سایت خبری تحلیلی کلمهhidden pichidden pichidden pichidden pichidden pic
  • صفحه اصلی
  • » به بهانه برگزارى دادگاه روزنامه کیهان/آیا لحظه لبخند خدا نزدیک است؟!...

به بهانه برگزارى دادگاه روزنامه کیهان/آیا لحظه لبخند خدا نزدیک است؟!

چکیده :بعد از 10 سال از ارائه شکايت و درخواست دادخواهى به يکباره موضوع شکايت‌هاى متعدد متراکم از سال‌ها عدم رسيدگى مطرح مى‌شود. چه اتفاقى افتاده است؟ نکند... در هر حال اين را هم بايد به حساب عجايب روزگار ما، کشورما و نسل ما...


حیات نو-احمد حکیمى‌پور* :در صفحه اول روز دوشنبه ۲۰ مهر روزنامه کیهان خبر برگزارى دادگاه مدیرمسئول آن روزنامه با ۲۶ پرونده و بیش از ۳۰ شاکى اعلام شده بود. در سوتیتر خبر که ذیل عکس دادگاه کار شده بود، فهرستى از شاکیان کیهان که شامل اشخاص حقیقى و حقوقى بود درج شده بود که نام من هم در آن فهرست بود. در روتیتر خبر هم آمده است: «تعدادى از شاکیان فرارى هستند.»

در پیوند با این موضوع چند نکته قابل ذکر است: ۱- شکایت من از مدیر مسئول کیهان نزدیک به ۱۰ سال قبل برمى‌گردد. زمانى که عضو شوراى شهر تهران بودم و طى حادثه تروریستى در آستانه درب ورودى شوراى شهر سعید حجاریان عضو دیگر اصلاح‌طلب شورا مورد سوءقصد قرار گرفت و با عنایت خداوند متعال در اقدامى که بیشتر به یک معجزه شباهت داشت با رساندن فورى او به بیمارستان سینا توانستم سعید عزیز را از مرگ حتمى نجات بدهم. بدین‌ترتیب با زنده ماندن سعید حجاریان یک برنامه‌ریزى پیچیده علیه جریان اصلاح‌طلب با اخلال مواجه شد.

متعاقب آن بعد از چند روز سناریوى جدیدى کلید خورد و باعث شد تاکنون هم زوایاى پنهان آن ماجرا پوشیده بماند.

مدیرمسئول کیهان که شیفتگى عجیبى به گمانه‌زنى دارد، اینجانب را یکى از طراحان اصلى ترور معرفى کرد و اساسا این حادثه را به یک تسویه‌حساب داخلى بین دو طیف جریان اصلاحات ربط داد. در این سناریو من و تقى رحمانى و رضا علیجانى که بنده از بدو تولد تاکنون حتى یکبار توفیق دیدار و هم صحبتى ولو به صورت تصادفى با ایشان را نداشتم، به عنوان هسته اصلى طراحى ماجرا معرفى و حضرت آیت‌الله منتظرى هم که باز بنده در طول زندگى‌ام فقط یکبار توفیق زیارت ایشان را از نزدیک داشته‌ام و آن هم در آذرماه سال ۵۸ به عنوان یک محصل عضو در یک کاروان همشهریان زنجان در شهر قم بوده است، به عنوان فتوى‌دهنده ماجرا معرفى گردیده بود. این داستان‌سرایى خنده‌دار را کیهان‌نشینان و جراید همسو، چنان آب و تاب دادند و طبق معمول از درج جوابیه‌هاى متعدد بنده خوددارى کردند که در نهایت منجر به دستگیرى من به اتهام طراحی، برنامه‌ریزى و تدارک ترور سعید حجاریان شد. شب عاشوراى سال ۷۹ مرا در زنجان در منزل پدرى دستگیر کردند و علت آن را هم بیم از فرار و تبانى و امحاى مدارک، عنوان نموده و بارها در اخبار اعلام کردند.

