخواهد جانش را در این راه از دست بدهد (لعلک باخع نفسک…). آیا من و شما و نیروهای امنیتی به سیره پیامبر رفتار میکنیم؟ چرا به یک جوان بیست ساله از تریبون تلویزیون تهمت محارب زده میشود؟ مگر اصطلاح “محارب” تعریف فقهی ندارد؟ کدامیک از این جوانان اسلحه بدست گرفته اند که محارب محسوب شوند؟ البته بنده با عده قلیلی فرصت طلب که سی سال است کینه انقلاب را به دل دارند کاری ندارم.
دوستان عزیز، فرق عظیمی است بین جمع و جور کردن موقتی یک مشکل اجتماعی با حل ریشه ای آن معضل. (گرچه یقین دارم با بگیر و ببندها این معضل جمع و جور نخواهد شد). وگرنه حل ریشه ای این مشکل نیاز به اصلاح در سیستم اداره کشور دارد تا عملا ۴ مطالبه مذکور در داخل جمهوری اسلامی تحقق یابد.
خلاصه سخن من این است که این جنبشی اجتماعی و بسیار فراگیر است که مانند رودخانه ای به جریان افتاده است. اینکه آیا این جنبش با جمهوری اسلامی سازگار است و یا اینکه خدای ناکرده منجر به براندازی بشود، بستگی به نحوه برخورد مسئولین کشور با جنبش دارد. یعنی اگر مسئولین کشور نشان دهند که بدنبال اصلاح اشکالات هستند (اشکالات مندرج در بندهای چهارگانه)، عملا نشان میدهند که اسلام با این مطالبات تناقضی ندارد، و جمهوری اسلامی توانایی اداره جامعه کنونی و سازگاری با این خواسته ها را دارد. یعنی این جنبش بدنبال خواسته هایش است نه بدنبال براندازی. اتفاقا اگر این نظام خدای ناکرده سقوط کند، هیچ تضمینی نیست که این مطالبات در نظام جدید قابل تحقق باشند.
بدیهی است که هرچه مسئولین کشور در مقابل خواسته های جنبش مقاومت کنند، و خشونت بیشتری به خرج دهند، افراد جنبش سبز نیز به این نتیجه میرسند که این نظام قابل اصلاح نیست و شعارهایشان ساختارشکنانه تر میشود. زنگ خطر بزرگ دیگر برای مسئولین کشور این است که افراد معترض اغلب متولدین دهه شصت شمسی میباشند. همانطور که میدانید، نرخ رشد جمعیت در آن سالها بسیار بالا بود. انتخابات ۲۲ خرداد تنها یک بهانه بود. آغاز جنبش سبز در سال ۸۸، طلیعه حرکتی عظیم است که در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده به اوج خود خواهد رسید. در آن زمان متولدین دهه شصت به سن ۳۰ تا ۳۵ سالگی میرسند. یعنی اوج پختگی و کارآیی برای نسلی تحصیل کرده و مرتبط با اینترنت و رسانه های آزاد. چنین نسلی قطعا در ده پانزده سال آینده بطور قویتری بر مطالباتش پافشاری خواهد کرد.
لذا اگر مسئولین کشور واقعا دوستدار ولایت فقیه و جمهوری اسلامی هستند، بهتر است در عملکرد خود اصلاحاتی را آغاز کنند تا اعتماد این نسل جدید جلب شود و آنها بدانند که جمهوری اسلامی قابل اصلاح است. بنده عمیقا معتقدم که تمام این مطالبات در چارچوب جمهوری اسلامی و قانون اساسی قابل اجراست. فقط نیاز به کمی از خودگذشتگی مسئولین دارد.
البته شکی نیست که دشمنان قسم خورده نظام که عده ای قلیل هستند بدنبال سوء استفاده از شرایط و مصادره جنبش سبز به نفع خود و حتی حرکت در جهت براندازی هستند. این جوانان جنبش سبز، مانند من و شما نیستند که علاقه ای قلبی به ولایت فقیه داریم. علاقه من و شما ریشه در ابتدای انقلاب و علاقه به امام خمینی دارد. این جوانان آن دوران را درک نکرده اند. اینها اصلا تعصبی نسبت به ولایت فقیه ندارند. ولی بر مطالباتشان ثابت قدم هستند. بیایید ثابت کنیم ولایت فقیه سیستمی عادلانه و موفق در کشوری مسلمان و شیعه است. بیایید تا باعملکرد درست خودمان، این جوانها را دوستدار ولایت فقیه بکنیم. بیایید تلاش کنیم تا با دست خودمان زمینه های فروپاشی نظام اسلامی فراهم نگردد.
