سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » یادداشت حیات نو:هرکه ازما نیست، علیه ماست ؟...

یادداشت حیات نو:هرکه ازما نیست، علیه ماست ؟

چکیده :ياس مع الفارق کردن ناشيانه وقايع تاريخي، اظهار نظرهاى سطحى و سرسرى و فحش و دشنام و تهمت چيزى جز ترويج شايعه سازى و ايجاد فضاى شقاق و اختلاف، و سياه کردن هواى سياسى کشور و تهديد منافع و وحدت ملى ثمره اى ديگر خواهد داشت؟ البته شايد در دنيا به دلالت اينکه سواد بايسته‌اى لازم نيست، آسان ترين کار فحاشى و زدن تهمت و نشر اکاذيب باشد، اما آيا نشريه يک موسسه علمى‌‌و دانشگاهى که بايستى پراکندن علوم و اخلاق حسنه اسلامى‌‌و اخوت و دوستي، وحدت و وفاق و امر به معروف و نهى از منکر را پيشه خود سازد، مى‌‌تواند بر اين شيوه نادرست اصرار کند؟!! راستى شاعر چه خوب گفته است: مصرع رنگين، کم از شمشير خون آلود...


کلمه:محمد مهدی حسنی: میرسید على همدانى عارف نامى‌‌قرن هشتم هجری، در کتاب ذخیره الملوک؛ آنجا که از مقوله حقوق « صحبت و اخوت» حرف مى‌‌زند، حق تعلیم و نصیحت دینى را در زمره حقوق هفت گانه احصاء کرده و گوید : بر مومن شفیق واجب است … در حالت نصیحت و ارشاد، وظیفه اسرار و تلطف را رعایت کند و از افضاح برادر بر ملاء خلق، احتراز واجب داند. آنگاه در تبیین حقّى دیگر و با اشاره به معناى آیه ۲۱۶ از سوره شریف الشعراء :فان عصوک فقل انّى برى ممّا تعلمون فرماید : … اگر در فرمان و نصیحت تو عاصى شوند، بگوى من بیزارم از آنچه مى‌‌کنید و نفرمود که از ایشان بیزار شو و از اینجا بود که از ابودردا رضى الله عنه پرسیدند که فلان برادر تو به معاصى مشغول است او را دشمن مى‌‌دارى یا نه؟ گفت: آن فعل او را دشمن مى‌‌دارم ولى او همچنان برادر من است.

عجیب است، هرگاه فارغ از ما، بازى سیاسى و من‌ها شروع مى‌‌شود، همه چیز یا سیاه مى‌‌شود و یا سفید. هرکه ازما نیست، علیه ماست و در این میانه تعالیم مذهبى و بایدها و نبایدهاى اخلاقی، مظلومانه به حاشیه کشیده مى‌‌شود.

دیشب هفته نامه پرتو شماره ۵۰۵ چهارشنبه ۲۷ آبان ماه ۱۳۸۸ را ورق مى‌‌زدم، هفته نامه اى که به صاحب امتیازى موسسه آموزش و پژوهش امام خمینى (ره) منتشر مى‌‌شود و ریاست و مدیریت موسسه با آیت الله مصباح است و به قول خودشان نشریه اى که در ده سال پیش و بعد از روى کار آمدن جریان انحرافى مدعیان اصلاحات (به نقل از ص۳ – ستون شما و مردم) پاى به عرصه وجود گذارده است.

به‌رغم اینکه در صفحه یازده نشریه، نویسنده اى از ویژگى‌‌هاى تفسیر آیت الله مصباح سخن مى‌‌گوید که: ایشان آراء و عقاید دیگران را به خوبى بیان و بدون آن که اسم اشخاص را ذکر نماید، با دلیل و منطق، شقوق و ابعاد هریک را همراه با ضعف آن رد مى‌‌کنند.

