سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » بیانیه شماره ۱۵ میرحسین موسوی درباره بسیج مستضعفان...

بیانیه شماره ۱۵ میرحسین موسوی درباره بسیج مستضعفان

چکیده :برادران بسیجی من! کدام عیب و کاستی در آرزوهای امام برای بسیج وجود داشت که از آنها کناره گرفته ‌شود؟ و چرا باید چهره‌ای که با زحمات گذشتگان شما پدید آمد به کدورت‌ها آلوده گردد؟ شما خود با مردمید و از مردمید. مفاهیمی که فطرت مردم آنها را می‌پسندد چرا باید در نزد برخی از دوستان بسیجی ما نفرت ایجاد کند؟ کدام زشتی در نام‌هایی چون آزادی وجود دارد که وقتی بر زبان می‌آید قلب بعضی از آنان را مشمئز می‌کند، گویی که نام بزرگترین گناهان...


کلمه: مهندس میر حسین موسوی به مناسبت فرا رسیدن سی امین سالگرد تاسیس بسیج مستضعفان بیانیه ای را صادر کرد.نخست وزیر محبوب امام در این بیانیه به اهداف تاسیس نهاد بسیج مستضعفان و مقایسه ای بین عملکرد این نهاد در سالهای اولیه انقلاب وماههای اخیر پرداخته است.

به گزارش کلمه متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجم آذرماه سالروز تاسیس بسیج مستضعفان از سوی امام خمینی و فرصتی است تا این نهاد موثر در تاریخ انقلاب اسلامی در معرض نگاهی دوباره قرار گیرد. بسیج چه بود و چه هست و چه باید باشد؟ بسیج را چه چیز ساخت و چه چیز نامدار کرد و قهرمان تمامی سلیقه‌ها و گرایش‌ها در دوره‌ای از تاریخ معاصر این سرزمین قرار داد؟ آن سابقه درخشان و دستاورد بزرگ که بسیج نامیده شد با بودجه‌های کلان و سلاح‌های گران به دست نیآمد. سازماندهی برتر نبود که از بسیج اسطوره ساخت و قدرت نظامی نبود که توانایی‌های بسیج را شکل داد، بلکه نیت‌هایی پاک و عمیق این بنای بلند را برافراشت و اسوه‌هایی را پرورش داد که هنوز هرگاه از آنان نام برده می‌شود گویندگان و شنوندگان، یاران پیامبر (ص) را به یاد می‌آورند.

علاوه بر این، بسیج در تاریخ انقلاب نماد و نهاد شجاعت و ایستادگی ملت ماست. سی سال پیش از این امام بسیج مستضعفان را در مقابله با احتمال حمله نظامی ابرقدرت ها به وجود آورد و این موثرترین اقدام ممکن برای پیشگیری از آن خطر بود. در این سه دهه هیچ سلاحی وجود نداشت که قدرت‌های بزرگ و کوچک مخرب‌تر از آن را در اختیار نداشته باشند و تنها چیزی که آنان را از گزند رساندن به این خاک منصرف و یا پشیمان می‌کرد ملاحظه شجاعت مردمی بود که از قدرت قدرتمندان نمی‌ترسیدند و در دفاع از آرمان‌ها و حقوق خود کوتاهی نمی‌ورزیدند. بسیج قابی بود که این چهره از ملت ما را به نمایش می‌گذاشت.

و بسیج جلوه‌گاهی بود برای ظهور یکپارچگی اقشار و سلیقه‌های گوناگون مردم ما. زمانی که پدر دلسوز ما این نهال را غرس می‌کرد گفت: «کشوری که بیست میلیون جوان دارد، باید بیست میلیون بسیجی داشته باشد». چنین هدفی چگونه می‌توانست تحقق بیابد اگر بسیج به یک سلیقه یا نحله یا فرقه یا قشر تعلق پیدا می‌کرد؟ بلکه مقصود او از ارتش بیست میلیونی ایجاد ‌آن ظرفی و رنگی بود که بتواند تمام، یا لااقل اکثریت عظیمی از رنگ‌های جامعه را در خود جمع کند؛ شبیه‌ترین چیز به پرچم‌های سالار شهیدان (ع) که هر ساله در کشور ما بلند می‌شود و همه اقشار مردم ما، حتی برخی از اقلیت های دینی را گرد خویش می‌آورد.

