» گفتار
پیامهای تاریخی کروبی و رهنورد
من برای تحقق شعارها و وعدههای داده شده در انقلاب اسلامی مسیر رایزنی، گفتوگو و مقاومت را برگزیدم… قضاوت در باب توفیق و یا عدمتوفیق این روش، رایزنی، تعامل و گفتوگو و درصورت نیاز استقامت و پایداری برعهده مردم و صاحبان قلم و اندیشه است. اگر با مطالعه و بررسی شرایط کشور و منطقه مصلحت را در این روش میبینید پس در بسط چنین تفکری بکوشید، و اگر آن را قبول ندارید و بینتیجه میدانید پس به نقد آن بپردازید
روحانی، مخاطب روحانی
رییسجمهوری اگر وزیری را موفق نمیداند باید تغییراتی ایجاد کند. در واقع روحانی باید از خود سوال کند که چرا وزرا بیانگیزه هستند. به باور من وزیری که سالها در این سمت بوده و بالای ۶۵ سال سن دارد قطعا انگیزه وزیری جوان را نخواهد داشت. هر کس سالهای متمادی در یک سمت قرار بگیرد ابتکار عمل و خلاقیتش را از دست میدهد. این موضوع در مورد برخی وزرای کابینه به وضوح به چشم میخورد تا جایی که تعدادی از سوی نمایندگان به مجلس فراخوانده شدند، مورد سوال قرار گرفتند یا حتی استیضاح شدند. شاید در دولت اول و بعد از ناهماهنگیها و بینظمیهای دولت نهم و دهم لازم بود فرد باتجربهای بر مسند یک وزارتخانه بنشیند و بیانضباطیها را سامان داده و تجربیاتش را انتقال دهد اما در دولت دوم چنین توجیهی قابل پذیرش نیست. روحانی حق را ادا نکرد
میراثخواران مدل رضا شاهی چه کسانی هستند؟
امروز زمان بررسی کارنامه او بدون حبّ و بغض است. نگاه سیاه و سفید به تاریخ یک چشم آدمی را کور می کند. روایت تاریخی جمهوری اسلامی از رضاشاه بخشی از واقعیت را می گفت و بخشی دیگر را کتمان یا تحریف می کرد. مهمّترین دستاورد رضا شاه، بنیانگذاری بروکراسی مدرن بود. او مشروعیت دولت مقتدر را بازگرداند. به “توسعه آمرانه” همّت گماشت و با استخدام بخشی از روشنفکران و البته حذف طیف گسترده ای از آنها اصلاحات دولتی را پایه گذار شد
بیایید سیاسی باشیم دوستان شورای شهر!
جدا از نقد عملکرد فراکسیون امید در مجلس که در مجموع خود بسیاری را ناامید ساخته و صاحب این قلم نیز پیشتر به آن پرداخته است، اکنون و پس از کناره گیری محمدعلی نجفی از شهرداری تهران بار دیگر تمامی توجه افکار عمومی به نحوه عمل نمایندگان اصلاح طلب در شورای شهر تهران است. از این منظر شورای شهرنه تنها مطابق مسئولیت های قانونی خود با انتخاب خطیری مواجه است که مستقیما روی زندگی شهروندان تهرانی اثر دارد بلکه به نظر اینجانب در سطحی فراتر نحوه مواجهه شورای شهر و مجموعه اصلاح طلبان در قضیه انتخاب شهردار تهران با یکی از مهمترین چالش های جامعه ایران امروز پیوند خورده است. «بحران اعتماد به سیاست» که تصویری اجمالی از آن در بند اول این یادداشت آمد و البته تصویر واضح تری از آن را هر مخاطب منصفی در بطن جامعه می بیند این روزها به چالشی جدی پیش روی ایران به طور عام و طرفداران ایده اصلاحات و تغییرات آرام بدل شده است
قائممقام؛ مستندی که بیطرف نیست
قائم مقام اما از همان ابتدای فیلم موضع خود را با آیتالله منتظری مشخص میکند. سازندگان این مستند به مخاطبان این فیلم اجازه نمیدهند که در مورد رفتار سیاسی قائم مقام رهبری قضاوت کنند و دربخشهای این مستند، تحلیلهای خود را مطرح میکنند و در بعضی زمانها حکم هم صادر میکنند