در حقیقت ایشان مبارزه با افکار منحرف و نه اشخاص را در دستور کارخود قرار مى‌‌دهند و چنین بر مى‌‌آید که دیدگاه آیت الله با نظر میرسید على همدانى یکسان است و هر دو بر کرامت انسان ها و رعایت شأن و حرمت افراد تاکید دارند، لیکن ظاهراً شاگردان ایشان در نشریه وابسته ، از استاد پیشى گرفته و عملى عکس مى‌‌کنند. چنانکه با گذر بر مطالب هفته نامه مزبور و تیترهایش معلوم مى‌‌شود، گردانندگان هفته نامه، انگارى به این اخلاق و مشى حسنه اعتقادى ندارند.

آنان بى محابا و بدون ترس از اینکه در مظان اتهام توهین و افترا و نشر اکاذیب قرار گیرند، همچون کیهانیان با احساس مصونیت کامل، به هتک حرمت افراد و رهبران موسوم به جناح اصلاح طلب مى‌‌پردازند و تو گویى این همه واژگان موهوم و موهن و انشاى خارج از عرف و اخلاق روزنامه نگاری، نقل و نبات است که لابد بایستى تعارف شود.

با عرض پوزش از آنان که نام شان برده مى‌‌شود، براى اثبات مدعاى خود، بخشى از این ناگفته‌ها را نقل مى‌‌کنیم، با این توضیح که عنوان مطلب و شماره صفحه مربوط به هر نقل در میان دو کمان آمده است:

داغ ننگ حمایت اربابان نظام سلطه بر پیشانى اصلاح طلبان … نور چشمى‌‌هاى کاخ سفید … جریان انحرافى … همسویى فراوان پرچمداران جریان سبز- خودى نمایان – با دشمنان دین و نظام … هم مانندى آنان با دشمنان ائمه (ع) و ابن ملجم و شمر… اعتبار و آبرو اندک داشتن … سوار بر موج نفسانیات شدن براى ارضاى شهوت قدرت طلبى و جاه پرستى …. بازیچه بازیگردانان آن سوى مرزها و طلبکار نظام و ملت بودن …

زیر پا گذاردن آرما‌ن‌هاى ملى و دینى …. دادن شعار جمهورى ایرانى و فریاد نه غزه، نه لبنان … به ورطه گمراهى افتادن … هم صدایى با منافقان و سلطنت طلبان (سرمقاله ص ۱) – قیاس اصلاح طلبان با سازمان منافقین و براندازان نظام در سالهاى دهه ۶۰ و تاکید بر اینکه خاتمى‌‌و فرماندهان جریان اصلاحات به آخر خط رسیده و راهى جز انتخاب راه منافقین ندارند … ادعاى اتحاد جنبش سبز موسوى و خاتمى‌‌با اپوزیسیون براندازو حمایت مالى آمریکا از جریان اصلاحات (تحلیلى بر حمایت بى پرده بوش از مدعیان اصلاحات ص ۳) – انعکاس بى کم و کاست سخنان دکتر محمد جواد لاریجانى درهمان صفحه ( که نقل و نبات‌‌هاى مرحمتى ایشان بى نیاز از توصیف و خارج نویسى است) – موضع گیرى‌‌هاى ضد دینى و ضد قانونى (آیت الله) صانعى …. [این که مى‌‌گویند حساب…. و فرزندانش از هم جدا مى‌‌باشد اشتباه است آقاى …. دستور مى‌‌دهد و فرزندانش انجام مى‌‌دهند.] …. انتساب صفات قانون شکن و رسوا و بى آبرو و منافق و ضد ولایت فقیه به (آیت الله) صانعى و موسوى و کروبى (شما و پرتو ص ۳ و ۷) …. کارشناس مسائل دینى شان: استفاده از رنگ سبز، تظاهر و نفاق است و جریان فتنه از این رنگ سوء استفاده مى‌‌کند (ص ۱۰)….