اگر بسیج به یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخی ملت ما تبدیل شد به خاطر توجه به چنین رمزهایی بود، والا از صرف یک نام چنین هنرهایی ساخته نیست؛ هنر تبدیل انسان‌هایی عادی به لشکر مخلص خدا، هنر پایدار ماندن و پیروز شدن با دستانی خالی و هنر محور و مایه وحدت و سربلندی یک ملت تاریخی و بزرگ قرار گرفتن.

اینک نیز داستان همین است. نوعی از نام‌ها و نشانه‌ها، نوعی از کلمات و ظواهر، نوعی از لحن‌ها و لهجه‌ها، نوعی از جملات و طلسم‌ها…. نیستند که مدرسه‌های عشق و انسان‌های بزرگ می‌سازند. تمامی بسیجیان نامدار و گمنامی که ایمان و ایران به آنان افتخار می‌کند به صرف ادای چند حرف در میادین سابقین قهرمان نشدند. آنان در بوته قرار گرفتند. و در این جهان کیست که در بوته‌های فتنه آزموده نشود؟

احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون.

آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم به حال خود رها می‌شوند و در فتنه‌ها آزموده نخواهند شد؟

و لقد فتنا الذین من قبلهم و لیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین

به تحقیق کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم و خداوند خواهد دانست کسانی را که راست گفتند و خواهد دانست آنانی را که دروغ‌گویانند.

اینک نوبت به وارثان باقری‌ها و باکری‌ها رسیده است. نسل جدیدی که بسیجی نامیده می‌شود امروز در بوته تاریک‌ترین شبهه‌ها و فتنه‌ها قرار دارد. آیا این نسل جدید نیز شبیه به کسانی هستند که جنگ جمل را در رکاب امیرمومنان (ع) مبارزه کردند؟ یا این قیاس‌ها واهی است و کسانی که این‌گونه قیاس می‌کنند بسیج را ماشینی سرکوبگر می‌‌خواهند برای زدن و گرفتن و آزار و حتی قتل انسان‌هایی که تنها جرمشان دعوت به دادگری است؟ چه کسانی جواب این سوال را می‌دانند؟ هویت آن سازمانی که اینک بسیج مستضعفان نامیده می‌شود به راستی چیست؟ دستگاهی بی‌نیت که بفرموده چشمانش را می‌بندد و دست ‌و پای خواهران و برادرانش را می‌شکند، یا نهادی مجهز به عمیق‌ترین بصیرت‌ها که می‌تواند در ظلمانی‌‌ترین شب‌های فتنه راه‌ را از بیراهه‌ تشخیص دهد؟ شب فتنه روز کسانی است که در پاسخ به این پرسش‌ها مردد مانده‌اند.

اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن. پاسخ پیامبر (ص) را به تمامی این تردیدها بشنوید که وقتی فتنه همچون پاره‌های شب تاریک شما را فرا گرفت باید به قرآن رو کنید. قرآن شفیعی است که اگر به سود کسی شفاعت ‌کند از او پذیرفته خواهد شد و چون به رغم کسی شهادت ‌دهد تصدیق می‌شود؛ کتابی که هرکس آن را پیشوا و پیشارو بگذارد به بهشت می‌رود و کسانی را که به آن پشت کنند به سوی دوزخ می‌راند؛ کتابی که به سوی بهترین راه‌ هدایت می‌کند؛ کتابی که به روشنی و صراحت ما را فرمان می‌دهد تا با راستگویان باشیم.

یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین

ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید.

ولی اگر معلوم بود کدام گروه راستگو هستند که شب فتنه به پایان می‌رسید. در عین حال این قدر معلوم است که راستگویان دروغ نمی‌گویند. کسانی که در مبارزه سیاسی اصلی‌ترین شیوه‌شان دروغ گفتن است حتما راستگو نیستند؛ تقوا در همدستی‌ با آنان و ایمان سازگار با پیروی‌شان نیست. آیا در این چند ماهه هیچ دروغی نشنیده‌اید؟ ای جماعت مومنان! تقوا کنید و با راستگویان باشید.

بسیج چه بود و چه خواهد بود و چه باید باشد؟

بسیجی که امام می‌‌خواست در مقابل ملت قرار نمی‌گرفت، بلکه در کنار مردم و پشت‌سر آنان بود؛ بسیجی که فراتر از جناح‌ها عمل کند و بازوان بلندش همه اقشار را در بر بگیرد؛ بسیجی که از دوستی مردم لذت ببرد؛ بسیجی که به دنبال رفاقت و محبت و یگانگی مردم باشد؛ بسیجی که بدون توجه به اختلافات سلیقه‌ای خود با دیگران حافظ عرض و ناموس‌شان باشد، که آنان یا برادر او در دینند و یا نظیر او در آفرینش؛ بسیجی که حرمت حریم‌های خصوصی مردم راحفظ کند. امام بسیج را به عنوان ابزاری برای قدرت حاکمان نمی‌خواست، بلکه نهادی برای قدرت مردم می‌دید تا حاکمیت آنان بر سرنوشتشان تضمین نماید. قرار بود رفتار و اندیشه بسیجی در مردم اثر کند، نه آن که قدرت بسیج بر سر مردم فرود آید. قرار نبود بسیج جیره‌خوار دولت شود و به ازای دستگیر کردن مردم در اجتماعات پاداش سرانه بگیرد. افسوس بر بسیج اگر تا حد یک حزب سیاسی تنزل کند؛ این آن چیزی نیست که امام ما برای بسیجیان می‌خواست. قرار نبود بسیج به دستگاهی تبدیل شود که اختیار انتخاب و آزادی رای را از مردم بستاند.

برادران بسیجی من! کدام عیب و کاستی در آرزوهای امام برای بسیج وجود داشت که از آنها کناره گرفته ‌شود؟ و چرا باید چهره‌ای که با زحمات گذشتگان شما پدید آمد به کدورت‌ها آلوده گردد؟ شما خود با مردمید و از مردمید. مفاهیمی که فطرت مردم آنها را می‌پسندد چرا باید در نزد برخی از دوستان بسیجی ما نفرت ایجاد کند؟ کدام زشتی در نام‌هایی چون آزادی وجود دارد که وقتی بر زبان می‌آید قلب بعضی از آنان را مشمئز می‌کند، گویی که نام بزرگترین گناهان باشد؟ حال آن که هنوز بزرگترین میعادگاه‌ها در اکثر شهرهای ما به نام آزادی خوانده می‌شوند. مگر نمی‌گوییم عنوان‌هایی چون حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیت‌ها، و امثالشان محمل‌هایی است تا قدرت‌ها ریاکارانه خویشتن را به آنها الصاق کنند و سیمایشان را زیبا جلوه دهند؟ چرا آنهایی که قاعدتا باید صاحبان اصلی و اصیل چنین آرمان‌هایی باشند از آنها فاصله می‌گیرند؟ مگر می‌خواهند مکتب‌شان کریه جلوه کند؟ چرا این مفاهیم را لعن می‌کنیم و ملاک بی‌دینی قرار می‌دهیم؟ دینی که چونان یک بوته گل دلخواه برای بشر ارمغان آورده شد، از بس که آموزه‌هایش ملایم و موافق با فطرت بود. مبادا آن را تبدیل به یک بوته خار کنیم تا هرکس با هر گوشه از آن تماس می‌گیرد زخمی شود؛ زخم‌هایی از نوع آنچه جوانان ما در خیابان‌ها می‌بینند.

