» گفتار

حالا ما مانده‌ایم و میراث هاشمی

آری هاشمی در حالی از دنیا رفت، که دنیای هاشمی ناشناخته مانده است و تن پر از زخم او که نشان تیر دوست و دشمن برآن نشسته است در حالی به خاک سپرده می‌شود که میراث او ماندگار است و حالا نسلی که باید به پشتوانه میراث او و دیگر مردان بزرگ تاریخ معاصر نیازمند هوشیاری و کنشگری خردمندانه، آینده نگرانه، صبورانه و مدنی است تا این سرزمین در مسیر توسعه متوازن و پایدار و دموکراسی و آزادی، یعنی همان چیزی که این مردان تاریخ ساز برایش زخم شمشیر و زخم زبان خوردند، قرارگیرد.

رمز محبوبیت حاج‌هاشم‌ها

آدم‌ها باید به دهه‌های پنجم و ششم عمرشان که می‌رسند، در بلندای زندگی بایستند و نگاهی از سر تأمل به پشت‌سر بیندازند. این همان محاسبه عمل است که سفارشش به ما شده، آن‌هم نه پس از گذشت چند دهه از عمر، بلکه در پایان روز، وقتی که می‌خواهیم چشم برهم نهیم و نمی‌دانیم آیا فردا بار دیگر چشم به دنیا باز خواهیم کرد یا نه! آدم‌ها اگر چشم‌ها را ببندند و گوش‌ها را بگیرند و در یک مسیر دوار فقط بدوند، وقتی که از نفس افتادند می‌بینند که ‌ای دل غافل، همه عمر درگیر چه دور باطلی بوده‌اند و چه راه بی‌مقصودی را طی کرده‌اند که بعد از همه تلاش‌ها تازه رسیده‌اند به همان‌جایی که بوده‌اند، بی‌هیچ دستاوردی، بی‌هیچ اندوخته‌ای و هیچ‌چیز اندوه‌بارتر و تأسف‌آورتر از دستان خالی در پایان عمر نیست!

فربه شدن سیاست در ایران

سوال است که چرا فرماندهان ناجا به دیدار آقای مصباح می‌روند تا وی از امنیت برایشان بگوید یا چرا وزیر فرهنگ و ارشاد به دیدار آقای علم‌الهدی می‌رود تا وی را قانع کند، چرا خود را با دولت هماهنگ نمی‌کنند؟ وقتی اموری این چنین واقع می‌شود چنین نتیجه گرفته می‌شود که افرادی خارج از دولت منتخب و مستقر که مخالف جدی رای مردمی و دولت هستند بخشی از نهادها را با اندیشه‌ای خاص که در قانون جای ندارد علیه دولت تحریک می‌کنند. این چه معنایی می‌تواند داشته باشد جز اینکه می‌خواهند دولت را ناکارآمد و اوضاع را نابسامان نشان دهند و آیا این سیاستی است که باید عین دیانت باشد یا فربه شدن سیاست برای غلبه بر دیانت است؟ شکی نیست که اوضاعی اینگونه بی‌اعتمادی آحاد جامعه را بدنبال دارد و برخی که چاپلوسانه از این اوضاع آشفته حمایت می‌کنند و بعضی را تقدیس می‌کنند اول خود را به حضیض و خذلان انداخته‌اند و سپس جامعه را بسوی آسیب و گزند و بی‌دفاعی می‌برند.

منشور حقوق بشر و ساز وکارهای جامانده

باید امید داشت که در چارچوب وعده رییس جمهور در بیانیه روز گذشته مبنی بر اینکه «لوایح مورد نیاز رادرخصوص حقوق شهروندی تدوین و به مجلس شورای اسلامی تقدیم می‌کنم» لوایح وعده داده شده به ایجاد سازوکاری کارآمد وبهینه درراستای ارتقای وضعیت حقوق بشر و شهروند در ایران اختصاص یابد ،وعده ای که تحقق آن بی‌گمان نیازمند حمایت و مطالبه ازسوی فعالان جامعه مدنی دراین دولت و دولت آینده است

این عجله برای اعدام اتفاقی نیست

پیش از بابک زنجانی، «مه‌آفرید امیرخسروی» که برای دور زدن تحریم‌ها به کمک دولت احمدی‌نژاد رفته بود در دادگاهِ فساد سه‌هزارمیلیاردی گفته بود: «مسئولان، خودشان موضوع را به رهبر انقلاب بگویند… وگرنه اسامی همه آن‌ها را با مدارک افشا خواهم کرد»