تمام اینها بستگی به عملکرد من و تو دوست مومن و بستگی به عملکرد مسئولین کشور دارد. امیدوارم مسئولین کشور بدنبال اصلاح اشتباهات خود باشند نه اینکه اصرار به ادامه اشتباهات داشته باشند. امام خمینی فرمود: “اگر این نظام خدای ناکرده سقوط کند، لا اقل تا قرنها نمیتوان سربلند کرد”.
نویسنده:یکی از مخاطبان سایت آینده
تنها راه خلاصی………..اصلاحات اساسی
تنها راه خلاصی………..اصلاحات اساسی
موج سبز ایران خاموش ناشدنی است.
ahsant ,kamelan beja va sanjide bud
در خلاصه ذکر کردید:هرچقدر سرکوبها بیشتر شود، ابتکارات اینها بالاتر میرود.
خواستم اضافه کنم هرچقدر سرکوبها بیشتر شود، حواسته ها نیز بیشتر می شود
اینگونه امیدواری خوب است.ولی قاعده و عظم راسخ بر سرکوب و ارعاب و مردم فریبی عوام از طریق صدا و سیماست. آیا واقعاامیدی هست؟
و ما همچنان بیشماریم!
” درود بر سه سید فاطمی خمینی ، موسوی ، خاتمی “
همونطور که میرحسین کفت این جنبش تازه متولد شده و به زودی به بلوغ خواهد رسید
این بلوغ خیلی زودتر از انتظار داره خودش رو تو مقاله ها و بیانیه ها نشون میده
یا حسین میر حسین
امضای اینترنتی در حمایت از آیت الله دستغیب
http://www.marjaesabz.com/main.php?act=home
امضای اینترنتی در حمایت از آیت الله دستغیب
http://www.marjaesabz.com/main.php?act=home
طرح پیشنهادی جریان افراطی دولت برای پایاندادن به بحران
۱ . دستگیری و اعدام مهندس
میرحسین موسوی و حجتالاسلام مهدی کروبی به عنوان محارب
۲. دستگیری و زندانی کردن سید محمد خاتمی به عنوان یکی از سران فتنه
۳. برکناری آیتالله هاشمی رفسنجانی از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به اتهام حمایت از فتنه و نوشتن نامه بدون سلام به رهبری قبل از انتخابات.
۴. دستگیری تعدادی از فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی به اتهام اغتشاشگری.
۵.فراخواندن کلیه هواداران موسوی و خاتمی و بازداشت و محاکمه آنها به اعدام یا زندانیهای طویل المدت(در صورتی که این افراد بیش از چند هزارتن بودند، در مرحله اول به صورت متراکم در چند زندان نظیر کهریزک منتقل شده و پس از ساخت زندان کافی، مجددا تقسیم می شوند.)
۶. برکناری اصولگرایان میانهرو نظیر محسن رضایی و قالیباف به دلیل عدم همراهی کامل با هواداران نظام.
۷. توقیف و تعطیلی رسانههای باقیمانده منتقد در مطبوعات، خبرگزاریها و سایتهای اینترنتی
۸. اخراج نمایندگان عضو فراکسیون اقلیت مجلس
۹. قطع ارتباط مؤسسه تنظیم و نشر آثار و حرم امام خمینی(ره) با خانواده ایشان.
۱۰. برکناری علی لاریجانی از ریاست مجلس شورای اسلامی به دلیل عدم همراهی کامل با هواداران نظام و شایعه تبریک به موسوی
۱۱. اعلام عدم صلاحیت کلیه مراجع تقلید و علمایی که از گفتن تبریک به دکتر احمدینژاد خودداری کرده و در برخورد با فتنه حمایت نکردهاند.
۱۲. اعدام دستگیرشدگان روز عاشورا و سایر ناآرامیها به اتهام محارب
سلام
این خواسته ها خیلی خوبن ولی خواسته های حداقلی هستند و برای نشان دادن حسن نیت نظام خوبه .
اصلاحات اساسی که دوستمون گفتند خوبه ولی قبول دارم آروم آروم .
