توضیح دختر نوری زاد درباره وضعیت پدرش
چکیده :پدر از من خواستند در وبلاگشان مطلبی را بنویسم اما من هنوز دست نگه داشته ام. در ضمن خواستم تعداد زیاد كامنتها را به روز كنم كه بعد از دو صفحه منصرف شدم . كه این نظرات برای من نیست . صاحبش كه برگشت كلیك خواهد كرد . در نهایت از همه ی دوستان كه جویای حال هستند...
کلمه: محمد نوری زاد شب قبل از دستگیری اش توسط دادستانی تهران در ویلاگش نوشته بود:
نیم ساعت پیش دوستی از پلیس امنیت که خود را سروان شایسته می نامید تماس گرفت که : شما را احضار کرده اند . فردا ساعت هشت و نیم صبح منتظرتان هستم . صدای مهربان او را بجای آوردم . او ، سال پیش نیز مرا به جرم توهین به مراجع فراخوانده و به دادسرا فرستاده بود . پرسیدم این بار به چه جرمی ؟ خندید و گفت : بجرم توهین به رییس قوه قضاییه . دانستم که واژه “پردمه ” کار دستم داده . راستی مگر قرار نبوده و نیست که اکسیژن قاضیان عدالت باشد ؟ ما کجا راه تنفس قاضی القضات شهر را بند آورده ایم مگر ؟
۴روز پس از دستگیری زینب نوری زاد دختر محمد نوری زاد در ذیل این مطلب نوشته است:
سلام .
پدر همچنان اوین هستند و ما خبری از ایشان نداریم . البته ان شاا… که خیر است . در حال پیگیری کارهای اداری هستیم . و هنوز هم نمی دانیم چرا خبر بازداشت ایشان را روابط عمومی دادسرای انقلاب منتشر کرده و در ذیل آن به دروغ عجز از تودیع وثیقه را اضافه کرده است ؟! امیدواریم پیگیری های ما نتیجه دهد. پدر از من خواستند در وبلاگشان مطلبی را بنویسم اما من هنوز دست نگه داشته ام. در ضمن خواستم تعداد زیاد کامنتها را به روز کنم که بعد از دو صفحه منصرف شدم . که این نظرات برای من نیست . صاحبش که برگشت کلیک خواهد کرد . در نهایت از همه ی دوستان که جویای حال هستند سپاسگزاریم
سلام من از کوهدشت لرستان کامنت میدم ظهر عاشورا یه عاشورای دیگه به پا می کنیم.به امید ریشه کن شدن ظلم
درود بر محمد نوری زاد ، حر زمان . واقعا قلم زیبایی دارن . به امید آزادی هر چه زودترشون .
به داشتن هموطن آزاده ای چون آقای نوری زاد افتخار می کنم
vvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvv
ممنون از اطلاع رسانیتان از آنجا که نسبت به ایشان حقیقتا ارادت پیداکردم واقعا خوشحال میشوم خبر سلامتی وآزادی ایشانرا بشنوم
خیلی ممنون از اطلاع رسانیتان من واقعا خوشحال میشوم خبر سلامتی وانشاءالله آزادی ایشان را بشنوم فقط خداکند وقتی آزاد شدند مثل بعضی وادار به سکوت نشن.
اگر از حال پدر بی خبر هستند، چطور از ایشون خواستند مطلبی در وبلاگشون بنویسند؟
به نظر من بچه های جنبش سبز باید هرکی رو که تو کارناوال عاشورا شرکت می کنه بگیرن و تو شهر بگردونن بی آبروشون کنند
شما باید پرچم دار راهه پدر باشید
حال که پدر نیست قلم او که هست
…….
…….
Zeynab jan, be pedari mesle pedare shoma bayad eftekhar kard, man motaasefaneh chand hafteyee hast ke Iran nistam, vali ghalbam va rooham ba shomast chera ke be rahe pedare shojae shoma na tanha motaghedam balke Iman daram ke peeroozand, motaasefam ke roozhaye sakhtee ra megozaraneed, vali pedare shoma na tanha dar tareekhe Iran khahand mand balke dar tareekh ba name neek khahand mand, mamnoon az etelaat resaneeye shoma, be omide rahayee pedaretoon va bazghaste saheeh va salamateshan be kanoone khanevadeh. Dorood bar shoma.
قابل توجه سمیرا خانم ! اینها اگه آبرو داشتند این کارها را نمی کردند
گرگها خوب بدانند در این ایل قریب گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز………… گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره چوبی پسری هست هنوز………….. آب اگر نیست نترسید که در قافله امان دل دریایی و چشمان تری هست هنوز