انقلاب مخملی در راه است، اما توسط حجتیهایها
چکیده :مفهوم حق در جمهوری اسلامی و در اندیشه بنیانگذار آن در یک نگاه دو لایهای چه به اعتبار اسلامیت نظام و چه به اعتبار جمهوریت آن دیده میشود. به نظر میرسد عدهای نگاه تکلیف گرایانه صرف به مردم دارند و با تفسیری متحجرانه و خاص از اسلام و حکومت دینی در واقع تضییعکننده حق مردم...
مفهوم حق در جمهوری اسلامی و در اندیشه بنیانگذار آن در یک نگاه دو لایهای چه به اعتبار اسلامیت نظام و چه به اعتبار جمهوریت آن دیده میشود. به نظر میرسد عدهای نگاه تکلیف گرایانه صرف به مردم دارند و با تفسیری متحجرانه و خاص از اسلام و حکومت دینی در واقع تضییعکننده حق مردم هستند. من فکر میکنم که امام در «منشور روحانیت» خود بهترین تعبیر و تفسیر را از اندیشه متحجرانه به دست دادند. اتفاقا این منشور جزو آخرین مطالب مکتوب امام است و حاصل عمر ایشان هم میتواند تلقی شود. کافی است که این منشور را ورق بزنیم تا ببینیم امام چه دل پردردی از دست متحجران و انجمن حجتیه ایها و مدعیان ولایتی دیروز و مدعیان امروز داشتند.
عماد افروغ نماینده مردم تهران در مجلس هفتم و یکی از شناخته شدهترین اصولگرایان منتقد دولت است. وی که به دلیل برخورداری از صراحت لهجه خود از دم تیغ تخریبها و توهینهای برخی روزنامهها در امان نمانده است به دلایلی که برای خودش محفوظ است اصرار دارد که هیچ نامی از احمدینژاد و اطرافیانش حتی در سؤالات مطرح شده هم نباشد.
افروغ که این روزها دغدغهاش «برباد رفتن آرمانهای جمهوری اسلامی است غلبه جریان متحجری که هیچ نسبتی با اندیشههای امام ندارد را خطری برای تداوم دموکراسی دینی در ایران میداند.»
آقای دکتر افروغ! با توجه به رویدادهایی که شاهد آن هستیم، مثلاً نوع برخورد با اعتراضات مردم و برگزاری دادگاه هاو تخریب چهرههایی مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی آیا به اعتقاد شما میشود ارتباط ارگانیکی بین این حوادث در نظر گرفت؟
بله! من شخصاً معتقد هستم حوادث در این عالم تصادفی نیستندو ارادهای در پس آنهاست. بعضی وقتها این اراده به ضمیر خودآگاه افراد وارد شده و افراد به آن آگاه هستند و گاهی هم ممکن است ورودی به ضمیر خودآگاه نداشته باشد و ناخودآگاه عمل کنند. اما ناخودآگاه بودن یک مسئله به معنای تصادفی بودن آن نیست. به نظر میرسد چند صباحی است یک سلسله اتفاقاتی در کشور در حال رخ دادن هست که میتوانیم بگوییم از پیامدهای آن سلسله حوادث و رخدادهایی است که به آنها اشاره کردید یا این حوادث در واقع پیامد منطقی و طبیعی یک چنین تفکر و ارادهای است.
یعنی شما معتقدید که این حوادث با هدف خاصی برنامهریزی شده اند؟
من شخصاً معتقد هستم ارادهای در پس آنهاست. مسلم است که این اراده در جایی طراحی شده و در جایی تکوین پیدا کرده و ممکن است در ضمیر ناخودآگاه برخی نفوذ کرده باشد و در برخی نفوذ نکرده باشد. ممکن است برخی عاملان بلا اراده این سناریو باشند و برخی هم از طراحان این سناریو باشند. به هر حال یک اندیشه و تفکری در پس این حوادث وجود دارد که باید آن تفکر را فهم کرد.
