» گفتار
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست
ریشه ی اکثر فشارهای درون زندان، تندرویهای مسئولان امنیتی است که کارکنان زندان را مجبور به تخلف میکنند. قضات و مدیران زندان به ناچار میبایست از فرامین ضابطان که همان بازجویان و نیروهای امنیتی هستند اطاعت کنند وگرنه خطرات جدی، شغل شان را تهدید میکند.
توتالیتاریسمِ شکست خورده
تصویر مادری که در ابتدای انقلاب فرزند خودش را تسلیم مقامات کرده، نمونهای کاملا عینی و آشکار از همین جنس است. فرزند آشکارا ضجه میزند؛ ضجهها و التماسهایی که شاید اگر خطاب به جلاد یا بازپرس انجام شده بود اندک احتمال اثرگذاری داشت، اما مادر با خونسردی کامل به او میگوید: «تو که اعدام میشوی»!
ساواکی های عزیز اگر دوست دارید به خاطر جنایاتتان از شما تشکر کنیم!
در طول تاریخمان بسیاری نظامها با شیطان سازی از مخالفان خود تلاش کرده اند کشتار، اذیت و آزار مخالفان را توجیه و بدان مشروعیت دهند. در حالی که برای نیروهای مترقی و کسانی که به اررزش هایی چون دموکراسی و حقوق انسان باور دارند مساله کشتار مساله کمّی نیست، کشتار مخالف را با عدد نمیسنجند.
تفاهم طالبان ایران و افغانستان: دشمنی با هنر
اگر حاکمیت ملی در ایران داشتیم از اقلیت تحت ستم فارسی زبان افغانستان محافظت میکرد. باز هم تاکید کنم حمایت فقط نظامی نیست و مراد من هم دخالت نظامی نیست که با آن مخالفم؛ منتها ایراد اینجاست که در ایران، سرزمین فردوسی ، حافظ و شعر و موسیقی با سنتهای غنی رقص و آواز تفکر طالبانی به رغم میل اکثریت حاکم است؛ به عبارتی در ایران ما شاهد تبعیض اقلیت بر اکثریت جامعه هستیم.
اصلاح طلبان، حسن خمینی و کاخ-آرامگاه آیت الله خمینی
من غرق شدن در فاندها و کسب بودجه از دولتهای خارجی برای مبارزه سیاسی، رقابت برای جایزه گرفتن و بسیاری از موارد دیگر را مصداق فساد میدانم. اصولا معتقدم یکی از مشکلات اساسی ما و پیشرفت راست افراطی در ایران به خاطر شیئی گشتگی آرمان است. یعنی جایی که آرمان تبدیل به کالا شود نابود میشود.
زندان، به خاطر مسیحی شدن
حکومت به خاطر فریب دادن افکار عمومی داخل کشور و نیز ترس از مجامع بین المللی حاضر نیست در حکم های صادره برای این نوکیشان و همچنین بهائیان، حقیقت را بنویسد و جرم آنان را اعتقاد به دین و باور جدید اعلام کند ولی به صورت شفاهی همیشه به زندانیانِ این ادیان می گوید، به اسلام برگردید تا شما را آزاد کنیم.
عذر تقصیر به پیشگاه آیت الله منتظری
آن روزها بانگ زدی، اما تک و تنها ماندی در میدان با هزارآن آدم در مقابل! کوتاه نیامدی اما از مرکب پست و مقام پایین آمدی! آن روزها حتی آنانی که نزد تو شهادت میدادند، به نامردمی رفتند، و چون به خلوت رفتند آن کار دیگر کردند!
همه باید از رهبری عذرخواهی کنیم
از تهران به شهرستانها برویم جهنم زندانها بدتر میشود. در این سالها روایت از زندانهای جهنمی کم نبوده اما تلخی ماجرا اینجاست مسئولان قضایی و انتظامی در جمهوری اسلامی گمان میکنند زندانی اسیر است. هر ستمی را بر آنها روا میدارند. بگذریم از انواع بحران هایی که در زندان تداوم می یابد
حکیمی و حکومت؛ برای مردی که نهضت را برای نظام رها نکرد
«عدالت» در منظومه فکری حکیمی مفهومی «عینی» بود و نه «ذهنی». ناظر به «نقد وضع موجود» بود و از همه مهمتر نقد مدعیان «اسلام» و «عدالت»: نقد حاکمان و عالمان. حکیمی مینویسد: «این حدیث معتبر از پیامبر اکرم (ص) رسیده است که فرمود: «دو دسته از امت من هستند که اگر درست شوند جامعه اسلامی درست می شود، و اگر فاسد شوند جامعه اسلامی فاسد می شود. پرسیدند: ای پیامبر خدا! این دو صنف چه کسانی هستند؟ فرمود: عالمان و حاکمان.»
امتیاز و شاخص برجسته استاد حکیمی؛ نقطه جدایی او از شهید مطهری
عالم و متفکر اسلامی در این دوره کم نداریم، اما متفکری با دغدغههایی که استاد حکیمی داشتند، کمتر داریم. بنابراین این امتیاز را باید مورد تأمل قرار داد. حکیمی دو ایراد در بین مسلمین میدید؛ اول اینکه معتقد بود مسلمین از اندیشه ناب اسلامی فاصله گرفتهاند.