بسیج نیز سی سال پیش از این همچون یک بوته گل و یک پارچه نور متولد شد. آیا اگر کسی رجعت به آن عهد نورانی و نخستین را بخواهد به انقلاب پشت کرده است و دست به براندازی نظام زده است؟ آیا اگر کسی بازگشت به نسخه اصیل انقلاب اسلامی را طلب کند، آیا اگر کسی خواستار آن اسلام ناب محمدی که امام منادی و معرف آن بود باشد و از خرافه‌پرستی‌ها و قشری‌گری‌هایی که با نام دین به مردم فروخته می‌شود بیزاری بجوید، آیا اگر کسی اجرای بدون‌تنازل قانون اساسی را دنبال کند، آیا اگر کسی از وفاداری به عهدهای ایمانی و انسانی بپرسد جز به دادگری فراخوانده است؟ آیا چنین کسانی باید در خیابان‌ها کتک بخورند، در زندان‌ها شکنجه ببینند و به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شوند؟ آیا اسلام و قرآن اجازه می‌دهد مردمی که با مسالمت حاکمانشان را به عدالت امر می‌کنند کشته شوند؟

و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم

و مردمی را که به دادگری امر می‌کنند به قتل می‌رسانند، پس آنان را به عذابی دردناک بشارت ده.

بسیج چه بود و چه خواهد بود اگر به مسیری که پیش‌رویش گذاشته شده است ادامه دهد؟ آن نیرویی که یک زمان نماینده شجاعت ملت ما بود آیا اینک به کار گرفته شود تا ایرانیان را بترساند؟ کاملا پیداست که آخرین و تازه‌ترین راهبرد اقلیت اقتدارطلب ایجاد هراس در مردم است. آیا لباس‌های مخوف می‌پوشند و ‌در خیابان‌های شهر آرایش‌های نظامی به خود می‌گیرند تا هم‌وطنانشان را مرعوب کنند؟ یا مردم را می‌ترسانند چون خود می‌ترسند؟ یا فرزندان انقلاب را به هفت سال و ده سال و پانزده سال زندان محکوم می‌کنند تا به خود تسلی داده باشند؟ و فکر نمی‌کنند که با این رفتارهای کوته‌بینانه چگونه امنیت ملی کشور را در معرض خطر قرار می‌دهند.

کافی است مردم بترسند تا پای قدرت‌ها به مرزهای این بوم باز شود. کافی است سمعه شجاعت این ملت خدشه‌دار گردد و بیگانه در دلاوری و استواری آنان تردید کند تا خواب های سی ساله تعبیر شود. به دو کشور همسایه ما که اینک در اشغال خارجی قرار دارد نگاه کنید. در هر دو آنها نخست مردم ترسانده شدند و ترسیدند. ظاهرا قدرت‌ها با شعار آزادی‌بخشی به این دو کشور قدم گذاشتند، در عین‌حال که وقتی ابوغریب‌ها را به راه می‌انداختند طمع خویش را در چهره‌های وحشت‌زده مردم پنهان نکردند. آنها با صراحتی که بیشتر از آن ممکن نبود به مردم این دو کشور می‌گفتند شما همان‌هایی هستید که از صدام و طالبان وحشت داشتید، پس اینک حق آن است که از سلاح‌های رعب انگیزتر ما بیشتر بترسید. حتی تروریست‌های افراطی هنوز به آن امید که بتوانند همچون خونخواران پیش از خود بر هراس مردم این کشورها حکومت کنند آنان را بیرحمانه می‌کشند. قربانیان ددمنشی‌های صدام و طالبان هنوز دارند تاوان ترس خود را می‌پردازند، کما این که ملت ما هنوز امنیت و آرامش خویش را مرهون شجاعت و استحکامی است که در طول سی سال گذشته به نمایش گذاشت.