طناب‌کشی در حوزه بیمه و درمان

تامین اجتماعی بیش از ۵/٣ میلیون نفر مستمری‌بگیر دارد که ٧٠ درصد آنها حداقل دستمزد را دارند و اگر پرداخت مستمری‌شان چند روز به تاخیر بیفتد آنها قادر به ادامه حیات نیستند. همین باعث شد بدهی سازمان به علوم پزشکی انباشت شود

نان را به نرخ روز نخورید؛ حصر غیرقانونی است

جالب و درعین‌حال دردآور است که اتاق فکری که در هر زمان و هر فرصت ستم و ترس را از تریبون‌های رسمی به شریان‌های جامعه‌ی ستمدیده و مظلوم ایران تزریق کرده و می‌کند، تاکنون به هر دری که زده، اصل، ماده و یا تبصره‌ای قانونی که بتواند توجیه‌کننده رفتار غیرقانونی‌اش باشد پیدا نکرده و نمی‌کند

من را چه به آرش صادقی؟!

ما حتی نسبت به درد کشیدن یک کافر، و حتی نسبت به درد کشیدن حیوان نباید اظهار رضایت کنیم! به ما چنین آموخته‌اند که خداوند ممکن است کسی را به خاطر شکنجه دادن یک گربه جهنمی سازد یا به خاطر سیراب کردن سگی بهشتی کند! بدین ترتیب حتی نمی‌توانم بگویم: “من را چه به آرش صادقی “؟! زیرا به‌عنوان یک انسان باید برای من اهمیت داشته باشد، چه رسد به این‌که بخواهم نسبت به رنج کشیدن او بی اعتنا باشم یا خدای‌ناکرده اظهار رضایت کنم!

آیا پذیرش برجام درست بود؟

خارج شدن پرونده ایران از شورای امنیت با مذاکره و بدون کنش های قهرآمیز علیه ایران، یک استثنا است. چنین نتیجه ای حتی به همین شکلی که آسیب پذیری های محتملی هم دارد بسیار ارزشمند است. البته ایران باید نسبت به همه اقدامات نادرست دولت آمریکا و یا هر کشور دیگری در رابطه با برجام، واکنش های مناسب و به موقع داشته باشد و در ساختار برجام موارد را پیگیری کند، اما اساس همه این فعالیت های دیپلماتیک، طبعا توافق برجام خواهد بود.

حرف‌های آقای مدیرمسئول!

دریغا اینکه مسئول یک نهاد فرهنگی و رسانه‌ای که با بودجه بیت‌المال اداره می‌شود، چرا باید برای بازی در عرصه سیاسی اخلاق و عقلانیت را نادیده بگیرد و در کنار حرف‌های بی‌دلیل خود، دو تن از چهره‌های شاخص نظام را، برای خشنود ساختن یک اقلیت، سردمدار تحریم‌ها بداند. و بر آنان تهمت وارد کند و آن آقایی که قطعنامه‌های شورای امنیت را مسخره می‌کرد و تحریم‌ها را باعث رشد مملکت می‌دانست و برای دور زدن تحریم‌ها اختلاس‌گران بزرگی را بکار گرفت و تحویل جامعه داد و باعث حیف‌و‌میل میلیارد‌ها دلار ثروت عمومی و فراگیری فساد در مملکت گشت، و خسارت‌های بی‌شماری را بر ملک و ملت وارد ساخت مبر‌ا سازد. امید است به‌خود آییم و برای رقابت‌های سیاسی، اخلاق و انسانیت را از نظر و عمل دور نداریم.

برخورد فرصت‌طلبانه مخالفان دولت

نکته حیرت‌انگیزتر آن است که دقیقا کسانی که نقش بیشتری در ایجاد این گرفتاری‌ها داشته‌اند و برخی نامزدهای ناکام انتخابات گذشته که در مواضع سیاسی، مصداق «باری به هر جهت» هستند، امروز مدعی‌ترند و به جای آنکه صادقانه و منصفانه پاسخ‌گوی این شرایط باشند، اندک توان فکری و اجرائی موجود در دولت را نیز مصروف واکنش‌های انفعالی به حملات غیرکارشناسی و غیرمنصفانه خود می‌کنند

چرا راست افراطی از ‘اعدام’ محصوران می‌گوید؟

سخنرانان درحالی موسوی، کروبی و رهنورد را هدف اتهام و تهدید ـ تا سقف اعدام ـ قرار می‌دهند که محصورشدگان افزون بر ۲۱۳۷ روز است در بازداشت خانگی بدون محاکمه بسر می‌برند و از امکان هرگونه پاسخ‌گویی محروم‌اند، و رسانه‌های داخل کشور نیز از یادکرد ایشان و درج هر مطلبی در دفاع از حقوق اساسی آنان منع شده‌اند