سلام خواهش می کنم توجه کنید(برسد به دست مهندس موسوی):
هم اکنون عده ایی در حال تبلیغ برای حضور ملت سبز در روز ۲۲ بهمن هستند با توجه به این که فضا به گونه ایی شده حکومت به شدت در حال تهدید هست و مردم را بد جوری تهدید به سرکوب و دستگیری شدید و هم چنین اعلام می کند این دفعه که اگر کسی حضور پیدا کند محارب هست واعدام می شود و دیگر با وی مماشات نمی شود و همچنین پس از حضور اقدام به شناسایی گسترده ی افراد می کند. اکنون به نظر من از طرح ۲۲ بهمن استقبال خوبی نخواهد شد و اونها از این عدم استقبال استفاده ی شدید تبلیغاتی می کنند و این دفعه ملت سبز رو اندک نشون می دهند و می گویند در این ۶ ماه هم مقدار به همین صورت بوده که موجب یاس و نا امیدی وملت سبز خواهد شد.کاری که تا کنون آرزوی آن بر دلشون مانده.خواهش می کنم که برای ۲۲ بهمن مهندس موسوی و یاران فکری بیندیشند و ابتکار را از عده ایی خارج نشین نا مطلع از اوضاع داخل بگیرند.
سلام خواهش می کنم توجه کنید(برسد به دست مهندس موسوی):
هم اکنون عده ایی در حال تبلیغ برای حضور ملت سبز در روز ۲۲ بهمن هستند با توجه به این که فضا به گونه ایی شده حکومت به شدت در حال تهدید هست و مردم را بد جوری تهدید به سرکوب و دستگیری شدید و هم چنین اعلام می کند این دفعه که اگر کسی حضور پیدا کند محارب هست واعدام می شود و دیگر با وی مماشات نمی شود و همچنین پس از حضور اقدام به شناسایی گسترده ی افراد می کند. اکنون به نظر من از طرح ۲۲ بهمن استقبال خوبی نخواهد شد و اونها از این عدم استقبال استفاده ی شدید تبلیغاتی می کنند و این دفعه ملت سبز رو اندک نشون می دهند و می گویند در این ۶ ماه هم مقدار به همین صورت بوده که موجب یاس و نا امیدی وملت سبز خواهد شد.کاری که تا کنون آرزوی آن بر دلشون مانده.خواهش می کنم که برای ۲۲ بهمن مهندس موسوی و یاران فکری بیندیشند و ابتکار را از عده ایی خارج نشین نا مطلع از اوضاع داخل بگیرند.()
اقای موسوی خواهش میکنم به تلوزیون بیائید ومانند نویسنده این مقاله حساب خود را از ضد انقلابها ودشمنان اسلام جدا کنید اگر واقعا دلتان برای اسلام ومسلمین می سوزد
مقاله کاملا درسته. این جنبش اول فقط به نتایج انتخابات اعتراض کرد ولی دیدین چه جوری برخورد کردن؟! یه جای مقاله گفته از خود گذشتگی مسئولین احتیاجه! نخواستیم! دولت همون قانون اساسی رو رعایت کنه، بعد برسه به از خودگذشتگی!
دانشگاه رو که کردن میدون جنگ!
در حالیکه خودشونم میدونن که ما بیشمارانیم…
ناشناس
لطفا اول زحمت بکشید و بیانیه های آقای موسوی را مطالعه کنید بعد توصیه بفرمایید:
ماجرای ما، هر چقدر تلخ، یک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنیم و بیگانگان را در آن دخالت دهیم به زودی پشیمان خواهیم شد. (بیانیه ۹)
موج سبز اعتراض های ما تنها منعکس کننده یک خواست مستقل و به حق داخلی است که به مداخله دیگران خوش آمد نمی گوید. (بیانیه ۴)
علاوه بر همه اینها وقتی … به روزنامه ها اجازه نمیدهند بیانیه میرحسین را چا=پ کنند انتظار دارید او را در سیمای میلی راه دهند؟
hamishe az khandane matalabe in site lezzat bordeam agar che jafaye bihad rava shode vali azhane roshan eltyam bakhsh ast
این دوست ناشناسی که از آقای موسوی خواسته اند به خاطر اسلام و انقلاب به تلوزیون بیایند مثل اینکه از واقعیت موجود اطلاعی ندارند و نمی دانند که …. اگر می گذاشتند در همان ابتدای فضای بعد از انتخابات شخصیتهایی چون آقای موسوی در تلوزیون اعتراض خود را مطرح کنند و مردم صدای خود را از رسانه ای که هزینه اش را می دهند بشنوند، شاید الان اینگونه وضعیت کشور مبهم نمی شد.
این دوست عزیز ناشناس باید به بیانیه های آقای موسوی مراجعه کنند و ببینند که ایشان چگونه ایران، مردم ایران، اسلام، انقلاب و امام را در بیانیه هایشان جا می دهند و به خاطر همه اینها است که اینگونه مورد تهاجم …. و نان به نرخ روز خورها واقع می شوند.
