کاش ۱۳ آبان به خیابان ها می آمدید!
چکیده :خطاب به تندروهاى مجلس عرض مىکنم، اگر قرار است اظهارنظر کنيد و در اين اظهارنظرها، مخالفان خود را بکوبيد، حداقل روز 13 آبان به خيابانها مىآمديد و جمعيت معترض به سياستهاى خود را مىديديد. اگر فرصت مىکرديد و به خيابانهاى شهيد بهشتي، استاد مطهري، ولىعصر(عج)، انقلاب، کريمخان، ميدان ولىعصر(عج)، ميدان هفتم تير، بزرگراه مدرس و کوچه پسکوچههاى اطراف منطقه حفاظت شده سرى...
حیات نو-مصطفى ایزدى:بر هیچ یک از جریانهاى سیاسى و به خصوص بر چهرههاى معتدل جناح راست پوشیده نیست که ادبیات به کار رفته توسط برخى نامزدها در جریان انتخابات و پس از آن، نقش بارزى در فضاى سیاسى کشور در ماههاى اخیر داشته است. در این چند ماه نوشتهها و گفتههاى فراوانى از محافظهکاران و اصولگرایانى که راه خود را از تندروها جدا کردهاند، در رسانهها منعکس شده که گویاى این واقعیت است. یعنى بسیارى از این عقلاى راست مىپندارند که اگر برخى افراد، با مخالفان خود بهتر عمل مىکردند اوضاع اینقدر بحرانى نمىشد. بهرغم این تجربه تلخى که باعث ریزش فراوان جریان افراطى به خصوص در میان نخبگان و عقلاى جناح مدعى اصولگرایى شد، باز هم کسانى پیدا مىشوند که از همان سنخ ادبیات نامناسب با اصولگرایی، علیه منتقدان و مخالفان خود بهره مىگیرند.
غافل از اینکه به کارگیرى هر نوع عبارت و هر نوع کلمه، نشاندهنده شأن و رتبه گوینده آن است و تاثیرى بر تخریب دیگران از جمله منتقدان ندارد.
بعد از چندین ماه که بزرگان جناح راست براى زدودن غبار کدورت از جامعه تلاش مىکنند، روزنامه حامى دولت، جملات و عباراتى را از قول همفکران افراطى خود نقل کرده که بسیار تاسفانگیز است.
کسانى که خود را خیلى سنگین و وزین مىگیرند تا جزو عقلا و با تجربههاى جناح راست به حساب آیند و مثلا حرفشان خریدار داشته باشد، این بار وزن واقعى خود را در موضعگیرىهاى جدید علیه اصلاحطلبان نشان داده و طبل شخصیت اصلى خویش را به صدا در آوردهاند. به چکیده یک خبر مشتمل بر چند اظهارنظر توجه نمایید.
تیتر خبر: «جمعى از صاحبنظران تاکید کردهاند، از جنبش سبز فقط اراذل و اوباش مانده است.» متن خبر: «شفافیت هرچه بیشتر اهداف اصلى جریان فتنه که پس از برگزارى انتخابات رفتهرفته بر وضوح آن افزوده شد، بسیارى از طرفداران این جریان را در همراهى خواستههاى گروه سبز اموى سست و پشیمان نمود. […] [نماینده مجلس] در همین رابطه گفت: در جریان وقایع بعد از انتخابات معلوم شد که جنبش سبز در کشور در راستاى اهداف شیطانى آمریکا و غرب استعمارگر حرکت مىکند. یک چهره سیاسى دیگر نیز ورود جنبش حامیان موسوى به فازهاى ضداخلاقى و ضددینى را از جمله علل ریزش طرفداران این جریان دانست و گفت: به نظر مىرسد با مشاهده حضور کمرنگ جریان سبز اموى در روز ۱۳ آبان به راحتى بتوان به این نتیجه دست یافت که تنها گروهى که ته کیسه این جریان باقىماندهاند، جمعى از اراذل و اوباش بوده که با اهدافى خاص به همراهى با فراخوان سران فتنه اقدام مىکنند.
[…] [نماینده مجلس] گفت: هر کس کمترین اطلاعى از جنبش موسوم به سبز داشته باشد مىداند ریزش نیرو در این جماعت به حدى است که گویا تنها منافقین، سلطنتطلبها و مارکسیستها پاى کار ایستادهاند. […] [نماینده مجلس] نیز گفت: با گذشت زمان و رو شدن ماهیت و چهره واقعى رهبران جریان سبز و همچنین غربال شدن نیروهاى این جریان و ریزش آن در حال حاضر، تنها از جریان سبز یک عده اراذل و اوباش باقىمانده است.» (کیهان ۲۰/۸/۸۸)
درباره آنچه این افراد راست تندرو گفتهاند، نکاتى قابل گفتن است:
۱- مىدانیم که بنىامیه و به خصوص معاویه و یزید، اسلام غیرواقعى و بدلى را رودرروى اسلام علوى و حسینى راه انداختند تا خود را مردمى و حق به جانب جلوه دهند. راهاندختن یک جنبش سبز بدلى در مقابل جنبش سبز حسینى که در متن مردم انقلابى و مسلمان ایران، به پاس عظمت فرزندان رسول خدا شکل گرفته است، آیا نشانهاى از ترفندهاى سیاسى نیست که کوچکترین زمینه براى فریب مردم ندارد.