ایمان کبک‌ها

این یک استراتژی قدیمی است؛ این‌که کسانی با مشاهده نارضایتی عمومی، بدون آن که به نقش خود در بدعهدی‌ها معترف باشند و نشان دهند از راه رفته پشیمان شده‌اند، مدام تکرار می‌کنند که «شما حق دارید ناراضی باشید؛ هنوز آن آرمان‌های قول داده شده عملی نشده اما ما راه نجات شما را بلدیم لذا «ما باید باشیم» تا شما را نجات دهیم.» این‌طور لزوم “بودن” خود را القا می‌کنند تا به خیال خود وقت حیات بخرند و بر مسند بمانند. بیانیه “جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی” نیز همین خط را پی‌گرفته و البته آن‌قدر صادق بوده‌ – گیریم در انتهای بیانیه – که به همزاد بودن خود و “انتخابات پیش‌رو” اعتراف کند!

کشور در و پیکر ندارد

مهدی کروبی را چون نتوانستند ساکت کنند زندانی‌اش کردند در حصری که حالا هفتادویک‌ماه از آن گذشته… صادق لاریجانی بعدها از شدت عصبانیت از برخی اعتراض‌ها و پیگیری‌ها در سخنرانی‌اش گفت که اجازه نمی‌دهد این وضع ادامه پیدا کند و پرسید: «مگر کشور در و پیکر ندارد؟» یاد پاسخ على شریعتى به سید ابراهیم میلانى افتادم؛ روحانیِ دون‌مایه‌ای که نانِ فامیلى‌اش با آیت‌الله سید هادى میلانى (مرجع تقلید) را مى‌خورد و شهرت‌اش در این بود که بر هر منبرى به شریعتى بد و بیراه بگوید تا اینکه یک روز نوار سخنرانى‌اش را به دکتر رساندند که با حمله به «اسلام‌شناسىِ» شریعتى مى‌پرسید: «مگر خر تو خر است که هر کسى درباره‌ى اسلام نظر دهد؟» دکتر هم در پایانِ جوابی مفصل به سخنان او [که در کتاب «نامه‌ها» منتشر شده] نوشت: «پرسیده‌اید مگر خر تو خر است که هر کسى… و البته خودِ شما بهتر مى‌دانید که هست!»

زخم کهنه اقتصاد ایران

ما به درستی نفهمیده‌ایم کارکرد بانک چیست و به همین سبب کمتر کسی را می‌توان یافت که بداند نظام بانکی اهرم دولت برای تامین مالی و تحرک اقتصادی است یا خود یک بنگاه اقتصادی به شمار می‌رود که سهامداران و سپرده‌گذاران زیادی دارد؟

حصر بازیچه سیاسی نیست

مساله ی حصر موضوع سختی است و از هرکسی انتظار نمی رود که برای شکستن آن ورود کند. کاری است که پشتوانه‌هایی چون اصالت اعتقادی، شجاعت، مسئولیت پذیری، ملی گرایی، مردم دوستی و جنم سیاسی می‌خواهد. به همین دلیل از برخی این انتظار هست و از برخی نیست. اما یک موضوع از هیچ کس و به خصوص دوستان انتظار نمی‌رود، این که با موضوع حصر بازی شود، از آن ابزاری برای کسب وجهه بسازند بدون این که واقعا کاری کرده و یا حتی موضعی قابل توجه گرفته باشند. از همه این‌ها بدتر این که در این مسیر اطلاعات نادرستی هم درباره حصر یا محصورین داده شود

تا دیر نشده شورای‌عالی امنیت به موضوع اعتصاب‌غذاها ورود کند

در حال حاضر در بین اعتصاب‌کنندگان غذا، وضع آرش صادقی و علی شریعتی به مرحله حاد رسیده است. مدت‌زمان طی شده در اعتصاب این افراد و جدیت آنها در پیگیری مطالباتشان به حدی رسیده که همگان احساس خطر کنند. جان انسان‌هایی در خطر است. اگر اخلاقی و حقوقی نگاه می‌کنید، بجنبید. اگر منافع خود و دولت را در نظر دارید، باز هم بجنبید که فردا دیر است. شاید از این گذر راهی برای بررسی عملکرد جناحی و سیاسی و غیرعادلانه قوه قضاییه باز شود. مسائل مهمی، مانند امنیت و دوام و قوام سیاسی و اجتماعی کشور را تهدید می‌کند که اکتفا به حقوق شهروندی و گفتمان حقوقی برای دعوت به حل آنها کافی به نظر نمی‌رسد، بلکه باید انتفاع متولیان امر نیز نشان داده شود. یکی از اینها فاجعه تلخی است که هر آن در کمین نشسته، و در صورت تحقق علاوه بر ضربه به انسانیت و قانون، ضربه اصلی‌اش را امنیت ملی و دولت مستقر خواهد خورد. مسئله مورد اشاره، اعتصاب غذای زندانیان سیاسی است که برخی از آنها به مرحله بسیار وخیمی رسیده و باکمال تأسف باید گفت امکان هرگونه اتفاقی برای جان این زندانیان محتمل است.