ایشان دقت نکرده اند که آقای موسوی ایران را برای همه ایرانیان می خواهند و آمده اند که مردم را به دوست و دشمن تقصیم نکنیم که این بزرگترین جفا به ایران، اسلام و انقلاب می باشد.
۲۲ بهمن رو هم سبز میکنیم
برادر عزیز احسنت.خوب گفتید.تنها نکته ی مثبت کلام شما دعوت به آرامش و پرهیز از خشونت بود.اما یادتون نره این جنبش ارث پدر جنابعالی نیست که براش فرمول تعیین کنید.خود مهندس موسوی هم اختلافات رو پذیرفته. شما چرا نمیخواید قبول کنید نسل جون اگه مثل شما فکر نمیکنه حق طبیعیع اونه؟ چرا فکر میکنید اگه ما با اصول شما مخالفیم منحرف شدیم و باید به مسیر برگردیم؟ ما راه خدمونو پیدا کردیم اما نمخوایم از خشونت به دموکراسی برسیم.شما هم بهتره بجای نسخه پیچیدن و توصیه به جونایی که کلی هزینه دادن به تفکرشون احترام بزاری و بگی زنده باد مخالف من.
بهترین راه این است که ۲۲ بهمن همه با کفن بیان تو خیابونا
وقتی کرک پری نداری چطوری میخوای سبزش کنی
دیروز عصر، وقتی از جلوی یه مسجد رد می شدم، یه اسکناس ۵هزاری که روش مُهر “رای من کو؟” بود و داخل یه صندوق صدقات انداختم ، ولی متوجه نشدم که چند نفر بسیجی هواسشون به منه . سوار ماشینم شدم و حرکت کردم. تو آینه احساس کردم که یه پژوی مشکی تعقیبم می کنه . ……… و تو یه خیابون خلوت جلومو گرفتن . و چهار نفرپیاده شدن و با فحش و لگد به جونم افتادن. یکیشون دست راست منو گرفت و تکیه داد به دیوار و با گزن چن تا خط رو شاهرگ دستم انداخت. یکیش خیلی عمیق بود .کتکم زدن و متواری شدن .از دستم اونقدر خون اومد که شلوارم که دستمو باهاش پاک می کردم ، کلا” خونی شد.به زور خودمو به بیمارستان امام رضا ی تبریز رسوندم. و اونا هم مجانی پانسمانم کردن . بعدا” فهمیدم که کتک خوردن من بخاطر پول نبوده، بلکه بحاطر پلیور سبز و تسبیح سبزم بوده. آقای موسوی من جان سالم با مصیبت ……………. بدر بردم. هواستون باشه یه قدم عقب نشینی کنید، ببخشید …..و ببخشید ….. سوارمون میشن . اینهمه آدم پشتت وایستاده . ما با هاتیم. یا علی بگو. موسوی ، آذری ها .. و روشن فکر ها دنبالتن . . خس و خاشاک و بزغاله اونان ، نه ما…… دست خدا بر سر ماست. فقط همت می خواد.
لطفا اطلاع رسانی کنید که برای ۲۲ بهمن باید به چه شکل عمل کنیم . اگر لازم باشه صدبار دیگه هم به خیابونها میایم تا اعتراضمون به
دولت وقت اعلام کنیم .
salam.khaste nabashid.shegef angiz nist ke enghadr hagh va batel shabih ham shode ast.chera ke dar akhar zaman besar mibarim. vali shoma khodeton khob midinid ke hagh ba kie. hata agar harf az eslam be zaban byarid.hamin site khodeton neshanash nist ke mir hossein ra bot kardid:mard farhang va honarva modir!!!! jalebe
سلام ودرود به ایرانیان سبزفکر وسبزاندیش.ما همه با همیم ویک هدف داریم وان ایران برای ایرانی وجهان برای ایرانی
سلام و خسته نباشید. آیا دلیل خاصی دارد که پیام مربوط به اهدای عضو که با همین نام گذاشته شده بود را منتشر نکردید.
ممنون
با امید ایرانی سبز
ما بیشمارییییم
هر کاری کنید ولی بدونید که بسیجی تا اخرین قطره خونش پشت رهبرش سید علی خامنه ا ی وایساده و تا نمیره از جمهوری اسلامی دفاع میکنه چون دوست ندارا کشورش مثل عراق بشه
سلام -کاملا درست است نباید گذاشت ایران مانند عراق شود،.باید بیش ازآن که یک فرد اهمیت داشته باشد، منافع ملی یک جامعه رااولویت بدهیم.درچارچوب منافع ملی جایگاه همگان ازجمله رهبری نیزبه درستی تعیین می شود وازتبدیل ولایت فقیه به حکومت فردی جلوگیری می کند.