۲- مدعیان ریزش هواداران جنبش اصلاحطلبی، نتوانسته و نخواهند توانست، حتى یک نفر را معرفى کنند که از طرفدارى دو نامزد اصلاحطلب ریاست جمهورى دست برداشته باشد. در صورتى که به راحتى مىتوان چهرههاى برجستهاى از جناح راست را نشان داد که با تندروها و تنگنظران مرزبندى پیدا کرده و در صف منتقدان وضع موجود ایستادهاند و این غیر از میلیونها مردمى هستند که به دلیل سیاستهاى اقتصادى و تبعات لایحه هدفمند کردن یارانهها و ایضا از عملکرد دستگاه دیپلماسى خود را از هوادارى دولت و تندروها کنار کشیدهاند.
۳- بسیار تعجبانگیز است که کسانى خود را سیاستمدار بدانند و از ابتدایىترین تحلیل یک رخداد واقعى ناتوان باشند.
آیا تندروهاى محافظهکار، دم دستترین اطلاعات را ندارند تا واقعیات را ببینند؟ روز ۱۳ آبان دو گروه به صحنه آمدند. گروه اول با تبلیغات فراوان رسانه ملى و با پرچمها و پیشانىبندهاى از قبل تهیه شده، در محل خاص با امنیت مناسب، جمع شدند.
گروه دوم، مردان و زنانى بودند که اولا توسط همه ارگانها، رسما تهدید شده بودند، ثانیا از رسانهها و بهویژه رسانه ملى بارها تحقیر شدهاند، ثالثا جمع زیادى از افراد مورد علاقه آنان در زندان هستند. به دفعات در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند. رابعا احتمال زیاد مىدادند که پس از تجمع، دستگیر و زندانى شوند. حداقل اینکه با نیروهاى مجهز به باتوم روبهرو خواهند شد. خامسا دربهاى مترو در چند ایستگاه به روى آنها بسته بود، سادسا عکسها و فیلمهاى زیادى از حضور آنان توسط لباس شخصىها گرفته مىشد. در چنین شرایطى که همه عوامل بازدارنده، اعم از قهریه و رعبآور، براى جلوگیرى از حضور و تجمع آنان مهیا بود، باز در حد وسیع به صحنه آمده بودند و به نفع دیدگاههاى خود شعار مىدادند.
خطاب به تندروهاى مجلس عرض مىکنم، اگر قرار است اظهارنظر کنید و در این اظهارنظرها، مخالفان خود را بکوبید، حداقل روز ۱۳ آبان به خیابانها مىآمدید و جمعیت معترض به سیاستهاى خود را مىدیدید. اگر فرصت مىکردید و به خیابانهاى شهید بهشتی، استاد مطهری، ولىعصر(عج)، انقلاب، کریمخان، میدان ولىعصر(عج)، میدان هفتم تیر، بزرگراه مدرس و کوچه پسکوچههاى اطراف منطقه حفاظت شده سرى مىزدید و مردم را مشاهده مىکردید تا متوجه شوید که واقعا مخالفان زیادى دارید، در این صورت شک نمىکردید که جمعیت گرد آمده در حد فاصل خیابانهاى ایرانشهر و شهید مفتح در خیابان طالقانی، خیلى بیشتر از ان است که شما فکر مىکنید. حال که نیامدهاید و جمعیت میلیونی، اما پراکنده سبزهاى حسینى را ندیدهاید، مىتوانید فیلمهایى را که دوستان شما و ماموران همفکر شما گرفتهاند، ملاحظه کنید.
۴- این عبارتهاى سخیف صادر شده از شما، یعنى «اراذل و اوباش»، «منافق» و «نوکر آمریکا و غرب استعمارگر» که براى دهها میلیون انسان مسلمان و شریف و دوستدار سربلندى ایران و ایرانی، به کار مىبرید، اگر لحظاتى دلتان را شاد کند، هرگز براى حل مشکل به کار نمىآید. بسیار طبیعى است که از نظر مردم هوشمند ایران، استفاده از عبارات سخیف فوق، روى دیگر سکهاى است که با ادعاى اصولگرایى سودا مىکنید. در فرهنگ افرادى که براى هموطنان منتقد خود، هرچند هم به اشتباه آنها را در اقلیت بدانند، اینگونه تعابیر و عبارات ذخیره شده است، هر رفتار ناخوشایند دیگرى نیز وجود دارد. لذا اگر جوانان اصلاحطلب به فرهنگ و شخصیت شما بىاعتنایى مىکنند، به دلیل بروز چنین قضاوتها و ناسپاسىها براى جمعى از ایرانیان آزاداندیش و فرهیخته و به خصوص چهرههاى رنجیده آنان است.
جناب ایزدی, همون طور که میدونید کار آقایون دیگر از این حرفا گذشته.
این ها خیلی هم خوب همه چیز را می بینند اما نمی خواهند که باور کنند.