عباس دوزدوزانی: جامعه ای که ۷۰ درصد آن جوان هستند را باید اداره کرد،نه اینکه ترساند!

چکیده :وقتی "بوی رجایی" شنیده می شود ، مردم باید قضاوت کنند که کسی واقعا "بوی رجایی" می دهد یا نه؟! در غیر این صورت این افراد لاف...

کلمه:دومین جلسه سخنرانی ماهانه جبهه مشارکت استان آذربایجان شرقی بعد از انتخابات، بعد از ظهر روز چهارشنبه ۲۹ مهرماه در محل دفتر جبهه مشارکت ایران اسلامی در تبریز با حضور اصلاح طلبان استان، فعالان سیاسی، اعضای ستاد های موسوی، اعضای تشکل های دانشجویی و فعالان مدنی برگزار شد.

به گزارش یولداش  عباس دوزدوزانی رسید. عباس دوزدوزانی که سابقه ی طولانی و درخشانی در مبارزه با رژیم گذشته و خدمت در جمهوری اسلامی دارد ؛ قبل از انقلاب محکوم به ۱۴ سال انفصال از خدمات دولتی شده بود که ۶ سال آن را نیز در زندانهای رژیم پهلوی سپری کرد. وی پس از پیروزی انقلاب ، نماینده ی مردم تبریز در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم تهران در دوره های دوم و سوم مجلس شورای اسلامی ، وزیر ارشاد در دولت شهید رجایی ، اولین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مشاور وزیر علوم در دوران وزرات دکتر مصطفی معین ، مشاور ارشد رئیس جمهوری در دوران ریاست جمهوری دکتر سید محمد خاتمی، عضو و رئیس دومین شورای اسلامی شهر تهران (اولین دوره در دوره ی جدید شوراهای شهر) و رئیس ستاد سید محمد خاتمی در آذربایجان شرقی در سال ۷۶ بود.

عباس دوزدوزانی  در این نشست  خطاب به دولتمردان گفت: کاری نکنند که مشمول این آیه ی قرآن شوند که «از آنهایی نباشند که فراموشی آنها در مورد حقایق به جایی برسد که خداوند را نیز فراموش کنند ، که خدا نیز آنها را فراموش خواهد کرد»

وزیر ارشاد دولت شهید رجایی، سپس با بیان دو خاطره از دولت شهید رجایی و اشاره به میزان علاقه ی امام (ره) و مردم به شهید رجایی و دولتش اظهار داشت : «این خاطرات برای آن گفته شد که وقتی “بوی رجایی” شنیده می شود ، مردم باید قضاوت کنند که کسی واقعا “بوی رجایی” می دهد یا نه؟! در غیر این صورت این افراد لاف نزنند! من نصیحت می کنم که کاری نکند که رسد روزی که مردم به جای محبت در مقابلتان بایستند! »

دوزدوزانی در ادامه با بیان خطبه ای از نهج البلاغه به حقوق متقابل حکومت و مردم از دیدگاه امام علی (ع) اشاره کرد و از عدم احقاق حقوق مردم از طرف حکومت انتقاد کرد.

اولین فرمانده کل سپاه پاسداران پس از بیان دیدگاه امام علی (ع) در مورد حکومت و مردم ، با بیان این نکته که « ما تنها نگران از بین بردن جمهوریت نظام نباشیم ، اگر اسلامیت واقعی برقرار باشد ، جمهوریت از بین نخواهد رفت. کسی جمهوریت نظام را به مخاطره خواهد انداخت که با اسلام مخالف باشد» ابراز داشت «مشکل اساسی جامعه ی بشری “مدیریت جامعه توسط مدیر” است! ولی متاسفانه بعضی ها همینطوری فکر کردند که می توانند چنین کاری کنند.»

وزیر ارشاد دولت رجایی سپس با بیان خطبه ای دیگر از امیرالمومنین که «این وظیفه ی من است که حقوق شما را به شما یاد داده و حقوق شما را تامین کنم» اظهار داشت :«حکومت اسلامی باید در آن راستا حرکت کند! متاسفانه ما یک صدا و سیما داریم که از بند شیطان رها نمی شود!»

وی در ادامه ی سخنرانی خود گفت: «با عنایت به آنچه در باب حکومت از دیدگاه امیرالمومنین گفته شد ، باید گفت که فرهنگ ما عکس اسلام شده است! نماز و دعا فقط خواندن نیست! هرکدام برای خود فلسفه دارد! ما فقط نماز را خواندیم! قبل از انقلاب هم می خواندیم و بعد از انقلاب هم می خوانیم! ولی فقط خواندیم! اگر بناست که جامعه ای اسلامی داشته باشیم و حکومت صفت اسلامی داشته باشد ، باید یادمان باشد که “اسلام” لفظ نیست! با ادعای اسلام که کسی مسلمان نمی شود! با ادعا ، اسلام محقق نمی شود، حال در هر مقام و لباسی باشد! »

وزیر ارشاد دولت رجایی سپس خطاب به حضار گفت : «اگر مسلمانی و “بوی رجایی” می دهی ، مردم باید دوستت داشته باشند ، اگر عکس این شود ، باید در خود تردید کنی! با اذیت کردن مردم ، ارعاب و بگیر و ببند راه انداختن به جایی نمی رسی!» وی ادامه داد: « مردم را با ترساندن نمی توان اداره کرد! تصور نکنید که می توانید با ترساندن ، آتش مردم را خاموش کنید! وای از آن روزی که مردم آتش زیر خاکستر شوند!» دوز دوزانی افزود: «جامعه ای را که ۷۰ % آن جوان هستند باید اداره کرد ، نه ترساند! »

وی در ادامه افزود: «هرکه امروز ادعایی دارد و انتقادی می کند ، تنها می گوید که به قانون عمل شود! از مردم نترسید! ازخدا بترسید! مردم را اغتشاش گر ننامید! خودتان می گویید ۱۴ میلیون نفر! حال این ۱۴ میلیون نفر حق ندارند بگویند که به تردید افتادیم؟! تردید مردم را حل نکردند ، اتفاقاتی افتاد که مطلوب آقایان نبود! »

دوزدوزانی در قسمت پایانی سخنرانی گفت: «من خودم قبل از انقلاب مبارزه می کردم، از قضای کار مبارزه قهرآمیز را انتخاب کرده بودم و جنگ مسلحانه می کردم؛ به زندان افتادم ، شکنجه شدم. بعد از انقلاب هم وزارت کردم، هسته ی اولیه ی سپاه را تشکیل دادیم. بیانیه ی اعلام موجودیت سپاه به قلم من است. امروز وظیفه ی من است که نصیحت کنم! من از دنیا هیچ چیزی نمی خواهم، سهم من از دنیا ترجمه ی منظوم قرآن است که در حال انجام آن هستم، من از دنیا دیگر چیزی نمی خواهم! جزء اینکه مثل همه ی مردم آنچه که طبق منشور قانون اساسی حق من است را از حکومت بخواهم. و نصیحت می کنم که بر همه ی قوای حکومت وظیفه است که طبق این منشور عمل کنند! »