حال کسانی در داخل کشور می‌خواهند این سرمایه را از ما بگیرند. در مقابل نمایش‌های آنان مردم یا نمی‌ترسند، که نمی‌ترسند، و این آخرین حربه هم از آنان سلب می‌شود، و یا خدای ناکرده می‌ترسند. در آن صورت آیا اسباب‌بازی‌های جنگی از تمامیت این کشور حفاظت خواهدکرد؟

بسیج در تاریخ معاصر ما نه فقط یک نام، بلکه یک عملکرد بود که هرگز از آن بی‌نیاز نمی‌شویم؛ تا جایی که اگر معدودی از متصدیان این عملکرد ماموریت‌های خود را فراموش کنند لازم است ما مردم خود آنها را بر عهده بگیریم. ضرورتی، حتی به مراتب مهم‌تر از آرمان‌های جنبش سبز ما را مجبور می‌کند که اجازه ندهیم کسی در ترسیدن ما طمع کند.

و بدانیم که بالاتر از سیاهی رنگی نیست. ترساندن آخرین تیر ترکش است. مخالفانتان اشتباه کردند و در مقابل مسالمت و مقاومت شما آن را به کار بردند تا اگرکارگر نشود چاره‌ دیگری نداشته باشند. چاره راستین آنها هم خود شمایید، روزی که از مخالفان خود بپرسید آیا پرچم‌های رنگارنگ شما نیز به معنای اصرار بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی است، و اگر آری گفتند آنها را بپذیرید. آن روز وقتی است که همه با هم سبز می‌شویم.

میر حسین موسوی

۱۳۸۸/۰۹/۰۴



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

۳۳۹ پاسخ به “بیانیه شماره ۱۵ میرحسین موسوی درباره بسیج مستضعفان”

  1. hassan گفت:

    امام خمینی (ره)

    شمابسیجیان باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامى در جهان نیازمند فداکاریهاى شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شماست که مى‏توانند به تمامى تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروى مى‏شود به زندگى‏ مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادى رسید. حضور شما در صحنه‏ها موجب مى‏شود که ریشه ضد انقلاب در تمامى ابعاد از بیخ و بن قطع گردد»

  2. حمید گفت:

    جناب معلمی از تهران:
    اولا : با خوابیدن زیر لحاف نمیشه مبارزه کرد.
    دوما : اگر منظورت از ملت شریف ایران خودتونید که باش تا اموراتت بگذره.
    سوما :بسیج رو شما نمی خواد تحدید کنی. بسیج راه خودشو با اقتدار جهت حفظ و کیان کشور از گزند مزدوران داخلی و خارجی ادامه خواهد داد.
    چهارما : اگر بسیج نبود شما الان معلم نبودی بلکه توی زندانهای گوانتانامو بودی.
    پنجما : اگر بسیج و از این مملکت بردارند شماها عرضه ی حفظ کردن این مملکتو ندارین.
    .
    .
    .
    .
    .
    برو بخواب بقیه ی خوابتو ببین.

  3. ali گفت:

    مرگ بر ضد ولایت فقیه

  4. ایرانی ازاد …اریای سربلند.مرگ بر حامی اعراب

  5. زندانی سیاسی ازاد باید گردد…بسیج به یاری خداوند بزرگ به ملت ازادی خواه خواهد پیوست

  6. زندانی سیاسی ازاد باید گردد…بسیج به یاری خداوند بزرگ به ملت ازادی خواه خواهد پیوست.به کوری چشم مسلمان نماهای که زورشان به زنها و بی دفاعان می رسد

  7. ب گفت:

    بسیجی برگرد. این ره که تو میروی به ترکستان است

  8. محبوب گفت:

    خیلی آقایی به مولا.فوق العاده بود.