آقای رئیسجمهور فرصت کوتاه است، دریابیدش
نه روحانی، احمدینژاد است و نه طرفداران و حامیانشان شباهتی با هم دارند. من بهعنوان یکی از مدافعان آقای روحانی، میگویم گرچه نقد آقای رئیسجمهور به مدیرانش درست است و بجا، اما یک سؤال هم از خود ایشان دارم. آیا این مدیران را خود انتخاب کردهاید یا دیگران به جای شما انتخاب کردند؟ نمیتوان از خرید جنسی، شکایت به بازار برد که خود گشتهاید و خریدهاید. اگر خود انتخاب کردهاید، حتما میدانید چگونه انتخاب شدهاند؟ آیا مبنای انتخاب شما، غیر از این بوده است که چنین مدیرانی اجازه ورود به مناصب دولتی را داشته باشند؟
بازگشت به مردم و شفافیت
وضعیت امروز کمابیش از سال ۹۱ بهتر است ولی میزان خشم و ناامیدی مردم از اوضاع و به خضوص نقش اصلاحطلبان حتی قابل مقایسه با آن دوران نیست. این موضوع قطعا تا حدی ناشی از شکستهای سیاسی اصلاحطلبان در این شش سال است، اما ناکامی برای هرجریان سیاسی پیش میآید. عامل مهمتر این وضعیت بغرنج و خشم پیش آمده پنهانکاری، غیر خودی دانستن و بازی ندادن مردم و عدم شفافیت است
سرنوشت سعید مرتضوی در زندان
در مورد سعید مرتضوی به نظرم کشف حقیقت صورت نگرفت. در واقع، نقش واقعی او در حوادث هولناک پس از انتخابات سال ۸۸ بهخصوص تشکیل دادگاههای کذایی و فشار بر متهمان، همچنان در هالهای از ابهام است. از این رو، به راستی نمیدانم که دقیقاً به چه دلیل راهی زندان شد و سهم هر یک از اتهاماتش از جمله دخالتش در فاجعۀ کهریزک و طرح اتحاد و دوستی توطئهآمیزش با محمود احمدینژاد، در صدور حکم زندان برای او تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است
تولد نرگس محمدی و دو بازداشت
نرگس جان در زندان ۴۶ ساله شد. روزهای تولد خودش، آقا تقی و بچه ها می آید و می گذرد و تولد دیگر عزیزانش و او، که بیش از سه سال است از در آغوش گرفتن فرزندانش محروم مانده و حدود یک سال و نیم حتی صدای آن ها را هم نشنید تا سرانجام اعتصاب غذایش کارساز شد، برای دخترک های زندانی بند زنان مادری می کند. بهاره و ساجده و ریحانه که بیرون آمده اند برای او دلتنگی می کنند و او هم دلش برای دخترها تنگ می شود
نیروی انتظامی، قربانی گشت ارشاد!
در نقد گشت ارشاد، یک منظر مغفول توجه به آسیبی است که این طرح نابخردانه بر اعتبار نهاد حافظ امنیت و اعتماد عمومی جامعه به او زده است. هر جامعهای لاجرم نیازمند نیروی قهریه قانونی است که مجری قانون و نظم و حافظ امنیت و ثبات باشد
بلبشو و هرج و مرج در اداره مملکت
استیضاح وزیران دستوری بود که قلابی های هر دو جناح بنا بر سوابق مشکوک خود ناچار به اجرای آن بودند حتی اگر باعث می شد از لاک خود بیرون آیند و افشا شوند و اعتماد احزاب چپ و راست و مردم را که سالها به دروغ و دغل بدست آورده بودند از میان رود و پس از آن رسوایی و عمل گروهکی مجدد به بازسازی خود پرداخته اند و با عذر و التماس می خواهند از نو در خانه ای حزبی که نفوذ کرده بودند و قصد ویرانی اش را از درون داشتند باز گردند. اینان نه دینی دارند و نه آزادگی را می توان در آنها سراغ گرفت، بردگان زبان و قلم به مزدی هستند که فقط ماموریت گروهکی خود را انجام می دهند و رانت قدرت و ثروت هم از آنان حمایت می کند تا در بزنگاههای خاص به میدان اعزام شوند.