ممکن است درباره این تفکر بیشتر توضیح بدهید؟
شخصاً معتقد هستم این تفکری است که توجهی به مدیریت سالم و مطلوب جامعه ندارد و همچنین به ضرورتها و واقعیتهای اداره صحیح جامعه نیز بیتوجه است. این تفکر به گونهای با اندیشه امام هم فاصله دارد. هرکس که با اندیشه امام و مبانی فقهی و فلسفی آن آشنا باشد متوجه این فاصلهگیری میشود. به نظر میرسد در این میان آنچه که مغفول واقع شده حق مردم است. در حالی که همه میدانیم که حق مردم در اندیشه سیاسی امام جایگاه بالایی داشت.
مفهوم حق در جمهوری اسلامی و در اندیشه بنیانگذار آن در یک نگاه دو لایهای چه به اعتبار اسلامیت نظام و چه به اعتبار جمهوریت آن دیده میشود. به نظر میرسد عدهای نگاه تکلیف گرایانه صرف به مردم دارند و با تفسیری متحجرانه و خاص از اسلام و حکومت دینی در واقع تضییعکننده حق مردم هستند. من فکر میکنم که امام در «منشور روحانیت» خود بهترین تعبیر و تفسیر را از اندیشه متحجرانه به دست دادند. اتفاقا این منشور جزو آخرین مطالب مکتوب امام است و حاصل عمر ایشان هم میتواند تلقی شود. کافی است که این منشور را ورق بزنیم تا ببینیم امام چه دل پردردی از دست متحجران و انجمن حجتیه ایها و مدعیان ولایتی دیروز و مدعیان امروز داشتند.
یعنی شما معتقدید که تفکر حاکم بر این جریان همان تفکر انجمن حجتیه و قرائتی متحجرانه است؟
معتقدم که این تفکر متحجرانه است. در قالب تفکری است که به مردم و حق آنها چه به اعتبار اسلامیت نظام و چه به اعتبار جمهوریت آن وقعی نمینهد. من یک نگرانی دارم که آن را سال ۸۵ در یکصدمین سال مشروطه بیان کردم و آن نگرانی این است که اگر گروهی بخواهد گروه دیگر را حذف کند ممکن است سرنوشت مشروطه را برای ایران رفم بزند.
در مشروطه روال امر به گونهای شد که سنت گرایان اجتماعی حذف شدند و وقتی کودتا رخ داد این نیروها برای مقابله با آن در صحنه نبودند. من با توجه به تحلیلی که از شرایط جاری کشور دارم همین خطر را به گونهای معکوس پیشبینی کردم و آن خطر حذف نوگرایان اجتماعی است. اگر در مشروطه سنت گرایان اجتماعی حذف شده و نوگرایان اجتماعی یکه تاز میدان شدند در اینجا به نظر میرسد قرائتی از سنت گرایان و نه همه آنها غلبه پیدا کردهاند و به صورت انحصاری کشور را اداره میکنند که این امر هم به حذف بخش اعظمی از سنت گرایان خواهد انجامید و هم به حذف نوگرایان اجتماعی.
در نتیجه اگر حادثهای رخ دهد کشور آن قابلیت و فعلیتی که برای مقاومت در برابر این حادثه را باید داشته باشد نخواهد داشت. بر مبنای تحلیل نظری که من از انقلاب اسلامی و مشروطه دارم به لحاظ نظری مشروطه به نوگرایی فلسفی گرایش پیدا کرد اما انقلاب اسلامی با وجود اینکه هم توجه به سنت گرایی فلسفی و هم توجه به نوگرایی فلسفی دارد اما صبغه گرایش آن به سنت گرایی فلسفی پررنگتر است.
این مسئله میتواند خطر حذف نوگرایی اجتماعی و به تبع آن حذف نوگرایان اجتماعی را به ارمغان بیاورد. در مجموع من فکر میکنم که مردم دارند حذف میشوند. حذف مردم از دیدگاه من به معنای حذف پوپولیستی آنها نیست؛ ممکن است گرایشهای پوپولیستی هم وجود داشته باشد اما مردم متشکل از اقشار، دیدگا
قابل توجه مهندس میر حسین موسوی :
از این آقا عماد(افروغ) حتما استفاده کننن برای تشکیلاتمون.به این جور نیروها نیاز داریم.
