جامعه سرشار از انتقادات، سوالات و ابهامات مختلف است
چکیده :به هر حال ما چه بخواهيم و چه نخواهيم جامعه سرشار از انتقادات، سوالات و ابهامات مختلف است وامروز با رشد فناورىهاى اطلاعاتى و گسترش ابزارهاى اطلاعرسانى به سرعت مىتوان انتقادات و سخنان مختلف را منتشر کرد، مهم اين است که سازوکارى براى شنيدن آنها و پاسخگويى منطقى به آنها...
کلمه: روزنامه حیات نو در یادداشتی به قلم حمید قزوینی با عنوان «تأملى در باب انتقاد» به این موضوع پرداخته است. سردبیر این روزنامه با اشاره به انتقادات یک جوان نخبه در دیدار با مقام رهبری به فضای نقد در جامعه پرداخته است:
حیات نو-حمید قزوینی:موضوع انتقاد، چگونگى و حدود آن همواره یکى از موضوعات مطرح سیاسى و رسانهاى سالهاى اخیر و بویژه پس از دوم خرداد ۷۶ بوده است.اینکه انتقاد چگونه باشد و تفاوت آن با تخریب چیست؟ منصفانه و غیرمنصفانه بودن آن چگونه تشخیص داده مىشود؟ رسانهها به انعکاس چه میزان از انتقادات بپردازند تا موجبات یا سوءاستفاده را فراهم نکنند و نهایتا از چه افراد و دستگاههایى مىتوان انتقاد کرد؟ سوالهایى اساسى در این زمینهاند. چهارشنبه هفته گذشته در دیدار تعدادى از نخبگان جوان با مقام معظم رهبرى صحنهاى رخ داد که در مباحث مرتبط با موضوع انتقاد مىتواند مورد توجه قرار گرفته و راهگشا باشد.در این دیدار یکى از نخبگان جوان بدون وقت قبلى و در روندى متفاوت با سخنان آن دسته از نخبگانى که از قبل تعیین شده بودند از مقام معظم رهبرى فرصتى براى سخن گفتن مىخواهد، رهبرى نیز با این درخواست موافقت مىکنند و نخبه جوان با قرار گرفتن در پشت تریبون سخنانش را در چند محور که عمدهترین آنها به قرار زیر است بیانمىکند…
۱- انتقاد از صداوسیما ۲- انتقاد از برخى مقامات ۳- انتقاد از حوادث پس از انتخابات نکته جالب توجه اینکه برخى مستمعین خواستار قطع سخنان این فرد یا پاسخگویى به او مىشوند که رهبرى مخالفت کرده و آنها را به آرامش دعوت مىکنند. نخبه جوان سخن خود را پس از دقایقى پایان داده و رهبرى به مواردى از انتقادات مطرح شده پاسخ مىگویند. و صراحتا از انتقاد حتى نسبت به رهبرى نظام استقبال مىکنند و اظهار مىدارند که هم اکنون نیز انتقاداتى مطرح مىشود.
این شیوه برخورد مىتواند گوشهاى از ظرفیت نظام در ایجاد فضاى نقد را به تصویر کشد.اگر براساس فرهنگ دینى برترى مسلمان به تقواست و قانون اساسى نیز همه شهروندان را همانند یکدیگر دانسته است در این صورت نباید و نمىتوان کسى را مصون از انتقاد دانست.اگر حضرت امام انتقاد را یک موهبت مىدانست و از نقد مطبوعاتى برخى منتقدان استقبال مىکرد (نظیر آنچه که یکى از شاگردان ایشان پیرامون فتواى موسیقى و شطرنج مطرح کرد) و خود نیز از طریق رسانهها به پاسخگویى مىپرداخت و رهبرى فعلى نظام نیز برخوردى مشفقانه با موضوع انتقاد دارند به چه دلیل عدهاى تلاش دارند دایره نقد را محدود سازند؟
چرا صداوسیما که در همین دیدار مورد انتقاد و اعتراض مقام معظم رهبرى نیز قرار گرفته فضاى نقد را باز نمىکند و بیشتر از توجیهگران وضع موجود و منتقدان تشریفاتى استفاده مىکند؟ آنچه شاید بتوان از این اتفاق به دست آورد آن است که فضاى نه چندان بازى که مورد انتقاد بسیارى از منتقدان قرار دارد ناشى از سلایق و دیدگاههاى برخى مسئولان و مقامات درجه چندم است و نه محصول اراده و خواسته اصل نظام. شاید بسیارى از تضییقات از باب محکمکاری! توسط برخى افراد اعمال مىشود. رفتارى که البته نه تنها محکمکارى و در چارچوب اصول اساسى نظام نیست که با روش و منش بزرگان نظام نیز در تقابل است.
به نظر مىرسد کسانى که در سالهاى اخیر به خطکشى منتقدان پرداخته و با انگیزهخوانى آنان نظام و مسئولان آن را از شنیدن بسیارى از انتقادات دلسوزانه محروم کردهاند نمىدانند که یکى از راههاى مهم تقویت رابطه مردم و حکومت در همین صحنههاست.اگر اسلام ناب بعثت و فرهنگ ناب شیعه در قرنهاى متمادى حفظ شد و گسترش یافت به دلیل اخلاق نیکو و سیره مردمى بزرگان دینى بوده است. مگر قرآن به صراحت به پیامبر(ص) نمىگوید که اگر با تندى برخورد مىکردى همانا این عده اندک مسلمانان از اطراف تو دور مىشدند و مگر تکتک مسلمانان امکان بحث و انتقاد با ائمه(ع) را نداشتهاند پس به چه دلیل عدهاى از رواج و گسترش این فرهنگ نگران هستند.
آیا از نظر این دوستان مردم فقط باید تنور انتخابات را گرم کنند و نخبگان تنها زمینه این گرما را فراهم کنند؟
شاید همین دوستان نمىدانند که حتى در سالهاى دفاع و درامور مهمى مانند عملیات نظامى هم که در همه جاى دنیا بدون چون و چرا انجام مىشود باز هم رزمندگان باید اقناع مىشدند، چه بسیار مواردى که بحث و جدلهاى طولانى مدت میان رزمندگان و فرماندهان و فرماندهان بالاتر در مىگرفت و اینها بخشى از خصلت انقلاب اسلامى و فرهنگ منبعث از آن بود. همانگونه که صحابه رسولالله(ص) یاران امام علی(ع) و همراهان اباعبدالله(ع) همه همین خصلت را داشتند و هر سه بزرگوار نیز همواره آماده شنیدن سخن نزدیکان و ملازمان و منتقدان خود بودند.
به هر حال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم جامعه سرشار از انتقادات، سوالات و ابهامات مختلف است وامروز با رشد فناورىهاى اطلاعاتى و گسترش ابزارهاى اطلاعرسانى به سرعت مىتوان انتقادات و سخنان مختلف را منتشر کرد، مهم این است که سازوکارى براى شنیدن آنها و پاسخگویى منطقى به آنها بیابیم.
ما که از این وضع بسیار راضی هستیم وهیچ انتقادی هم نداریم!شما هم هر کاری دلت میخواهد بکن!خوبیش به این است اگر دنیا را نداریم عاقبت به خیر هستیم انشاالله!