در حسرت «روحیه فراموش شده» دهه ۶۰
وضعیت امروز جامعه ما نسبت به دهه شصت مشابه روحیات مسلمانان در ابتدای هجرت نسبت به سالهای آخر عمر پیامبر(ص) است. امروز موریانه دنیاگرایی و انحصارطلبی، بدگمانی و بی اعتمادی در مقامات و به تبع در مردم رخنه کرده و بنیان ایمان و اخلاصشان را جویده است. روحیه صفا و برادری ابتدای انقلاب رخت بربسته و کینهتوزی و تخریبگری را حاکم ساخته و فریاد اندکی خیرخواه هم گوش شنوایی نمییابد. یکی از این خیرخواهان معاون اول رئیس جمهور است که در همین ایام و بعد از این دیدار، در جمع شورای عالی استانها میگوید: «من از شش ماه گذشته مدام در محافل مختلف میگویم اگر دلسوز مردم، جامعه، جمهوری اسلامی و انقلاب هستید، با هم گفتوگو کرده و امید مردم به جامعه را افزایش دهید»
وقتی فرمانده ارتش ایران، زیردستی فرمانده بسیج را ترجیح میدهد
احتمالا نتیجه همین نوع نگاه به ارتش بوده که باعث شده تا در روایتهای رسمی از جنگ، افسران ارتش همیشه در حال “یاد گرفتن” نبرد از اعضای بسیج باشند. در اغلب داستان ها، سریال ها و فیلم های جنگی ایران، روایت جنگ چنان بوده که در جبهه ها، جوانان کم سن و سال در حال فداکاریند و میان آنها، چند نفری ارتشی میانسال سیبیلو هم در حال غُر زدند که اینطور نمیشود جنگید و اغلب هم اشتباه می کنند.
چند پیشنهاد برای پیداکردن مرتضوی
توجیه سوم فراری شدنش احتمالا همان چیزی است که می تواند حکمت عدم دستگیری رئیسش، احمدی نژاد باشد. فکر می کند که همان جور که توانست برادر روسای دو قوه را به اتاقش کشاند و از رشوه خواهی فیلم بگیرد، از افراد زیادی از این فیلم ها دارد و می تواند با فرار کردن و خروج از کشور و انتشار آنان حاکمیت را به چالش بکشاند
پرونده ای که “کِش داده نشد”
اظهارنظرهای رهبر جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با مشکلات اقتصادی و اجتماعی و بینالمللی … کشور، نوعا از موضع “مطالبه گری” و “سرزنش مقصران” است. مشخص نیست که آیا ایشان در ارتباط با دستگاه هایی که مستقیما زیر نظر رهبری هستند، مثلا قوه قضاییه نیز، موضع مشابهی را برای خود متصور هستند؟ مثلا آیا در مورد نحوه رسیدگی قوه قضاییه به پرونده ای که علنا در مورد آن موضعگیری کرده و رسانهها را از “کش دادن” موضوع برحذر داشته، احیاناً مسئولیتی را متوجه رهبر میدانند یا خیر؟
فرق اینا و اونا!