  9. خسرو گفت:

    درودبرموسوی

  10. امید گفت:

    یاشاسین میرحسین آذربایجان اوغلی

  11. علی گفت:

    عید خجسته غدیر در راه است. ضمن تبریک این مناسبت خجسته، یادمان باشد که صاحب اصلی رنگ سبز حضرت علی (ع) است. و امروز فرزند او یعنی میرحسین موسوی پرچم سبز علوی را در دست دارد. در روز پانزدهم آذرماه هم زمان با عید غدیر جانشین پیامبر اسلام (ص)، بار دیگر به همه نشان می دهیم که این رنگ سبز از آن جنبش آزادی خواهانه ملت ایران ایران است الله اکبر، مرگ بر دیکتاتور.

  12. اميد گفت:

    خواهشمند است برنامه حضور در تجمعات ۱۶ آذر و ایام محرم را به مردم اطلاع دهید آیا اصولاً میر حسین واسه این روزها برنامه ای دارد یا خیر.

  13. محمد گفت:

    صاحب اصلی رنگ سبز حضرت علی (ع) است. باید آگاه باشیم. بازهم قرآن بر سر نیزه شده. باید هوشیار باشیم اینبار پرچم سبز بدست علی است یا دشمن علی؟ بدست حق است یا باطل؟

  14. رضا-گراش گفت:

    درودبرجنبش سبزایران

  15. علی گفت:

    یا حسین میر حسین

    درود بر سبز اندیشان
    بسیجی واقعی همت بود و باکری

  16. amir گفت:

    درود بر موسوی سید واقعی تویی

  17. meisam گفت:

    یا علی سیدعلی.رهبر ما سید علی ولی ما خامنه ای.چرا انقدر مردم را شیر میکنی تا به خیابانها بریزند .ایا سر پل سرات میتوانی جواب خونهای ریخته شده را بدهی؟ ایا شب میتوانی راحت بخابی؟ چرا خدت کاری نمیکنی؟ در این وضعیت بحرانی مملکت این چه کاری است که داری انجام میدهی؟

  18. parham گفت:

    درود بر رئیس جمهور واقعی ما

  19. امید گفت:

    سلام بر مهندس موسوی
    بیانیه ات بسیار روشنگرانه بود

  20. سبزتر گفت:

    خطاب به میثم: آیا امام حسین جواب خونهای کربلا را باید بدهد؟

  21. سامان گفت:

    سلام. با اینکه سایت رو فیلتر کردن ولی نمی تونن اراده رو فیلتر کنن.
    من هم یک بسیجی هستم اما متاسفانه بنظر من بسیج امروز داره از اهداف و آرمانهای تشکیل اون در زمان امام فاصله میگیره.
    به امید پیروزی حق بر باطل

  22. محمد گفت:

    با سلام
    از این جواب بهتر، برای بسیجی های امروزی، من که سراغ ندارم.
    از همه دوستان سبزم میخوام که اگر بسیجی در فامیلشون دارند، حتما بجای بحث کردن این بیانیه رو بهش بدن که بخونه، فکر میکنم خیلی اثرش بیشتره.

  23. محمد گفت:

    با سلام،
    اینکه با وجود این فیلترینگ گسترده۳۲۰ کامنت وجود داره واقعا جای امیدواریه
    خوشحالم که ایرانیم و به همه شما هموطنهای عزیزم افتخار میکنم.
    با آرزوی ایرانی آزاد