پس از مدتى بازداشت در سلول انفرادى و بازجویى‌هاى پى در پى خارج از موضوع با تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه نقدى از زندان آزاد شدم. دادگاه متهمین ترور برگزار شد و من هم به همراه وکیلم آقاى ریاحى در جلسات آن شرکت کردم ولى حتى یکبار ولو به عنوان مطلع، دادگاه درخواست ارائه اظهارات از طرف من نشد و بعد از مدتى طى حکمى از اتهامات انتسابى تبرئه شدم. نتیجه قضیه خسارات سنگین مادى و معنوى به خانواده و نزدیکان و دوستانم شد که جاى نقل آن در این مقال نیست. تنها یک مورد آن سکته پدر بیمارم بود که در اثر شوک ناشى از این اخبار و اتهامات کذایى زندگى را بدرود گفت. طبیعى بود که به عنوان اولین حق شهروندى خود از اتهام‌زنندگان شکایت کنم. حال بعد از ۱۰ سال از ارائه شکایت و درخواست دادخواهى به یکباره موضوع شکایت‌هاى متعدد متراکم از سال‌ها عدم رسیدگى مطرح مى‌شود. چه اتفاقى افتاده است؟ نکند… در هر حال این را هم باید به حساب عجایب روزگار ما، کشورما و نسل ما گذاشت.

حال باید دید در این محکمه غیر از تازه شدن داغ کسانى‌که بى‌امان از سوى کیهان آماج انواع تهمت‌ها قرار گرفتند چیزى هم عاید عرصه عدالت طلبى در مملکت ما خواهدشد؟

۲- بى‌گمان در تاریخ پس از انقلاب روزنامه کیهان از جهاتى نقش منحصر به فردى داشته است و باید پژوهش‌هاى اساسى در زمینه آثار عملکرد آن بر اعتماد عمومی، و روابط علاقه‌مندان به انقلاب و نظام انجام داد. آنها چنان به عنوان یگانه محک سنجش انقلابى و ضد انقلابى – وابسته و همبسته به اصرار فراوان در صدد جاسوس، وابسته، مزدور و برانداز معرفى کردن نیروهاى توانمند و سرمایه‌هاى ملى کشور یکه‌تازى کردند. این اواخر حتى کار را به وطن فروش معرفى کردن میرحسین موسوى و کروبى کشانده‌اند و ابایى ندارند که اصرار بر وابستگى و خیانت سیدمحمد خاتمى کنند. در فکرم که از این به بعد کیهان ماشین حملات خود را به سمت چه کس یا کسانى خواهد راند؟ به نظر مى‌رسد از سرمایه‌هاى انقلاب و کشور و نظام کسى نمانده که صابون کیهان به تن آنها نخورده باشد.

۳- کیهان خود را به مثابه یگانه پرچمدار حق و در خط مقدم مقابله با کفر و نفاق و باطل مى‌بیند و با قطار کردن لیست شاکیان که به‌زعم آن همه از یک قماش، (جریان وابسته، خائن، فراری، مزدور و عامل بیگانه و برانداز و… ) هستند جبهه متحد باطل را تشکیل مى‌دهند که در برابر جبهه حق که نماد و سمبل آن کیهان است رو در روى هم ایستاده‌اند. پس جنگ احزاب مدرن شکل گرفته و تمام کفر در برابر ایمان در مقابل هم ایستاده‌اند، به به چه آوردگاهی!! در این آوردگاه هم این حق مطلق (کیهان) است که پوزه همه را به خاک خواهد مالید. چرا که برخى شاکیان اساسا از ترس فرار کرده‌اند و پناهنده شده‌اند، برخى از ترس حرف‌هاى خود را پس گرفته‌اندو چیزى را که کیهان ادعا کرده به آن اعتقاد دارند در دادگاه انکار مى‌کنند. مگر مى‌شود چیزى را که آقاى شریعتمدارى و کیهان در مورد کسى ادعا مى‌کند آن شخص بیاید و آن را انکار کند؟ و بگوید من آنى نیستم که حسین شریعتمدارى ادعا مى‌کند؟! برخى هم لابد از سر توبه شکایت خود را پس گرفته‌اند ولى یگانه سردار جبهه حق محکم تا آخرین نفس بر سر موضع خود ایستاده و صحنه نبرد به نقطه‌اى حساس رسیده است و این همان تصویرى است که براى کیهان بسى ‌لذت بخش و گواراست و این عادت دیرینه به این آسانى‌ها از سر پریدنى نیست مگر…

حال من و شاید خیلى‌هاى دیگر منتظریم ببینیم که آیا لحظه لبخند خدا نزدیک است؟

*دبیرکل حزب اراده ملت ایران و نماینده سابق مجلس



Deprecated: File پوسته بدون comments.php is deprecated since version 3.0.0 with no alternative available. لطفاً یک قالب comments.php در پوسته‌ی خود قرار دهید. in /var/www/html/kaleme.com/wp-includes/functions.php on line 6085

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.