همین چند ماه پیش بود که وقتی “جلاد کهریزک” به مناسبتی مذهبی روز روشن از مرز خارج شد و به عراق رفت، ابتدا همه از خروج او از کشور شگفت زده شدند و احتمال بازنگشتن وی به ایران را مطرح کردند، و بعد هم هشدار دادند که باید تدابیری اتخاذ شود تا مبادا این امر تکرار گردد و مرتضوی مانند بسیاری دیگر راحت بگریزد! آن زمان این پاسخ تا حدودی معقول و مقبول بود که هنوز حکم صادره علیه قاضی محبوب رهبرى قطعی نشده یا به دایره اجرای احکام سپرده نشده است! علاوه بر این سربازان گمنام امام زمان همه جا حی مو حاضرند و راه فرار برای احدی باز نیست چه رسد به آن ها که بیست و چهار ساعته زیر مراقبت مخصوص قرار دارند.
معنای دیگر استعفای نجفی، تسلیم شدن منتخبین مردم در مقابل نهادهای انتصابی است
معنای دیگر این استعفا، تسلیم شدن منتخبین مردم و شهردار منتخب آنها در مقابل نهادهایی است که بر اساس قانون نباید در این امور دخالت داشته باشند و لابد این تسلیم معنی دیگرش کوتاه آمدن وعدم ایستادگی وکلای مردم در برابر فشارهایی است که نه به نجفی و این شورا، بلکه بر جریان پیروز انتخابات ۹۶وارد می شود. همه اینها در حالی است که قوه قضائیه تا کنون هیچ اظهار نظری در این سطح نسبت به شوراها و تصمیماتشان نداشته است و پرونده هایی مانند املاک نجومی و ….از شوراها و شهردار قبلی تهران و تخلفات آن ها روی زمین مانده و به نتیجهای از حیث دادستاندن شهروندان نرسیده است
«هارون الرشید» در حسرت «عذرخواهی» «موسی بن جعفر»!
آری هارون با ادعای دینپناهی و دفاع از وحدت امت و با اتهام فتنه انگیزی و اختلاف افکنی، امام کاظم(ع) را زندانی کرد و در تمام مدت زندانی بودن امام، در حسرت پوزش خواهی ایشان بود و وقتی ناکامی بلکه شکست خود را در زندانی کردن امام دید، برای آزاد کردنش بهانه میجست تا توجیه کننده سالها ظلمش در حق امام نزد مردم باشد! و این استکبار و خیرهسری او را در وادی حسرت دائمی در این دنیا فرو برد و وای بر او از حسرت و ندامت قیامت!
خنده مرغ زنده داخل قابلمه جوشان
اگر همین امروز یک نظرسنحی مستقل انجام و پرسیده شود که این نظر سخنگوی قوه قضائیه درباره عدم اجرای حکم ۲سال زندان سعید مرتضوی در خصوص معاونت در قتل محسن روح الامینی و دیگر جنایت های وحشتناک سال ٨٨ در زندان کهریزک را چگونه ارزیابی می کنید که تاکید کرده است “حکم جلب مرتضوی صادر شده اما هنوز گیرش نیاوردهاند،حالا نمیدانم چطور هست!”، مسلما اغلب مردم ایران لبخند بر لب می آورند و می گویند چنین سخنی را به هیج وجه باور نمی کنند
تقابل دو حرکت و راه میانه؛ نظامیان و بازگشت از دموکراسی
امروز اصلاح طلبان در وضعیت دوگانه ای قراردارند. مردم به دنبال مطالبات بیشتر و نتایج حاصل از رای خویشاند، اما افزایش انتظارات، در یک نظام آسیب پذیر و با ظرفیت های محدود، می تواند با توجه به محدودیت ِ قابلیت ِ دولت در پاسخگویی به نیازها، به عبور از دولت اعتدال و ظهور اعتراضات و آشوب های اجتماعی منجر شود. چیزی که اندک سالاران ضد دموکراسی، خواهان تقویت و بسط آن هستند. در این وضعیت، نظریه پاداش نظامیان به بهانه ی حفظ امنیت، توجیه پذیر خواهد گشت. از سوی دیگر، محدود کردن انتظارات مردم نیز، می تواند به عبور مردم از اصلاح طلبان ختم شود