به این خسارت محض پایان دهید
زندانیان سیاسی و عقیدتی و یا اصطلاحاً امنیتی که اکنون نامشان بر سر زبان است و یا گهگاه اسمشان در رسانهها مطرح میشود، مگر چند نفرند؟ بعید میدانم رقمشان از صد نفر تجاوز کند. حال اگر تمام زندانیان گمنام و بینام و نشانِ سیاسی را هم به این رقم اضافه کنیم به عدد هزار میرسد؟
حکومت ضعیفتر از تصویرش در ذهن ماست
همین نارسایی، همین تصاویر درز کرده از اندرونی، هرچند نمایش شکنجه و خشونت اوست اما بیش از آن، ضعف و نارسایی تاریخیاش را نیز نشان میدهد. هر تصویری از درون هر زندانی راوی ضعف نهاد کنترلی حکومت و افشاکنندهی نهیلیسم اوست.
اقدام بیسابقه و راه پیشگیری
برخی از ما ایرانیان معمولاً به مقامهای حکومتی انتقاد میکنیم که فلان مشی یا سیاست یا رفتارشان نادرست است و باید اصلاح شود، اما هنگامی که یکی از همان مقامها، نشانههایی از علاقه به تغییر در یکی از همان موارد از خود نشان میدهد، واکنشمان این است که مگر تویِ فلان فلان شده همان کسی نیستی که پیش از این چیز دیگری میگفتی و کار دیگری میکردی!
از طالبان افغانستان تا طالبان ایران
طالبان افغانستان در این کشور واقعیت است. بخشی از افکار عمومی را همراه دارد. اما صعود دوباره اش به قدرت ما حصل یک توافق بین المللی بین قدرتهای جهانی و منطقه ای بوده و با روکش طالبان میانه رو به میدان بازی آمده و پیش بینی من این است این روکش چند صباحی بیشتر باقی نخواهد ماند و دمار از روزگار مردم افغانستان به خصوص هزاره ها و تاجیک ها و بسیاری فارسی زبانان در خواهد آورد.
با سرطان طالبان چه کنیم؟
مضحکترین اقدام گروه تروریستی طالبان، اعلام عفو عمومی است. آنها میخواهند چه کسانی را عفو کنند؟ خانوادههای شهدای غزنی و بامیان و پلچرخی و دختران مدرسه سیدالشهدا و نمازگزاران مساجد شهرهای مختلف افغانستان را که خودشان آنها را قتلعام کردهاند؟
تخریب احمد مسعود با چه هدفی؟
روزی که استحکام قدرت طالبان به ایجاد فضای حیاتی برای تروریست ها در داخل مرزهای کشور منجر شود خواهم گفت که چرا تنها گذاشتن خاندان مسعود در دره پنجشیر یک خطای راهبردی بزرگ است. طبیعی است حمایت از مقاومت پنجشیر به معنای دخالت نظامی در افغانستان نیست.
داستاننویسی ایرانی و کودتای ۲۸ مرداد؛ نیم قرن مقاومت در آخرین سنگر
جنبش ملی دهه ۳۰، با محوریت و البته رهبری همین جریان سوم به راه افتاد و تا مدتی نیز از حمایت جریان دوم بهرهمند شد، اما در نهایت، سنتگرایان جریان دوم ترجیح دادند برای حذف رقبای تجددگرای خود، با دشمن قدیمی سازش و دست دوستی به سوی دربار و ارتش دراز کنند.
بازخوانی بیانیه عاشورایی میرحسین در پاسخ به فتنه یزید زمان: حسین؛ اصلاحطلبی که فتنهگرش خواندند!
مفتیان مزدبگیر، او را به خروج از دین و ایجاد فتنه متهم خواهند کرد، خاندان پیامبر را در محاصرهی تنگناها و بیحرمتیهای پیاپی قرار خواهند داد، و او را بر سر دوراهی انتخاب میان زندگی ذلت بار یا ایستادگی برای حق خواهی قرار خواهند داد؛ و او ایستادن را برگزید.*
قدرت عقبنشینی!
در حقیقت، سیاست در صورت واقعی و صحنۀ عملی خود، نسبت ناچیزی با “رمانتیسیسم” مورد نظر بسیاری از کنشگران عرصۀ بینالمللی دارد. سیاست همچنان بازی موازنۀ نیروهاست هر چند که به خلاف دوران گذشته، مؤلفههای تازهای از قدرت از جمله قدرت افکار عمومی هم به آن اضافه شده است.
حسین در قامت انسان تمام؛ کربلا و عاشورا در امتداد تاریخ
می خواهم از محرم، از روز عاشورای محرم و، از دشت کربلا در عاشورای ماه محرم سال ۶۳ هجری قمری بنویسم. از حسین بن علی که در قامت انسان تمام ظهور می کند، بنویسم و، از عباس که عشق تمام است و، از بانویی که، شریعتی گفت: زینب زبان علی در کام داشت!