از قول نماینده مجلس : با گذشت چند ماه درحال حاضر از جریان سبز تنها اراذل و اوباش باقى مانده است … آنهایى که از این افراد (موسوى و کروبی) استفاده ابزارى کردند با پایان تاریخ مصرفشان بین آنها اختلاف و درگیرى نیز ایجاد مى‌‌کنند ( ص ۱۰) … عاملان و سران این فتنه (حوادث پس از انقلاب) در شمار مفسدان فى الارض هستند (الفتنه اشد من القتل ص ۱۰) …. برخى رجال سیاسى مصداق آیه ۷۰ سوره نحلند که: از شما کسانى هستند که به پست‌ترین دوره عمر مى‌‌رسند تا بعد از علم و آگاهی، چیزى ندانند و همچنین مصداق دو جمله از فرموده‌‌هاى حضرت على (ع) بر جنازه‌‌هاى کشته شدگان جملند …. جریان رجعت طلب و ولید و مروان و سعید بن عاص‌‌هاى اموى زمان …. مرتجعان شورشی، جملى ها، قاسطین و نهروانى ها … تمسک به قیاسى تاریخى – قانون اساسى بر سر نیزه کردن و دعوت به حکمیت اصلاح طلبان … رقابت نامزدان و دولت و احمدى نژاد بهانه است و فى الواقع جنگ استکبار با جبهه اسلام است (تب پس از واکسن ص ۱۰) …..مرحوم مدرس یکبار گفت سیاست ما عین دیانت ماست، لیکن اینان همواره گفته وى را به صورت یک مثل سائره سیاسى تکرار مى‌‌کنند و ادعاى ولایت مدارى و پیروى از معصومین و ادعاى قرآن و نهج البلاغه و معراج السعاده و صحیفه سجادیه خوانى شان گوش فلک را کر مى‌‌کند.

با این همه چنین بى‌محابا، به یک مرجع تقلید اهانت کرده و یاران انقلاب و امام را منافق، مستکبر، دشمن ائمه و ابن ملجم و شمر و جملی، رسوا و بى‌آبرو و مفسد فى الارض و … مى‌‌خوانند، در حالى که نظر صریح و اعلام شده مقام رهبرى غیر آن است، ایشان نیز همچون امام (ره) بر لزوم وجود و تداوم حیات هر دو جریان عمده سیاسى داخلى و اهمیت وحدت ملى میان آنان همواره تا کید داشته و در باره برخورد حذفى برخى افراطیون مى‌گویند: … سخنان متهمان درباره اشخاص دیگر، حجیت شرعى ندارد و مسموع نیست و از این طریق نیز نباید فضا را به تهمت و سوءظن آلوده کرد… نباید حرف‌ها و ادعاهاى این رسانه‌‌هاى مغرض را به بهانه ایجاد شفافیت، تکرار و پخش کرد و به دیگران تهمت خیانت یا خطا زد چرا که این کار شفافیت نیست بلکه کدر کردن فضاست….

اگر یکى از روزنامه‌‌هاى اصلاح طلب، یک دهم این سخنان را در باره یکى از اصولگرایان با رده مدیریت پایین منتشر کند، بى‌تردید آن روزنامه مورد سوال و شکایت قرار مى گیرد. آیا نقض حریم مرجعیت، دشمن خواندن دوستان و اعلام جنگ با آنان، بازتاب غمز و بازى الفاظ بر اوراق و قیاس مع الفارق کردن ناشیانه وقایع تاریخی، اظهار نظرهاى سطحى و سرسرى و فحش و دشنام و تهمت چیزى جز ترویج شایعه سازى و ایجاد فضاى شقاق و اختلاف، و سیاه کردن هواى سیاسى کشور و تهدید منافع و وحدت ملى ثمره اى دیگر خواهد داشت؟ البته شاید در دنیا به دلالت اینکه سواد بایسته‌اى لازم نیست، آسان ترین کار فحاشى و زدن تهمت و نشر اکاذیب باشد، اما آیا نشریه یک موسسه علمى‌‌و دانشگاهى که بایستى پراکندن علوم و اخلاق حسنه اسلامى‌‌و اخوت و دوستی، وحدت و وفاق و امر به معروف و نهى از منکر را پیشه خود سازد، مى‌‌تواند بر این شیوه نادرست اصرار کند؟!! راستى شاعر چه خوب گفته است: مصرع رنگین، کم از شمشیر خون آلود نیست.

منبع :روزنامه حیات نو



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.