خشونت و عصبیت کلامی و نجس سیاسی

غلامحسین غیب پرور، فرمانده جدید سازمان بسیج واژه جدیدی به نام «نجس سیاسی » را خلق کرده، و ظاهرا سابقه این واژه نیز به خود ایشان باز می گردد. به نظر می رسد رییس جدید همچنان اصرار به ادامه راه و اشتباهات رییس قبلی دارد و یا گمان می کند با گرفتن موضع صریح و سریع نسبت به رهبران جنبش سبز می تواند جایگاه بهتری در سطح کلان سیاسی برای خود بیاید، بدون توجه به اینکه سطوح میانی بسیج و سپاه پاسداران نسبت به بسیاری از مواضع این دو سازمان نگران و موضعی غیر همدلانه دارند. اما نکته مهم تر آن است که پشت این گفتار موجی از خشونت و عصبیت نهفته شده است، زیرا قطعا رده های نظامی کودتای ۸۸ بهتر از همه می دانند که میر حسین موسوی بر مدار حقیقت موجی آفرید که بنیان های فساد را در جامعه تکان داد مهم تر آنکه مشخص است که در دل این خشونت کلامی، خشونت فیزیکی و حذف مخالفان نیز وجود دارد.

نسبت علوم اسلامی با علوم انسانی

انسان چیست؟ چه خواست‌هایی دارد؟ چه توان‌‌هایی دارد؟ چه امکاناتی دارد؟ بُرد شناختش چیست؟ تا کجا می‌تواند سر در بیاورد؟ بُرد عملش چیست؟ بُرد تصمیم‌گیری‌اش تا چه اندازه است؟ بر چه مبنا تصمیم می‌گیرد؟ جهت‌گیری‌اش در عمل چیست؟ به کدام‌سو می‌رود؟ چه هدفی دارد؟ چه قوانینی بر رفتار انسان حکومت می‌کند؟ رفتار انسان چه بازده و محصولی دارد؟ فرهنگ، ادبیات، شعر و نثر، زبان، پیوند زبان‌ها، زبان‌شناسی، تطورات زبان‌ها، آنچه به زبان درآمده، اندیشه‌های بشر، تفکرات او، اندیشه‌های شکل‌گرفته‌اش، سیستم‌های گوناگون تفکرات بشری، مکتب‌های گوناگون فلسفی، جامعه انسانی، روابط اجتماعی انسان، نظام‌های گوناگون و اشکال گوناگون این روابط، قوانینی که بشر وضع کرده، اثر این قوانین مثبت و منفی، کار نیک بشر، تقدیر او، جنایت و خیانت بشر، کیفر او، حقوق، حقوق مدنی، حقوق جزایی، زندگی اقتصادی بشر، پیوند‌ها، روابط اقتصادی، عوامل اقتصادی، مولدها، تولیدها، توزیع‌ها، مصرف‌ها، طبقات اجتماعی ناشی از این، حالات روحی بشر، عواطف او، نقش عواطف در زندگی او، گوناگونی عواطف، خشم او، مهر او، رنج او، غم او، شادی او و آنچه به این مربوط می‌شود؛ موسیقی، هنر، هنرهای گوناگون، مجسمه‌سازی، نقاشی و صدها رشته دیگر هنری

ضیا نبوی؛ آخرین بازمانده یا روییده در برهوت

هنوز نمی‌توانم یا نمی‌خواهم تو را آخرین بازمانده زخمی و خون‌آلود تصور کنم. تو را شاپرکی بازیگوش تصویر می‌کنم که روی خط افق به بند کشیده‌اند. این انتخاب من است؛ انتخاب تو هم شاید هست؛ می‌خواهم به این تصویر چشم بدوزم و تو را با همه یگانگی‌هایت بی‌غبار و پر امید تصور کنم. یا “روییده در برهوتت” بنامم، همان رویشی که از سطر سطر نامه‌هایت پیداست، و همان برهوتی که تو را میزبان غایب امشب کرده.