  24. jalal گفت:

    drood bar moosavi e bozorg,janam fadaye moosavi

  25. من در روز های قبل از انتخابات و درگیری های شب های آخر تبلیغات به شما موسوی چی ها و همچنین طرفداران احمدی نژاد می گفتم ‏،شکاف بدی میان مردم ایجاد شده است و همه را از درگیری منع می کردم. متاسفانه پیش بینی ها درست از آب در آمد و شکاف بزرگی در میان عامه مردم ایجاد شده است که به نفع هیچکس نیست!؟ هر روز شلوغی و تجمع یعنی….؟امروز فقط با متحد و منتقد و شجاع حرکت کنیم ‏، نه اینکه سطل آشغال ها را بیاوریم وسط خیابان و…. .
    (ضمنا بنده از بسجیان شهرک غرب هستم! بله ، شهرک غرب و سعادت آباد هم کلی بسیجی داره ! میگی نه ، یه سر بیا ببین)

  26. ایران سبز گفت:

    به امید ایرانی همیشه سبز

  27. سامان گفت:

    موسوی زنده باد

  28. اصغر گفت:

    مرگ بر ضد ولایت فقیه

  29. اصغر گفت:

    هر کسی می خواد بره جهنم بره پیش میر حسین موسوی

  30. سحر گفت:

    در پاسخ به اصغر: اصغر عزیز چرا اینقدر تو بوی مرگ میدهی؟ زلال و سبز باش مثل میرحسین که زندگی را برای تو و همه میخواهد.

  31. اصغر گفت:

    در پاسخ به سحر:نمیدونم چقدر با سیاست سرو کار داری.نصیحتت میکنم اگر میخوای عاقبت بخیر بشی مطالعات و تحقیقاتت رو زیاد کن.

  32. اصغر گفت:

    پاسخ به سحر:سحر جان سلام ممنون از نظرت. اگر میشه به نظر خودت درباره تفکر خودت فکر کن

  33. علی گفت:

    اصغر جان تنها نیستی بغیر از تعدادی محدود دوروبر موسوی بیش از ۷۰ میلیون حامی ولایت و عشق ولایت که از جان و دل حامی ولایتشان هستند . به نظر بچه سوسولها هم زیاد توجه نکن

  34. reza گفت:

    تا کی خفت تاکی خاری،ما هم خاستار آزادی هستیم دانشجو ها شما تنها نیستید ما دبیرستانی ها هم با شما هستیم پس ما هم میگیم مرگ بر دیکتاتور

  35. آرش گفت:

    درودبر رئیس جمهور منتخب ملت ایران میر حسین موسوی
    مهندس ما تا آخر ایستاده ایم وحق خود را از دشمن می ستانیم.
    علی بسیجی اگر ما تعداد محدودی هستیم پس اینهمه نیرو برای چیست ؟چرا برای سرکوبی این تعداد محدود ارتش و سپاه و بسیجتان را با اسلحه و باتوم مسلح کرده اید؟این تعداد اندک که ترس ندارد.پس چرا میترسید به این تعداد محدود یک مجوز برای راهپیمایی بدهید؟چرا میترسید انتخابات دوباره در حضور ناظران بین المللی برگزار شود؟شما که به قول خودتان ۷۰ میلیون طرفدار دارید….. قطع موبایل و فیلتر کردن سایت ها برای این تعداد اندک است ؟….

  36. oakman گفت:

    man basije nadidm vali onjor ke tahghigh kardam basij yani mardom na sarkobe mardom hala yeki be man bege ina kian mardomom sarkob mikonan shoma aghaye mosavi adame besiar khobi hasti ke hanoz migi baradar hame adamhaye donyakhodaro ghabol daran man migam khoda javabe inaro mide be zodie zod dost daram biam iran be sarzamine madarim madaram hamishe mige ma behtarin mardome donya hastim bas chera mardom injori zendegi mikonan ye ki be man javab bede lotfan

  37. رضا حسن بگلو گفت:

    یاشاسین موسوی

  38. رضا حسن بگلو گفت:

    یاشاسین بیزیم هموطن ما همه با موسوی هستیم دیروز موسوی امروز هم به تراکتورسازی تبریز میخواهند ظلم کنند yashasin tiraxtor
    http://www.gunaz.tv