مهندس میر حسین عزیز، ای سید مظلوم ما، این روزها جناح زورمدار از چپ و راست به شما و کروبی عزیز می تازندو فضای عرفانی ماه رمضان را که باید سرشار از رافت و امنیت و دوستی باشد با سخنان زهر آگین شان مسموم می کنند و درون خسته ی ما را ملتهب تر…
به شما اطمینان می دهم که هیچ یک از این سخنان توهین آمیز و غیر منصفانه و ددمنشانه بر علیه شما خوبان بر ما کوچکترین تاثیری ندارد و ما هر سحرگاه از درگاه خداوند برای شما و برای مردم مظلوم مان دعا می کنیم و از خدا می خواهیم که هر چه زودتر این غده ی چرکین رااز میهن عزیزمان برکند تا ما دوباره روی آرامش و انسانیت را ببینیم.
پابرجا و شجاع باشید مثل همیشه و بدانید که ما مردم با شما هستیم.
سید عزیز چون شما با مردم هستید پس خدا هم با شماست پس از هیچ مشکلی نهراسید زنده باد را ه سبز امید
سبز میمانیییییییییم
V
ای سید عزیز وجودچون شمایی مایه دلگرمی جوانان این مرزوبوم وشادی روح امام وشهداست.
دولت جاوید یافت هرکه نکونامزیست
کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را
سلام
بنده چندین سال است با دوستانی که در انجمن حجتیه فعال هستند رفت و آمد دارم و خودم در کلاس های این انجمن شرکت می کنم.
من از ایشان جز خدمت به اهل بیت و مبارزه با شبهات و انحرافات اعتقادی چیز دیگری ندیده ام.
متاسفانه به این انجمن که از اول هم خودشان را از مسایل سیاسی بیرون کشیدن تهمت های زیادی می زنن!!!!
من خودم و بسیاری از دوستان خود رو در انجمن می شناسم که طرفدار میر حسین هستند، و واقعآ خیلی ناراحت شدم که ما از شما حمایت می کنیم و در عین حال کسانی که کمتر اطلاعی از انجمن و خدمات آن ندارن به ما تهمت و افترا می زنند!!!!!!!
به خدا من یکی که خیلی این مدت پیگیر مسائل بودم و از میر حسین طرفداری کردم!!!!!!
لطفآ کمی در باره ی انجمن حجتیه تحقیق بکنید!!!
در ضمن این لینک هم قسمتی از تائیدات مراجع در مورد کارهای انجمن است:
http://feghahat.persianblog.ir/1386/7/
پیروز باشید
یا علی
همیشه حق پیروز خواهد بود شاید دیر یا زود داشته باشد
سلام
خدمت آقای موسوی به امید پیروزی حق
من خدمت آقای افروغ ارادت خاصی دارم اما این نکته رو خدمت استاد بزرگوار عرض کنم که جنابعالی نسبت به حرف هایی که میزنید در برابر خداوند و مخاطبانتان مسئولید
بنده مدتهاست که با انجمن حجتیه قبل از سال ۶۱ همکاری می کنم و در جلسات شرکت دارم والله بالله و تالله این چیزهایی که شماها می فرمایید وصله ای نیست که به این گروه بچسبد و ضمنا خواهش می کنم هر حرفی می خواهید نسبت به این گروه فرهنگی تبلیغی و مدافع امام عصر بزنید بزنید ولی احمدی نژاد …رو به ما نچسبونید چون واقعا این آقا از لحاظ علم دین و معرفت امام عصر در حدبسیار پایین … هستند و ای کاش از این گروه بودند…
به هر حال من هم شبیه توصیه دوست بالایی شما روبه تحقیق بیشتر در رابطه با این گروه دعوت می کنم .
موفق باشید
به امید حضور سبز در سبزترین دولت دنیا دولت مهدی آل محمد
….